0

کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

امورخالي

امور مالي. به ‌اين علت كه غالباً خالي از وجه نقد بود اطلاق مي‌شد. كم نبود بچه‌هايي كه چند ماه و گاه چند سال ماهانه‌شان عقب افتاده بود، غير از كساني كه ‌اصلاً مراجعه نمي‌كردند و خود را طلبكار نمي‌دانستند.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 42

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

انا اعطينايي

نماز بدون طول و تفصيل، استفاده ‌از اذكار و اوراد به نحو مختصر و مفيد، كش و قوس ندادن حمد و سوره. قرائت سوره‌هايي مانند «انا اعطيناك الكوثر» بعد از سوره‌ي حمد به جاي سوره‌هاي بلند نظير سوره‌ي «بقره» و «آل عمران».
اين عبارت را جايي به كار مي‌بردند كه ‌امام جماعت اهل نماز خواندن با حوصله و سر فرصت بود، در چنين مواقعي قبل از قامت بستن وي، براي اين‌كه بگويند بعد از نماز كار داريم زياد معطل نكن، مي‌گفتند: «انا اعطينايي بخوان.»

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 32

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

ايراني صحبت كردن

وقتي دو نفر در جمع بچه‌هاي فارسي زبان، با همديگر تركي صحبت مي‌كردند، و بقيه مي‌خواستند بگويند طوري صحبت كنيد كه ما هم بفهميم، مي‌گفتند: ايراني صحبت كنيد يا مي گفتند: «لطفاً بزنيد كانال يك». يعني ما چيزي از صحبت‌هاي شما نمي‌فهميم.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 43


 

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

ايستگاه كسي را گرفتن

وقتي كسي فرد مخاطب را روي وضعيت موردنظر خود نگه مي‌داشت، و به اصطلاح پشت جبهه‌اي‌ها آن فرد را سر كار مي‌گذاشت، اين عبارت و عبارت «فركانسش را گرفته‌اند» به كار برده مي‌شد، كه هر دو از اصطلاحات بچه‌هاي مخابرات بود. هم‌چنين وقتي دو نفر با هم گفت‌وگو مي‌كردند و شخص ثالثي به ناگاه وارد مباحثه‌ي آن‌ها مي‌شد، به شوخي رو به وي كرده مي‌گفتند: «ازفركانس ما برو بيرون».

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 44

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

با آفتاب درآمدن

اين اصطلاح كنايه از ساده و بي‌آلايش بودن افراد بود. «او هم‌چون آفتاب از پشت كوه درآمده است» كنايه از اين‌كه فردي روستايي و ساده است و به اعتبار ديگر يعني مثل روز وضعيتش روشن است و مثل آفتاب از هيچ چيز مضايقه ندارد و در دوستي و معاشرت بي‌دريغ است و بزرگوار.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 45

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

با گريه آمدن

به محض اين‌كه سر و كله‌ي بچه‌هاي بسيجي فوق‌العاده كم سن و سال در خط يا عقبه‌ي جبهه پيدا مي‌شد، بزرگترها روبه يكديگر كرده، با دست او را نشان مي‌دادند و مي‌گفتند: «با گريه آمده» كنايه از اين‌كه سن و سال او براي اعزام كافي نبوده و با دست بردن در تاريخ تولدش در شناسنامه و كلي گريه و زاري و التماس براي گرفتن مجوز اعزام به جبهه، راه پيدا كرده است.

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 46

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

بادنجان سياه بمي

اين اصطلاح به كسي گفته مي‌شد كه با توجه به شركت در عمليات‌هاي زياد، كمترين آسيبي نديده بود. حتي دريغ از يك تركش كوچك يا جراحت و زخمي سطحي. فردي كه هرچه نيرو به خط مي‌برد، برنمي‌گرداند! اما خودش صحيح و سالم باز مي‌گشت. همان «آدم جاگذار» و كنايه از اين‌كه مثل بامجان سياه (بمي) خودش بي‌آفت بود.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 38

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

بالا بالاها شوت زدن

اهل عرفان بودن و معنويت در حد بالا داشتن. كسي كه هر جا وارد مي‌شد، حاضرين با پوتين دنبالش مي‌كردند كه بلند شو برو سنگر خودت تا به هواي تو يك خمپاره نيامده و به حسابت چك شهادت نكشيده‌اند و ما را هم با خودت به اجباري نبرده‌اي!

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 39

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

بالا چه خبر؟

معراج چه خبر، كسي كه ‌اهل حال بود وقتي از عبادت فارغ مي‌شد، بچه‌ها كه تا آن لحظه مراقب احوال او بودند.
مي‌گفتند: «بالا...»

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 46

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

بچه ‌هاي الهي قلبي ‌محجوب

نماز شب خواندن‌ها. كساني‌كه دائم در حال راز و نياز و استغاثه با خدا بودند، افراد بسيار كم‌حرف، كم‌غذا و آرام و بي‌آزار، آن‌قدر كه گويي مصداق قلبي ‌محجوب بودند.

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 41

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

بچه ‌هاي خلاف

نيروهاي تند و تيز و تند و فرز، اشخاص زرنگ و همه فن حريف، قلب كلمه‌ي خلف به معني نيكوكار و شايسته است.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 46

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

برادر عبدالله

رزمنده‌ي مورد خطابي كه نامش را نمي‌دانستند، به جاي اين‌كه بگويند: هي! ببين! چيزه! الو! و...
هنگامي ‌كه ‌اسم فردي را نمي‌دانستند يا فراموش كرده بودند، او را بنده‌ي خدا يا عبدالله صدا مي‌زدند.

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 42


 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

برادران مزدور

اين اصطلاح به نيروهاي عراقي گفته مي‌شد. دشمنان متجاوز مسلماني كه به اعتبار اسلام و اقرار زبانيشان برادر ما و به جهت فريب‌خوردگي و رودررويي با ما دشمن بودند و ما ناگزير از برخورد با آن‌ها بوديم. كساني كه دشمني ما با آن‌ها بنيادي و عميق نبود.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 47

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

بردكلاش

به نيروهاي خط‌شكن و نيروهاي پياده كه تا حدّي به دشمن نزديك بودند كه تير كلاش كه كم‌ترين بُرد را داشت، به آن‌ها اصابت مي‌كرد، اطلاق مي‌شد.

منبع :مجله طراوت   -  صفحه: 21

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:کوتاه و خواندنی > اصطلاحات

 

بزمنده

نيرويي كه مدتي در منطقه مانده،‌‌ اما عملياتي نشده بود و به محض اين‌كه پايش را از خط بيرون گذاشته و به مرخصي مي‌رفت، در آن محور عمليات مي‌شد. در واقع او كه ‌از قافله‌ي عشق جا مانده بود، خودش را «بازمانده» يا «بزمنده» مي‌دانست و مرتب خود را ملامت مي‌كرد كه ‌اي كاش قلم پايم مي‌شكست و به مرخصي نمي‌رفتم.

 

منبع :كتاب فرهنگ جبهه (اصطلاحات)   -  صفحه: 43

 

 
 
دوشنبه 4 بهمن 1389  7:27 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها