0

معرفی و اشنایی بیشتر با گروه رستاک

 
mashhadizadeh
mashhadizadeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 25019
محل سکونت : بوشهر

معرفی و اشنایی بیشتر با گروه رستاک

بارو بارو  بارون هی...
«بارو بارو، بارون هی، دست بده دستم، چشم انتظارم هی» فقط کافی است کمی گوشتان با موسیقی لری آشنا باشد تا همین که سرنا شروع کرد به نواختن و دهل به کوبیدن و بعد از چند ثانیه هم گروه شروع کرد به همخوانی، دوزاری‌تان بیفتد یک آهنگ اصیل لری می‌خواهید بشنوید. اگر لر نباشید احتمالا اولین تصویری که در ذهنتان نقش می‌بندد این است که چه گروه لری خوبی هستند. اما هنوز نتوانسته اید درست و حسابی لذت شنیدن آهنگ لری را هضم کنید که آهنگ بعدی آلبوم «همه اقوام من» شروع می‌شود. «آی روسیای رعناجان، برگرد بیا رعنا» و شما که حتما تا به حال موسیقی گیلکی به گوشتان خورده است، سریع در بهت فرو می‌روید که این همان گروه است؟ همان خواننده قبلی دارد این آهنگ را اجرا می‌کند. برای همین چند بار آهنگ را عقب و جلو می‌کنید تا ببینید دقیقا چه اتفاقی این وسط افتاده. خواننده لر دارد سعی می‌کند گیلکی بخواند،‌ یا این که گیلکی پایش را کرده توی کفش لرها و آهنگ لری می‌خواند. اگر هر کدام از این دو فکر در سرتان می‌گذرد سخت در اشتباهید. چرا که فرزاد و بهزاد مرادی دو برادری که خوانندگی گروه ستاک را برعهده دارند نه لر هستند، نه گیلکی و نه اهل خیلی دیگر از قومیت‌هایی که آهنگ‌هایشان را در آلبوم «همه اقوام من» اجرا کردند. آن‌ها کرد هستند، اصالتا اهل قصر شیرین یکی از شهرهای مرزی استان کرمانشاه که اتفاقا موسیقی معروفی هم در بین موسیقی‌های مقامی ایران دارد. این را از شور و هیجانی هم که اجرای آهنگ کردی آلبوم دارد می‌توانید بفهمید.

معرفی و اشنایی بیشتر با گروه رستاک - آکاایران


بار اول که آلبوم را گوش می‌کنید، شاید فکر کنید که هر کدام از آهنگ‌ها را یک خواننده محلی خوانده است. خواننده ای که اهل همان منطقه است اما این طور نیست؛ همه آهنگ‌ها را همین دو برادر یعنی فرزاد و بهزاد مرادی خوانده اند؛‌ «سخت ترین قسمت کار همین تمرین لهجه‌هاست. صحبت کردن با لهجه منطقه ای که اهل آن نیستی هم کار سختی است؛ چه برسد به این که بخواهی با آن لهجه یک آهنگ را هم بخوانی. مخصوصا آهنگ‌هایی را که ما انتخاب می‌کنیم آهنگ‌های شاد هستند و ریتم‌های تندی دارند و اگر به شعری که می‌خواهی بخوانی، مسلط نباشی ممکن است وسط کار خراب کنی» این را فرزاد مرادی می‌گوید که آهنگ گیلکی رعنا را هم خوانده. نکته جالب این جاست که فقط خواننده دنبال یاد گرفتن و تمرین لهجه نمی‌رود بلکه همه اعضای گروه سعی می‌کنند با لهجه آن منطقه آشنا شوند. برای این که در تمام آهنگ‌ها تکه‌هایی از آهنگ هست که باید به صورت دسته جمعی خوانده شود. فرزاد مرادی قبول ندارد که کردی را خیلی بهتر و با حس‌تر از بقیه لهجه‌ها اجرا می‌کند؛ «تمام این آهنگ‌های محلی را که شما می‌شونید حاصل ماه‌ها کاری است که من و دوستانم روی آن انجام می‌دهیم و در این چند ماه واقعا آن لهجه مثل لهجه مادری خودمان می‌شود و همان قدر با آن ارتباط برقرار می‌کنیم. وقتی شما چند ماه شبانه روز روی یک آهنگ مجلسی کار کنید ناخودآگاه آن را مثل لهجه مادری خودتان دوست خواهید داشت.»



البته این اتفاق ریزه کاری‌های دیگری هم دارد؛ «سراغ موسیقی هر منطقه ای که می‌خواهیم برویم، از ابتدای کار یک مشاور لهجه و یک نفر که در موسیقی آن منطقه تحقیق کرده باشد را دعوت می‌کنیم تا در اجرای بهتر آهنگ به ما کمک کند. البته در بعضی از لهجه‌ها خود بچه‌ها آشنایی دارند. یا بچه همان منطقه هستند یا این که در مورد آن تحقیق کرده اند؛ مثلا بهزاد و فرزاد مرادی اهل کرمانشاه هستند و به موسیقی غرب کشور مثل کردی، ‌لری و بختیاری آشنایی دارند. یا مثلا رضا عابدیان اهل مازندران است و با موسیقی مازندرانی و گیلکی آشنایی کامل دارد.» این را سیامک سپهری سرپرست گروه می‌گوید که کار تنظیم آهنگ‌ها را هم انجام می‌دهد.



آی روسیای رعنا،‌ برگرد بیا رعنا...


خودشان هم قبول دارند که تمام آهنگ‌ها را تمام و کمال اجرا نمی‌کنند و هر چقدر هم خوب اجرا کنند باز به پای موسیقی دان‌های محلی نمی‌رسند. اما می‌گویند اولویت شان این نیست که موسیقی را مثل محلی‌ها اجرا کنند و بیشتر می‌خواهند موسیقی محلی را در بین مردم رواج بدهند «قبل از این که آهنگ‌ها منتشر شوند یکی از دغدغه‌های بزرگمان این بود که واکنش مردم و محلی‌های هر منطقه چه خواهد بود؟ مخصوصا در مناطقی مانند آذربایجان که مردم بیشتر روی لهجه شان تعصب دارند، ممکن است برخورنده باشد که یک غیر ترک یک آهنگ ترکی اجرا کرده باشد و اگر کمی هم اشتباه داشته باشد که نور علی نور است. اما بعد از این که آلبوم منتشر شد بازتابی که گرفتیم واقعا ما را شگفت زده کرد؛ اولا که خیلی از محلی‌ها مثل گیلکی‌ها و آذری‌ها باورشان نمی‌شد که این آهنگ‌ها را یک نفر غیرمحلی خوانده باشد. مخصوصا در آهنگ آذری، وقتی آهنگ را به چند نفر از دوستان آذری مان دادیم گوش کردند، باورشان نمی‌شد که بهزاد آذری نباشد. بعد هم خیلی خوشحال بودند؛ از این که آهنگ‌های محلی معروفشان به این شکل کار شده و بیشتر شنیده می‌شود» مرادی این‌ها را می‌گوید و از خاطرات برخورد با محلی‌هایی می‌گوید که آهنگ آن‌ها را گوش داده اند و ذوق زده شده اند. مرادی آن قدر هم روی لهجه گیلکی کار کرده که حالا هر کس که گیلکی صحبت کند کاملا متوجه می‌شود.



جمع همه سازها


هیچ کدام از آهنگ‌ها را خود بچه‌های گروه نمی‌سازند. آهنگ‌ها همه از معروف‌ترین آهنگ‌های محلی هستند. آهنگ‌هایی که حتما محلی‌ها خیلی خوب می‌شناسند و غیر محلی‌ها هم ممکن است به گوششان آشنا باشد؛ «مثلا آهنگ لری «بارون»، قطعه اول آلبوم جدید گروه، یکی از معروف‌ترین آهنگ‌های لری است که در مراسم‌های شاد و عروسی‌های محلی زیاد خوانده می‌شود یا کمتر گیلکی‌ای را پیدا می‌کنید که آهنگ رعنا را نشناسد. تنها تفاوتی که می‌کند در در تنظیم آهنگ‌هاست.» سیامک سپهری می‌گوید در تنظیم گروه سعی شده هم از سازهای محلی مانند سورنا،‌ دهل، دوتار و تنبور استفاده شود و هم از سازهای سنتی ایرانی مانند تار، ‌بریت، دف، ‌تنبک ‌و کمانچه و...


برای هر آهنگ محلی خاص هم بچه‌ها سراغ سازهای محلی آن منطقه می‌روند و سعی می‌کنند تا حد ممکن نواختن آن‌ها را یاد بگیرند و در آهنگ استفاده کنند؛ مثلا ما الان داریم روی یک آهنگ سیستانی کار می‌کنیم یکی از بچه‌ها چند وقت است روی طبل و دهل سیستانی کار می‌کند و روش نواختن آن را تمرین می‌کند» سیامک سپهری خودش قبول دارد که در تنظیم، کمی ریتم و ملودی آهنگ تغییر می‌کند اما این تغییر آن قدر نیست که مخاطب را اذیت کند یا از اصل آهنگ دور کند؛ «فضای بعضی از آهنگ‌ها را برای این که شادتر شود و هیجان بیشتری داشته باشد کمی تندتر می‌کنیم. به غیر از آن وقتی شما دارید یک آهنگ محلی را برای یک گروه 13-12 نفره تنظیم می‌کنید مجبورید تغییراتی هم در آهنگ بدهید.»


آلبوم «همه اقوام من» ترکیبی از تمام آهنگ‌های محلی ایرانی نیست؛ لری ،‌گیلکی، آذری،‌خراسانی، کردی، بختیاری و بلوچی آهنگ‌های محلی هستند که در این آلبوم گنجانده شده اند. اما این آهنگ‌ها نماینده همه مناطق ایران نیستند و آهنگ‌های محلی خیلی از اقوام دیگر در این آلبوم نیست؛ مثلا مازندرانی،‌ ترکمن،‌ موسیقی عاشیق‌ها و قشقایی. سپهری می‌گوید می‌خواهند شماره‌های بعدی «همه اقوام من» را هم منتشر کنند و در آن از دیگر موسیقی‌های قومی ایران هم استفاده کنند.



جوانند و جویای نام


سن هیچ کدامشان از 35-34 بالاتر نمی زند. اصلا همین جوان بودنشان باعث شده تا این قدر در کار کردن انرژی داشته باشند و این همه، ایده‌های مختلف را از ذهنشان در بیاورند. لیلا مرآت مدیر گروه و کارگردان آلبوم تصویری رستاک می‌گوید جذابیت اجرای تصویری رستاک به همین جوان بودن گروه است و این که خیلی راحت و خوب می‌توانند با هم ارتباط برقرار کنند؛ «ایده کار تصویری گروه از همین جا درآمد. بچه‌های گروه بسیار پرانرژی هستند و اجرای زنده‌شان خیلی هیجان انگیزتر و شادتر از کارهای ضبط شده آن‌هاست و ما فکر کردیم یک آلبوم تصویری خیلی بهتر می‌تواند این انرژی و شادی را برساند» بچه‌ها خیلی دوست ندارند غریبه بین خودشان راه بدهند. دلیل این که برای اجرای موسیقی هر منطقه از خواننده و نوازنده مهمان استفاده نمی‌کنند هم همین است؛‌ «اولویت اول حتی قبل ازکار حرفه ای موسیقی در گروه صمیمیتی است که بین بچه‌ها جریان دارد. اصلا رستاک بر اساس همین صمیمیت شکل  گرفته،‌ برای همین هر اتفاقی از جمله اضافه شدن و کم شدن شخصی به گروه اگر بخواهد در این رفاقت و صمیمیت تاثیر بگذارد،‌ آن را قبول نمی‌کنیم. خودمان هم فکر می‌کنیم همین رفاقت و ارتباط معنوی خوبمان با همدیگر است که باعث شده کارهای به این خوبی تولید شوند.»

    حمید.bmp

 

 

چهارشنبه 13 بهمن 1389  12:20 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها