ليست شهداي دفاع مقدس (د)

حسين در روز هفتم دي ماه سال 1343 در شهر کرمان متولد شد.
او با شوقي وصف‌ ناشدني به آموختن علم پرداخت و در اسفند ماه سال 1362 از هنرستان دادبين کرمان با اخذ گواهي‌نامه‌ي رشته‌ي مکانيک عمومي در ريخته‌‌گري، فارغ‌التحصيل گشت.
همان سال به دانشگاه تهران راه يافت و در رشته‌ي عمليات حرارتي دانشکده‌ي فني مشغول به تحصيل شد.
چندي بعد تغيير رشته داد و در رشته‌ي استخراج معادن تحصيل را ادامه داد. در زمان جنگ تحميلي همواره حضور در جبهه را بر حضور در پشت صندلي‌هاي دانشگاه مقدم مي‌داشت. او از سال 1363 تا سال 1364 سه مرتبه به جبهه اعزام گرديد.
عمليات والفجر 8 آغاز رهايي او از قفس تنگ دنيا بود. فاو ميعادگاه حسين براي پرواز انتخاب شد. بمباران شيميايي رژيم بعثي او را به بستر بيماري انداخت.
حسين بعد از انتقال به شهر به انگلستان اعزام گرديد تا بلکه چاره‌اي براي درد او بيانديشند اما او در روز يازدهم اسفند ماه سال 1364 در سن 21 سالگي در لندن به شهادت رسيد.
پيکرش را پس از تشييع در دانشگاه تهران در گلزار شهداي کرمان روز بيست و پنجم اسفند ماه به خاک سپردند.

منبع:پرونده شهيد در دانشگاه تهران  

منوچهر دانايي‌طوس در سال 1341 در خانواده‌اي مومن و مذهبي در روستاي پل باباحسين از توابع شهرستان خرم‌آباد ديده به جهان گشود.
وي دوران ابتدايي را در همان روستا سپري نمود و جهت ادامه‌ي تحصيل در مقطع راهنمايي و دبيرستان به شهرستان خرم‌آباد عزيمت کرد که دوران دبيرستان ايشان با انقلاب شکوهمند اسلامي مقارن گرديد. وي در تمامي مراحل انقلاب حضور مستري داشت.
بعد از به ثمر رسيدن انقلاب و شروع جنگ تحميلي به منظو دفاع از دستاورهاي انقلاب وارد بسيج شد و دوره‌ي آموزش‌هاي رزمي را در بسيج شهرستان خرم‌آباد پشت‌سر گذاشت.
وي سپس به استخدام ژاندارمري ( سابق ) درآمد و پس از کسب درجه‌ي گروهبان دومي دوره‌ي تخصصي خود را در شهر بندر انزلي گذراند و بدينوسيله موفق به اخذ مدرک تکنسين موتوري گرديد. سرانجام در خردادماه سال 1361 به جبهه‌هاي حق عليه باطل اعزام شد.
منوچهر دو مرتبه بر اثر شليک توپخانه‌ي دشمن مجروح گرديد و در سال 1365 در عمليات رزمي زبيدات ناپديد شد که پس از گذشت نه ماه توسط هلال احمر جمهوري اسلامي ايران خبر اسارت او اعلام گرديد و بعد از هشت ماه از آن واقعه توسط سازمان هلال احمر خبر آورده شد که او به همراه چند تن از هم‌رزمانش در زندان‌هاي عراق به شهادت رسيده‌اند.

منبع:كتاب راويان عشق   -  صفحه: 31

اول خردادماه سال 1344 سومين فرزند خانواده‌ي عوض چشم بر جهان هستي گشود. چشم خانواده به جمال پسري روشن شد که آينده‌اي بسيار درخشان داشت. پدر نامش را حسن گذاشت و در نخستين سال‌هاي کودکي او را به مدرسه فرستاد اما با پايان مقطع ابتدايي داغ يتيمي بر چهره‌اش نشست و به اجبار درس را کنار گذاشت و با کارگري به تأمين معاش خانواده پرداخت.
13 ساله بود که در خيل ياران امام (ره) قرار گرفت و حضوري فعال در جهت پيروزي انقلاب داشت؛ با شروع جنگ، به نيروهاي بسيجي پيوست و در پايگاه شهيد رجايي به نگهباني، آموزش اسلحه و ... پرداخت.
دامن‌دريا در سنّ 18 سالگي دوران دو ساله‌ي خدمت را در بوشهر و مناطق جنگي به پايان رساند. حسن که دل از تعلّقات دنيا بريده بود، بار ديگر به نداي رهبر خود لبيک گفت و عازم ميدان جنگ شد. سه ماه بعد به مرخصي آمد.
چندي بعد در جبهه‌ي فاو پس از 25 روز رشادت، از ناحيه‌ي دست و پا مجروح گرديد؛ اما قبل از بهبودي کامل دوباره راهي ميدان نبرد گرديد و سرانجام در عرصه‌ي پيکار، شهد شيرين شهادت نوشيد.
مزار پاکش در گلزار شهداي وحدتيه قرار دارد.

منبع:كتاب دركوي نيكنامي جلد 2 صفحه 159

علي دانائي در آغازين روز بهار سال 1344 در شهر مقدس مشهد در خانواده‌اي متدين و مذهبي ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در مشهد سپري کرد و سپس به همراه پدرش که راننده جاده بود، به کار رانندگي پرداخت. پس از مدتي وارد دبيرستان شد و در همين ايام در فعاليت‌هاي سياسي و مذهبي شرکت کرد و همگام با ديگر اقشار مردم در پيروزي انقلاب اسلامي نقش خود را ايفا نمود. پس از پيروزي انقلاب به خدمت سربازي رفت و به عنوان مشمول سپاه، مدت هيجده ماه از خدمت خود را در تيپ ويژه شهدا در منطقه کردستان سپري کرد. پس از پايان خدمت سربازي در جهاد سازندگي خراسان مشغول خدمت شد و دوره رانندگي با بولدزر را فرا گرفت. در اين ايام با دختر عمويش ازدواج کرد و پس از سه ماه به مناطق عملياتي اعزام گرديد و در منطقه اهواز و خرمشهر به کمک رزمندگان اسلام شتافت. وي سه بار به جبهه‌ها عزام شد و در مرتبه سوم در منطقه عملياتي شلمچه به تاريخ 5/11/1365 بر اثر اصابت تير هنگام عمليات کربلاي 5 در سن 21 سالگي به درجه رفيع شهادت نايل آمد و پيکر پاکش در بهشت رضا مشهد قطعه شهدا به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب جهادسازندگي خراسان دردفاع مقدس صفحه 238

داوود در پانزدهمين روز از تيرماه سال 1344 در شهر تهران در دامان مادر جاي گرفت. پدر با شوق او را در آغوش کشيد و از خداوند متعال خواست فرزندش را با روحيه‌اي مذهبي پرورش يابد. در سنين نوجواني به حوزه‌ي علميه راه يافت تا مقدمات علوم ديني را فرا گرفت، سپس به منظور دفاع از خاک کشور به جبهه‌هاي جنگ شتافت و مردانه رزميد. سرانجام اين اسطوره‌ي تقوا و ايثار در تاريخ 21/4/1365 در سن 21 سالگي در جزيره‌ي مجنون به جمع عاشورائيان پيوست.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي 5/6/1383

محمد از اهالي شهرستان دشتستان بود، غيورمردي صبور که با پيروزي انقلاب اسلامي به عضويت بسيج درآمد. دانش در زمان جنگ تحميلي در جرگه رادمردان سپاه اسلام قرار گرفت تا او نيز گامي کوچک در جهت دفاع از خاک کشور بردارد. وي سرانجام درعمليات بيت‌المقدس در روز دهم ارديبهشت ماه سال 1361 در خرمشهر به شهادت رسيد.

منبع:مجله فتح/ ويژه نامه عمليات بيت المقدس

محمد دالائي در سال 1349 در يک خانواده مذهبي و زحمتکش در روستاي قورچي‌باشي به دنيا آمد.
در همان روستا مشغول به تحصيل گرديد و درس خواندن را تا دوم راهنمايي ادامه داد و به دليل مشکلات اقتصادي خانواده ديگر نتوانست به تحصيل ادامه دهد و به کار کشاورزي مشغول شد.
او در دوران انقلاب با اين که سن کمي داشت با شور و علاقه در تظاهرات شرکت مي‌کرد.
پس از شروع جنگ تحميلي در پايگاه روستا ثبت نام کرد و آموزش‌هاي تکميلي را گذراند و با اين که 16 سال بيش‌تر نداشت به جبهه اعزام گرديد و سرانجام در تاريخ 7/8/1366 در منطقه شلمچه در سن 17 سالگي به درجه رفيع شهادت نايل آمد.

منبع:روزنامه كيهان   -  تاریخ:  1381/3/29

"فرصت دانش‌دوست" در سال 1322 در شهرستان گيلانغرب متولّد شد. او در ميان خانواده بزرگ مي‌شد و پرورش مي‌يافت. دوران کودکي با همه‌ي شيطنت‌هايش مي‌گذشت و نوجواني و پس از آن جواني مراحل ديگري از زيستن بودند.
فرصت در سنين جواني ازدواج کرد و خداوند 8 فرزند به او هديه داد. اما تقدير بر آن بود که او در هجدهمين روز از خردادماه سال 1364 در شهرستان ايوان بر اثر بمباران هوايي رژيم بعثي عراق در سنّ 42 سالگي برات شهادت را دريافت کرد و چشم از اين دنياي مادي فرو بست.

منبع:كتاب ملكوتيان   -  صفحه: 190

حکمت‌الله دانش‌ره در سال 1341 ديده به جهان گشود و در سايه‌ي مهربان پدر و مادري دين‌دار پرورش يافت. کودکي و نوجواني را پشت‌سر نهاد و با رسيدن به جواني، در کسوت روحانيون درآمد و در تبليغ دين مبين اسلام کوشيد.
با تجاوز دشمن بعثي، او که دفاع از آب و خاک وطن خود را فرضيه‌اي واجب مي‌دانست، به ميادين نبرد شتافت و در بيستمين روز از اسفندماه سال 1363 در عمليات بدر در منطقه‌ي طلاييه پر پرواز يافت.
پيکر مطهر او هيچ‌گاه به زادگاهش بازنگشت و از 22 سال حيات پربارش، تنها خاطره‌اي نيک در ذهن ديگران باقي ماند.

منبع:كتاب خاطرات نور صفحه 83

احمد در روز سوم فروردين ماه سال 1347 در روستاي اسير «از توابع شهرستان لامرد» در خانواده‌اي مذهبي و زحمتکش ديده به جهان گشود. دوران کودکي را در دامن پدر و مادري دلسوز و مهربان گذراند و در سن هفت سالگي قدم به عرصه‌ي علم و دانش نهاد. فقر و فاقه‌اي که از همان کودکي بر خانواده‌اش مستولي بود، مانع از ادامه‌ي تحصيل وي شد. با هجوم ناجوانمردانه‌ي دشمن بعثي، به رغم مشکلات زندگي راهي مناطق عملياتي غرب و جنوب گرديد و از بلنديهاي برفگير کردستان تا صحراهاي تفتيده‌ي خوزستان، را با گام‌هاي استوار خويش درنورديد. آشنايي با سلحشوران جبهه و لذت جهاد في سبيل الله شوقي در وي ايجاد کرده بود که تا واپسين دم حيات دست از جهاد و نبرد با دشمن برندارد، سرانجام در کربلاي 8 سرزمين شلمچه را در تاريخ 25/1/1366 در سن 19 سالگي از خون پاک خويش رنگين ساخت و در جوار شهيدان راه حق مأوي گزيد.

منبع:كتاب حديث عاشقان صفحه 183

داود دانش‌کهن فرزند حسين در 15 تيرماه سال 1344 در خانواده‌اي متوسط و مذهبي در تهران متولّد شد. در دوران کودکي با شرکت در مجالس مذهبي و تکايا با روح اسلام و قرآن مأنوس شد. دوران ابتدايي و راهنمايي خود را با موفقيت طي کرد. پس از اخذ مدرک ديپلم رياضي فيزيک در رشته‌ي مهندسي مواد پذيرفته شد؛ لکن عشق به فراگيري علوم ديني و معارف اسلامي راه تحصيل او را تغيير داد. وي راهي حوزه‌ي علميه‌ي قم گشت و با تلاش و جديت به کسب علوم حوزوي پرداخت. فعالانه در کتابخانه‌ي مسجد امام حسن عسگري (ع) فعاليت کرد و در تبليغ مذهب تشيع و ارشاد نوجوانان و جوانان از هيچ کوششي فروگذار نبود.
با آغاز جنگ تحميلي دو بار در جبهه‌هاي جنگ شرکت موثر داشت. در اولين حضورش در جبهه‌ي نور عليه ظلمت در منطقه‌ي خيبر مجروح شد. پس از التيام جراحت، عاشقانه به جبهه اعزام شد و در تاريخ دوم تيرماه 1365 در منطقه‌ي جزيره‌ي مجنون بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سنّ 21 سالگي عاشقانه به نداي سالار شهيدان اباعبدالله الحسين (ع) لبيک گفت و پيکر پاکش در بهشت زهرا (س) آرام گرفت.

منبع:كتاب پيشگامان دين و شهادت   -  تاریخ:  1385 -  صفحه: 84

محمد علی دانش در سال 1324 در نيشابور متولد شد. پس از طي دوران کودکي و تحصيلات راهنمايي به تهران عزيمت نمود. اما به علت مشکلات مالی نتوانست ادامه تحصيل دهد، و مشغول به کار شد او چندي بعد در حين انجام کارهاي خود به صورت شبانه به تحصيلاتش ادامه داد و موفق به اخذ مدرک ديپلم شد. دانش با استخدام در آموزش و پرورش به يکي از روستاهاي دورافتاده ساوجبلاغ رفت، و در پيروزي انقلاب در منطقه نقش مهمي ايفا نمود. او پس از پيروزي انقلاب و شروع جنگ تحميلي به جبهه اعزام و سرانجام در تاريخ 2/1/1361 در سن 37 سالگی به درجه رفيع شهادت نايل آمد.

منبع:كتاب يادياران

سيديوسف در سال 1335 در روستاي قلعه رئيسی شهرستان دهدشت ديده به جهان هستي گشود. روزهاي کودکي را پشت سر گذاشت و به مدرسه رفت. تحصيلاتش را که به پايان رساند به استخدام آموزش و پرورش در آمد و به تدريس پرداخت.
سيد با آغاز جنگ تحميلي روانه ميدان نبرد گشت و مردانه با دشمنان بعثي جنگيد.
وي سرانجام در روز بيست و يکم اسفند ماه سال 1364 در جوار مقربان درگاه الهي قرار گرفت و در عمليات والفجر 8 در سرزمين فاو به شهادت رسيد.
مزار پاکش در روستاي قلعه رئيسی قرار دارد.

منبع:مجله وصال شماره 7

حسن دانشمند در سال 1344 در يک خانواده‌ي مذهبي در بندرعباس به دنيا آمد. از همان کودکي چهره‌ي پرمهر و معصومي داشت. از کودکي با نماز و عبادت و قرآن آشنا شد. در جلسات مذهبي و جلسات قرآن با هم‌سن و سالان خود شرکت مي‌کرد؛ چون علاقه به قرآن داشت در تمام جلسات، قاري قرآن بود و خيلي از جلسات را خود او اداره مي‌کرد.
داراي اخلاق نيک و صوت دل‌انگيز قرآن و خط زيبايي بود؛ تمام خطاطي و طراحي محل را خودش انجام مي‌داد و شعرهاي مذهبي مي‌نوشت. به تدريج با مسايل سياسي و انقلاب آشنا شد، عليه رژيم شاه فعاليت‌هاي انقلابي و سياسي داشت و اعلاميه‌هاي مختلف را در کنار ديگر برادرانش پخش مي‌کرد. در اول پيروزي انقلاب وارد مقطع دبيرستان شهيد چمران بندرعباس شد. در تشکيل و راه‌اندازي انجمن اسلامي دبيرستان فعاليت داشت.
او بيشتر وقت خود را صرف مطالعه و طراحي و خطاطي مي‌کرد. با نهادهاي انقلاب از جمله: واحد بسيج، تبليغات و انتشارات سپاه، ستاد برگزاري نماز جمعه، نهضت سوادآموزي و گروه هنري توحيد و کميته‌ي انقلاب اسلامي سابق همکاري و فعاليت داشت. بعد از دوره‌ي دبيرستان با گروهي از همکلاس‌ها و هم‌سالانش وارد بسيج و سپس به صورت داوطلب راهي جبهه شد و در واحد اطلاعات عمليات لشکر 41 ثارالله مشغول فعاليت شد و آموزش سخت نظامي، غواصي و غيره را به خوبي فرا گرفت و در چند عمليات از جمله والفجر 3 و 4 و 5 و عمليات خيبر و والفجر 8 ( فتح فاو ) شرکت داشت. مدتي مجروح شيميايي شد که مجدداً‌ به جبهه بازگشت. بيشتر کارش هدايت نيروهاي ويژه و معبرگشايي محورهاي عملياتي بود.
حسن در حين رزمندگي در کنکور سراسري شرکت کرد و در رشته‌ي داروسازي پذيرفته شد اما قبل از ورود به دانشگاه در عمليات کربلاي 4 در غرب اروندرود و بعد از 30 ماه حضور در جبهه‌ها با اصابت ترکش خمپاره در دي ماه سال 1365 در سنّ 21 سالگي شهيد شد.

منبع:روزنامه كيهان   -  تاریخ:  1379/3/9

علي‌اکبر دانشي فرزند حاج محمدعلي در سال 1340 در خانواده‌اي مؤمن و مذهبي در روستاي خرمدشت از توابع شهرستان کوهبنان کرمان ديده به جهان گشود. وجود پدر و مادري مؤمن و نيکوکار موجب شد تا او از همان کودکي با خصايل والاي انساني آشنا شود و پرداختن به معنويات را سرلوحه کار خود قرار دهد.
علي‌اکبر تحصيلات خود را تا کلاس پنجم ابتدايي در روستاي خرمدشت ادامه داد و به دليل مشکلات فراوان از تحصيل بازماند و براي کسب و کار روانه شهرهاي يزد و بافق شد.
او در سال 1361 در روستاي خرمدشت ازدواج کرد که ثمره‌اش دو فرزند مي‌باشد. در همين سال بود که با عضويت در سپاه پاسداران براي نبرد با دشمن متجاوز روانه جبهه‌هاي نبرد نور عليه ظلمت شد و پس از رشادت‌‌هاي فراوان سرانجام در تاريخ 10/7/1363 در جبهه کوشک در سن 23 سالگي به آرزوي ديرينه‌اش دست يافت و به ديدار معبود شتافت.

منبع:مجله روزهاي زندگي شماره 295