پاسخ به:ليست شهداي دفاع مقدس (ن)
|
شهيد قاسم نصراللهي
|

|
|
تاريخ تولد :1333
|
نام پدر :
|
|
تاریخ شهادت : 13/4/1367
|
محل تولد :آذربايجانغربي /خوي /-
|
|
طول مدت حیات :34
|
محل شهادت :سوركوه بانه
|
| مزار شهید : |
سال 1333 در خانوادهاي مذهبي در خوي چشم به جهان گشوده بود. سخت به احکام و آداب شرعي پايبند بود. در زمينه فعاليتهاي مذهبي و برنامههاي گوناگون نقشي مؤثر داشت. خط زيبا و نواي گيرا و دلنشين او را از ديگران ممتاز ميکرد؛ و از همان وقت او شمع محفل ياران به شمار ميآمد.
او از دورهي دبيرستان روزهاي دوشنبه و پنجشنبه را روزه ميگرفت. وضوي او خصوصاً در اين چند سال اخير هرگز ترک نميشد. نماز اول وقت و نماز جمعه و دعاي توسل و دعاي کميل را نيز ترک نميکرد. در خانه بازي با بچهها و صلهي رحم را فراموش نميکرد. با پدر و مادر خود بسيار مهربان بود. در سختيها صبور بود. هيچگاه احساس خستگي نميکرد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي تلاش خود را در جبهههاي مختلف توسعه داد. در سنگر انجمن اسلامي، جهاد سازندگي، همکاري با سپاه و کميتهها و نيز در زمينههاي فرهنگي اجتماعي بي وقفه فعاليت ميکرد.
آنان که در روزهاي اول انقلاب به نحوي با جهاد سازندگي و انجمن اسلامي مخابرات ارتباط داشتند خاطرهي جوان رشيدي را در ذهن خواهند داشت که گروههاي عمراني و کشاورزي را سرپرستي ميکرد. زمينهاي زراعتي و ساختمان مدارس و منازل مسکوني روستايي بسياري است که بنيادشان با همکاري شهيد نصراللهي گذارده شده است؛ و هنوز شعارهاي خطي و آثار عملي و ماندني او پس از سال ها زينت بخش محيط هاي مخابراتي و روستايي است.
با شروع جنگ تحميلي از همان ماه هاي اول عازم جبهه شد. اولين جبهه دشت ذهاب بود، و پادگان ابوذر و قلههاي بازي دراز و پس از آن دزلي در کردستان و قلههاي ملخورد مسلط بر استان سليمانيه عراق که وي در آنجا مسئوليت پايگاهي در گذرگاه چمران به عهده داشت، و در آنجا بود که شخصيت عرفاني و آگاهي نظامياش هر روز شکوفاتر و بيشتر ميشد و روح مشتاق شهادتش تعالي و اوج بالاتر ميگرفت.
پس از اتمام مأموريتش در محور دزلي به تهران بازگشت و چند ماهي نگذشت که براي چندمين بار عازم جبهه شد، و اين بار همکاري رسمي خود را با سپاه پاسداران آغاز کرد و پس از مدتي مسئوليت سپاه پاسداران شهرستان بانه را به عهده گرفت. وي در بانه نه تنها يک مسئول نظامي و مسلط بر اوضاع بلکه يک خدمتگزار دلسوز براي مردم آن سامان بود.
رابطهي عاشقانه او با مردم تا آنجا بود که حتي گرفتاريهاي خانوادگي در حضورش طرح و رفع ميگرديد. هر کس با هر مشکلي مواجه ميشد، تنها نصراللهي را ميشناخت.
وي لحظهاي از خدمتگزاري غفلت نميکرد. شور و هيجان و احساس عميق مردم بانه و اشکها و عزاداري و ماتمشان در فقدان نصراللهي، همه و همه حکايت از تعهد اين برادر شهيد در انجام مسئوليتش در خطه ی کردستان داشته است.
مبارزات و جهاد بيامانش با ضد انقلاب و نقش مؤثري که در سازماندهي پيشمرگان کردستان و بسيج آنان عليه دشمن متجاوز و ايادي داخلي استکبار جهاني داشت، همواره در اذهان مردم ماندگار است. نصرالهي علاوه بر فرماندهي نيروهايي که مسئوليت سرکوب ضد انقلاب را بر عهده داشتند، در مصاف با دشمن بعثي خط وسيعي را هدايت ميکرد و در جريان عمليات متواتري که در منطقه انجام ميگرفت، به عنوان چهرهاي مطلع و مسلط بر اوضاع، نقش به سزايي در بين فرماندهان داشت.
وي سرانجام در انجام مأموريتي که همراه با تني چند از فرماندهان منطقه به عهده داشت در تاريخ 13/4/1367 در سن 34 سالگي در سور کوه بانه به دست مزدوران بعثي به شهادت رسيد، و مرغ جانش پس از سالها انتظار به عالم ملکوت پر کشيد؛ و گرچه خود در جوار قرب الهي و در بزم ملکوتيان به آرامشي جاويد دست يافت، و در جايگاه بلند و رفيع شهادت مأمن گرفت؛ اما فقدانش همهي کساني را که به نحوي او را ميشناختند و با وارستگيهايش آشنا بودند به سوگ نشانيد؛ و بيش از همهي مردم محروم و مسلمان بانه را، از خدمتگزاري صميمي و متعهد و پر تلاش با اخلاص و شجاع و متقي محروم و آنان را براي هميشه داغدار کرد!

منبع:كتاب منظومه ي ملكوت جلد يك صفحه 372
|
|
|
|
 |
وصيت نامه |
|
|
چهارشنبه 20 بهمن 1389 6:12 AM
تشکرات از این پست