0

کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

بسم الله ريا

بفرما نمك ميل كن با غذا. بيا با نمك شروع كن به خوردن طعام. كنايه‌ از احتمال ريا شدن يا ريا كردن است. با اين عمل مستحب در آداب غذا خوردن و در حقيقت نوعي تأكيد غير مستقيم بر انجام امور مستحب و ممدوح بود و روشي در امر به معروف.

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 48


 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

بسيج در هفته ‌ي گذشته

بسيج در هفته‌ي گذشته به معناي زمينه‌ي مطالعه‌ي غذاهاي هفتگي است. وضعيت غذايي و ميزان مخلفاتي كه در كنار غذاي هر وعده براي بسيجيان فراهم مي‌شود.

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 48

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

بسيجي بي‌ترمز

به بسيجيان اطلاق مي‌شد كه در حين عمليات،‌ بي‌پروا و با شجاعت تمام به دشمن يورش برده و چه بسا بيشتر از آن‌كه قرار بود دشمن را به عقب برانند، مي‌راندند.

 

منبع :مجله طراوت   -  صفحه: 21

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

بلندگوي گردان

كسي كه صدايش خيلي بلند بود و مثل دستگاه بلندگوي گردان! صدايش به همه‌جا مي‌رسيد، اصطلاحاً به او مي‌گفتند: «بلندگو قورت داده» و معمولاً پشت جبهه از اين افراد استفاده مي‌كردند.

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 49

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

بندحمالي

وسيله‌اي كه از چهارطرف؛ فانوسقه كه حامل سرنيزه، قمقمه‌ي آب، خشاب تير، چند نارنجك و نظاير آن بود را نگه مي‌دارد، بند حمايل مي‌گويند و بچه‌ها به شوخي آن را «چهار بند»، «چارقد»،‌ «بند حمالي» مي‌گفتند.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 49

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

بنيان مرصوص

اين اصطلاح به نام سر و وضع مرتب و در لباس و آرايش و حركات و سكنات يك نظامي به تمام معنا بودن.
مقرراتي، سمبل نظم و انضباط بودن و اين تعبير از زماني رواج پيدا كرد كه صحبت از نظامي كردن نيروهاي بسيج به معني كلاسيك بود. روزهايي كه هركس يك مقدار سر و وضعش مرتب بود، يعني گتر مي‌زد،‌ كلاه‌كاسكت را در منطقه از سرش برنمي‌داشت. بقيه او را به هم نشان مي‌دادند و مي‌گفتند: «بنيانش مرصوص است».
بنيان مرصوص در عين حال نام آيين‌نامه‌ي انضباطي سپاه بود و ما خود از آيه‌ي 4 سوره‌ي صف كه خطاب به مؤمنين جنگجو كه در مواجه شدن با دشمن مثل كوه ثابت‌قدم‌اند.

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 49



 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

بنيان مغشوش

سر و وضع نامرتب داشتن، به خود نرسيدن،‌ نظم و انضباط يك نظامي به تمام معني را نداشتن. آشفته و به هم ريخته بودن. اين عبارت را در مقابل «بنيان مرصوص» مي‌گفتند كه حكايت از نظامي تمام عيار بودن مي‌كرد و ملهم بود از آيه‌ي شريفه‌ي قرآن در وصف مؤمنين.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 47


 

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

به مخلص ‌ها يكي اضافه شدن

به نماز شب خوان‌ها يكي اضافه شد! وقتي كسي شبي ‌بيدار مي‌شد و مي‌خواست نماز بخواند، اما آب خوردن را بهانه مي‌كرد، افرادي كه تصادفاً او را ديده بودند، صبح فردا به‌ او اشاره كرده، مي‌گفتند: «يكي به مخلص‌ها اضافه شد.»

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 49


 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

بهترين سلماني

به اعضاي گروهك ملحود كومله مي‌گفتند، كساني كه به جدا كردن سر از تن پاسداران در جنگ شهرت داشتند و چون از شدت قساوت و بي‌رحمي سر را از تن بدن مخالفان خود جدا مي‌كردند، به آن‌ها بهترين سلماني مي‌گفتند.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 50

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

بوي بهشت دادن

كسي كه حضور قلب بيشتري نسبت به سايرين داشت و به جهت اخلاص سعي در فراهم كردن مقدمات شهادت خود داشت، به او مي‌گفتند: «طرف بوي بهشت مي‌دهد» يا اين‌كه «ديگر نوربالا حركت مي‌كند.»

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 50


 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

بوي دنيا دادن

اين اصطلاح براي كساني كه زياد شوخي مي‌كردند يا مرتب به مرخصي شهري مي‌رفتند و در حال تماس تلفني و تلگرافي با خانواده بودند و كمتر در نماز جماعت و مراسم دعا و نيايش حاضر مي‌شدند،‌ به كار مي‌رفت. افرادي كه آماده‌ي مرخصي رفتن بودند نيز بي‌نصيب نمي‌ماندند.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 50

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

بي ‌ترمز

بسيجي يك‌بار مصرف، "عاشق خاكريز اول" كه اهل جهاد و هجرت بود و هيچ حدي نمي‌شناخت و براي رسيدن به هدفش از هيچ تلاشي روي‌گردان نبود.

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 51


 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

بي ‌سيم

مركز خبر، خبرگزاري، كسي كه قدرت دريافت انتقال خبرش خيلي بالا بود. هم خوب مي‌گرفت و هم خوب مي‌فرستاد.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 50

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

بيت التقوا

سنگرهاي كمين و بسيار حساس و خطرناك، جايي‌كه مي‌شد علم و ايمان و عشق و ارادت و ادعاي بندگي و سرسپردگي و ايثار و استقامت خود را به دقت در آن اندازه‌گيري كرد، همه‌ي اندوخته‌ها را كشيد و وزن نمود، با سنگ جهاد و تقوي. گاهي اين تعبير را براي حسينيه به كار مي‌بردند.

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 50


 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

بيل مكانيكي

قاشق بزرگ غذاخوري كه مقدار قابل توجهي غذا در آن ‌جا مي‌گرفت و در هر نوبت بالا و پايين رفتن مي‌توانست كار را در غذا خوردن دسته جمعي و در يك ظرف (1) به جايي برساند كه همه‌ي بچه‌ها با هم بگويند: برادر مسابقه نيست. دستگرمي است، مسابقه شد خبرت مي كنيم!
(1) معمولاً بعضي وقت‌ها غذا در سيني‌هاي بزرگ ريخته مي‌شد و هرچند نفر از آن استفاده مي‌كردند.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 51


 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:32 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها