عنوان : اعزام انفرادي و راننده ي سر به هوا
نوع اصطلاح :آداب و رسوم
در خلال اعزام هاي سراسري، كه هر چند وقت يك بار اعلام و انجام مي شد،بعضي از نيروهاي باسابقه براي اين كه به واحد مورد نظرشان بروند اعزام انفرادي مي گرفتند و با"امريه" و خرج راهي كه داشتند،شهربه شهر با قطار و اتوبوس مي رفتند تا منطقه. بين راه،برخلاف وسايل نقليه ي ارگاني يا اجاره اي، كه برنامه ريزي قبلي و راننده هايي مناسب و سربه راه داشتند، در ميان اتوبوس هاي شخصي ــ درآن بحبوحه ي جنگ و شهادت ـ كم نبودند رانندگان سر به هوايي كه در عوالم خودشان مي خواستند،طول راه سفر را با گوش كردن به كاست هاي مبتذل كوتاه كنند.
در چنين مواقعي با به صدا در آمدن ضبط صوت؛ بچه ها اول خيلي مؤدبانه شروع مي كردند به سرفه كردن و اگر راننده متنبه نمي شد برمي خاستند وي كي از نوارهاي قرآن، دعا، سخنراني و اشعار مناسب را ـ كه اغلب همراه داشتند ـ بعد از سلام و احوال پرسي به او مي دادند.چنانچه اعتنايي نمي كرد و از پخش نوار خبري نمي شد،نم نم يكي ازخودشان كه صداي دل نشيني داشت شروع مي كرد به خواندن ـ البته با اجازه و عذرخواهي از مسافراني كه تعدادشان نسبت به بچه ها چندان هم زياد نبود ـ زمزمه ي شعر و سرود يا نوحه و مراثي، از زباني كه يك پارچه شعله ي آتش دل بود تا همه يكي، يكي به جمع سوختگان بسيجي مي پيوستند و براي راننده جز شرمندگي باقي نمي ماند.