0

علم وقران

 
vahidff
vahidff
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1387 
تعداد پست ها : 66
محل سکونت : کرمان

علم وقران

الف. علوم عقلی مثل منطق، ریاضیات و فلسفه و ...
ب. علوم نقلی مثل تاریخ و ...
ج. علوم شهودی مثل عرفان و ...
د. علوم تجربی که به دو شاخه تقسیم می‌شود:
1. علوم طبیعی، مثل فیزیک و شیمی و ...
2. علوم انسانی، مثل روانشناسی، جامعه‌شناسی و ...
و علوم بشری از نظر میزان اعتبار و یقین آور بودن به دو سطح تقسیم می‌شوند:
اول: علوم قطعی، مثل برهان‌های عقلی که در ریاضیات و منطق مطرح است و نیز مانند نقل‌های متواتر تاریخی و قضایای علوم تجربی که به حد بداهت حسی رسیده و یقین آور شده است.
دوم: علوم ظنی، مثل اکثریت نظریه‌های علوم تجربی و نقل‌های تاریخی و ...
و نیز لازم است که از طرف دیگر روشن شود که قرآن کریم وحی الهی است که از طریق نقل متواتر به ما رسیده است و متن آن بدون تحریف و معجزه آسا است. ولی همین متن الهی شامل آیات مختلف است:
الف: آیات محکم که شامل دو قسم است:
1. نصوص که دلالت آنها صد در صد و قطعی است مثل: قل هو الله احمد ـ لا اله الاّ الله و ...
2. ظواهر که دلالت آنها بین 51% تا 99% یعنی ظنی است.
ب: آیات متشابه: که دلالت آنها در ابتدای امر روشن نیست و نیاز به ارجاع به محکمات دارد تا تأویل شود.
و نیز برخی آیات قرآن مجمل است که لازم است با کمک آیات و روایات مبیّن شود.
و از طرف سوم لازم است روشن شود که تناقض محال است یعنی جمع بین دو گزاره وجودی و عدمی ممکن نیست، مثل اینکه: «الف ب باشد.» و در همان شرایط «الف ب نباشد.» و این مطلب برای همه افراد بشر بدیهی بلکه مبنای علوم بشری است.
بنابراین محال است که دو مطلب قطعی متناقض، هر دو با همدیگر درست و مطابق واقع باشند. چون مستلزم تناقض است.
نتیجه‌گیری: با توجه به سه مقدمه فوق نتایج زیر به دست می‌آید:
1. هر گاه مطلب علمی از علوم بشری قطعی باشد نمی‌تواند با مطلب علمی قطعی قرآنی تعارض داشته باشد چون مستلزم تناقض است.
پس لازم است که علوم بشری قطعی با مطالب قطعی قرآن همخوانی داشته باشد.
2. همه مطالب قرآن و علوم بشری قطع آور نیست پس ممکن است در مواردی به ظاهر با همدیگر تعارض داشته باشند که در این موارد یکی از گزاره‌های ظنی (نظریه علمی یا فهم ما از ظاهر آیه) مطابق واقع نیست و لازم است در مقدمات آنها تجدید نظر شود، تا حقیقت کشف شود و سازگاری علم و قرآن آشکار گردد.
3. تأکیدات و تشویق مکرر قرآن نسبت به علم نشان دهنده همسوئی آنهاست. و اگر قرآن با علوم بشری مشکل داشت، انسان را به تدبر و تفکر و تعقل و علم فرا نمی‌خواند.
پاسخی دیگر:
رابطه قرآن و علم از چند حالت (به صورت حصر عقلی) ‌خارج نیست، که هر کدام نتیجه‌ای خاص دارد، که آنها را از کتاب درآمدی بر تفسیر علمی قرآن خدمت شما تقدیم می‌کنیم:

هر چند بحث ما در مورد قرآن و علوم تجربی است، اما ناچاریم بحث را به طور عام که شامل همة مباحث دینی شود (رابطة علم و دین) مطرح کنیم و مطلب را محدود به دین، یا کتاب خاص نکنیم، ولی در پایان به نتیجه‌ای مطابق با رابطة قرآن با علم، دست پیدا خواهیم کرد.
هر چند این یک بحث گسترده است و خود می‌تواند موضوع یک کتاب، قرار گیرد، ولی ما به طور اختصار، در حدی که بتواند در این بحث راه گشا باشد به آن می‌پردازیم.
مقدمه، در طول اعصار و قرون متمادی، دانشمندان دینی و عالمان از هم جدا نبودند و گاه یک نفر، فیلسوف، متکلم، شاعر، ادیب، فقیه و پزشک بود؛ پس نتیجة عملی این شیوه، اختلاط علوم و موضوعات آنها و گاهی اظهار نظر هر کدام، به جای دیگر بود.
کم کم با گذشت زمان، علوم و فلسفه، از دین جدا شدند، ولی حوزه‌های مشترک و مختص هر کدام، معین نشد و رابطة دقیق آنها در هاله‌ای از ابهام، قرار گرفت و این بود که دانشمندان مختلف (فلاسفه، متکلمان، مفسران و دانشمندان علوم تجربی) سعی کردند تا مرزبندی دقیق علوم تجربی، با دین را روشن کنند و در این راه، زحمات فراوان کشیده شد و نظرات گوناگون داده شد و بعضی با دلسوزی و داعیه نجات فلسفه یا دین یا علوم تجربی وارد میدان شدند. ما به طور اختصار نظریات آنها را بررسی خواهیم کرد. در رابطة علم و دین باید دو مبحث از همدیگر مجزا شود:
اول. بحث از اصل ارتباط و نوع ارتباط (بحث نظری)
دوم. بحث از تاثیر و تاثرات علم و دین در یکدیگر (بحث عملی)
و ما اکنون در مقام اول بحث، هستیم و تاثیر و تاثرات علم و دین را، در ادامة همین فصل بررسی می‌کنیم.
اگر بخواهیم براساس یک تقسیم صحیح (براساس حصر عقلی) سخن برانیم باید این طور گفته شود که:
احتمالاتی که در مورد رابطة علم و دین می‌تواند گفته شود عبارتند از:

رابطه‌ای ندارند = جدایی مطلق علم و دین

رابطة خصمانه است = تعارض علم و دین
رابطه‌ای دارند
رابطة غیرخصمانه است

پس ما از چهارنوع رابطه بین علم و دین، می‌توانیم سخن بگوییم:
الف. تداخل علم و دین (نظریة متکلمان و مفسران قدیمی مسلمان و مسیحی).
ب. تعارض علم و دین (نظریة حاکم در اروپا از اواخر قرون وسطی تاکنون).
ج. جدایی مطلق علم و دین (نظریه‌ای که با کانت شروع شد و هنوز ادامه دارد).
د. سازگاری علم و دین (نظریة مطلوب که به نظر ما صحیح است).

چهارشنبه 21 اسفند 1387  10:50 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها