0

وجدان چیست ؟ ( قسمت دوم )

 
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

وجدان چیست ؟ ( قسمت دوم )

محكمه ی وجدان

وجدان چیست ؟ ( قسمت دوم )

 

 

 

در قسمت پیش به مطالبی راجع به ماهیت وجدان پرداختیم اینك می خوانیم ...

 

ابعاد و انواع وجدان

وجدان یك مسئله و یك زمینه است ولی لااقل در سه بعد كلی انجام وظیفه می كند:

1 - وجدان معرفتی : غرض همان نفس وجدان و شعور نفسانی است كه ما را به حال خود آگاه می كند. ما در هر لحظه می توانیم درباره خود بیندیشیم و وضعی را كه درآن هستیم مورد ارزیابی و داوری قرار دهیم . مثلاً دریابیم كه حال ما خوب است  یا بد؟ درحال آرامش هستیم یا نگرانی ؟ در سلامتیم یا در بیماری ؟...

2 - وجدان توحیدی : غرض وجدانی است كه به ما می فهماند جهان  آفریننده دارد . او آفریدگار همه پدیده هاست كارگردانی امر و خلق به دست اوست و هم اوست  كه زمام امور از موت و حیات ما را دردست دارد.

3 - وجدان اخلاقی : كه راهنمای خوبی ها و بدی های ماست. در برابر رفتار ما به داوری برمی خیزد و اگر عمل ما زشت  و ناپسند بود ما را  سرزنش می كند و بالاخره ، ما را وا می دارد كه درباره سلوك خود تجدید نظر كنیم و با شور و هیجان راه فضلیت را برگزینیم.

 

محكمه وجدان

انسان وقتی در برابر وجدان قرار گرفت نمی تواند از حساب و كیفر آن رهایی یابد. هیچ محكمه ای همانند محكمه وجدان قدرتمند نیست. آدمی هر چند توانا ودرقدرت بدن نیرومند باشد در برابر وجدان به زانو درمی آید. وجدان برای افراد و رفتارشان محكمه تشكیل داده ودرصورت خطا محاكمه و محكومشان می كند، آن چنان كه گاهی فرد به این نقطه می رسد كه برای جبران خطا باید تن به مرگ داده و خود كشی كرد.

وجدان اخلاقی همانندِ قاضیِ تیزبین و قدرتمندی  است كه در مواقع ارتكاب جرم سر برآورده و فرد  را دستگیر و محاكمه می كند . درست است كه برخی از افراد جرم خود را در برابر دادگاه مخفی می دارند و یا به گونه ای سخن می گویند كه محاكم قضایی از آن سردر نمی آورند ؛ ولی هیچ وقت این امكان وجود ندارد كه آدمی وجدان خود را اغفال كند و از گناه نجات یابد.

در این محكمه كسانی می توانند سربلند و پیروز بیرون آیند كه از آنان لغزشی سرنزده باشد. وگرنه آنها كه خطا كارند دچار ملامت های سخت وجدان می شوند و نه تنها از آن ابراز ندامت دارند بلكه حاضرند به سخت ترین وجه خود را عذاب كنند.

 

فشار وجدان

آنها كه تن به گناهان و لغزش های بزرگ می دهند و برای مردم مثلاً مصیبتی و فاجعه ای پدید می آورند دچار فشار وجدان می شوند . شكنجه و فشاری كه از هر مرگی دردناك تر است از آن بابت كه آدمی گاهی حاضر می شود خود را از بین ببرد.

رفتار نادرست و مصیبت آمیز آن چنان برای انسان ، محیط خفقان باری پدید می آورد كه حتی حاضر نیست هوای آن را تنفس كند.

فریادهای بی اختیار، زمزمه های ملامت آمیز با خود در حال تنهایی ، حالت عصبی و لرزشی كه در مواردی به انسان دست می دهد ، همه و همه از مسائلی هستند كه ناشی از فشار وجدان می باشند. این ملامت ها حتی ممكن است كشنده باشند و به همین نظر در اسلام برای باز گرداندن انسان به وضع اولیه و رفتار عادی ، راه توبه را باز می بینیم و توبه از این دید تنها عامل بازسازی و باز گرداندن فرد به صراط اولیه و برای او حیاتبخش است.

 

كیفر وجدانی

برای آنها كه پایبند به مكتب الهی نیستند ولی وجدانی سالم و دست نخورده دارند فشارهای درونی جانكاه می شود و آدمی حتی به بیماری های عصبی مبتلا می گردد. این كیفر گاهی به صورت  اختلال عصبی ، زمانی به صورت ناراحتی روانی ، و برای عده ای هم جنون و دیوانگی است.

افرادی كه خلاف رضای وجدان عمل كرده و تن به جنایت می دهند آن چنان روزگارشان سخت می شود كه گویی آتشی در درونشان زبانه می كشد و آنها را می سوزاند . آرامش و توان از آنها سلب می شود، نفرت و بیزاری از زندگی درآنها پدید  می آید و وضعشان چنان می شود كه دیگر امور زندگی و فعالیت های نیكو هم نمی تواند آنان را خرسند سازد . فشار وجدان افراد را وامی دارد دست از جان بشویند و در برابر تقصیری كه كرده اند بایستند .

البته این نكته هم قابل ذكراست كه سرزنش های بسیار آن در مواردی سبب می شود كه آدمی گاهی از حیوانات هم درنده تر شود و نیروی مقاومتش اندك گردد . در چنان صورتی از شر آنان ایمن نمی توان بود. در هر حال انسان چون حیوان نیست كه در برابر اعمال نابهنجارش شاد و خرسند باشد و تقصیر یا قصور خود را سبب كمال خویش بشناسد.

 

 

 

وجدان سد راه

وجدان همانند سدی در سر راه ماست. جلوی سیه روز كردن ما را می گیرد و نمی گذارد ما در مسیر انحراف افتیم و سر از خیانت و جنایت برآوریم . شاید فردی گرسنه باشد و برای به دست آوردن نان به هر عملی دست بزند ولی موفق نشود.همین شخص اگر بخواهد برای سیر كردن خود تن به دزدی و جنایت دهد وجدان راه را براو می بندد.

كودكان شاید در سنینی مصداق های جنایت ، دزدی و خیانت را ندانند؛ در چنین مواردی ضروری است مصداق ها را به آنها معرفی كنیم. و آن گاه كه انحراف و لغزشی از آنان دیده شد جلوی راهشان بایستیم و مانع زشتكاری و تجاوزشان شویم. در تربیت اطفال سعی بر این است كه اولاً به آنها تفهیم كنیم فلان عملشان نارواست واز سوی دیگر نگذاریم تن به چنان كاری دهند تا ریشه خیانت در اندرونشان باقی نماند.

 

آلودگی وجدان

انسان با وجدانی پاك  و بیدار به دنیا می آید و رفتار و عملش براساس ضوابطی است كه ریشه ی آن در درون او - از سوی خداوند - به ودیعت نهاده شده است. ولی این امر بدان معنی نیست كه وجدان به چنان وضع و حالی باقی بماند.

آلودگی وجدان در صورتی كه تداوم پیدا كند ممكن است انسان را به مرحله مسخ بكشاند ، آن چنان كه حتی حق را فراموش كند وجودش را نادیده بگیرد. و یا تن به قضاوتی بیجا دهد و ناهمواری هایی در رفتار پدید آورد.

 

تحول و تكامل وجدان

وجدان قابل تحول وتكامل است . انسان می تواند در سایه انجام كارهای خوب و تن دادن به رفتار و امور شایسته و مدیریت خود و همچنین تسلط برخواسته ها و هوای نفس خویش و ترك امور و كارهای حماقت آمیز، آرامش خود را به دست آورده وهم در طریق تكامل وجدان گام بردارد.

با خواهش های خلاف رضای وجدان باید مبارزه كرد واز صراط مستقیم و مورد قبول شرع نباید خارج شد. این مراعات ها خود سببی برای تكامل وجدان است . عوامل و قواعدی كه از خارج بر وجدان ما فشار می آورند گاهی ممكن است سبب تحول آن شوند. چه بسیارند وجدان های خفته ای كه وقتی در برابر سؤال كوبنده ای قرار گرفتند بیدار شده و راه جدیدی را در پیش گرفتند.

 

وجدان در سنین بلوغ

در مراحل نوجوانی و بلوغ بیداری خاصی برای وجدان حاصل می شود. و این امر از آن بابت است كه نوجوان در مرحله خاصی از رشد و حیات خویش است . دركش درباره امور وسیع تر از قبل شده و خود را دارای مواضعی در برابر جریانات می داند .

وجدان مذهبی او نیز بیدار شده و سعی دارد اطلاعات و آگاهی های ارزنده ای در زمینه عقیده و افكار خود به دست آورد. شك و تردید در مورد آموخته های دینی به حقیقت چیزی نیست جز تلاش برای كشف حقیقت و داشتن اعتقادی درست تر؛ كه البته ضروری است این مرحله تحت نظر مربیان باشد و آنها مسائل و دشواری های او را در این زمینه حل كنند.

نكته مهم و قابل ذكر این است كه در سنین نوجوانی و بلوغ ، وجدان بر اساس آنچه دوستان و معاشران عرضه و ارائه كنند شكل می گیرد و میزان های اخلاقی اغلب براساس آن چیزهایی است كه معاشران آنها می گویند و این ممكن است در مواردی  موجب پیدایش خطراتی باشد.

 

ادامه دارد ...

در قسمت بعد به این عناوین خواهیم پرداخت : آفات وجدان ، خطر انحراف وجدان ، فواید پرورش وجدان ، فرجام و حاصل پرورش ، امكان پرورش وجدان ، سن پرورش وجدان.

پنج شنبه 14 بهمن 1389  7:58 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها