با ژنرال بازنشسته ای در تل آویو اسرائیل قرار ملاقات داشتم. هنوز سرجایم مقابل او ننشسته بودم که وی بحث را با یک جمله آغاز کرد: تمام آنچه که در سی سال گذشته در خصوص خاورمیانه فکر کردیم اکنون خاطره ای بی ربط به امروزمان بیش نیستند.
این جملات کوتاه در حقیقت نشان دهنده شوک سیاسی بود که حوادث مصر بر دولتمردان اسرائیلی وارد کرده است. در 35 سال گذشته، معاهده صلحی که میان اسرائیل و مصر امضا شد در حقیقت زیربنای تمام تحولات اقتصادی و سیاسی رژیم صهیونیستی در منطقه بود. این زیربنا اکنون نیست و نابود شده است. درست به از خواب برخواستن ناگهانی آمریکای ها می ماند. گویا کاخ سفید نشین به یکباره از خواب برخواسته اند و می بینند که مکزیک و کانادا در یک روز فرو می پاشند.
مارک هلر از استراتژیست های دانشکده ای در تل آویو در این خصوص می گوید:آنچه که تا دیروز منافع ما در آن لنگر انداخته بود، اکنون رها شده است . این اتفاق ها درست در روزهایی که منطقه مملو از تسلیحات هسته ای است رخ می دهد و این همزمانی به هیچ وجه میمون نیست.
روزهای خطرناک اسرائیل از راه رسیده و نگرانی اسرائیل هم قابل درک است. اسرائیل اما می تواند اوضاع را آشفته تر از پیش هم کند. برخی تحلیل گران ادعا می کنند که حوادث مصر نشان داد که اسرائیل نمی تواند صلحی پایدار با فلسطینی ها را تجربه کند. این باور هم اشتباه و هم خطرناک است.
مطمئن باشید که حسنی مبارک متحد قدیمی و کارکشته اسرائیل، مستحق تمام خشم و غضبی است که این روزها به سمت او روانه شده است. بهترین زمان برای اتخاذ تصمیم های سخت زمانی است که شما بیشترین قدرت را در اختیار دارید. در این شرایط شما هم خوب فکر می کنید و هم خوب تصمیم می گیرید. در بیست سال گذشته، حسنی مبارک تمامی ابزارهای سیاسی و حقوقی برای پر کردن خلا میان حاکمیت و اخوان المسلمین را در اختیار داشت . مبارک اما در تمام این مدت به عمد بر خلا سیاسی میان خود و اخوان المسلیمن افزود تا یک نکته را به جهانیان بفهماند: یا من یا آنها.
اکنون حسنی مبارک وعده اصلاحات می دهد و البته در روزهایی که هیچ قدرتی در اختیار ندارد. اکنون بسیار دیر است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی هم در خطر تبدیل شدن به حسنی مبارک جریان صلح قرار دارد. اسرائیل هیچ گاه در نیم قرن گذشته تا این اندازه با فلسطین در تخاصم نبوده است و البته هیچ گاه هم تا این اندازه شرکایی تابع در میان رهبران فلسطین مانند محمود عباس نداشته است. با این همه بی بی هر روز بهانه ای جدید می یابد تا مانع از قرار گرفتن طرح صلح بر روی میز شود. آمریکایی ها هم این بدجنسی اسرائیل را درک می کنند. اکنون با تشکر از افشاگری های الجزیره در خصوص امتیازدهی های محمود عباس ؛ همه می دانند که اسرائیل تا کجای این بازی پیش آمده است. من نمی دانم که آیا رهبران فلسطین به این نتیجه رسیده اند که این بازی را خاتمه دهند یا خیر؟ اما می دانم که اسرائیلی ها میل بسیاری به کشاندن فلسطینی ها تا چند هزار مایل دیگر برای خسته کردن آنها و گرفتن امتیازهای بیشتر دارند.
در حالی که رهبران مصر و اردن هر دو این روزها در مقام اتهام از سوی شهروندان خود قرار گرفته اند، دو حقیقت برهنه و عریان پیش روی ما قرار گرفته اند: هر آنچه که در این دو کشور متحد ایالات متحده در خاورمیانه رخ دهد، سکولارهای مدرن که تاکنون قدرت انحصاری را در دست داشته اند، ضعیف و ضعیف تر خواهند شد و گروه هایی مانند اخوان المسلمین قوی تر . مشخص است که دولت آتی در مصر صبوری و فضایی را که در اختیار حسنی مبارک برای تعاملات خاورمیانه بود، ندارد. حسنی مبارک قدرت مانور را داشت. این نسخه برای کابینه جدید اردن هم قابل پیچیدن است. اشتباه نکنید: مناقشه میان فلسطین و اسرائیل اندک ارتباطی به خیابان ریختن مردم قاهره و اسکندریه مصر ندارد. اما این مناقشه از این ناآرامی ها تاثیر می پذیرد.
خالد شیکاکی از تحلیل گران مسائل مصر در این خصوص می گوید: اگر اسرائیل گام های جدی برای صلح با فلسطیم برندارد ، دولت آتی در مصر چاره ای نخواهد داشت جز فاصله گرفتن از این رژیم. دولت آتی نمی تواند همان رویه ای را داشته باشد که حسنی مبارک داشت . با توجه به تغییر و تحولات جاری در منطقه، اگر اسرائیل همچنان به سیاست های وحشی گرانه خود ادامه دهد، بی شک تمام دوستان عرب خود را از دست می دهد.
بگذارید شفاف تر بگویم: اگر اسرائیلی ها حادثه مصر را ابزاری بدانند برای اثبات غیرممکن بودن مذاکره با فلسطین، باید منتظر باشند تا همگان آنها را رژیمی آپارتاید گونه بخوانند. اسرائیل قطعا در آن فضا تنها می تواند در کرانه باختری مانور دهد و البته جزیره ای یهودی نشین باشد در محاصره مخالفان و منتقدان عرب.
سلام فیاض نخست وزیر دولت موقت در این خصوص می گوید: امروز مشروعیت و اعتبار شما بر پایه آنچه است که بروز می دهید. دیگر زمان این قبیل ادبیات ها گذشته است که: با من معامله کنید چرا که دیگران بدتر هستند.
من از رژیم نتانیاهو ناامید بودم و بارها هم از کاخ سفید نشین ها خواستم که دست از تلاش برای اقناع اسرائیل بردارند. البته این استراتژی متعلق به روزهایی بود که هنوز این حوادث در مصر رخ نداده بود. امروز و با این شرایط بحرانی اعتقاد دارم که باراک اوباما باید طرح خود را روی میز قرار دهد. هر دو طرف باید بدون هیچ گونه پیش شرطی با هم وارد مذاکره شوند.این مساله برای آینده اسرائیل از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. اسرائیل باید تا آن جا که می تواند خود را از داستان اعراب امروز جدا کند. طوفانی در راه است و اسرائیل باید از مسیر آن کنار برود .