0

قرن شيميايي

 
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

قرن شيميايي

طي قرن گذشته بعد از پايان هر جنگي، دولت هاي فاتح گرد هم مي آمدند و با تدوين قوانين جديدي در غالب كنوانسيون هاي متفاوت به زعم خودشان سعي مي كردند جنگ هاي آينده را انساني تر كنند. اما همواره در جنگ هاي بعدي نيز متجاوزان كوچكترين وقعي به اين قوانين نمي نهاده اند و در عمل از اين كنوانسيون ها در جهت اعمال فشار بيشتر بر كشورهاي مورد تجاوز استفاده مي كردند.
استفاده مكرر از سلاح هاي شيميايي طي جنگ هاي قرن اخير گواه اين امر است كه وجود كنوانسيون هاي بين المللي هيچ گاه مانع استفاده كشورهاي متجاوز از اين سلاح هاي مخرب نشده است. سلاح هاي شيميايي از وحشيانه ترين ابزاري هستند كه بشر در جنگ بر عليه همنوعانش استفاده كرده است. اگر چه تاريخ استفاده از اين سلاح ها به تاريخ جنگ هاي بشر باز مي گردد، ولي بشر متمدن نيز هيچ گاه در استفاده از اين سلاح ها به خود ترديد راه نداده است.
به طور كلي سلاح هاي شيميايي به كليه عواملي اطلاق مي شود كه اثرات مستقيم سمي براي انسان، حيوانات يا گياهان دارند. گاهي اوقات به اين تركيبات «گازهاي جنگي» نيز مي گويند حتي اگر چه اين تركيبات مايع و يا جامد نيز باشند.
اثرات سمي اين تركيبات ممكن است موقتي يا دايمي باشد و شدت اثرات آنها ممكن است از تحريك موقتي چشم تا آسيب هاي شديد منجر به مرگ باشد.
در تاريخ جنگ هاي اخير دنيا، كاربرد اين سلاح ها در جنگ جهاني اول از سياه ترين برگ هاي تاريخ بشر متمدن است.
با اين وجود از آنجا كه وجود سلاح هاي شيميايي هيچ گاه يك تهديد جدي بر عليه ابر قدرت ها نبوده است اين كشورها با خلع سلاح شيميايي بصورت جدي برخورد نكرده اند.
ارتش انگليس در سال 1894 در منطقه «سباستوپول» در جنگ هاي كريمه اولين بار گاز تهوع آور گوگرد را به عنوان سلاح شيميايي استفاده كرد كه البته چندان هم موثر نبود.
اسيد پيكريك در سال هاي 1902ـ 1899 به عنوان سلاح مورد استفاده قرار گرفت ولي اوج كاربرد سلاح هاي شيميايي در جنگ جهاني اول طي سال هاي 1918ـ1914 بود. در اين جنگ حدود صدهزار نفر بر اثر استفاده از سلاح هاي شيميايي كشته و يك ميليون و دويست هزار نفر مجروح شدند.
طي جنگ جهاني اول در روز 27 آوريل 1915 نيروهاي آلماني گاز سبز رنگي را به طرف نيروهاي بلژيكي مستقر در شهر «ايپر» پرتاب كردند. اين حمله كه با گاز «كلر» انجام شده بود منجر به مرگ پنج هزار نفر سرباز بلژيكي و نيروهاي متحدين شد. اين نيروها در آن زمان هيچ گونه ماسك و يا وسايل دفاعي عليه جنگ شيميايي نداشتند.
براي اين حمله ارتش آلمان از شش هزار كپسول حاوي گاز استفاده كرده بود. در دسامبر 1915 نيروهاي آلماني اولين حمله خود با گاز «فسژن» را انجام دادند و بعدها در 12 جولاي 1917 گاز خردل را به عنوان سلاح شيميايي در منطقه ايپر مورد استفاده قرار دادند. در همان سال هم اولين ماسك دفاعي بر عليه سلاح هاي شيميايي توسط يكي از دانشمندان انگليسي به نام «فريتز هابر» ساخته شد.
كاربرد سلاح هاي شيميايي در جنگ جهاني اول و بعد از آن، روند صعودي سريعي را طي كرد و تلفات زيادي نيز ايجاد كرد. با اين وجود طي جنگ دوم جهاني از عوامل شيميايي استفاده نشد.
كشورهاي جهان بعد از جنگ دوم جهاني تحقيقات وسيعي را بر روي سلاح هاي شيميايي آغاز كردند كه منجر به ساخت گازهاي اعصاب بسيار قوي شد.
سلاح هاي شيميايي در جنگ هاي منطقه اي نيز به كرات مورد استفاده قرا گرفته اند. در سال 1930 موسوليني از گاز «خردل» بر عليه نيروهاي اتيوپي استفاده كرد.
در سال 1965 مصر گاز خردل را بر عليه نيروهاي يمن استفاده كرد. بعد از آن نيز عوامل شيميايي و ميكروبي به دفعات در لائوس، كامبوج، ويتنام و افغانستان استفاده شد. كاربرد حدود 700 تن سلاح شيميايي توسط ايتاليا در اتيوپي در سال 1936ـ1935 منجر به كشته شدن بيش از پانزده هزار نفر گرديد.
استفاده از عوامل تاول زا در سال 1917 مورد توجه قرار گرفت. اين عوامل در صورتي كه به مقدار قابل توجه از طريق تنفس وارد بدن نشوند كشنده نيستند.
گاز خردل اولين عامل تاول زا بود كه به عنوان سلاح شيميايي مورد استفاده قرار گرفت.
آلماني ها 5/2 تن گاز خردل را طي 10 روز در نبردهاي جنگ اول جهاني استفاده كردند.
آلماني ها يك تركيب ديگر تاول زا بنام «لويزيت» را نيز توليد كردند. اين تركيب در عمل نتوانست انتظارات نيروهاي نظامي را از نظر ناتوان كردن نيروهاي دشمن برآورده كند.
با خاتمه جنگ اول جهاني دانشمندان زيادي در كشورهاي مختلف مشغول فعاليت در زمينه سلاح هاي شيميايي شدند كه حاصل آن توليد و يا كشف صدها نوع تركيب شيميايي و يا طبيعب بود كه بالقوه كاربرد نظامي داشتند.
شايد مهمترين اين تركيبات ساخت «ارگانوفلورايد» به وسيله دكتر «شرايدر» در سال 1935 بود. در آن زمان «تابون» مهمترين تركيب ساخته شده از اين خانواده بود. «سارين» نيز در سال 1939 توسط گروه دكتر شرايدر ساخته شد. مسابقه توليد گازهاي اعصاب بين كشورهاي غربي در سال 1954 با توليد «وي ايكس» به اوج خود رسيد. گازهاي اعصاب به دليل سميت بسيار بالا و راحتي انتشار به شدت مورد توجه دانشمندان فعال در زمينه توليد سلاح هاي شيميايي قرار گرفت و به طور مرتب تركيبات جديدي از اين خانواده توليد گرديد.
با اينكه كشورهاي درگير جنگ دوم جهاني به ميزان قابل توجهي مورد استفاده قرار نگرفتند. با پايان يافتن جنگ دوم جهاني، اغلب كشورهاي جهان ذخاير سلاح هاي شيميايي خود را به روش هاي مختلف منهدم كردند ولي اين سلاح ها همچنان در درگيري هاي منطقه اي مورد استفاده قرار گرفت.
از دهه 1960 مذاكرات در زمينه تحريم كامل كاربرد جنگ افزارهاي شيميايي در ژنو آغاز شد. اين نشست ها در سال 1972 به كنوانسيون تحريم كامل جنگ افزارهاي بيولوژيك منجر شد اما شامل تحريم كامل و همه جانبه جنگ افزارهاي شيميايي نشد. در سال 1981 مذاكرات در اين مورد مجدداً آغاز شد كه در سال 1997 به تدوين كنوانسيون تحريم جنگ افزارهاي بيولوژيك و شيميايي منجر گرديد. با اين وجود عليرغم وجود اين كنوانسيون طي سال ها ي جنگ تحميلي، عراق هيچگونه ترديدي در استفاده از عوامل شيميايي بر عليه نيروهاي ايراني به خود راه نداد. طي اين سال ها مجامع بين المللي عكس العمل شايسته اي در برخورد با اين اقدامات غيرانساني عراق از خود نشان ندادند.
اين برخورد سازمان هاي بين المللي كه عمدتاً در كنترل قدرت هاي بزرگ دنيا هستند، اين امر را ثابت كرد كه چنين كنوانسيون هايي فقط در مواردي كه به نفع كشورهاي قدرتمند جهان باشد قابل استناد هستند. كاربرد سلاح هاي شيميايي توسط عراق بر عليه نيروهاي نظامي و مردم غيرنظامي ايراني و عراقي طي جنگ تحميلي 8 ساله عليه ايران از بارزترين نمونه هاي كاربرد اين عوامل در دهه هاي اخير است.
در نوامبر 1980 اولين حمله شيميايي هواپيماهاي عراقي به شهر «سوسنگرد» گزارش شد.
چند ماه بعد وزير خارجه ايران گزارش 41 مورد حمله شيميايي عراق به نيروهاي ايراني را كه منجر به شهادت 109 نفر و مجروح شدن صدها نفر ديگر شده بود را در كنفرانس خلع سلاح شيميايي در ژنو ارائه كرد.
اما عراق همچنان در كاربرد اين سلاح ها به خود ترديد راه نداد. در مارس 1984 تيم اعزامي از طرف سازمان ملل استفاده عراق از سلاح هاي شيميايي در هورالهويزه را تاييد كرد (2).
در همان سال دولت آمريكا نيز كاربرد سلاح هاي شيميايي توسط عراق را تاييد كرد.
با اين وجود در همان حالي كه سازمان ملل مدارك خود را در مورد استفاده مكرر عراق از سلاح هاي شيميايي منتشر كرد، فرمانده سپاه سوم عراق كه مسئوول آزادسازي جزاير مجنون از دست نيروهاي ايراني بود به خبرنگاران خارجي گفت: «ما تاكنون از سلاح هاي شيميايي استفاده نكرده ايم و من به خدا قسم مي خورم كه تاكنون چنين سلاح هايي را نديده ام، اما براي نابود كردن دشمن اگر به من اجازه داده شود ترديدي در كاربرد اين سلاح ها نخواهم داشت».
عراق كه در سال هاي 1970 صنايع شيميايي خود را توسعه داده بود، توانايي توليد بعضي از عوامل شيميايي با تكنولوژي ساخت ساده ـ مانند خردل و تابون ـ را به دست آورده بود. با اين وجود براي به دست آوردن مواد واسطه توليد اين عوامل كاملاً به شوروي و كشورهاي غربي به ويژه آلمان وابسته بود.
انتقال مقاير قابل توجهي از عوامل شيميايي و مواد اوليه ساخت آنها از ذخاير شوروي به عراق و همچنين خريد تجهيزات ويژه از كشورهاي اروپايي و آمريكا باعث تقويت قابل ملاحظه دولت نظامي عراق در توليد اين عوامل شيميايي گرديد.
در مورد نحوه دسترسي عراق به سلاح هاي شيميايي و كمك هاي دولت هاي غربي و شوروي به اين كشور در توليد اين سلاح ها طي جنگ تحميلي 8 ساله و بعد از آن اسناد زيادي منتشر شده است كه تعداد قابل توجهي از آنها در دفتر مطالعات سياسي و بين المللي صلح استكهلم (SIPRI) به بعضي از حقايق در مورد دسترسي دولت عراق به اين سلاح ها و نحوه توليد آنها در عراق اشاره شده است (4).
قصد و آمادگي قبلي عراق براي استفاده از سلاح هاي شيميايي باعث گرديد تا اين كشور از همان سال هاي آغاز جنگ به تناوب از اين سلاح ها استفاده نمايد. ارتش عراق از همان اوايل تهاجم عليه جمهوري اسلامي ايران غالباً مجهز به ماسك ضد گاز، قوطي هاي رفع آلودگي و سيستم هاي آشكارساز شيميايي بود كه تمامي آنها روسي بوده و گاهي به دست رزمندگان اسلام مي افتاد. از زمستان سال 1359 يعني چند ماه بعد از آغاز جگ تحميلي عراق شروع به استفاده از گلوله هاي شيميايي نمود كه غالباً از نوع تركيبات اشك آور و تهوع زا بود. موارد استفاده عراق از اين عوامل كاملاً محدود و احتمالاً آزمايشي بود .
اما از اواسط سال 1362 كه حملات تهاجمي رزمندگان اسلام براي خارج كردن نيروهاي عراقي از خاك جمهوري اسلامي آغاز گرديد، شدت استفاده عراق از سلاح هاي شيميايي بر عليه نيروهاي رزمنده و حتي غيرنظاميان افزايش يافت.
طي سال هاي دفاع مقدس ارتش عراق بر حملات متوالي شيميايي بر عليه رزمندگان اسلام حدود 30 حمله نيز بر عليه مناطق كاملاً مسكوني ايران انجام داد كه حمله به سردشت در سال 1366 فجيع ترين آنها بود.
در ساعت چهار و نيم بعدازظهر يكشنبه 7 تيرماه 1366 پرواز چند جنگنده عراقي بر فراز سردشت سكوت اين شهر را شكست و مردم به پناهگاه پناه بردند. صداي چند انفجار شنيده شد و سپس ابري از گاز خردل مركز شهر و بويژه منطقه بازار شهر را آلوده كرد و آلودگي به سرعت در سطح شهر پخش شد.
در اولين ساعت حمله شيميايي 30 نفر كه اكثريت آنها كودك و سالخورده بودند، شهيد شدند. بيش از يك سوم از جمعيت 12 هزار نفري شهر مجروح شدند كه از اين تعداد حدود 1500 نفر علايم قابل توجه باليني داشتند. چند روز بعد از حمله آمار شهدا به 130 نفر رسيد.
در مرداد ماه 1362 هفت حمله شيميايي مهم در مناطق عملياتي شمال غرب كشور شامل منطقه عملياتي والفجر 2، پيرانشهر و حاج عمران صورت گرفت. در منطقه حاج عمران بعد از انفجار بمب ها در حمله اي 17 و 18 مرداد 1362 دود سياه رنگي در منطقه پخش شد و ذرات ريزي روي زمين، تجهيزات و نيروها را فرا گرفت و بوي تند خاصي مشابه سير در منطقه پخش شد. پس از 3-2 ساعت نيروها دچار قرمزي چشم شدند و 7-5 ساعت بعد استفراغ شروع شد. خوشبختانه در اين نيروها مرگ و مير مشاهده نشد.
در آبان ماه 1362 منطقه وسيعي از غرب كشور چند روز پس از عمليات والفجر 4 با گاز خردل بمباران شد. در اين حملات شهرهاي سردشت و بانه نيز مورد حمله قرار گرفت. در نتيجه اين عمليات 10 نفر از مردم اين شهرها به شهادت رسيدند. حملات شيميايي عراق در زمستان همان سال نيز بطور بسيار گسترده اي در جزاير مجنون ادامه يافت و عراق در اين حملات به ميزان قابل توجهي از گازهاي اعصاب استفاده كرد.
در تاريخ 3/12/63 عمليات گسترده خيبر در جنوب شروع شد. در روز چهارم عمليات عراق دست به حملات شيميايي با استفاده از گاز خردل زد و طي 48 ساعت حملات شيميايي حدود 5 تن گاز خردل را با استفاده از حدود يكصد بمب بر روي رزمندگان اسلام ريخت كه نتيجه آن بيش از 2100 نفر مصدوم بود.
در تاريخ 19/12/62 نيز بر اثر حملات شيميايي عراق در جزاير مجنون 543 نفر از رزمندگان اسلام توسط گاز خردل آسيب ديدند كه تعدادي از آنها به خاطر شدت جراحات به شهادت رسيدند. از روز 27 اسفند 1362 عراق دست به استفاده گسترده تر از عوامل اعصاب زد. سه روز بعد حمله شيميايي ديگري با استفاده از گاز عصبي تابون در منطقه هورالهويزه و جزيره مجنون صورت گرفت و 370 مصدوم طي 4-3 ساعت به اورژانس مراجعه كردند. همگي اين مصدومين به جز 2 مورد طي 3 روز بهبودي كامل يافتند.
عراق در تمام اين حملات از پشتيباني و يا حداقل سكوت اغلب كشورهاي دنيا و سازمان هاي بين المللي برخوردار بود و هيچ اعتراضي در مورد اين اعمال غيرانساني عراق از سوي سازمان هاي بين المللي شنيده نمي شد. با اين وجود بعد از اعزام تعدادي از مصدومين شيميايي به بيمارستان هاي كشورهاي اروپايي و اعزام هيات هاي كارشناسي سازمان ملل طي سال 1362 به بعد، در زمستان 1365 «عراق براي اولين بار به عنوان عامل كاربرد جنگ افزارهاي شيميايي بر عليه نيروهاي ايراني معرفي شد». (2)
در 22 اسفند ماه سال 1363 عراق حملات شديد شيميايي خود را در جزاير مجنون از سر گرفت. عامل اصلي بكار گرفته شده در اين حملات «گاز اعصاب» بود ولي از تركيبات «سيانيد» نيز استفاده شد. چند روز بعد گاز خردل هم به مجموعه عوامل بكار گرفته شده اضافه گرديد.
به دنبال حملات متناوب عراق با گازهاي اعصاب مقامات كشورمان جزييات اين حملات را طي نامه هاي پي در پي رسماً به اطلاع سازمان ملل رساندند و درخواست اعزام و استقرار يك تيم كارشناسي در ايران نمودند تا امكان معاينه مصدومين ناشي از حملات گاز اعصاب در شرايط حاد وجود داشته باشد. در اين نامه ها تلفات ناشي از حملات اخير عراق 2231 مصدوم و 32 نفر شهيد گزاش شده بود (3).
نكته مهم در اين حملات آن بود كه به دليل آمادگي كادر پزشكي و درماني و شناخت كافي آنها از اين عوامل و راههاي درمان مصدومين ميزان تلفات ناشي از حملات شيميايي به حداقل رسيده و تقريباً تمامي مصدوميني كه به اورژانس مي رسيدند، درمان مي شدند و اغلب شهدا از مصدوميني بودند كه در همان لحظات اول حملات شيميايي و قبل از رسيدن به اورژانس به شهادت مي رسيدند.
در اواخر بهمن ماه سال 1364 عمليات والفجر 8 به آزادي منطقه فاو منجر گرديد و انتظار هم مي رفت كه عراق براي باز پس گيري فاو از حملات وسيع شيميايي استفاده نمايد. در بعد ازظهر چهارشنبه 23 بهمن ماه 1364 عراق با استفاده از هواپيما منطقه فاو را به شدت مورد حملات شيميايي قرار داد. اين حملات كه عمدتاً با استفاده از گاز اعصاب و به ميزان كمتري با خردل و سيانيد انجام شد در همان روز اول باعث شهادت 20 نفر از رزمندگان اسلام شد. تعداد مصدومين شيميايي عمليات فاو كه در روز اول 2500 نفر بود طي 2 روز به 8500 نفر افزايش يافت. بمباران هاي شيميايي عراق در منطقه فاو به تناوب ادامه داشت ولي به دليل آمادگي كادر درماني، اغلب مصدومين با استفاده از درمان كلاسيك گاز اعصاب بهبود مي يافتند. با اين وجود بمباران شيميايي بيمارستان صحرايي حضرت فاطمه (س) در صبح 8/12/64 كه توسط بيش از 10 فروند هواپيماي عراقي انجام شد باعث آلوده شدن بيمارستان و كادر درماني گرديد و به همين دليل بيمارستان براي مدتي طولاني از فعاليت باز ايستاد.
در اوايل سال 1365 بدليل تغيير استراتژي عملياتي و فعال شدن جبهه هاي غرب، عراق نيز به تناوب در اين جبهه ها دست به حملات شيميايي زد و تا اواخر ارديبهشت سال 1365 حداقل 6 بار جبهه هاي غربي را مورد حملات شيميايي قرار داد ولي خوشبختانه بدليل آمادگي اورژانس هاي شيميايي اين حملات تلفاتي در برنداشت و اغلب مصدومين به سرعت تحت درمان قرار مي گرفتند.
در تاريخ 10/10/65 يك بيمارستان صحرايي در سومار در اثر بمباران شيميايي با گاز خردل به شدت آلوده شده بود و جمع زيادي از كادر پزشكي اين بيمارستان نيز آسيب ديده بودند. در آمارهاي اوليه مربوط به تلفات اين حمله به 400 مصدوم و 20 شهيد اشاره شده بود.
عراق در نيمه شب 21 فروردين ماه 1366 دست به حمله وسيع شيميايي در منطقه خرمشهر و حسينيه زد و در اين حملات به ميزان وسيعي از عوامل اعصاب استفاده كرد.
عراق در اين حمله از جنگ افزارهاي گوناگوني مانند توپخانه، هواپيما و هلي كوپتر براي تهاجم شيميايي استفاده كرد و براي نخستين بار در جنگ از موشك هاي كاتيوشا حاوي عوامل اعصاب و بخصوص گاز سارين استفاده كرد. اين حملات باعث شهادت تعداد از رزمندگان اسلام شد.
در سال 1366 عراق حملات شيميايي خود را عمدتاً بر روي مناطق غيرنظامي و كردنشين و به خصوص مناطق كردنشين داخل عراق متمركز كرد. غالب حملات در بهار سال 1366 بر روي روستاهاي استان اربيل عراق انجام شد. هدف اصلي عراق از تشديد حمله به مناطق غيرنظامي ايجاد اين نگراني عمده براي مسئوولين ايران بود كه در صورت لزوم از حملات وسيع شيميايي بر عليه مناطق غيرنظامي ايران استفاده خواهد كرد. حملات شيميايي عراق به مناطق غيرنظامي در 7 تيرماه 1366 با حمله وحشيانه به شهر سردشت به اوج خود رسيد. در اين حمله بيش از 8 هزار نفر از جمعيت 12 هزار نفري سردشت مصدوم شدند. حدود 1500 نفر از اين مصدومين براي ادامه درمان در بيمارستان بستري شدند. طي يك ماه بعد از حمله 130 نفر از مصدومين به شهادت رسيدند.
در اواخر اسفند ماه 1366 عمليات مهم و الفجر 10 در غرب كشور آغاز شد. در اين عمليات عراق به ميزان بي سابقه اي از گازهاي شيميايي و به خصوص از عوامل اعصاب استفاده كرد. حملات شيميايي عراق به طور متناوب در مناطق مختلف عملياتي ادامه داشت، ولي اوج آن در روز پنجشبه 27/12/1366 اتفاق افتاد. عراق در اين روز به طرز وحشيانه اي شهر حلبچه در استان كردستان عراق و روستاهاي اطراف آن را مورد حمله شيميايي قرار داد. اين حملات منجر به تلفات سنگين غيرنظاميان در شهر حلبچه و روستاهاي اطراف آن و بخصوص روستاي انب گرديد. اين فاجعه كم نظير حداقل 5000 نفر شهيد و 7000 نفر مصدوم داشت. عراق حملات سنگين خود را ابتدا با عوامل اعصاب و سيانيد آغاز كرد ولي در روزهاي بعد بمباران ها را بيشتر با استفاده از گاز خردل در جاده هاي منتهي به حلبچه و شهرهاي نزديك انجام مي داد. اين حملات باعث صدمه به مردمي شد كه از حملات قبلي جان سالم به در برده و بصورت گروه هاي بزرگ در حال حركت به سوي ايران بودند.
علي رغم آنكه مسئوولين كشورمان ضمن اطلاع مكرر حادثه به سازمان ملل درخواست اعزام هيات كارشناسي نمودند اما شوراي امنيت سازمان ملل به اين بهانه كه حادثه در داخل خاك عراق اتفاق افتاده است از اعزام تيم تحقيق و بررسي موضوع خودداري كرد.
طي جنگ تحميلي، عراق يك سياست پويا را در زمينه توليد و استفاده از سلاح هاي شيميايي دنبال مي كرد و همواره در صدد توسعه اين نوع جنگ افزار بود.
به همين علت برخلاف ابتداي جنگ كه عراق فقط از تابون و خردل استفاده مي كرد در اواخر جنگ از ساير عوامل اعصاب بخصوص سارين نيز استفاده مي كرد و اصلاحات زيادي نيز در نحوه بكارگيري اين عوامل ايجاد كرده بود. به طوري كه قادر بود اين عوامل را با تمام جنگ افزارها مانند توپ، خمپاره، موشك و حتي موشك هاي هوا به زمين بكار برد.
اين موضوع اين نگراني را در بين مسئوولين جمهوري اسلامي ايران تشديد كرده بود كه چنانچه عراق با استفاده از موشك هاي دوربرد حاوي عوامل شيميايي به شهرهاي بزرگ ايران و از جمله تهران حمله كند، چگونه بايد با آن مقابله كرد؟! و به همين منظور آموزش دفاع در مقابل عوامل شيميايي را در راديو تلويزيون و رسانه هاي عمومي آغاز كردند. اگرچه به لطف خداوند اين حادثه روي نداد، ولي بازرسي هاي سازمان ملل بعد از جنگ خليج فارس از داخل عراق ثابت كرد كه عراق موشك هاي دوربردي در دست داشته است كه هر كدام از آنها حداقل نيم تن عوامل اعصاب در كلاهك هاي خود داشته اند.
در بهار سال 1367 با فعال شدن مجدد جبهه هاي عملياتي جنوب حملات شيميايي عراق نيز مجدداً در اين مناطق شدت يافت. در 28 فروردين 1367 عراق حمله وسيع شيميايي خود را به منطقه فاو در خطوط مقدم و پشتيباني آغاز كرد.
در اين حمله عراق از توپخانه گاز اعصاب استفاده كرد. در پنجشنبه اول ارديبهشت ماه 1367 عراق روستاهاي خوزستان در اطراف دارخوين و هويزه را با گاز اعصاب و سيانيد مورد حمله قرار داد كه عده اي شهيد و مصدوم بر جاي گذاشت. در همين روز مناطق واقع در اطراف جاده اهواز ـ خرمشهر نيز مورد حملات شيميايي عراق قرار گرفت.
در تاريخ 4/4/67 حمله عراق به جزاير مجنون آغاز شد. ارتش عراق از همان ابتداي حمله به همراه آتش تهيه جنگي توپخانه شيميايي با گاز عصبي سارين را نيز فعال نمود. تاريكي و گرد و خاك آتش جنگي و همچنين غلظت بالاي عوامل شيميايي در همان ساعات اوليه باعث بروز ضايعات شددي شده و زمينه را براي پيشروي عراق آماده كرد تا اينكه سرانجام در همان روز جزاير مجنون به تصرف عراقي ها درآمد. استفاده از عوامل اعصاب كمك زيادي به شكستن خطوط مقدم جبهه نمود و با توجه به ناپايداري عامل شيميايي نيروهاي عراقي توانستند ساعاتي بعد وارد منطقه شوند.
در 27 تيرماه 1367 قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل به طور رسمي از سوي جمهوري اسلامي ايران پذيرفته شد. متاسفانه عراق حملات خود را پس از پذيرش قطعنامه گسترش داد به طوري كه در 31/4/1367 آخرين حملات گسترده عراق در جبهه هاي جنوب و غرب كشور آغاز شد و مناطقي نيز به اشغال نيروهاي عراق درآمد ولي ايستادگي صدها هزار نيروي داوطلب در برابر اين هجوم باعث عقب راندن عراق تا مرزهاي بين المللي شد. عراق در حملات خود به مناطق جنوبي به كرات از سلاح هاي شيميايي استفاده كرد.
سرانجام آخرين حمله شيميايي عراق در بامداد روز سه شنبه 11/5/1367 در شهر اشنويه اتفاق افتاد. اين حمله كه با پرتاب هشت بمب از يك هواپيماي ملخي با استفاده از گاز خردل انجام شد 2680 مصدوم غيرنظامي بر جاي گذاشت. در مرداد ماه 1367 كه جنگ عراق عليه ايران متوقف شد عراق حملات شيميايي خود را متوجه مخالفان كرد داخلي كرده بود و با بمباران هاي وسيع شيميايي در مناطق كردنشين تلفات بسيار سنگيني را ايجاد كرد.
اگرچه مقاومت شجاعانه مردم ايران، حاكمان عراق و حاميان آنها را از دست يابي به اهداف توسعه طلبانه خود باز داشت ولي در پايان جنگ، عراق به يك قدرت شيميايي غيرقابل كنترل تبديل شده بود كه مي توانست به يك خطر جدي براي كشورهاي منطقه كه طي 8 سال جنگ تحميلي عراق را با تمام قوا حمايت كرده بودند تبديل شود. گذشت زمان نيز گواه اين مسيله بود. صدام حسين كه از تحميل يك جنگ 8 ساله به دو ملت ايران و عراق نتيجه اي بدست نياورده بود در سال 1369 به كويت حمله كرد و آن را به اشغال خود درآورد. با اشغال كويت توسط عراق و ورود گسترده نيروهاي آمريكايي ـ اروپايي به منطقه خليج فارس وضعيت بحراني خاصي در منطقه حاكم شد. در اين ميان يكي از نگراني هاي عمده خطر بروز جنگ شيميايي بود.
دولت مردان عراقي مكرراً تهديد مي كردند كه در صورت دخالت نظاميان خارجي از سلاح هاي شيميايي استفاده خواهند كرد.
عراق در 17 مرداد ماه 1369 كويت را بخشي از خاك خود معرفي كرد ولي در 26 دي ماه نيروهاي آمريكايي ـ اروپايي با حمايت شوراي امنيت سازمان ملل حمله گسترده هوايي را به عراق شروع كردند.
عراق بعد از يك ماه حمله گسترده هوايي و زميني، بدون قيد و شرط تسليم شد.
عراق در اين جنگ بر خلاف تهديدهاي قبلي خود از سلاح هاي شيميايي يا ميكروبي بر عليه نيروهاي امريكايي و اروپايي استفاده نكرد. بعد از تسليم شدن عراق يكي از مهمترين اقدامات نيروهاي غربي انهدام زرادخانه شيميايي و ميكروبي عراق بود و در آن زمان بود كه جهان با ميزان بسيار بالاي سلاح هاي شيميايي و ميكروبي ذخيره شده در عراق و نقش كشورهاي غربي در تجهيز عراق به اين سلاح ها آشنا شد.
تيم خلع سلاح سازمان ملل حدود 39 هزار سلاح شيميايي و 690 تن گاز شيميايي را شناسايي و منهدم كرد. البته به اين آمار بايد ميزان 3 هزار تن مواد شيميايي پيش ساز گازهاي جنگي را نيز اضافه كرد.
آنچه مسلم است تجربه هشت سال دفاع رزمندگان اسلام و كادر پزشكي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران كه به بهاي گراني نيز به دست آمد به عنوان يك سند بسيار با ارزش در تاريخ درخشان دفاع ملت ها در برابر تهاجم و زورگويي متجاوزان و زورمندان براي نسل هاي آينده باقي خواهد ماند.

منابع:
1ـ فروتن، عباس . يادداشت هاي پزشكي از جنگ شيميايي. مجله پزشكي كوثر. شماره هاي 12ـ1 سال 78ـ1375.
2- Willems J.L. Clinical management of mustard gas casualties. Annals of Medicine Militaries, Vol. 3, supplement, 1989.
3ـ علايي، حسين. جنگ شيمياي تهديد فزآينده. دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه 1366.
4- Robinson J.P. and Gold blat J.Chemical Warfare in the Iraq-Iran War. SIPRI Fact sheet, May, 1984.

دوشنبه 4 بهمن 1389  3:06 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها