ضربالمثلهای ارمنی و مترادف آن به فارسی
الف
-
- مترادف فارسی: «اتحاد موجب قدرت است.»
- مترادف فارسی: «دست خدا با جماعت است.»
- مترادف فارسی: «آب به آب میخورد، زور بر میدارد.»
- تمثیل: «دولت همه زاتفاق خیزد// بی دولتی از نفاق خیزد» سعدی
- تمثیل: «دو دل یک شود بشکند کوه را// پراکندگی آرد انبوه را» نظامی
- تمثیل: «مورچگان را چو بود اتفاق// شیر ژیان را بدرانند پوست» سعدی
- «از کیف خوش گذران کم نمیشود.»
- ترجمه: «اگر او خواست خودش را تو چاه بیفکند تو هم دنبالش میری؟»
-
- مترادف فارسی: «هر که خودش را از پشت بام انداخت، تو هم خودت را پرت میکنی؟»
- معنی: «در مذمت تقلید آورند. خطاب به کسانی که بدون بررسی و مطالعه، مقلد دیگرانند.»
- ترجمه: «اول فکر کن، سپس حرف بزن.»
-
- مترادف فارسی: «اول اندیشه وانگهی گفتار» سعدی
- ترجمه: «او مردم را تا لب آب میبرد و تشنه برمیگرداند.»
-
- مترادف فارسی: «او آدم را میبره لب رودخانه و تشنه برمیگرداند.»
- معنی: «آدم زرنگ و شارلاتانی است.»
- ترجمه: «او همه را به یک چشم میبیند.»
-
- مترادف فارسی: «او همه را به یک چشم نگاه میکند.»
- مترادف فارسی: «او همه را به یک چوب میراند.»
پنج شنبه 14 بهمن 1389 8:18 AM
تشکرات از این پست