0

ملاصدرا که بود و چه بر او گذشت؟

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

ملاصدرا که بود و چه بر او گذشت؟

 ملاصدرا که بود و چه بر او گذشت؟

مقدمه:

ملاصدرا در روز نهم جمادی‌الاول سال ۹۷۹ قمری (هفدهم مهر ۹۵۰، ۱۵۷۱ میلادی)، در شیراز و در محله قوام زاده شد و او را محمد نامیدند. به روایتی پدر او خواجه ابراهیم قوام، مردی دانشمند و وزیر فرماندار پارس - محمد میرزا که بعدها به شاه محمد خدابنده معروف شد بود - و صدرالدین محمد تنها فرزند او، حاصل یک دعا بود.به باور هانری کربن خواجه ابراهیم بازرگان بود و به خرید و فروش مروارید، شکر بنگاله و شال کشمیری می‌پرداخت. وی هر از گاهی برای به دست آوردن مروارید به مغاص لؤلؤ در بحرین می‌رفت.ابراهیم قوام در آغاز، محمد کوچک را به مکتب‌خانه ملااحمد در محله قوام و به نزد ملااحمد برد. محمد دو سال در این مکتب‌خانه خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را فراگرفت. سپس او را به یک معلم خانگی به نام ملا عبدالرزاق ابرقویی سپردند تا به محمد صرف و نحو بیاموزد.

دو پیشامد سبب وقفه در تحصیل محمد نوجوان شد، یکی وفات ملا عبدالرزاق ابرقویی بود که محمد نوجوان را در مرگ استاد خود سوگوار کرد و دیگر وفات شاه تهماسب یکم صفوی و به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل دوم صفوی که سبب ناامنی ایران از جمله شیراز گشت، و ابراهیم قوام از بیم جان خانوادهٔ خود را از شیراز به امیرنشین‌های جنوب خلیج فارس کوچاند.پس از مرگ یا کشته شدن شاه اسماعیل دوم و با به فرمانروایی رسیدن شاه عباس یکم دوران هرج‌ومرج به پایان رسید و ابراهیم و خانواده‌اش به شیراز بازگشتند. محمد به فرمان پدرش به بصره رفت و در حجرهٔ بازرگانی شیرازی به نام یوسف بیضاوی که پدرش با او قرارداد بازرگانی بسته بود، به کار مشغول شد.سه ماه پس از آن، ابراهیم قوام به دیار باقی شتافت و محمد سوگوار ناگزیر به شیراز بازگشت و به گرداندن حجره‌های بازرگانی پدرش پرداخت.

صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی (۹۸۰ - ۱۰۴۵ یا ۱۰۵۰ ه ق) معروف به ملاصدرا‌ و صدرالمتالهین‌، حکیم، عارف و از فلاسفه شیعه ایرانی در قرن یازدهم هجری قمری و بنیانگذار حکمت متعالیه بود.
وی از شاگردان میرداماد و شیخ بهایی بوده و افرادی چون فیض کاشانی و عبدالرزاق لاهیجی از شاگردان معروف او به شمار می‌روند. او در شهرهای شیراز، قزوین، اصفهان و قم زندگی کرده و حدود پنج سال از زندگی‌اش در روستایی به نام کهک نزدیک شهر قم گذراند.
اصل اصالت وجود، اصل مدرّج بودن وجود در درجات، اصل حرکت در جوهر اشیاء، اصل تجرد خیال، اصل بسیط الحقیقة همه چیز، اصل حدوث جسمانی نفس بوسیله بدن، حدوث عالم، رابطه وجود و علم، از اصول و مبانی مکتب ملاصدرا به شمار می‌رودند. او نظام فسلفی خویش را در کتاب الاسفار الاربعه تبیین کرده است. ملاصدرا در علوم مختلف تبحر داشت ولی بیشتر به فلسفه اهتمام می‌ورزید لذا در بسیاری از علوم تالیفاتی نگاشته است که از جمله آنها تفسیر قرآن و شرح اصول کافی را می‌توان نام برد.
اول خرداد در تقویم جمهوری اسلامی روز بزرگداشت ملاصدرا صدرالمتالهین شیرازی نامگذاری شده است. به همین مناسبت این بخش از فرهنگ و هنر نمناک را به بیوگرافی ملاصدرا اختصاص داده ایم.

 

زندگی‌نامه

ولادت ملاصدرا در سال ۹۷۹ بوده است.[ پدرش میرزا ابراهیم بن یحیی قوامی شیرازی از کارگزاران ولایت فارس یا بازرگانی سرشناس و امین در بازار بود. وی با انتخاب معلمان و اساتید خوب و مجرب در تربیت یگانه فرزندش کوشید و در آموزش علوم متعارف زمان کوتاهی نکرد تا آن که در ۱۶ سالگی او را به کار تجارت به بصره فرستاد و محمد در مدت سه ماهی که آنجا بود به زیارت عتبات نیز مشرف شد و با شنیدن خبر مرگ پدر به شیراز برگشت و مدتی مشغول رسیگی به امور دارایی های پدر شد اما در همه این مدت دل در گرو تحصیل داشت تا سرانجام با سپردن مغازه و املاک پدر به دایی خود که مردی درستکار بود برای ادامه تحصیل راهی اصفهان شد.

اصفهان در زمان او پایتخت ایران و مرکز فرهنگی آن بود. او در این شهر از محضر دو استاد برجسته حکمت یعنی شیخ بهائی و میرداماد بهره گرفت و به تکمیل معارف عقلی و نقلی پرداختکه در علوم عقلی بیشتر از میرداماد و در علوم نقلی بیشتر از شیخ بهائی استفاده علمی برد

ملاصدرا پس از چندی به کهک قم رفت و گوشه انزوا گزید. برخی گفته اند او قبل از رفتن به کهک قم به شیراز بازگشته بود و از آنجا به کهک رفت. در این مورد آیت الله سید ابوالحسن قزوینی در شرح حال ملاصدرا می نویسد: ... پس از مراجعت به شیراز چنانچه عادت دیرینه ابنای عصر قدیم و حدیث همین است محسود بعضی از مدعیان علم قرار گرفت و به قدری مورد تعدی و ایذاء و اهانت آنان قرار گرفت که در نتیجه از شیراز خارج و در نواحی قم در یکی از قرا منزل گزید و به ریاضات شرعیه از ادای نوافل و مستحبات اعمال و صیام روز و قیام در شب، اوقات خود را صرف می نمود.[

اما هانری کربن می نویسد: ملاصدرا پس از کسب درجهٔ اجتهاد، به تدریس در مدرسهٔ خواجه اصفهان پرداخت، اما از آنجایی که نظریاتش در برخی مسائل فقهی با بیشتر دانشمندان قشری اصفهان متفاوت بود، او را به بدعت‌گذاری در دین متهم ساختند و خواهان اخراج او از مدرسه و در نهایت تبعید او از اصفهان شدند. بدین سان ملاصدرا از اصفهان تبعید شد و از آن‌جا راهی کهک قم گشت.


جوانی ملاصدرا

هم‌زمان با دوران جوانی صدرالدین محمد صفویان به روی کار آمدند و کم‌کم شهر شیراز از رونق افتاد و دانشمندان این شهر به قزوین که پایتخت آن زمان صفویان بود رفتند. محمد هم در حدود ۲۵ سالگی از شیراز راهی قزوین شد. او در این شهر به هر مدرسه‌ای که سر می‌زد چیز تازه‌ای برای یاد گرفتن پیدا نمی‌کرد تا این که به شاگردی شیخ بهایی و میرداماد در آمد و بعد از تغییر پایتخت از قزوین به اصفهان در سال ۱۰۰۶ هجری قمری به همراه استادانش به اصفهان رفت.

ملاصدرا در اصفهان دروس فقه، علوم حدیث و تفسیر را از شیخ بهایی، حکمت الهی و حکمت شرق و غرب را از میرداماد و علم ملل و نحل را از میرفندرسکی آموخت.

او در اصفهان بود که خبر مرگ مادرش را شنید و برای چند روزی به شیراز رفت. الله‌وردی خان، حاکم وقت شیراز محیطی را برای تدریس ملاصدرا فراهم کرد و او هم تمام وقت خود را صرف تدریس، مطالعه و تألیف کرد. با این که درس اصلی او فلسفه بود، اما در کنار فلسفه قرآن و حدیث هم می‌گفت و به شرح و تفسیر قرآن می‌پرداخت. در شیراز بود که شروع به نوشتن کتاب‌هایش کرد و در ابتدای امر کتاب «شرح اصول کافی» را نوشت.

 
ازدواج ملاصدرا

ملاصدرا در شیراز ازدواج کرد و صاحب اولین فرزندش که دختر بود، شد. اما افرادی بودند که دائم او را آزار می‌دادند و به او اتهام تکفیر می‌زدند. برای همین بود که با خانواده‌اش در کاروانی کوچک به روستای کهک نزدیکی‌های شهر قم رفت و در آنجا به صورت ناشناس تدریس می‌کرد و رساله‌های ناتمامش را تمام می‌کرد. البته در بعضی از نوشته‌های تاریخی آمده است که ملاصدرا از شهر اصفهان به خاطر تهمت‌هایی که درباره بدعت‌گذاری در دین به او زده بودند به روستای کهک تبعید شد.

دو فرزند دیگر ملاصدرا در کهک به دنیا آمدند و دخترش در این روستا ازدواج کرد و اولین نوه ملاصدرا را به دنیا آورد. ملاصدرا ۵ فرزند داشت که شامل دو دختر (ام‌کلثوم و زبیده) و سه پسر (ابراهیم، نظام‌الدین احمد و معصومه) بود.

 

ملاصدر در شیراز

صدرالدين محمد (يا صدرا)، تنها فرزند وزير حاكم منطقه وسيع فارس، در بهترين شرايط يك زندگي اشرافي زندگي مي‌كرد. برسم آن روزگار فرزندان اشراف در قصر خود و بوسيله معلّمان خصوصي و خانگي آموزش مي‌ديدند. صدرا پسري بسيار باهوش، جدي، با انرژي، درس خوان و كنجكاو بود، در مدت كوتاهي تمام دروس مربوط به ادبيات زبان فارسي و عربي و هنر خط نويسي را فرا گرفت، حتي ممكن است برسم قديم سواري و شكار و فنون رزمي را هم آموخته باشد، رياضيات و نجوم و قدري پزشكي نيز از دروس نوجوانان بود. درسهاي ديگر او علم فقه و حقوق اسلامي و منطق و فلسفه بود كه در اين ميان صدراي جوان ـ كه هنوز به سن بلوغ نرسيده بود ـ از همه آن دانشها مقداري آموخته ولي طبع او بيشتر به فلسفه و بخصوص عرفان علاقمند بود.

يادداشتهايي كه از دوران جواني او باقي مانده بخوبي علاقه او را به ادبيات عرفاني بخصوص اشعار فارسي فريدالدين عطار، جلال الدين مولوي و عراقي و نيز تصوف ابن عربي نشان مي دهد.

بخشي از اين آموزش مسلماً در شيراز بوده ولي بخش عمده آن را ـ به ظن قوي ـ در پايتخت آن زمان (شهر قزوين) گذرانده است، زيرا حاكم فارس پس از مرگ شاه كه برادر او بود به سلطنت رسيد و ناگزير به قزوين رفت (۹۸۵ هـ ./ ۱۵۷۷ م) و بسيار بعيد بنظر مي رسد كه وزير و مشاور او بهمراه او نرفته باشد يا رفته و فرزند يكدانه خود را با خود و خانواده نبرده باشد.

بنابراين توجيه، صدرا در سن شش سالگي بهمراه پدر به قزوين رفته و در كنار اساتيد فراواني كه در همه رشته‌هاي علمي در آن شهر بودند به آموزش مقدماتي و متوسطه پرداخته و زودتر از ديگران به دوره عالي رسيده است.


ملاصدرا در قزوین

ملاصدرا در قزوين با دو دانشمند و نابغه بزرگ، يعني شيخ بهاءالدين عاملي و ميرداماد ـ كه نه فقط در زمان خود، كه حتي طي چهار قرني كه از آنها گذشته، بي‌نظير و سرآمد بوده اند ـ آشنا شد و به دروس آنان رفت. در ظرف مدتي كوتاه او نيز با نبوغ خود سرآمد شاگردان آنها گرديد.

شيخ بهاء نه فقط در علوم اسلامي (بويژه در فقه و حديث و تفسير و كلام و عرفان) متخصص بود بلكه در نجوم و رياضيات نظري و مهندسي و معماري و پزشكي و برخي از علوم مرموز پنهاني فوق عادت هم استاد بود، ولي بنظر مي رسد كه بنابر عقايد صوفي منشانه خود فلسفه و كلام را درس نمي داده است.

ميرداماد نابغه بزرگ ديگر، از همه دانشهاي روزگار خود باخبر بود ولي حوزه درس او به فقه و حديث و بيشتر به فلسفه اختصاص داشت. وي در دو شاخه مشائي و اشراقي فلسفه اسلامي ممتاز و سرآمد بود و خود را همپايه ابن سينا و فارابي و استاد تمام فلاسفه پيرو آندو مي دانست. ملاصدرا بيشترين بهره خود را در فلسفه و عرفان از ميرداماد گرفت و همواره او را مرشد و استاد حقيقي خود معرفي مي كرد.


مهاجرت در اصفهان

با انتقال پايتخت صفويه از قزوين به شهر اصفهان (سال ۱۰۰۶ قـ ./ ۱۵۹۸ م)[۱] شيخ بهاءالدين و ميرداماد نيز بهمراه شاگردان خود به اين شهر آمدند و بساط تدريس خود را در آنجا گستردند. ملاصدرا كه در آن زمان ۲۶ تا ۲۷ سال داشت، از تحصيل بي‌نياز شده بود و خود در فكر يافتن مباني جديدي در فلسفه بود و مكتب معروف خود را پايه گذاري مي كرد.
مهاجرت به شیراز

سرگذشت و زندگاني ملاصدرا بسيار مبهم است; معلوم نيست كه وي تا چه سالي در اصفهان بوده ام باحتمال قوي در حدود سال (۱۰۱۰ هـ / ۱۶۰۲ م) به شهر خود شيراز بازگشته است. وي ثروت و املاك پدري بسياري در شيراز داشت كه ممكن است يكي از دلائل بازگشت او به شيراز، اداره آنها بوده است و با وجود آنكه بسياري از آنرا به فقرا مي‌بخشيد هنوز بخش‌هايي از آن املاك به صورت موقوفه امور خيريه در شيراز و فارس موجود است.


مهاجرت در قم

وي كه سرمايه اي بسيار و منبعي سرشار از دانش و بويژه فلسفه داشت و خود او با نوآوريهايش آراء جديدي را ابراز نموده بود، در شيراز بساط تدريس را گسترانده و از اطراف شاگردان بسياري گرد او آمده بودند. اما رقباي او كه مانند بسياري از فيلسوفان و متكلمان، از فلاسفه پيش از خود تقليد مي نمودند، و از طرفي موقعيت اجتماعي خود را نزد ديگران در خطر مي ديدند يا بانگيزه دفاع از عقايد خود و شايد از روي حسادت، بناي بدرفتاري را با وي گذاشتند و آراء نو او را بمسخره گرفتند و به او توهين روا داشتند.

اين رفتارها و فشارها با روح لطيف ملاصدرا نمي ساخت و از طرفي ايمان و دين و تقواي او به او اجازه عمل متقابل و معامله بمثل را نمي‌داد; از اينرو از شيراز بصورت قهر بيرون آمد و به شهر قم رفت كه در آن هنگام هنوز مركز مهم علمي و فلسفي نشده بود. اين شهر مذهبي مدفن حضرت معصومه دختر پيشواي هفتم شيعيان (امام موسي كاظم(عليه السلام)) از فرزندان و نوادگان پيامبر(صلي الله عليه وآله)و خواهر امام رضا(عليه السلام) پيشواي هشتم شيعه است و علما و مردان بزرگي نيز در آن شهر مدفونند و سابقه تاريخي طولاني بدنبال دارد. (بيش از پانزده قرن سابقه، و گفته مي شود كه پيش از اسلام نام آن كوريانا[۲] بوده است).

ملاصدرا در خود شهر قم هم نماند و بسبب گرما و بدي آب و هوا و شايد دلايل اجتماعي مشابه شيراز به روستايي بنام كَهَكْ در نزديك شهر قم منزل گزيد و آثار خانه اشرافي او در آن روستا هنوز باقي است.

ملاصدرا در کهک قم

سال ورود و مدت اقامت ملاصدرا در کهک همانند ورود و اقامتش در اصفهان بخوبی روشن نیست. از تطبیق و انطباق بعضی یادداشتها می توان نتیجه گرفت که بین سالهای ۱۰۲۵ تا ۱۰۳۹ یعنی در حدود ۱۵ سال در کهک بوده است. تبعید ملاصدرا علی رغم دلگیر نمودن او، برکت بسیاری برایش داشت و باعث شد که او بتواند در انزوا به تفکر و راز و نیاز با خالق خویش بپردازد و واردات غیبی یکی پس از دیگری به او رو بیاورد.

او در مقدمه اسفار در این خصوص می گوید: با گمنامی و شکسته حالی به گوشه ای خزیدم. دل از آرزوها بریدم و با خاطری شکسته با ادای واجبات کمر بستم و کوتاهیهای گذشته را در برابر خدای بزرگ به تلافی برخاستم. نه درسی گفتم و نه کتابی تألیف نمودم. زیرا اظهارنظر و تصرف در علوم و فنون و القای درس و رفع اشکالات و شبهات و... نیازمند تصفیه روح و اندیشه و تهذیب خیال از نابسامانی و اختلال، پایداری اوضاع و احوال و آسایش خاطر از کدورت و ملال است و با این همه رنج و ملالی که گوش می شنود و چشم می بیند چگونه چنین فراغتی ممکن است... ناچار از آمیزش و همراهی با مردم دل کندم و از انس با آنان مایوس گشتم تا آنجا که دشمنی روزگار و فرزندان زمانه بر من سهل شد و نسبت به انکار و اقرارشان و عزت و اهانتشان بی اعتنا شدم. آنگاه روی فطرت به سوی سبب ساز حقیقی نموده، با تمام وجودم در بارگاه قدسش به تضرع و زاری برخاستم و مدتی طولانی بر این حال گذراندم.

صدر المتالهین در طی نامه ای از کهک نیز به استادش میرداماد وضع روحی خود را چنین ترسیم می کند: و اما احوال فقیر بر حسب معیشت روزگار و اوضاع دنیا به موجبی است که اگر خالی از صعوبتی و شدتی نیست... اما بحمدالله که ایمان به سلامت است و در اشراقات علمیه و افاضات قدسیه و واردات الهیه... خللی واقع نگشته... از حرمان ملازمت کثیر السعاده بی نهایت متحسر و محزون است. روی طالع سیاه که قریب هفت هشت سال است که از ملازمت استاد الاماجد و رئیس الاعاظم محروم مانده ام و به هیچ روی ملازمت آن مفتخر اهل دانش و بینش میسر نمی شود... به واسطه کثرت وحشت از صحبت مردم وقت و ملازمت خلوات و مداومت بر افکار و اذکار بسی از معانی لطیفه و مسائل شریفه مکشوف خاطر علیل و ذهن کلیل گشته...

ملاصدرا در این ایام چون به مشکلی علمی بر می خورد به زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها می آمد و از آن حضرت در آن مورد مدد می خواست. مرحوم محدث قمی در این باره می نویسد: «بدان که چنان که از بعضی از اساتید خود شنیدم، مرحوم ملاصدرا به واسطه بعضی گرفتاری ها، از مکان خود به دارالایمان قم، که حرم آل محمد و اهل بیت علیهم السلام است مهاجرت کرد و به حکمِ: «آنگاه که فتنه ها و بلایا فراگیر شد، پس بر شما باد به قم و اطراف و نواحی آن؛ چرا که بلایا از آن، برداشته شده است.» پناه برد به روستایی از روستاهای اطراف قم که در چهار فرسخی قم واقع است و نامش کهک می باشد، و گاهی که برخی از مطالب علمی بر او مشکل می شد، از کهک به زیارت حضرت سیده جلیله فاطمه معصومه علیها السلام مشرف می شده، و از آن حرم، فیض بر او افاضه می شده است.

استاد حسن زاده آملی درباره این سخن پیرامون ملاصدرا می نویسد: «جناب استادم «علامه رفیعی قزوینی» در اولِ رساله ای که درباره حرکت جوهری نوشته، فرمود: در حاشیه «اسفارِ» خطی که به خط مرحوم «میرزا علی اکبر حِکمی یزدی» است، به نقل از ملاصدرا آمده است: «هنگامی که این مطالب را در این مقام می نویسم، در کهک که یکی از روستاهای قم است، می باشم، پس به زیارت دختر موسی بن جعفر علیه السلام به قم رفتم، تا از آن بانو کمک بطلبم و این زمان، روز جمعه بود. پس با یاری خدای تعالی این موضوع برای من کشف شد.

 


سکوت و انزوا

افسردگي و شكست روحي ملاصدرا سبب گرديد كه تا مدتي درس و بحث را رها كند و همانگونه كه خود وي در مقدمه كتاب بزرگ خود ـ اسفار ـ گفته است، عمر خود را بعبادت و روزه و رياضت بگذراند و از اين فرصت جبري كه زمانه براي وي فراهم كرده بود، مراحل و مقامات معنوي عرفاني را با شتاب بيشتري طي كند و به بالاترين درجه معنويت و حتي قداست برسد.

وي در اين دوران ـ كه از نظر معنوي دوران طلائي زندگاني اوست ـ علي رغم افسردگي و غمزدگي، توانست به مرحله كشف و شهود غيب برسد و حقايق فلسفي را نه در ذهن كه با ديده دل ببيند و همين سبب شد كه مكتب فلسفي خود را كامل سازد. اين انزوا و ترك تأليف و تدريس ادامه داشت تا اينكه در مراحل كشف و شهود غيبي، دستور يافت كه بسوي جامعه برگردد و دست به تأليف و تدريس و نشر و پخش مكتب و يافته هاي خود نمايد.

دوران سكوت و انزواي او اگر در حدود پنج سال باشد وي در حدود سال (۱۰۱۵ هـ / ۱۶۰۷ م) سكوت را شكسته و قلم بدست گرفته و به تأليف چند كتاب از جمله كتاب بزرگ و دائرة المعارف فلسفي خود بنام اسفار[۳] پرداخته و بخش اول آنرا در مباحث وجود به پايان برده است.

وي تا حدود سال (۱۰۴۰ هـ / ۱۶۳۲ م) به شيراز باز نگشت و در شهر قم ماند و در آن شهر حوزه فلسفي بوجود آورد و شاگردان بسياري را پرورش داد و در تمام اين مدت به نوشتن كتب معروف خود مشغول بود يا رساله هايي در پاسخ فلاسفه همزمان خود مي نوشت. دو تن از شاگردان معروف او بنام فياض لاهيجي و فيض كاشاني هستند كه هر دو داماد ملاصدرا شدند و مكتب او را ترويج كردند. شرح كتابهاي او را در بخش مربوط به معرفي كتب ياد خواهيم كرد.


بازگشت به شیراز

در حدود سال (۱۰۳۹ ـ ۱۰۴۰ هـ / ۱۶۳۲ م) ملاصدرا به شيراز بازگشت. عقيده برخي بر آن است كه اين بازگشت بسبب دعوت حاكم استان فارس يعني اللهورديخان از وي بوده، زيرا مدرسه اي را كه پدرش امام قليخان بنا كرده بود به پايان برده و آنرا آماده براي تدريس فلسفه ساخته بود و با سابقه ارادتي كه به ملاصدرا داشته وي را براي اداره علمي آن به شيراز دعوت كرده است.

ملاصدرا در شيراز نيز به تدريس فلسفه و تفسير و حديث اشتغال يافت و شاگرداني را پرورش داد. از كتاب سه اصل ـ كه گويا در همان زمان در شيراز و بفارسي نوشته شده، و به علماي زمان خود اعم از فيلسوف و متكلم و فقيه و طبيعيدان حمله هاي سخت نموده ـ چنين برمي آيد كه در آن دوره نيز مانند دوره اول اقامت در شيراز زير فشار بدگوئيها و بدخوئيهاي دانشمندان همشهري خود بوده است ولي اينبار مقاوم شده و تصميم داشته در برابر فشار آنها پايداري كند و مكتب خود را برپا و معرفي و نشر نمايد.


سفرهای حج

يكي از ابعاد زندگي پرماجراي ملاصدرا، سفرهاي او به زيارت كعبه (در مكّه) است كه نام اين عبادت و زيارت مذهبي «حج و عمره» مي باشد. در زندگي ملاصدرا نوشته اند كه وي هفت سفر (روي عدد مقدس هفت توجه شود) ـ گويا پياده ـ به اين سفر رفته است. امروز هم با وجود راحتي سفر با هواپيما، هنوز بدلايلي اين سفر دشواريهايي دارد، اما در چهارصد سال پيش اين سفر را با اسب يا شتر و از راه صحراي خشك مركزي عربستان طي مي نمودند. بنابرين، سفر حج نوعي رياضت هم شمرده مي شده است.

در اين سفر كه بصورت كاروانهاي بزرگ حاجيان انجام مي شد عده اي از گرما و تشنگي و خستگي در راه مي مردند. بااين وصف طي اين سفر كه چند هزار كيلومتر راه دشوار بود با پاي پياده، مسلماً دشواريهاي بيشتري داشته و قوت اراده و ايمان را مي طلبيده است.

ملاصدرا براي آنكه اينگونه رياضت را در كنار ديگر رياضتهايش انجام داده باشد هفت بار قدم در اين راه گذاشت و سرانجام در سفر هفتم بر سر راه خود به مكّه و زيارت كعبه در شهر بصره (در خاك عراق) بيمار شد و چشم از جهان بربست و درگذشت و اين جهان را براي شيفتگان آن باقي گذاشت.

مسير سفر او ـ اگر از شيراز انجام شده باشد ـ راه آبي و گذار از ساحل شرقي خليج فارس بسوي ساحل غربي آن و بندر بصره در عراق بوده است كه در آن زمان جزئي از كشور ايران بود.

 

 

 

فرزندان ملاصدرا

وی شش فرزند داشته است:

ابراهیم (صاحب حاشیه بر لمعه و شرح تجرید)
محمد رضا
ام کلثوم، همسر عبدالرزاق لاهیجی
زبیده، همسر فیض کاشانی
معصومه خاتون، همسر قوام الدین نیریزی
دختری که همسر عبدالمحسن کاشانی

 

فرزندان صدرالمتألهین که هر یک از علوم اسلامی بهره‌ای وافی برده و از نامداران جهان اسلام محسوب می‌شوند جلوه دیگری از روح الهی آن فیلسوف وارسته می‌باشد که در نظام خانواده تجلی یافته است.

۱. اولین فرزند این خانواده ام کلثوم در سال ۱۰۱۹ به دنیا آمد و دانش و بینش و علم و فلسفه را از پدر آموخت و در سال ۱۰۳۴ به عقد ملاعبدالرزاق لاهیجی (فیاض) درآمد. او همچنان در محضر همسرش به تحصیل ادامه داد تا در اکثر علوم متعارف سرآمد همگنان شد به نحوی که در مجالس دانشمندان شرکت می‌نمود و با آنان به مباحثه می‌پرداخت.[

۲. محمدابراهیم، ابوعلی حکیمی اندیشمند و عارفی سالک و محدثی والامقام است که در سال ۱۰۲۱ به دنیا آمد و در محضر پدر به تحصیل پرداخت. کتابهای متعدد نگاشت و کتابی نیز به نام عروه الوثقی در تفسیر آیه الکرسی به زبان فارسی نوشت ولی آنچنانکه از بعضی نوشته‌هایش پیداست و عده‌ای از تراجم نویسان تصریح نموده‌اند در اواخر عمر بشدت از فلسفه رویگردان شد و بر فلاسفه تاخت.[

۳. زبیده خاتون متولد ۱۰۲۴، سومین فرزند صدرالمتألهین، عالمی ادیب و فاضل و حافظ قرآن، همسر دانشمند بزرگ میرزا معین الدین فسائی و مادر علامه ادیب میرزا کمال الدین فسائی (میرزا کمالا) داماد مجلسی اول است. او حدیث و تفسیر قرآن را از پدر و خواهر بزرگ خود آموخت و در ادبیات استاد فرزند خود بود.

۴. زینب سومین دختر صدرالمتألهین است که عالمی فاضل و متکلمی اندیشمند و فیلسوفی عارف و عابد و زاهد و از ستارگان درخشان فصاحت و بلاغت و ادب بود. در محضر پدر و برادرش بهره‌ها برد و پس از ازدواج با جناب فیض کاشانی تحصیل خود را در محضر همسرش به کمال رساند. سال تولد زینب در کتب تراجم نیامده ولی تاریخ وفاتش را ۱۰۹۷ نوشته‌اند

۵. دومین پسر صدرالمتألهین نظام الدین احمد دانشمندی ادیب و حکیمی متأله و شاعری عارف است که در سال ۱۰۳۱ در شهر کاشان به دنیا آمد و در رجب ۱۰۷۴ وفات یافت. وی کتابی به نام مضمار دانش به زبان فارسی دارد.

۶. آخرین فرزند صدرالمتألهین معصومه خاتون همسر علامه بزرگ میرزا قوام الدین تبریزی از شاگردان به نام صدرالمتألهین و حاشیه نویس کتاب اسفار است. او در تاریخ ۱۰۳۳ به دنیا آمد و ۱۰۹۳ وفات یافت. بانویی دانشمند و ادب دوست، حدیث شناس و عابد و زاهد و حافظ قرآن کریم بود که در محضر پدر و سپس خواهرانش زبیده و ام کلثوم علوم و معارف روز را فراگرفت.



ملاصدرا آثار فراوانی را در موضوعات مختلف نگاشته است. مهمترین آثار وی بدین شرح است:

    الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة که مهمترین اثر ملاصدرا است.
    المبدأ و المعاد؛ این کتاب با نام الحکمة‌المتعالیة نیز خوانده می‌شود. این کتاب را می‌توان خلاصه‌ای از بخش دوم اسفار دانست.
    تفسیر قرآن (تفسیر ملاصدرا): ملاصدرا در طول عمر خود به تفسیر برخی از سوره‌ها پرداخت؛ اما اجل مهلت اتمام آنها را نداد. دو کتاب «اسرار الآیات» و «مفاتیح الغیب» نیز درباره قرآن است که در حکم مقدمه تفسیر و فلسفه تفسیر قرآن است.
    شرح اصول الکافی: این شرح ناتمام در ۷ جلد منتشر شده است.
    الشواهد الربوبیة؛ کتابی فلسفی که بیشتر رویکرد اشراقی دارد. در این کتاب، اندیشه‌های فلسفی ملاصدرا به صورت مختصر بررسی شده است.
    کسر اصنام الجاهلیة: در رد تصوف خانقاهی، ملاصدرا انگیزه خود از نوشتن این اثر را جداسازی عارفان حقیقی از عارف‌نمایان بیان کرده است.
    المشاعر: بحث‌های فلسفی راجع به شناختن واجب الوجود، صفات الهی، اصول حقایق ایمان، حکمت، کلام و... به زبان عربی است.

ترجمه به دیگر زبان‌ها

    المشاعر؛ ترجمه به زبان فرانسه توسط هانری کربن
    الحکمة العرشیه؛ ترجمه به زبان انگلیسی توسط جیمز وینستون
    اکسیر العارفین فی معرفة الحق والیقین؛ مجموعه رسائل آخوند، ترجمه ژاپنی، توکیو، انجمن بررسی‌های اسلامی)
    رساله تصور و تصدیق؛ به انگلیسی[
    خلاصه اسفار؛ به زبان آلمانی توسط ماکس هورتن[

بنیاد حکمت اسلامی صدرا در نظر دارد که آثار صدرا را به انگلیسی ترجمه کند

قهای لبنانی به نام شیخ حسین فرزند شیخ عبدالصمد عاملی بود، شهر جبل عامل یکی از شهرهای شمالی و شیعه‌نشین سوریه است که آن زمان زیر سلطه حکومت جبار عثمانی بود و بسیاری از فقها و علمای شیعه از جور و قتل آنان گریخته و به ایران صفوی پناه می‌آوردند. شیخ بهاءالدین در سن هفت (یا سیزده) سالگی بود که همراه پدرش به ایران آمد. پدرش به منصب شیخ الاسلامی شهر هرات در خراسان ـ که منصبی عالی و روحانی بود ـ منصوب شد و بهاءالدین در ایران به تحصیل دانش‌های زمان خود پرداخت و بزودی در صف یکی از دانشمندان معروف قرار گرفت.
دانش گسترده او از فقه و تفسیر و حدیث و ادب گرفته تا ریاضیات و مهندسی و نجوم و مانند اینها، و داستان‌هایی که از شگفتی‌های زندگی او روایت می‌کنند از او یک شخصیت اساطیری و افسانه‌ای ساخته که در هزار سال تاریخ علم پس از اسلام سابقه نداشته و او را می‌توان به فیثاغورس یا هرمس تاریخ علم یونان همانند دانست.

۲.۲ - میرداماد

میر محمدباقر حسینی معروف به میرداماد یکی از بزرگترین دانشمندان زمان خود در فلسفه مشائی و اشراقی و عرفان و نیز در فقه و حقوق اسلامی و استاد بزرگ این علوم بود. پدر وی نیز یکی از فقها و اصلاً از استرآباد (گرگان کنونی) بود که جوانی را در حوزه خراسان به تحصیل پرداخته و بعدها مفتخر به دامادی دانشمند معروف لبنانی بنام شیخ علی کَرَکی مشهور به محقق دوم و مشاور اعظم سلطان صفوی، گردیده و بمناسبت این افتخار نام «داماد» بر روی او مانده است.
برخی تاریخ تولد او را سال ۹۶۹ ه ق (۱۵۶۲ م) دانسته‌اند ولی برای آن، مدرک مطمئنی بدست نیامده است. وی نیز در خراسان متولد و دوران نوجوانی را در مشهد (مرکز استان خراسان) گذراند

و بسبب نبوغ خود، زود به مراتب عالی علمی رسیده و پس از ورود ـ برای تکمیل تحصیلات ـ به قزوین (پایتخت آن دوره سلطان صفوی)، بزودی شهرت یافته و خود به منصب استادی رسیده است.
ملاصدرا که در کودکی ـ به‌احتمال قوی ـ همراه پدر به قزوین رفته بود با ورود میرداماد به درس او شتافت و دوره عالی فلسفه و حدیث و علوم دیگر را نزد وی طی کرد.
میرداماد در سال ۱۰۰۶ هـ (۱۵۹۶ م) با انتقال پایتخت صفویه از قزوین به اصفهان، حوزه درس خود را به اصفهان منتقل کرد و ملاصدرا طی سال‌های اقامت خود در اصفهان کمال بهره را از درس او برد و رابطه علمی او با این استاد توانا هرگز قطع نشد. میرداماد در سال ۱۰۴۱ ه ق (۱۶۳۱ م) در سفر به عراق بیمار شد و همانجا در گذشت.

۲.۳ - میرفندرسکی

برای ملاصدرا گاهی از استاد دیگری بنام میرفندرسکی نام برده‌اند. نام وی میر ابوالقاسم استرابادی معروف به فندرسکی است که مدتی همزمان با میرداماد در اصفهان می‌زیسته و بخش عمده‌ای از عمر خود را در هندوستان و در میان جوکیان و زرتشتیان گذرانده و چیزهایی آموخته بوده است.
مدرک معتبری برای رابطه استادی وی با ملاصدرا ـ علی‌رغم شهرت آن ـ یافت نشده است و مکتبی که از او باقی مانده و شاگردان او ـ مانند ملا رجبعلی تبریزی ـ رواج دادند کاملاً برخلاف مکتب ملاصدرا است.

آثار و تأليفات

نوشته ها و آثار ملاصدرا را  مي توان به چهار دسته تقسيم کرد:

1-  نوشته هاي ديني 2- نوشته هاي فلسفي 3- نوشته هاي ديني و فلسفي 4- نوشته هاي منطقي.

افزون بر آن، آثاري وجود دارد که به ملاصدرا نسبت داده شده که به عنوان آثار مشکوک نام برده مي شود.
1. نوشته هاي ديني

آثار و نوشته های دینی ملاصدرا عبارتند از:

1. اسرار الآيات و انوار البينات

2. تفسير القرآن الکريم

3. خلق الاعمال

4. شرح الاصول من الکافي

5.  القضا و القدر

6. المبدأ و المعاد

7.  متشابهات القرآن

8. المظاهر الالهية في اسرار العلوم الکماليه

9.  مفاتيح الغيب

10. الواردات القلبيه في معرفة الربوبية
2. نوشته هاي فلسفي

بیشتری تألیفات ملاصدرا مربوط به علوم فلسفی است. آثار فلسفی وی عبارتند از:

1_اتصاف الماهية بالوجود 

 2- اجوبة المسائل الجيلاني

3- اجوبأ المسائل النصيرية  

 4- اجوبة المسائل بعض الخلّان

5- اکسير العارفين في معرفة الحقّ و اليقين 

 6- ايقاظ النائمين

7- التشخيص   

8- تعليقات شرح حکمة الاشراق

9- تعليقات علي الاهيات من الشفاء 

- حدوث العالم

11- الحشر

12- الحکمة المتعاليه في الاسفار العقلية الاربعه

13- سريان نور وجود الحقّ في الموجودات 

14- سه اصل

15- شرح الهداية الأثيريه 

 16-الشواهد الربوبيه في المناهج السلوکيه

17- الرسالة القدسية في اسرار النقطة الحسَية 

 18- کسر الاصنام الجاهلية

19- لميه اختصاص المنطقة بموضع معين من الفلک  

  20- المسائل القدسية

21- المشاعر

22- المعاد الجسماني (زاد المسافر)

نوشته هاي ديني- فلسفي

1-  [رساله في] اثبات الباري

2-  حاشيه بر رواشح السماوية (ميرداماد)

3-  ديباچه ي عرش التقديس (ميرداماد)

4-  [رسالة في] الکفر و الايمان

5-  اتحاد عاقل و معقول

6-  المزاج

7-  الوجود
نوشته هاي منطقي

1-  التصور و التصديق

2- اللمعات المشرقيه في المباحث المنطقيه
نوشته هاي مشکوک

گذشته از نوشته هاي ذکر شده ي بالا در تحقيقات جديد صدرا شناسي عده اي از رسالات و مکتوبات قبلي که تصور مي شد از ملا صدرا باشد مشکوک تشخيص داده شد. اين آثار عبارتند از :

1- اثبات شوق الهيولي للصورة

2- آداب البحث و المناظره

3- [رسالة في] اثبات واجب الوجود

4- [رسالة في] اجوبة الأسئله

5- الامامه

6- [رسالة في] بحث المغالطات

7- [رسالة في] بدو وجود الانسان

8- [رسالة في] تجديد مقالات أرسطو

9- حاشيه رواشح السماويه

10-   حاشيه انوار التنزيل

11-حاشيه الروضة البهيه

12- رساله ي فارسي

13- حاشيه شرح التجديد

14-[رسالة في] رموز القرآن

15- شبهة الجذر الأصمّ

16-  شرح حديث نبوي (ص): خلق الله الأرواح....

17-  طرح الکونين

حکما و عرفایی که ملاصدرا به آن‌ها توجه داشت

ملاصدرا از حکمایی بود که علاوه بر مطالعه آثار فلاسفه شرق، به حکمای غرب نیز توجه داشت و از نظریات آن‌ها مطلع بود و حتی بر برخی از نظریات و آرای آن‌ها اشراف داشت. از جمله این حکما ابن عربی و ابن رشد اندلسی بودند که ملاصدرا در آثار خود به ملاقات با ابن عربی اشاره کرده است. وی همچنین در مورد مناظرات این دو حکیم و عارف بزرگ نیز در مجالس درس خود بحث می‌کرد.
ملاصدرا بیشترین توجه را به آثار ابن عربی، ابن رشد و سهروردی داشت

ملاصدرا همچنین در مورد شیخ اشراق سهروردی و نظریه او در مورد نور و مراتب انوار بحث کرده و به نتایجی دست یافته است. وی زمانی که در قریه کهک بود نظرات شیخ شهید را تدریس کرد و در آرای خود از آن‌ها بهره می‌برد. ملاصدرا به آموزه‌های حکیم بزرگ ابوعلی سینا نظر داشت و علارغم اینکه او را چندان مورد توجه قرار نمی‌داد؛ اما آراءیفلسفی ابن سینا را در جلسات درس فلسفه تدریس می‌کرد.

ملاصدرا اعتقاد داشت اولین کسی که حکمت مشاء که از ارسطو باز مانده بود را وارد فرهنگ اسلامی کرد، الکندی و فارابی بودند و ابن سینا این حکمت را از ایرانیان آموخته بود. ملاصدرا ابن سینا را از دو جهت برای شرق مهم می‌دانست؛ یکی طب و دیگری آرای فلسفی او و دلیل توفیق خود در آرای و نظریات فلسفی‌اش را اشراف بر آثار ابن سینا دانسته است.

 

درگذشت

ملاصدرا برای آنکه اینگونه ریاضت را در کنار دیگر ریاضت‌هایش انجام داده باشد هفت بار قدم در این راه گذاشت و سرانجام در سفر هفتم بر سر راه خود به مکّه و زیارت کعبه در شهر بصره (در خاک عراق) بیمار شد و چشم از جهان بربست و درگذشت و این جهان را برای شیفتگان آن باقی گذاشت.مسیر سفر او ـ اگر از شیراز انجام شده باشد ـ راه آبی و گذار از ساحل شرقی خلیج فارس بسوی ساحل غربی آن و بندر بصره در عراق بوده است که در آن زمان جزئی از کشور ایران بود. رسال درگذشت ملاصدرا بنا به مشهور سال (۱۰۵۰ ه ق/ ۱۶۴۰ م) است، ولی به نظر ما سال صحیح درگذشت وی (۱۰۴۵ ه ق/ ۱۶۳۵ م) بوده که نوه او بنام محمد علم‌الهدی ـ که یکی از ستارگان دانش در زمان خود وفرزند علامه فیض کاشانی است ـ آنرا در یادداشت‌های خود ضبط کرده است، و قطع ناگهانی و ناقص ماندن برخی تالیفات وی مانند تفسیر قرآن و شرح اصول کافی از (محدث کلینی) در حدود سال (۱۰۴۴ ه ق/ ۱۶۳۴ م) مؤید این ادعاست.

سال درگذشت ملاصدرا بنا بمشهور سال (۱۰۵۰ هـ / ۱۶۴۰ م) است، ولي بنظر ما سال صحيح درگذشت وي (۱۰۴۵ هـ / ۱۶۳۵ م) بوده كه نوه او بنام محمد علم الهدي ـ كه يكي از ستارگان دانش در زمان خود و فرزند علامه فيض كاشاني است ـ آنرا در يادداشتهاي خود ضبط كرده است، و قطع ناگهاني و ناقص ماندن برخي تأليفات وي مانند تفسير قرآن و شرح اصول كافي از (محدث كليني) در حدود سال (۱۰۴۴ هـ / ۱۶۳۴ م) مؤيد اين ادعاست.فوت ملاصدرا در بصره واقع شد ولي بنابر سنت شيعيان او را به شهر نجف (در عراق) ـ كه آرامگاه امام علي(عليه السلام) جانشين و پسر عمو و داماد پيامبر(صلي الله عليه وآله) و پيشواي نخستين شيعيان است ـ بردند و بنابر گفته نوه او ـ علامه علم الهدي ـ او را در طرف چپ (؟) صحن حرم امام علي(عليه السلام) دفن كردند

 

 

منابع:

http://erfanvahekmat.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87/%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%B5%D8%AF%D8%B1%D8%A7

http://intjz.net/maqalat/sh-molasadra.htm
https://www.kojaro.com/2021/6/10/191939/molasadra-persian-philosopher/

https://fa.wikishia.net/view/

https://fa.wikishia.net/view/

https://forum.rasekhoon.net/post/edit/1423872/3316631/page1/

https://setare.com/fa/news/20355/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%B5%D8%AF%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%85%D9%84%D9%82%D8%A8-%D8%A8%D9%87-%D8%B5%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C%D9%86/

یک شنبه 1 خرداد 1401  12:50 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها