اشاعه به فرآيند انتشار تسليحات و فناوري اشاره مي كند. از آن جا كه پروتكل 1925 ژنو استفاده از سلا ح هاي شيميايي و بيولوژيك وكنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك(پاورقي 2) استفاده از سلاح هاي سمي و بيولوژيك را منع كرده اند، اغلب كشورها داشتن طرح تسليحات بيولوژيك فعال، غيرفعال يا حتي فعاليت تهاجمي در گذشته را انكار مي كنند. افزون بر آن ، به دليل فقدان مطالعات موردي عميق نمي توان دريافت كه كشورها چگونه برنامه هاي تسليحات بيولوژيك خود را ترتيب مي دهند. اندك بودن اطلاعات عمومي موثق در اين زمينه به اين معناست كه يا مسئله تكثير سلاح هاي بيولوژيك بر اعلاميه هاي رسمي متكي است يا اخبار آن صرفا در اختيار سرويس هاي اطلاعاتي گذاشته مي شود. البته، بايد يادآور شد كه فقط برخي از دولت ها به دليل سياست هاي داخلي يا تنها براي ايجاد منافع امنيتي بين المللي كم و بيش اين اطلاعات را در دسترس قرار مي دهند.
اين عوامل، برآورد مستقل ادعاها و روش هاي ارزيابي را مشكل و تعريف مشخص اشاعه در بسياري از تحقيقات را پيچيده تر مي كند؛ بنابراين، نمي توان دقيقاً تعيين كرد كه چه زماني يك كشور، اشاعه دهنده سلاح هاي بيولوژيك است و آيا مي توان كشوري را در صورت داشتن پايگاه علمي، صنعتي و فناوري براي توليد سلاح هاي بيولوژيك يا داشتن يك برنامه توسعه و تحقيق، يك توليد كننده محسوب كرد؟ يا اين كه حتماً بايد سلاح هاي بيولوژيك را با كمك واحدهاي نظامي توليد و انبار كند تا يك اشاعه دهنده شناخته شود؟ هم چنين، ادارك از دشمن ، برآورد تهديد را به صورت منفي تحت تأثير قرار مي دهد. شاخص هايي كه باورهاي قبلي را تقويت مي كنند به آساني در اين ارزيابي گنجانده مي شوند، در حالي كه شاخص هاي مخالف اغلب به دليل مغايرت با مقاصد واقعي آن كشور ناديده گرفته مي شوند. عواملي كه ظاهراً به موضوع دستيابي يك كشور به نوع خاصي از تسليحات ارتباط ندارند، در ارزيابي اشاعه تسليحات، نقش عمده اي را ايفا مي كنند.
تحليلگر توليد سلاح هاي بيولوژيك مسيوليت قضاوت در اين باره را بر عهده دارد. البته، بايد يادآور شد كه خود وي نيز تحت تأثير پيش زمينه اجتماعي و فرهنگي محيط خود است. در نتيجه، ممكن است تحليلگران مختلف از اين موضوع برداشت هاي متعددي داشته باشند و در نتيجه، ارزيابي آنها درباره يك ملاك و مقياس مشخص با يكديگر متفاوت باشد. سرويس هاي اطلاعاتي يا ساير نهادهاي دولتي ، اغلب، فهرست هايي را از توليدكنندگان منتشر مي كنند كه از نظر نام كشورها يا قضاوت درباره چگونگي برنامه ها، با هم مطابقت ندارند . گاهي اين نبود تطابق، بين سرويس هاي اطلاعاتي يك كشور نيز روي مي دهد. پس فقدان تعريف اشاعه و معيار ارزيابي آن به اين معناست كه با اجماع نظر نمي توان زمان اشاعه و هم چنين زمان به خطر افتادن امنيت بين المللي را تعيين كرد.
گذشته از ملاحظات تحقيقي مزبور، بايد به منبع وكيفيت اطلاعات نيز توجه نمود. در تحقيقات مربوط به اشاعه، در موارد بسيار اندكي مي توان از وجود برنامه تسليحات بيولوژيك اطمينان يافت. اين موارد اندك عبارت اند از: اعلام عمومي كشورها؛ وجود شواهد عيني مانند امكانات توليد، انبار و قربانيان يك حادثه؛ بازرسي هاي بين المللي در محل مانند فعاليت هاي كميسيون ويژه سازمان ملل متحد در عراق و ... . حتي در اين صورت نيز، اطمينان از وجود يك برنامه يا محل انبار، نشان دهنده توان توليد نيست (توان توليد به تعريف آن بستگي دارد) (1) . براي نمونه، فرقه آئوم كه مسئول حمله عامل عصبي در سال 1995 در توكيو بود، عوامل بيولوژيك را براي اهداف تروريستي توليد مي كرد، اما هرگز نتوانست اين كار را در سطح گسترده انجام دهد.
در اين مقاله، تاريخچه گسترش سلاح هاي بيولوژيك را ارائه مي كنيم و به بررسي هاي جاري درباره اشاعه تسليحات بيولوژيك مي پردازيم؛ هم چنين سه مبحث روسيه، عراق و تهديد به اشاعه از سوي عوامل غيردولتي را نيز شرح مي دهيم و به دنبال هريك از اين مطالعات موردي، از تأثير آنها بر كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك و هم چنين چگونگي حل مسئله توليد پروتكل بعدي بحث مي كنيم و در بخش آخر نيز به يكي از بزرگ ترين چالش هاي رژيم كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك در آينده، يعني تبديل گسترده فناوري غيرنظامي به كاربردهاي نظامي در صورت بروز بحران امنيتي جدي، مي پردازيم.
نگاهي كوتاه به گذشته
موارد متعددي از نخستين گونه هاي سلاح هاي بيولوژيك را مي توان نام برد. مانند فروبردن تيرها در گوشت متعفن، عفوني كردن چاه ها با لاشه هاي پوسيده، پرتاب اجساد از فراز ديوارهاي شهر يا دادن پتوهاي آلوده به عفونت از بيمارستان ها به افراد قبايل بومي.
جنگ افزارهاي بيولوژيك در مفهوم كنوني، از جنگ جهاني اول آ غاز شد. آلمان سعي كرد دام هايي را كه ايالات متحده امريكا مي خواست براي اروپا و خاورميانه بفرستد، با پاتوژن ها آلوده كند. البته، اعمال مشابهي را نيز در اروپاي مركزي مرتكب شد. توجه بيشتر به سرايت بيماري ها در دهه هاي 1920 و 1930 و نيز تجربه تلخ اپيدمي آنفولانزاي اسپانيايي در اواخر جنگ جهاني اول، نگراني درباره جنگ افزارهاي بيولوژيك را افزايش داد. بسياري از كشورها بر پايه اطلاعات غلط درباره نيت هاي ديگر دولت ها و به دليل ترس از صدمه ديدن، به فكر دستيابي به جنگ افزارهاي بيولوژيك افتادند. تحقيقات و پيشرفت هاي آلمان در طول جنگ جهاني دوم ناكام ماند. در نتيجه، تسليحات مفيدي توليد نشد. تلاش هاي دسته جمعي ديگر در كانادا، انگلستان و ايالات متحده امريكا به سرمايه گذاري مشترك اين سه كشور در اوايل دهه 40 انجاميد. بجز توانايي محدود انگلستان در مقابله با آلمان (به كارگيري ميكروب سياه زخم عليه گاوهاي اين كشور)، متحدين، علي رغم سرمايه گذاري هاي كلان نتوانستند سلاح دفاعي بيولوژيك سودمندي را توليد كنند. برنامه تسليحات بيولوژيك ژاپن در اوايل دهه 1930 آغاز شد و تا پايان جنگ جهاني دوم ادامه يافت. ژاپني ها نيز، با وجود آزمايش هايي كه در طول عمليات نظامي عليه چين و سربازان شوروي انجام دادند، نتوانستند بيش از متحدين پيشرفت كنند.(2)
هرچند تحقيق و توليد سلاح هاي بيولوژيك دفاعي پس از جنگ جهاني دوم در اتحاد جماهير شوروي و ايالات متحده امريكا ادامه يافت، بسياري از قدرت هاي درجه دوم، به تدريج برنامه هاي تسليحات تهاجمي بيولوژيك خود را كنار نهادند تا به طور رسمي بر دفاع، حمايت و احتياط تمركز كنند. تا پايان جنگ سرد، معلوم شد افزون بر كشورهايي كه طي سال هاي جنگ، تحقيقات مربوط به سلاح هاي بيولوژيك را آغاز كرده بودند، چند كشور ديگر نيز برنامه هاي بيولوژيك جديدي را راه اندازي كرده اند، اما نكته غيرقابل پيش بيني، قرار گرفتن چند كشور از خاورميانه در گروه اخير بود . مفاد كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك عقيده ريچاردنيكسون، رئيس جمهور امريكا، را مبني بر محدود بودن ارزش نظامي سلاح هاي بيولوژيك، در سال 1969 منعكس مي كرد.
در سال 1979، بيماري سياه زخم به دنبال نشت اتفاقي ميكروب آن از يك آزمايشگاه نظامي در حوالي سردولوفسك(پاورقي 3) ايكانرينبرگ(پاورقي 4) شيوع يافت. اين امر نشان داد كه اتحاد جماهير شوروي علي رغم عضويت در كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك، برنامه دفاعي سلاح هاي بيولوژيك خود را ادامه مي دهد. در دهه 80، ادعاهاي مصرانه امريكا مبني بر استفاده از جنگ افزارهاي بيولوژيك از سوي سربازان شوروي در افغانستان و نمايندگان اين كشور در آسياي جنوب شرقي، ضعف دروني كنوانسيون مزبور را آشكار كرد و نگراني هايي را درباره اشاعه سلاح هاي بيولوژيك پديد آورد. به دنبال آن، چندين كشور به منزله اشاعه دهنده سلاح هاي مزبور شناخته شدند. با وجود اين، آشكار شدن وسعت برنامه تسليحات تهاجمي بيولوژيك عراق در دهه 90، شوك بزرگي بر جامعه بين الملل وارد كرد. تلاش هاي فراوان عراق براي پنهان كردن برنامه تسليحات بيولوژيك خود از بازرسان آنسكام و تحمل تحريم هاي بين المللي و مجازات هاي نظامي نشان دهنده اهميت سلاح هاي بيولوژيك براي رهبران عراق است.
تحقيقاتي كه درباره فعاليت هاي فرقه آئوم انجام شده است، تمايل اين فرقه را به عامل سلاح هاي بيولوژيك نشان مي دهد. هرچند اين فرقه نتوانست عامل مهمي را توليد كند، كشف فعاليت هايش ترس از اشاعه سلاح هاي بيولوژيك از سوي عوامل غيردولتي و تروريسم بيولوژيك را تشديد كرد.
نگراني هاي فعلي
امريكا مهم ترين منبع اطلاعات عمومي در زمينه پيشرفت هاي اشاعه سلاح هاي بيولوژيك محسوب مي شود. بنا بر ادعاي امريكا بيست كشور، سلاح هاي هسته اي، بيولوژيك، شيميايي يا سيستم پرتاب موشك خود را در سال 1977 گسترش دادند.(3) اما يك سال بعد اين تعداد به 25 كشور رسيد. (4) طبق اعلام سرويس اطلاعات خارجي فدارسيون روسيه(پاورقي 5)52 كشور يا انواع مختلف سلاح هاي غيرمتعارف را در اختيار دارند يا اين كه در حال توسعه آنها هستند. بسياري از اين كشورها در نزديكي مرزهاي روسيه قرار دارند. (5) از آن جايي كه اين اعداد و ارقام، چهارگونه مختلف از تسليحات را در بر مي گيرد، جدا كردن بررسي هاي مربوط به تهديد سلاح هاي بيولوژيك ناممكن است. در تنها بيانيه معروف يكي از مقامات رسمي امريكا در سال 1998، كه اعداد و ارقام آن شامل سلاح هاي هسته اي نمي شد، جان.جي.هامر(پاورقي 5) معاون وزير دفاع اين كشور، يادآور شد كه بسياري از كشورها يا داراي سلاح هاي شيميايي و بيولوژيك هستند يا براي ساخت آنها برنامه هايي را در دست اجرا دارند. (6)
در سال 1997، وزارت دفاع امريكا در گزارش خود در زمينه اشاعه سلاح هاي بيولوژيك از كشورهاي چين، هند، عراق، كره شمالي، پاكستان، روسيه و ... نام برد و اعلام كرد كه اين كشورها در مراحل مختلفي از توسعه برنامه سلاح هاي بيولوژيك خود قرار دارند. (7) گفته مي شد كه ليبي فاقد پايگاه علمي و تكنيكي ساخت سلاح هاي بيولوژيك است و سوريه زيرساخت لازم را براي حمايت از برنامه سلاح هاي بيولوژيك در اختيار دارد؛ اما، در مقايسه با گزارش قبلي، از چهار كشور مصر، اسرائيل تايوان و كره جنوبي نام برده نشده بود. (8) بنا بر ادعاي سيا و آژانس كنترل تسليحات و خلع سلاح در سال 1999، حدود بيست كشور، برنامه هاي سلاح هاي تهاجمي بيولوژيك را دنبال مي كنند. گفته مي شودكشورهاي چين، مصر، عراق، ليبي، روسيه و كره شمالي يا امكانات توليد سلاح هاي تهاجمي بيولوژيك را دارند يا در جست وجوي دستيابي به آنها هستند؛ اما درباره سودان بايد گفت اين كشور به دستيابي به اين سلاح ها علاقه مند است و درباره تايوان نيز دلايلي در دست نيست كه اين كشور به فعاليت هاي ممنوع شده در كنوانسيون مزبور دست زده است يا نه. (9)
تنوع فهرست ها بيانگر عدم اطمينان در ذكر نام كشورهاي مظنون به اشاعه سلاح هاي بيولوژيك است. تعيين وضعيت برنامه سلاح هاي بيولوژيك يك كشور واحد نيز براي تحليلگر خارجي دشوار است. اين توصيف ها از دارنده زيرساخت بيوتكنيك، مراحل مختلف پيشرفت تا داراي توان سلاح هاي تهاجمي بيولوژيك، متغير است. تا زماني كه پروتكل جديد كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك اجرا شود، رفع اين ترديدها و ادعاها اهميت زيادي دارد. اما انتشار اطلاعات اصلي در زمينه رژيم كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك كنوني و قبلي نيز به همان اندازه مهم است؛ زيرا، بين دولت هاي عضو، اعتماد لازم را ايجاد مي كند. زماني كه اشاعه به طور وسيع و بدون مانع صورت مي گيرد ممكن است پنهان كاري بيش از حد عملاً از ارزش كنوانسيون مزبور به منزله يك رژيم امنيتي بكاهد؛ همان گونه كه اين امر در زمينه قرارداد سلا هاي شيميايي 1993(پاورقي 6) نيز صادق است.
سه بخش ديگر، درباره اشاعه دهندگان واقعي سلاح هاي بيولوژيك، يعني روسيه، عراق و گروه هاي غيردولتي و نحوه تأثيرگذاري آنها بر رژيم كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك آينده است.
تداوم نگراني ها درباره روسيه
با توجه به دستور بوريس يلتسين، رئيس جمهور وقت روسيه در آوريل 1992، هنوز ترديد درباره خاتمه برنامه سلاح هاي بيولوژيك روسيه به قوت خود باقي است. عواملي كه ممكن است سبب تداوم برنامه سلاح هاي بيولوژيك دفاعي شوند عبارت اند از: منافع سازماني و بوروكراتيك، بحران هاي اجتماعي و اقتصادي مداوم، كم رنگ شدن روابط با غرب و همسايگان، توجه روزافزون به ابرقدرت شدن مجدد روسيه و نگريستن به كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك به مثابه يك سند ناكارآمد. (10)
شرايط شغلي و اجتماعي نامساعدي كه متخصصان سابق سلاح هاي بيولوژيك روسيه در آن به سر مي برند، باعث شده است تا خطر فرار مغزها به كشورهايي كه به كسب سلا ح هاي بيولوژيك تمايل دارند افزايش يابد. از فرمان يلتسين در سال 1992 به بعد، تأسيسات مربوط به سلاح هاي بيولوژيك تعداد زيادي از كاركنان خود را كنار گذاشته اند و هم چنين، زندگي افراد باقي مانده در شرايط بسيار ساده اي است و اغلب، براي مدت ها، پولي دريافت نمي كنند. (11)
به نظر نمي رسد كه دانشمندان و تكنسين هاي بيولوژيك، آن طور كه بيم آن مي رفت، به صورت دسته جمعي مهاجرت كرده باشند. البته، گفته مي شود تعدادي از متخصصان اين سلاح ها با كشورهاي خارجي قرارداد همكاري امضا كرده اند. (12) با اين وجود، طبق قانون جديد، روسيه از اشاعه سلاح هاي بيولوژيك جلوگيري مي كند. در ژانويه 1998، ويكتور چرنومردين، نخست وزير وقت، دستوري صادر كرد مبني بر اين كه روس ها حق شركت در فعاليت هاي اقتصادي خارجي مربوط به كالاها و خدمات بالقوه قابل استفاده در سلاح هاي هسته اي، بيولوژيك، شيميايي يا سيستم پرتاب موشك را ندارند. (13) در ماه مي سال 1998، اداره كنترل ارز و صادارات فدارسيون روسيه آيين نامه اي را درباره نقش نظام كنترل صادرات كه رئيس فدراسيون دستور آن را داده بود، صادر كرد. احتمالاً پوتين نيز آمادگي آن را دارد كه روسيه را به پيروي كامل از كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك وادار كند و شفافيت بيش از پيش فعاليت هاي مربوط به اين قرارداد را خواستار شود. اين كار مي تواند بخشي از يك استراتژي وسيع تر براي جلب حمايت هاي بين المللي از برنامه هاي كنترل تسليحاتي وي - به ويژه برنامه هاي مربوط به سلاح هاي هسته اي و دفاع موشكي بالستيك - باشد و عدم دخالت در منازعات داخلي روسيه را تضمين كند.
امريكا تلاش مي كند با استفاده از برنامه جامع كاهش تهديدات(پاورقي 7)، با خطر سلاح هاي بيولوژيك جمهوري هاي اتحاد جماهير شوروي سابق مقابله كند. براي نمونه ، قرار بود تأسيسات بيولوژيك شوروي سابق در استپنوگورسك(پاورقي 8) قزاقستان، كه براي توليد سلاح هاي جنگي بيولوژيك دفاعي مانند گونه هاي مقاومت سياه زخم، مورد استفاده قرار مي گرفت، (14) باكمك امريكا تعطيل شود. البته، انتظار مي رفت اين كار تا جولاي سال 2000 پايان يابد، كه اين طور نشد. (15)
در حال حاضر، كنوانسيون سلاح هاي شيميايي كه با هدف از بين بردن سلاح هاي شيميايي امريكا و شوروي منعقد شده است، يك رژيم همكاري چشمگير است. كارشناسان فني سازمان منع استفاده از سلاح هاي شيميايي، به دولت هاي عضو كمك مي كنند تا نسبت به مفاد آن پاي بند باشند. هم چنين، مناسبات منطقه اي و تعاملات دوجانبه نيز از اين رويكرد جمعي حمايت مي كنند. لازم است براي پروتكل آينده كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك كه هنوز هم معيارهاي جنگ سرد ملزومات آن را تعيين مي كند، درس جديدي آموخت. شايد فراهم آوردن زمينه همكاري وسيع تر - دوجانبه اي، منطقه اي يا از راه تشكيلات در نظر گرفته شده براي منع سلاح هاي بيولوژيك - براي اشاعه سلاح هاي بيولوژيك در زمان هاي آينده مؤثرترين درمان باشد. مناسبات چندجانبه در سطح دولت ها، سازمان و افراد، افزون بر سازوكار رسيدگي و كنترل قبلي، شفافيت فعاليت هاي مربوط به اين مناسبات را نيز باعث خواهد شد. عضويت روسيه در كنوانسيون سلاح هاي شيميايي سبب شده است كه تعداد بسياري از كشورهاي صنعتي براي از بين بردن انبار سلاح هاي بيولوژيك روسيه پيشنهاد كمك فني و مالي كنند. نهايي كردن انعقاد پروتكل كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك و مشاركت زودهنگام روسيه، مي تواند به همكاري هاي مشابهي منجر شود و بدين ترتيب، به طور درخور توجهي، پتانسيل اشاعه از سوي روسيه را كاهش دهد. لازم است برنامه هاي همكاري مشابهي به ساير كشورهاي مربوطه نيز پيشنهاد شود تا آنها نيز به اين پروتكل (و در صورت نياز به كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك) بپيوندند.
معماي عراق
پس از جنگ خليج فارس در سال 1991، شوراي امنيت سازمان ملل متحد قطع نامه 678 را در 3 آوريل 1991 صادر كرد. اين قطع نامه افزون بر موارد ديگر، آنسكام را پديد آورد. اين گروه دو وظيفه عمده بر عهده داشت: 1) بازرسي و نظارت بر انهدام يا محو سلاح هاي شيميايي و بيولوژيك عراق و توان موشك هاي بالستيك اين كشور؛ 2) كنترل طولاني مدت عراق تا اطمينان يافتن از پاي بندي اين كشور به تعهدات مندرج در قطع نامه 687. (16) طي دوره اي، عراق از نظارت آنسكام جلوگيري و از اختلاف سياسي موجود بين اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل به نفع خود بهره برداري كرد. به دنبال اين دوره، آنسكام در سال 1999 منحل شد. در 17 دسامبر 1999، شوراي امنيت قطع نامه 1284 را صادر كرده و بر اساس آن، كميسيون كنترل، تحقيق و نظارت سازمان ملل، موسوم به آنموويك(پاورقي 9) جانشين آنسكام شد، اما موفقيت اين كميسيون نيز قطعي نيست.
رسيدگي به فعاليت هاي عراق در زمينه سلاح هاي بيولوژيك ناتمام مانده است. آنسكام در نخستين سال تشكيل خود، طي شواهدي دريافت كه اظهارات عراق درباره يك برنامه تحقيقاتي جزيي در زمينه سلاح هاي بيولوژيك، نادرست و ناقص است. پس از آن كه عراق وادار شد به داشتن يك برنامه سلاح هاي بيولوژيك دفاعي اعتراف كند، آنسكام به كشف جزئيات ادامه داد. برنامه مزبور شامل توليد جنگ افزارهاي بيولوژيك در جولاي 1995 و از ميان برداشتن سپهبد حسين كمال يك ماه پس از پيشرفت كامل برنامه هاي بيولوژيك عراق بود. با اين وجود، تلاش هاي عراق براي پنهان كاري هم چنان ادامه داشت. شواهد به دست آمده در سال 1998، نشان مي داد كه عراق به سلاح هاي بيولوژيك مسلح شده است و براي موشك بالستيك اسكاد، كلاهك مي سازد. جدول خلاصه اي از اظهارت عراق درباره سلاح هاي بيولوژيك و يافته ها و تخمين هاي آنسكام درباره تسليحات و تجهيزات اعلام نشده اين كشور را بر پايه گزارش آنسكام در ژانويه 1999، نشان مي دهد. (17)
تجربه آنسكام دو مبحث دشوار را در ارتباط با رژيم كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك آينده آشكار كرده است. نخست اين كه، شوراي امنيت سازمان ملل تاكنون نتوانسته يا نخواسته است با نقض قطع نامه هايش از سوي عراق، مقابله كند؛ زيرا، تعدادي از اعضاي آن تسليم منافع كوتاه مدت شده اند. از آن جا كه موارد اندكي مي توانند به روشني مسئله عراق باشند، اين شك و ترديد در ما برانگيخته مي شود كه آيا شوراي امنيت مي تواند يا تمايل دارد به هنگام روبه رو شدن با يك متخلف قاطع و مصّر، به نام جامعه بين الملل، نرم هايي اساسي وضع كند. در صورت نقض مفاد قرارداد عمده خلع سلاح، مانند كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك و شيميايي در صورتي كه مفاد قرارداد نقض شود، شوراي امنيت داور نهايي است.
دوم اين كه معمولاً دولت ها به صورت داوطلبانه در معاهده هاي بين المللي عضو مي شوند. طبق قطع نامه 678 شوراي امنيت، عراق وادار شد عضو كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك شود كه پيامدهاي قانوني آن هنوز مورد بحث قرار نگرفته است. بر اساس كنوانسيون 1969 وين در زمينه حقوق قراردادها، عراق در مقام عضو كنوانسيون سلاح هاي شيميايي مجاز نبود چنين برنامه اي داشته باشد. تلاش مداوم اين كشور براي نقض قرارداد مزبور خودداري از انهدام تمام سلاح هاي بيولوژيك و تجهيزات و تأسيسات مربوطه پس از عضويت در كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك نگران كننده است. هيچ يك از كشورهاي عضو با توجه به ماده 6 كنوانسيون مزبور كه به كشورها حق شكايت به شوراي امنيت را اعطا مي كند يا از راه دعوت كشورهاي عضو به يك جلسه مشورتي طبق ماده 5 از اين حق استفاده نكرده اند. 18 احتمالاً آنها احساس كرده اند كه شوراي امنيت سازمان ملل از راه آنسكام با اين موضوع برخورد خواهد كرد. هرچند از تابستان 1998 آنسكام از نظر عملي متوقف شده بود و در دسامبر 1999 رسماً منحل شد. اين واقعيت كه عراق باز هم به نقض مفاد كنوانسيون مزبور ادامه مي دهد، هنوز به صورت رسمي در متن كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك ذكر نشده است.
تهديد اشاعه از سوي گروه هاي غيردولتي
در سال هاي 1994 و 1995، فرقه مذهبيآئوم در ژاپن، دو مورد حمله يا عامل عصبي سارين را ترتيب داد. تحقيقات پليس درباره فعاليت هاي اين فرقه مذهبي نشان داد كه آنها به دنبال يافتن اطلاعاتي درباره پاتوژن ها و توكسين بوده اند و چندين بار نيز، براي انتشار آنها تلاش كرده و به نتيجه نرسيده اند. پس از چنين رويدادهايي، طرح تهديد تروريسم با سلاح هاي شيميايي و بيولوژيك، ديگر يك سناريوي نظري نيست و بسياري از مطالعات بر روي پيامدهاي بالقوه اين حملات احتمالي متمركز شده اند. گفته مي شود كه مقادير نسبتاً اندكي از مواد بيولوژيك يا شيميايي مي تواند تلفات سنگيني - طبق برخي تخمين ها، صدها هزار مورد - را به بار آورد. اما دليل اين كه چرا حملاتآئوم تلفات نسبتاً اندكي را به بار آورد، چرا اين فرقه نتوانست سلاح بيولوژيك چشمگيري را توليد كند يا چرا چنين حوادثي قبلاً اتفاق نيفتاده است، در حال حاضر ذكر نشده يا فقط به طور مختصر توضيح داده شده است.
از لحاظ نظري، برخي از عوامل شيميايي كه نيروهاي مسلح از آنها استفاده مي كنند، مي توانند مرگ و مير و تلفات سنگيني را در پي داشته باشند. با وجود اين، مراحل توليد و انتشار پيچيده ترين و مرگبارترين عوامل بيولوژيك در مقادير كافي براي دستيابي به چنان تأثيري، دشوار است. علي رغم سرمايه گذاري هاي كلان، برنامه سلاح هاي بيولوژيكآئوم با مشكلات درخور توجهي روبه رو شد. در بروز اين نتيجه، سه عامل عمده نقش داشتند. نخست اين كه افراد متصدي اين برنامه، فارغ التحصيلان ماهر و زبده دانشگاهي بودند اما كادر آزمايشگاهي را اعضاي غيرمتخصص اين شاخه تشكيل مي دادند كه فقط به دليل وفاداريشان انتخاب شده بودند تا از خطر آشكار شدن اطلاعات جلوگيري شود. البته ماهر نبودن آنها بر كيفيت و پيشرفت تحقيقات تأثيري منفي گذاشت.
دوم اين كه، افراد اين فرقه فاقد تخصص كاربردي بودند، يعني افرادي كه مسئول تحقيق درباره پاتوژن ها و توكسين بودند، مسئوليت طراحي آزمايشگاه ها، ابزارهاي انتشار، توليد مواد عامل، برنامه ريزي و اجراي عمليات تروريستي در توكيو و غيره را نيز بر عهده داشتند. هيچ فردي به تنهايي نمي تواند همه اين صلاحيت ها را يكجا جمع كند.
سوم اين كه، برنامه مزبور به منابع تأمين كننده خارجي وابسته بود و بايد به صورت محرمانه اداره مي شد؛ زيرا، بر خلاف دولت هايي كه در پي سلاح هاي بيولوژيك هستند، تشكيلات تروريستي از پيگرد در امان نيستند. اين عوامل، در كنار يكديگر، دستيابي به چنين تسليحاتي را به طور درخور توجهي مشكل مي كند. 19
سناريويي كه در كتاب سال 2000 سيپري منتشر شد، چگونگي انتشار سياه زخم از سوي يك فرقه در يك مركز خريد پرازدحام را توضيح مي دهد. نوع و ميزان اين ماده شبيه موادي است كه در سال 1979، به طور تصادفي از يك تأسيسات نظامي ميكروبيولوژي در سردولوفسك رها شد.20
با فرض شرايط واقعي، ممكن بود كه حدود بيست تا سي هزار نفر در معرض توده ميكروب قرار بگيرند. اما فقط حدود سيصد نفر كه در منطقه نسبتاً باريكي جمع شده بودند، آلوده شدند كه البته، زنده ماندند. اين مورد با پيشگويي هاي زيادي مبني بر اين كه استفاده از اين مواد، تلفات عمده اي را در گستره وسيعي به بار خواهد آورد، مغاير است. 21
در عالم واقع، مسئوليت سنگين اقدامات پزشكي و رفع آلودگي ناشي از چنين رويدادي بر عهده مقامات مسئول نيست، اما اگر آنها آمادگي لازم را براي درمان تقريباً سي هزار فرد آلوده با استفاده از آنتي بيوتيك ها طي روز پس از حادثه داشته باشند، پيامدهاي ناشي از اين واقعه محدودتر مي شود. بدون درمان پزشكي، تعداد زيادي از اين سي هزار فرد آلوده نخواهند مرد. شرايط محيطي (براي نمونه، ممكن است در يك استاديوم ورزشي از ميان سي هزار فرد حاضر تقريباً 1500 نفر آلوده شوند) و انتخاب ماده عامل بسيار واگيردار مي توانند سرويس هاي مسئول را از راه هاي مختلف زير فشار قرار دهند.
دولت ها با گونه هاي متعدد قابل تصور از تهديدات تروريسم بيولوژيك روبه رو هستند، هرچند احتمال وقوع سناريوهاي فجيع همراه با تلفات سنگين نمي رود. سناريوهاي فجيع شامل سلاح هاي غيرمتعارف كه در منازعات سياسي، ريشه دارند اغلب از راه تأكيد بر تهديد از سوي تروريسم زير نظر دولت ها ايجاد مي شوند. با وجود اين، به دليل پيامدهاي بالقوه حملات تروريستي بيولوژيك براي يك جامعه، دولت ها بايد براي مقابله با آن آماده باشند؛ بنابراين، موضع اصلي، طراحي و اجراي سياست هاي متوازن است. عكس العمل هاي بيش از اندازه مي تواند به دلهره و توهم در سراسر كشور بينجامد. در چنين فضايي، شايعه ها - به ويژه در زمينه تروريسم اقتصادي - مي توانند به اندازه حملات بيولوژيك واقعي، كارآمد باشند.
پروتكل الحاقي مي تواند با درخواست از كشورهاي عضو، مبني بر وضع قوانين كيفري براي تمام مراحل اشاعه سلاح هاي بيولوژيك، به توقف و منع تروريسم بيولوژيك كمك كند. در صورتي كه يكي از كشورهاي عضو، قرباني چنين حملاتي شود، اين پروتكل مي تواند درخواست كمك اضطراري كند (در قرارداد سلاح هاي بيولوژيك، چنين پيش بيني صورت نگرفته است. زيرا، حملات با سارين در ژاپن پس از اتمام اين مذاكرات روي داد. اما كاملاً پذيرفتني است كه در چنين حوادثي، يك كشور عضو از كنوانسيون سلاح هاي شيميايي تقاضاي كمك كند). اقدامات لازم براي افزايش توان داخلي كشورهاي عضو براي پاسخگويي نيز مي تواند در پروتكل آينده گنجانده شود تا كشورها را براي پيوستن به آن تشويق نمايد.
نگراني هاي آينده
مطالعات مربوط به اشاعه، اساساً روي الگوي تغيير مقاصد آشكار، از قبيل مواد عامل، تجهيزات و تهديد و استفاده بالقوه دوگانه از اين مقاصد متمركز است. هرچند چندين كشور مشخص (يا بازيگران غيردولتي) فناوري طراحي شده براي استفاده هاي غيرنظامي را جهت دستيابي به سلاح هاي بيولوژيك به كار مي برند، اطلاعات ، هسته مركزي انقلاب بيوتكنولوژيك را تشكيل مي دهد: جمع آوري و پردازش اطلاعات، دانش، تكنيك ها و مهارت ها. افزون بر اين، بيوتكنولوژي، فناوري لازم را براي كاربردهاي غيرنظامي فراهم مي كند. اين امر تراكم اطلاعات در آينده، توليد و گسترش پيشرفت را سبب مي شود. هسته اطلاعات تنها در درون جامعه اي كه پيشرفت در آن روي مي دهد. نفوذ نمي كند. جهاني شدن كنوني و وابستگي متقابل فزاينده به طور اجتناب ناپذيري هسته اطلاعات را در فراسوي مرزهاي ملي گسترش مي دهد. در حالي كه فرآيند اشاعه يكجانبه به طور انكارناپذيري روي مي دهد، به كارگيري گسترده و ناگهاني بيوتكنولوژي غيرنظامي براي دستيابي به توان جنگي بيولوژيك در يك كشور عضو، عملاً بزرگ ترين چالش براي رژيم كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك بعدي خواهد بود.
در سناريوي بعدي، فرض بر اين است كه اجراي پروتكل كنوانسيون مزبور موفقيت آميز مي باشد. در نتيجه، اعتماد به اين فرض كه بيوتكنولوژي براي بشريت كاركرد مفيدي دارد روز به روز تقويت مي شود، در حالي كه نگراني درباره تحقق استفاده بالقوه از مواد داراي كاربرد دوگانه كاهش مي يابد. هرچند پس از چندين دهه، بحران عمده اي (كمبود آب و مواد غذايي، فشار مهاجرت و غيره) بروز مي كند و به منازعه مسلحانه بين دو يا چند دولت منجر مي شود، پيروزي نظامي اغفال كننده است و يكي از طرف هاي جنگ تصميم مي گيرد با اخطار كوتاه مدتي، از بيوتكنولوژي انبار شده خود براي توليد جنگ افزارهاي بيولوژيك و پادزهر آن استفاده كند. چندين دهه فرآيند توسعه در بخش غيرنظامي، اين امكان را براي دانشمندان، مهندسان و تكنسين ها فراهم آورد تا در كوتاه مدت، مهارت هاي لازم را براي رفع اين نياز كسب كنند. مثلاً يك پاتوژن اندكي تغيير داده مي شود تا بر دفاع دشمن غلبه كند؛ يك پادزهر طراحي شده در حجم زيادي توليد مي شود تا از مردم و يگان هاي خودي حمايت كند؛ بيماري مهلك، جمعيت دشمن را به هلاكت مي رساند و جامعه آن را فرومي پاشاند. در نتيجه، طرف پيروز به منابع و فضاي جديدي براي جمعيت رو به رشد خود، دست مي يابد. قبل از پايان جنگ، هيچ فرصتي براي پاسخگويي به بحران پديد آمده يا استفاده از كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك و پروتكل آن وجود نداشت. در نتيجه، يك رژيم امنيتي موفق كه حاصل چندين دهه است در عرض چند هفته از هم مي پاشد.
اين سناريوي بدبينانه بدون پيش زمينه نيست. بيش از يكصد سال قبل، پيشرفت هاي علم شيمي به همراه به كارگيري منفعت طلبانه اصول علمي برگرفته از منطق اقتصادي، انقلاب صنعتي دوم را در اروپاي غربي و امريكا پيش مي برد. اغلب تركيبات شيميايي كه به عنوان مواد عامل جنگ افزارها در جنگ جهاني اول استفاده مي شدند، چندين دهه قبل از آن كشف شده بودند و بسياري از آنها در صنعت شيمي روبه رشد آن زمان نقش مهمي داشتند. براي نمونه، كلرين كه مهم ترين عامل در حمله شيميايي آلمان در نزديكي شهر ايپرس(پاورقي 10) در 22 آوريل 1915 بود، نخستين بار در سال 1774 تهيه شده بود.22 فسژن عامل كشنده اصلي در جنگ جهاني اول، در سال 1811 كشف شد.23 تاول هاي پوستي و علايم ديگر كه نشانه قرارگرفتن در معرض گاز خردل بود، طي مطالعه اي دو مرحله اي در زمينه Olefines كه در سال 60 - 1861 منتشر شد، مورد بررسي قرار گرفت .24 هيچ كس نمي خواست به طور فعال از خصوصيات سمي اين مواد در نبرد استفاده كند ، اما درباره امكان بسيج توان رو به رشد صنعتي براي حمايت از تلاش جنگي آينده، نگراني فزاينده اي ديده مي شد. روسيه كه در آن زمان يك كشور وسيع بود، درصدد برآمد تا در جنگ آينده، تأثير فناوري و صنعتي شدن را بر توان نبرد محدود كند و كنفرانس صلح 1899 لاهه، در ميان ساير اسناد مهم، اعلاميه 2/4 در زمينه گازهاي خفه كننده را صادر كرد. قدرت هاي طرف قرارداد با يكديگر توافق نمودند از سلاح هاي پرتابي كه در انتشار گازهاي خفه كننده و زيانآور كاربرد دارند خودداري كنند. هرچند اين اعلاميه نمي توانست در برابر ضرورت هاي نظامي دوام بياورد ، تا اواخر پاييز 1914،جنگ شديد آلمان در بلژيك و فرانسه به جنگ بي تحركي تبديل شده بود. در نتيجه، جست وجوي ديوانه وار براي يافتن فناوريي كه بتواند حالت تهاجمي را دوباره احيا كند، آغاز شد. مواد شيميايي سمي يكي از راه حل هاي اوليه و در دسترس بود. در آوريل 1915، آلمان اين اعلاميه را با آزاد كردن گاز شيميايي از سيلندر، زير پا گذاشت، اما در زمان رواج سلاح هاي پرتابي مواد شيميايي، اين سند اعتبار خود را از دست داده بود.
انواع موافقت نامه هاي بين المللي در سناريوهاي فرضي و نمونه هاي تاريخي كاملاً با هم متفاوت اند، هر چند در هر دو مورد، ضرورت نظامي، فناوري غيرنظامي را به سوي كاربرد نظامي سوق مي دهد و با اين كار قوانين بين المللي را ناديده مي گيرد. جنگ شيميايي مستلزم همگرايي علم، نيروي نظامي و صنعت بود اما اكنون توان بالقوه كاربردهاي غيرنظامي براي نيروي نظامي كاملاً مشخص شده است. پي بردن به تأثيرات جانبي و بالقوه توسعه تكنولوژي غيرنظامي براي اهداف نظامي به عملي مرسوم تبديل شده است تا هزينه سيستم هاي تسليحاتي كم تر يا چرخه ابداعات تكنولوژيك كوتاه تر شود. كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك براي مقابله با اين روند درصدد است بهره برداري بالقوه نظامي از توسعه بيوتكنولوژيك غيرنظامي را منع كند. البته، دستيابي به اين هدف به طور كامل امكان پذير نيست ؛ زيرا، توسعه مجاز ابزارهاي دفاعي عليه سلاح هاي بيولوژيك به صورت اجتناب ناپذيري با داشتن دانش عوامل رايج و بالقوه جنگ بيولوژيك، پيوند خورده است.
اظهارات عراق
يافته هاي انسكام(1)
نوع سلاح يا تجهيزات
مقادير اعلام شد در FFDD
تعديل مواد
ارزيابي اظهارات عراق
كلاهك موشكهاي الحسين ( بيولوژيك )
پركردن كلاهك : 2
25
كلا يكجانبه منهدم شدند
سم سوسيس (Botulinum toxin
16
با دلايل قاطعي تاييد نشده است؛ تحليل نمونه هايي از بقاي كلاهك هاي به دست آمده از حفاري FFCD در تناقض است؛ در نتيجه ترديدهاي زيادي در ميزان كلاهك ها، استقرار و انهدام نهايي آنها وجود دارد.
ميكروب سياه زخم
5
افلاتوكسين
4
بمب هاي هوايي آر-400 (بيولوژيك) پر كردن بمب ها:
157 بمب پر شده و 43 بمب خالي ب صورت يكجانبه منهدم شدند
اظهارات مربوط به بمب هاي آر-400 چندين بار تغيير يافت؛ طبق بازبيني متخصصن بين المللي، محاسبات FFCD در سال 1999 ناقص و نادرست بوده است؛ فقط نظارت جزئي بر انهدام بمب ها صورت گرفته
سم سوسيس
100
ميكروب سياه زخم
50
افلاتوكسين
7
هواپيماي شكار تانك (عراق براي حمل تانك هاي .... اقدام به ساخت هواپيماهاي بدون خلبان كرد)
4
يك عدد در عمليات هوايي در سال 1991 منهدم شد سه عدد بطور يكجانبه توسط عراق منهدم شد
عدم تصديق اطلاعات موجود در اظهارات عراق ؛ احتمالا 12 دستگاه ديگر از هواپيماهاي شكار تانك براي اهداف بيولوژيكي بازسازي شده اند ؛ تصديق انهدام 3 دستگاه هواپيماي شكار تانك توسط عراق ٍ؛ هيچ مدرك عيني وجود ندارد تا ادعاي عراق را مبني بر انهدام يك دستگاه هواپيماي شكار تانك را در جنگ ثابت كند .
مولدهاي ذرات معلق در هوا
در ژوئن 1996 درباره اين تجهيزات توضيح داده ولي تعداد دستگاه هاي توليد شده را اعلام نكرده است. پرسنل عراقي در يك مصاحبه ساخت 12 عدد از اين دستگاه ها را تصديق كردند.
عراق هيچ اظهاري مبني بر انهدام نكرده است
تانكهاي متحرك با مخزن مواد عامل
47
تعداد نامعلومي منهدم شدند؛ مشخص نشده به صورت يكجانبه يا در جنگ خليج فارس
بقاياي تقريبا 22 تانك منهدم شده به آنسكام تحويل داده شده است ؛ بقاياي دو تانك ديگر پيدا شده است ؛ درباره بقيه توضيح موجهي ارائه نشده است
سم سوسيس انبوه(3)
19180 ليتر
10820 ليتر در بمب هاي و كلاهك هاي موشكي پر شد؛ 499-569 ليتر در آزمايش هاي صحرايي استفاده شد؛ 118 ليتر در جريان بررسي ها تف شد؛ 7665-7735 لتر به صورت يكجانبه منهدم شد.
اظهارات عراق تاييد شده اند ؛ عدم امكان تعيين ميزان سم سوسيس توليد شده؛ عدم امكان اثبات تعديل مواد از سوي عراق
ميكرب انبوه سياه زخم
8445 ليتر (4)
4975 ليتر در بمب ها و كلاه هاي موشكي پر شد؛ 5/52 ليتر در جريان بررسي ها تلف شد؛ 3412 به صورت يكجانبه منهدم شد.
اظهارات موجود درFFCD سال 1997 تاييد نشده اند ؛ عدم امكان اثبات ميزان ميكرب سياه زخم توليد شده ؛ عدم امكان اثبات ميزان افلاتوكسين توليد شده ؛ عدم امكان اثبات تعديل مواد از سوي عراق
افلاتوكسين
2200 ليتر
1120 ليتر در بمب ها و كلاهك هاي موشكي پر شد؛ 301-231 ليتر در آزمايش ها صحرايي استفاده شد ؛ 5 /30 ليتر طي بررسي ها تلف شد ؛ 970 -900 ليتر به صورت يكجانبه منهدم شد .
اظهارات موجود در FFCD سال 1997 تاييد نشده اند. عدم امكان اثبات ميزان آفلاتوكسين توليد شده، عدم امكان اثبات ميزان تعديل مواد از سوي عراق
كلستريديوم پرفرنيكنز
340 ليتر
نمي توان ادعا را ثابت كرد
ريسين
10 ليتر (از 100 كيلوگرم دانه سمي كوچك توليد شد)
نمي توان ادعا را ثابت كر
گندم سياه شده
غيرقابل اندازه گيري
نمي توان ادعا را ثابت كر
تجهيزات كشت
عدم امكان كلي براي اثبات اعداد و ارقام (5)
كازئين
17554 كيلوگرم
7074 كيلوگرم در توليد بوتوليم توكسين استفاده شد ؛ 145 كيلوگرم گم يا تلف شد؛ 1035 كيلوگرم تحت نظارت آنسكام منهدم شد
طبق اطلاعات آنسكام در زمينه واردات، حداقل 460 كيلوگرم به حساب آورده نشده
Thioglycollate broth
4036 كيلوگرم
4130 كيلوگرم در توليد بوتوليم توسكين استفاده شد .58 كيلوگرم گم يا تلف شد . 1848 كيلوگرم تحت نظارت آنسكام منهدم شد
طبق اطلاعات آنسكام در زمينه واردات، حداقل 80 كيلوگرم به حساب آورده نشده.
عصاره ايسي (yeasy)
7070 كيلوگرم
1964 كيلوگرم در توليد برتوليم توسكين، سياه زخم و كلستريد يوم پرفرنيگنز استفاده شد. 15 كيلوگرم گم يا تلف شد. 4942 كيلوگرم تحت نظارت آنسكام منهدم شد
طبق اطلاعات آنسكام در زمينه واردات، حداقل 520 كيلوگرم به حساب آورده نشده
پپتون
1500 كيلوگرم
45 كيلوگرم در توليد كلستريديوم پرفرنيگنز استفاده شد. 705 كيلوگرم يا تلف شد؛
پروتكل مربوط به كنوانسيون مزبور براي حفظ اعتبار خود در چند دهه آينده به سازوكار جديدي نياز دارد تا بتواند از عهده تحقق بالقوه استفاده دوگانه از بيوتكنولوژي در داخل دولت عضو برآيد. اين پروتكل افزون بر نظارت مرسوم و كنترل انهدام و توليد نكردن سلاح بيولوژيك در كشورهاي عضو، بايد فهم از بيوتكنولوژي و فرآيند تبديل فناوري را نيز كه از صرف محصولات ( مواد عامل، ابزار توليد و غيره) فراتر است، با هم تركيب كند. هدف از اين رشته از ابزارها ايجاد مبادلات فناوري شفاف بين واحدهاي اقتصادي در يك كشور عضو و بين واحدهاي اقتصادي فراملي است. همه واحدهاي اقتصادي - دولت ها، شركت ها و مؤسسات يا افراد - كه با هم در تعامل اند درباره اطمينان از تحقق نيافتن استفاده بالقوه دوگانه از فناوري ها مسئوليت مشترك دارند. اين اصل بر مبادلات علمي و دانشجويي نيز حاكم است و دانش مقدماتي، شفافيت درباره فعاليت مؤسسات و افراد را نيز افزايش مي دهد. مقامات ملي و سازمان هاي بين المللي كه زير نظر اين پروتكل تأسيس شده اند بر شفافيت تمامي تبديل هاي تكنولوژيك مربوطه نظارت خواهند كرد. اگر از پاي بندي به كنوانسيون سلاح هاي بيولوژيك اطمينان حاصل شود، سازوكار مسئوليت مشترك بين عرضه كننده و دريافت كننده، كمك به كشورهايي مثل روسيه را آسان تر و دستيابي به فناوري سلاح هاي بيولوژيك را براي عراق و نمايندگان سازمان هاي تروريستي مشكل تر مي كند.
بنابراين، اين رشته ابزارها بايد با ضمانت هاي امنيتي مثبت و گسترده تكميل شوند تا بتوانند بهره برداري نامناسب نظامي يك كشور عضو را كه نتيجه زير پاگذاشتن قرارداد است، كاهش دهند. اين ضمانت ها فقط حق برخورداري از ياري و حمايت (موضوعي در راستاي شفافيت شرايط كه در بالا به آن اشاره شد ) را شامل نمي شوند، بلكه فرآيند تصميم گيري را نيز در بر مي گيرند تا بتوانند در صورت بروز بحران فزاينده با سرعت و قطعيت تصميم بگيرند. اگر از سازوكارهاي لازم براي تقويت شفافيت تبديل فناوري به اندازه كافي استفاده شود، ممكن است بتوان پيشاپيش درباره تبديل فناوري غيرنظامي به اهداف ممنوعه هشدار داد.
پاورقي ها:
1- Jean Pascal Zanders, The Proliferation of Biological Weapons: A Threat Assessment Disarmament Forum, No. 4,200, pp7-18
2- BTWC
3- Sverdlovsk.
4- Yekatrinburg.
5- Sluzhba vneshney Razvedki, SVR.
6- Jahn. J. Homer
7- CWC
8- Comprehencive Threat Reduction CTR
9- Stepnogoresk
10- UNMOVIC
11- Ypres
12- Disarmanent Forum Three 2000 pp. 5-21
13- Ewing Cockrell
14- Elbert Thomas
15- Utah
16- Kstzin
17- UNEF
ماخذ:
1 . تمامي اظهارات عراق درFFCD مكررا توسط آنسكام و گردهمائي هاي كارشناسان بين المللي رد شد. ( سپتامبر 1997، مارس 1998 و جولاي1998 ) .
2. عراق طي يك بيانه به آنسكام در جولاي1998 ،
اظهارات خود را تغيير داد : بوتوليم توسكين : 5 ؛ ميكروب سياه زخم: 16 ؛ و افلاتوكسين:4.(گزارشآنسكام، سند شماره
94 /1999 /6 سازمان ملل مورخ9 2 ژانويه 1999 ، ضميمه 3 ، بخش موشكهاي الحسين) .
3. در اطلاعات ارائه شده از سوي آنسكام تنها حجم عوامل مزبور مورد اشاره قرار گرفته ولي درصد غلظت عامل مشخص نيست. و در نتيجه ارائه وزن تقريبي عوامل بيولوژيك ممكن نيست.
4. طبق اظهارات مقامات عراق ، بازرسان آنسكام درباره بمب هاي سياه زخم معادلات و محاسبات زير را ارائه دادند: 100 ليتر از اين ماده برابر 140 كيلوگرم مي باشد
( چگالي= 14 ) كه حاوي2/ 1% از ميكروب خشك شده سياه زخم است . بنابراين در هر 100 ليتر آن 68 / 1 كيلوگرم ماده ..... وجود دارد . رجوع كنيد به : ( 318 ( T ..... طبق اين معادلات احتمالا عراق حدود 9 /141 كيلوگرم از ميكروبهاي سياه زخم را توليد كرده است .
5. عراق تمامي تجهيزات كشت را كه آنسكام از واردات آنها مطلع بود گزارش نداد . اعداد و ارقام مربوط به تجهيزات كشت كه براي توليد جنگ افزارهاي بيولوژيكي به كار مي رفت از روي مقدار ...... توليد شده تخمين زده شده اند . طبق گزارش آنسكام در ژانويه 1999 ، اين اعداد و ارقام نتيجه يك محاسبه تئوريك مي باشند و سند محكمي ندارند . هم چنين درباره مقاديري كه ادعا مي شود گم يا تلف شده نيز اطمينان قطعي وجود ندارد .
ماهنامه نگاه - شماره 25