*شما از طرفی به عدم وجود مشکل در تولید تجهیزات معدنی اشاره میکنید و از طرفی نسبت به واردات برخی تجهیزات گلایه دارید. اگر توانایی تولید در کشور وجود دارد چه نیازی به واردات و نگرانی از ماندن تجهیزات در گمرک است؟
دلیر: برای بومی سازی بعضی از دستگاههای خط فراوری و تولید زمان زیادی لازم است و تولید برخی از آنها باعث میشود ما از اقتصاد جهانی عقب بمانیم؛ اگر اکنون هم بخواهیم به دنبال تولید یک دستگاه جدید فوقهای-تک برویم فوق العاده هزینه بر و زمان بر است. البته که برخی محققان ما در صنایع نظامی پزشکی و … به خوبی درخشیدند و این توانایی وجود دارد اما طبیعتاً زمان زیادی میطلبد.
مقام معظم رهبری هم تاکید دارند که جلوی واردات محصولاتی که در داخل به تولید میرسد گرفته شود؛ اگر محصولی نیاز است و در کشور تولید نمیشود حتماً باید مورد حمایت برای واردات قرار بگیرد. در حال حاضر مواد اولیه شرکت ما در گمرک با نامهای دیگری میماند ولی از طرفی انواع و اقسام پوشاک وارداتی به کشوروارد میشود و این جور در نمیآید.
اکنون به مرحلهای رسیدهایم که ما به عنوان یک شرکت دانش بنیان در حوزه آزمایشگاه مواد معدنی نسبت به انجام پروژهها درب شرکتمان را بستهاند؛ ما میتوانیم کار کنیم اما باید هزینه بیشتری برای بدست آوردن دیتاهای دقیق صرف کنیم و این کار فرسایشی است. این بخشی از مشکلات معدن است و برخی مشکلات به ماشین آلات، اکتشافات به روز دنیا، اکتشافات عمیق که در پیش رو داریم نیز تعمیم داده میشود.
شیرین: تقریباً مشکلات همه فعالان فناور در حوزه معدن مشترک است. ما در شرکت دانش بنیان خود امروز «طراحی» داریم و هفتاد درصد تولیدات ما داخلی است. اگر قرار بود کپی سازی دستگاههای خارجی را در پیش بگیریم تنها میتوانستیم به تکنولوژی پنجاه سال پیش آنها دست پیدا کنیم. ما در این شرکت دانش بنیان با تحقیق و توسعه پیش میرویم؛ کاری که شرکتهای بزرگ سوئدی و آمریکا انجام میدهند.
دستگاههایی که در این شرکت به تولید رساندیم فول رباتیک و هوشمند است که قابلیت برنامه ریزی دارند و میتواند همزمان با حفاری و استخراج، حمل مواد حفاری شده را نیز به خوبی انجام دهد. اگر اکنون بخواهیم دانشهای کسب شده براساس تحقیق و توسعه خود را در تولید محصولات استفاده کنیم، مشتریان داخلی ما نمیتوانند هزینههای آن را بپردازند و شاید در حال حاضر اصلاً علاقه مند به داشتن چنین محصولاتی نباشند؛ ما علم را داریم و مشکل، رهایی از روشهای دستی و سنتی است.
*با وجود اینکه محصولاتی در حوزه معدن توسط شرکتهای دانش بنیان به تولید رسیده اما فناوریهای معدنی هنوز مانند نانو، بایو و سلولهای بنیادی بر سر زبانها نیافتاده و فراگیر نشده است. دلیل آن چیست؟
شیرین: درست است. نانو، بایو، صنعت دارو، پزشکی و … به علوم ملموس تبدیل شدهاند زیرا برای این حوزهها بازارسازی انجام شده است اما شاهد هستیم که استخراج معادن زیرزمینی اغلب همچنان دستی و کم راندمان است؛ خیلی از معادن ریزش میکنند، بعضی دچار انفجار میشوند و برخی بدلیل راندمان پایین از حالت اقتصادی خارج و تعطیل میشوند. به عنوان مثال ظرف یکسال گذشته دو انفجار در معادن کشور داشتیم.
کشور ما زغال سنگ خیز است. ادعای استخراج حداقل دو میلیون تن زغال سنگ داریم که خاستگاههای اصلی آن در طبس و کرمان است. این در حالی است که حدود دو تا دو و نیم میلیون تن کسری ذغال سنگ داریم چراکه به معادن کوچکمان بها ندادهایم.
بی توجهی به محصولات ساخت داخل حوزه معدن تا جایی پیش رفته که ما محصولی با سطح کیفی کشورهای امریکایی و اروپایی با قیمت قابل رقابت با نمونههای چینی در ایران به فروش میرسانیم با خدمات پس از فروش، گارانتی و آموزش رایگان!
طی ۱۰ سال با سرمایه گذاری شخصی این صنعت را به جایگاه فعلی رساندهایم. جنگیدیم و خواهیم جنگید.
برخی مدیران میانی هستند که تصمیماتشان مشکل ساز است و گاهاً شبیه به خیانت به منابع ملی رفتار میکنند. به عنوان مثال در استخراج معادن زیرزمینی روشهای انفجار و مکانیکی وجود دارد و به این معناست که نباید در هر شرایط خاک و سنگی با استفاده از روش آتشباری و انفجار به حفاری پرداخت و باید از روشهای مکانیکی استفاده کرد. همچنین در معادنی که جبهه کار متشکل از سنگ بکر و بدون درز و شکاف است و مقاومت فشاری و برشی سنگ در آنها زیاد است نباید به سراغ روشهای مکانیکی رفت زیرا بهترین روش انفجار است. این دو دوتا چهارتای علم است.
در یکی از بزرگترین ذخایر سرب و روی کشور قابلیت مکانیزاسیون وجود دارد ما تقریباً نزدیک به رایگان روش مکانیکی را در آن معدن در اختیار قرار داریم و میتوانیم حفاری را با راندمان بسیار مطلوبی انجام دهیم. امروز بعد از پیگیری و نامه نگاریها درصدد بودیم که از تکنولوژی مکانیزه داخلی در این معدن استفاده کنند و ۴۰ درصد افزایش تولید را در آن معدن تضمین میکنیم اما متاسفیم که مقاومت بدون دلیل فنی دارند و به تجربه و علم این شرکت دانش بنیان اعتنایی نمیشود.
*آیا این مقاومت در برابر تغییر است؟ چرا و بر اساس چه منطقی از استفاده از دستگاههای مکانیزاسیون ایرانی امتناع میکنند؟
شیرین: تصمیم به استفاده از تکنولوژی داخلی وجود ندارد و علی رغم تضامین و حمایتهای دولتی که از محصولات دانش بنیان وجود دارد از دستگاه ایرانی استفاده نمیکنند. منطقی هم برای این وجود ندارد. این مقاومت در برابر تغییر نیست؛ مشتریان خصوصی با ما به راحتی کار میکنند وقتی کار به ارگان و دولت و ارگانهای دولتی میرسد ما به مشکل بر میخوریم چون تصمیم گیری چندوجهی میشود و گاهاً دلایل منطقی و فنی و علمی ارائه نمیشود و حاشیه بیش از متن است؛ در این زمان پاسخ به استفاده از تکنولوژی داخلی خیر است و ما باید صبر کنیم دورههای ۴ ساله مدیریتی تمام شود؛ البته که افراد بدنه هیچ وقت تغییر نمیکنند.
ما در کشورهای مختلف دوره دیدیم و با خارجیها کار کردیم تکنولوژیهای متنوعی را بررسی کردیم که به تجربه و تخصص امروزمان رسیدیم.
یک مشکل و ترس دیگر ما این است که بنا بر شعار سال، تمام زیر مجموعههای دولتی دانش بنیان شوند! این کج فهمی است. زیرا رهبری نگفتند همه دانش بنیان شوند بلکه تاکید کردند امسال، سال دانش بنیان هاست و به جوانها و متخصصان بها داده شود تا از کشور خارج نشود. منظور رهبری این بوده که این جوانان را نگه دارید؛ حداقل برداشت ما از بیانات رهبری این بوده است.
وقتی همه دولت دانش بنیان شود یعنی شرکتهای فولادی، سیمانی، نفت، گاز، پتروشیمی شرکت دانش بنیان تأسیس کنند، اینها رقیب دانش بنیانهای واقعی میشوند در حالی که علمش، صبرش و راهکارهای نوآورانه فنی اقتصادیش را ندارند.
یکی از معادن دولتی که بزرگترین ذخیره سرب و روی زیرزمینی را در خاورمیانه دارد به دلیل عدم داشتن دستگاهها و ماشین آلات مناسب نمیتوانند راندمان استخراج مطلوب و متناسب با ذخیره داشته باشد؛ یعنی نه تنها خودش انجام نمیدهد بلکه با اجرای برخی کارها مانع استفاده نسلهای بعدی از این ذخایر معدنی میشود. ما میتوانستیم دستگاهها و ماشین آلات را در اختیار این معدن قرار دهیم و ۳۵-۴۰ درصد راندمان کار آنها را افزایش دهیم. ما به آنها پیشنهاد دادیم که استخراج را با تمام تجهیزاتمان میتوانند انجام دهند اما قبول نکردند.
*به ارزیابی معاونت علمی و فناوری برای دانش بنیان شدن شرکتها اعتماد ندارید؟
این اتفاق میافتد؛ مگر معاونت علمی چقدر زیرساخت و وقت و توانمندی برای ارزیابی شرکتها دارد؟ گاهاً پیش میآید که کارشناسان و کارگزاران معاونت علمی در بررسی کارشناسانه خود، تعریف مشخص و مطابق با صنعت مربوطه برای شناسایی دستگاهها و ماشین آلاتهای-تک را ندارند.
ما در صنعت ساخت ماشین آلات حفاری و مکانیزاسیون سابقه داریم و ۱۵ سال کار تحقیق و توسعه در این زمینه انجام دادهایم و براساس این تجربه و دانش یک دستگاهی را های -تک میدانیم و خطاب به این کارشناس میگوئیم بزرگ صنعت ما سوئد است و بگویید محصول این کشور چه آپشنی دارد که دستگاه ایرانی ما ندارد تا ما بگوییم چه داریم که نمونه سوئدی ندارد. اینها شعار نیست؛ ما در شرکت، برای جلوگیری از خروج نخبگان علمی و عملی خود حقوقهای بالایی پرداخت میکنیم.
چشم انداز شرکتهای دانش بنیان تنها به داخل ایران محدود نیست؛ بلکه هدفمان ورود به بازارهای جهانی و رشد براساس استانداردهای WTO است. از دیگر چالشهای شرکتهای دانش بنیان در حوزه معدن، بحث واردات در وزارت صمت و خانه معدن و مجامع معدنی است؛ استنتاجی که از مدیران کل وزارت صمت بر اساس بخش نامههای صادرشده داریم این است که هر کسی میتواند دستگاه وارد کند.
ما یک شرکتی هستیم که اقایان ما را مثل کف دستشان میشناسند؛ ما همه اقدامات مربوط به تولید، تبلیغ و … را انجام دادیم و رزومه روشن و معرفی شدهای داریم. در نامه نگاری به ما میگویند منتظر بمانید ما که میدانیم بدنه دولتی است و بعد از یک سال از خارج کشور وارد میکند؛ آن وقت است که ما زمین میخوریم و نمیتوانیم پول کارافرین و تحقیق و توسعه و رشد خود را بدست بیاوریم.
رقابت با بخش خصولتی و دولتی قطعاً در همه زمینههای دانش بنیان اتفاق میافتد زیرا بحث رقابت نا متوازن مالی و سرمایهای با دانش بنیانها رخ میدهد.
تحریمی در کار نیست وقتی حجم زیادی نفت صادر میشود و پولش وارد کشور میشود؛ در صنعت معدن هم ما میتوانیم و بلدیم با جهان بجنگیم؛ اما مسئله اصلی تحریم داخلی و سازمانی است!
تحریمی در کار نیست وقتی حجم زیادی نفت صادر میشود و پولش وارد کشور میشود؛ در صنعت معدن هم ما میتوانیم و بلدیم با جهان بجنگیم؛ اما مسئله اصلی تحریم داخلی و سازمانی است!
ما توانستیم در این مدت و با وجود تمام تحریمها استانداردهای بین المللی را با دوندگی بدست بیاوریم؛ تقریباً ۳ ماه پیش ایمیلی از یک شرکت لهستانی فعال در بخش معدن دریافت کردیم که علاقمند به همکاری با ما هستند در حالی که همینها کمتر از ۱۰ سال پیش حاضر به پاسخ دادن به ایمیل یک ایرانی نبودند.
پس ما توانمندی و پتانسیل را داریم؛ نکته حائز اهمیت فرهنگسازی محصولات دانش بنیان است؛ دولت معادنی با قابلیت مکانیزاسیون دارد؛ وقتی دولت از توانایی شرکتهای دانش بنیان بهره ببرد میتواند اعتماد را به وجود بیاورد.
در شأن شرکتهای دانش بنیان نیست که کسی از آنها حمایت کند ما نیازی به حمایت نداریم؛ همینکه مانع نشوند و سفارش ساخت و بکارگیری دهند یک فرهنگسازی است.
معادن ذغال سنگ کرمان قابلیت دارند که ماهانه بیش از ۱۰۰ هزار تن تولید داشته باشند و تمامی کارخانههای کک سازی از این منابع تغذیه کنند در حالی که راندمان برخی از این معادن اصلاً مطلوب نیست چراکه از توان مکانیزاسیون و تکنولوژی داخلی همراه با گارانتی و آموزش و خدمات پس از فروش استفاده نمیکنند. نمیدانم چرا نمیخواهند این فرهنگ را نهادینه کنند.
تقریباً با بیش از ۸۰ نفر کارگر معدن مصاحبه کردیم همه به اتفاق نظرشان این بود که نمیخواستند اعضای خانواده و فامیلشان در معادن کار کنند.