یکی از مهارتهای ارتباطی، گوش دادن است. «گوش دادن» با «شنیدن» متفاوت میباشد. شنیدن یک عمل زیستی و گاهی غیرارادی است. ما صدای زیادی را در اطراف خود میشنویم امّا ممکن است به آنها «گوش ندهیم».
مهمترین مولّفه گوش دادن، ارتباط چشمی است. وقتی بین کودک و والدین ارتباط چشمی برقرار میشود، جمله «گوشم باتوست» به کار برده نمیشود.
هرگاه کودک والدین را مخاطب قرار داد باید فوراً کار خود را زمین بگذاریم و آن را رها کنیم، سپس با نگاه کردن به صورت کودک و استفاده از زبان بدنی بهصورت سر تکان دادن و توجّه کردن، به او بفهمانیم که وی و حرفهای وی برای ما اهمّیّت زیادی دارد که حاضر شدهایم کار خود را رها کنیم و به صحبتهای او گوش کنیم.
در این هنگام باید کودک احساس کند که شما برای گوش دادن به حرفهای او «وقت کافی» گذاشتهاید و نمیخواهید خیلی زود از «شرّ» او خلاص شوید. توجّه داشته باشید که این موضوع را کودکان بهراحتی متوجّه میشوند. گاهی اگر حرف او را متوجّه نمیشوید از او بخواهید که باز تکرار کند و برای درست به کار بردن جملات به او کمک کنید.
نتایج گوش دادن
1- والدین برای او اهمّیّت قایل هستند و او بهعنوان یک فرد مستقل در خانواده مطرح است.
2- کودک احساس «امنیّت روانی» و حس «اعتماد به نفس» خوبی پیدا خواهد کرد.
3- کودک در هنگام گوش دادن میتواند احساسات خود را به بهترین شکل بروز دهد و نوعی برونریزی عاطفی و هیجانی داشته باشد.
4- مهمترین نتیجه گوش دادن، یادگیری «خوب گوش دادن» توسط کودک است.