تعداد فرزندان عرف مشخصی ندارد و امری نسبی است و به عواملی همچون شرایط خانواده بستگی دارد. از جمله این شرایط میتوان به وضعیت مالی، موقعیت اجتماعی، سلامت روان و غیره اشاره کرد. برخی از زوجین ترجیح میدهند که تنها یک فرزند داشته باشند در حالی که برخیها با داشتن سه فرزند همچنان دوست دارند که خانهشان شلوغتر باشد!
تعداد مناسب فرزندان به عوامل مختلفی بستگی دارد. برخی از خانوادهها حتی یک فرزند را نیز نمیتوانند به خوبی تربیت کنند و بعضی دیگر حتی پنج فرزند را نیز به بهترین نحو ممکن بزرگ میکنند.

قبل از بچهدارشدن بدانید
پیش از اینکه زوجها برای بچهدار شدن تصمیم بگیرند باید به چند موضوع مهم توجه داشته باشند تا سلامت روان خانواده بعد از بچهدار شدن حفظ شود. مهمترین این عوامل در چند گروه خلاصه میشود:
1- وضعیت اقتصادی و توان مالی خانواده: اقتصاد و درآمد خانواده به نوعی تعداد افراد خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد. خانواده باید بتواند از عهده تامین مسکن، آموزش، تغذیه و... برآید. پس قبل از اقدام برای بچهدار شدن توان مالی خانواده را بسنجید.
2- هماهنگی والدین و توانایی حل مشکلات: والدین باید در ابعاد گوناگون تفاهم و سازگاری داشته باشند. وقتی پدر و مادر در شرایط مطلوبی نیستند و نمیتوانند اختلافاتشان را حل کنند پس از تولد نوزاد مشکلاتشان چندبرابر میشود و ممکن است اختلافات شدت بگیرد.
3- شخصیت مادرها: مادرها باید از نظر استحکام روانی، صبر، بردباری و مدیریت توانایی شخصیتی لازم را برای تربیت بچهها داشته باشند. مادری که اختلال شخصیت دارد و با مهارتهای اولیه ارتباطات موثر آشنا نیست در پرورش فرزند هم دچار مشکل میشود.
4- از خودگذشتگی پدرها: پدرها باید بتوانند برای تربیت و آموزش فرزندان وقت بگذارند و از خودگذشتگی کنند.
حداقل داشتن دو فرزند خوب است
بعضی وقتها خانوادههای سه نفره با داشتن یک فرزند هم تعادل بهداشت روانیشان به هم میخورد یا بچه خوب تربیت نمیشود. ضعیف بودن پدر و مادر، افسردگی یکی از والدین یا هر دو و نداشتن توانایی اقتصادی، جمعیت خانوادهها را تحت تاثیر قرار میدهد.
در مجموع با توجه به این موارد به نظر میرسد در جامعه فعلی ما حداقل داشتن دو فرزند خوب است اما این موضوع نسبی است. در این شرایط فرزندان با هم در تعامل هستند و نیاز یکدیگر را پر میکنند. در نتیجه لازم نیست برای ارتباط با سایر کودکان با فرزندان سایر خانوادهها بیشتر در ارتباط باشند.
آیا تک فرزندی برای کودک ما آسیب زاست؟
تک فرزندی و مزایا و معایب آن، یکی از موضوعاتی است که همواره در بحث از فرزندآوری از آن صحبت میشود. بهتر است برای تصمیم گیری راجع به داشتن بیش از یک فرزند به کلیه مسائل بالا توجه داشته باشید. اگر احساس میکنید که شرایط تربیت فرزند دیگری را ندارید بهتر است صرفا برای جلوگیری از ویژگیهای نامطلوب تک فرزندی به تولد یک فرزند دیگر نیندیشید. به جای این کار شما میتوانید از یک متخصص کودک برای کاهش آسیبهای مربوط به تک فرزندی کمک بگیرید. برای اشنایی با معایب و مزایای تک فرزندی کلیک کنید.
با توجه به اینکه برخی روانشناسان نکاتی را، راجع به آسیبهای تک فرزندی بیان میکنند بهتر است در صورتی که توانایی داشتن بیش از یک فرزند را دارید برای داشتن حداقل دو فرزند برنامه ریزی کنید. برخی از معایب تک فرزندی شامل موارد زیر هستند.
ضعف در مهارتهای اجتماعی
ناتوانی در تقسیم کار یا منافع با دیگران
احساس تنهایی
آسیبهای ناشی از قرار داشتن در مرکز توجه
بهترین تعداد فرزند
چه تعداد فرزند برای یک خانواده مناسب است؟ این سوال برای بسیاری از زوجهای جوانی که به دنبال بهترین برنامه ریزی برای تولد فرزند یا فرزندانشان هستند مطرح میشود. درباره بهترین تعداد فرزند همواره دو دیدگاه متفاوت در جامعه وجود داشته که یکی از آنها داشتن فرزندان بیشتر را تشویق میکند و دیگری به دنبال داشتن فرزندان کمتر و تهیه شرایط رفاهی بیشتر برای آنها است. با این حال روانشناسان معتقدند در زندگی یک زوج چیزی به عنوان بهترین تعداد فرزند وجود ندارد و نمیتوانیم برای این مسئله یک قانون کلی بیان کنیم. این موضوع میتواند با توجه به شرایط زندگی شما تغییر کند. اما بهتر است پیش از اقدام برای فرزندآوری تمامی جوانب زندگی خود را بررسی کرده و سپس در اینباره تصمیم بگیرید. پیشنهاد میشود مقاله روانشناسی کودک را نیز بخوانید.
عوامل تاثیرگذار در بهترین تعداد فرزند
برای اینکه بتوانید به خوبی از پس تجربه پدر و مادری کردن برآیید باید بتوانید برای مسائل مختلف از جمله تعداد فرزندانتان به دقت برنامه ریزی کنید. روانشناسان توصیه میکنند در این زمینه به برخی مسائل توجه داشته باشید که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد. همچنین شما میتوانید در اینباره با یک مشاور کودک یا خانواده مشورت کنید و با توجه به شرایط خاص خانواده خود راجع به بهترین تعداد فرزندانتان یا میزان اختلاف سنی میان آنها اطلاع پیدا کنید. برای دریافت مشاوره کودک کلیک کنید..
زمان و انرژی لازم برای تربیت فرزند
اصلی ترین موضوعی که باید به آن توجه داشته باشید این است که شما از پس تربیت کردن چند فرزند برخواهید آمد؟ آیا زمان و انرژی لازم برای رسیدگی به بیش از یک کودک را دارید؟ تربیت کردن و پرورش فرزندان سالم مهمترین وظیفه والدین است. درنتیجه به خوبی به این مسئله بیاندیشید. البته تربیت فرزند برخلاف دیدگاههای کمالگرایانه و افراطی سالهای اخیر به معنای فراهم کردن تمامی امکانات و انواع کلاسهای آموزشی نیست. فرزندان شما نیاز دارند که اوقاتی را با شما بگذرانند، مسائل مختلف را از شما آموزش ببینند و از جانب شما همیشه عشق و توجه دریافت کنند.
پیش از اینکه به تعدادفرزندتان فکر کنید بهتر است راجع به تواناییهای خود و همسرتان به خوبی آگاه شوید. گاهی اوقات ما نسبت به تواناییهای خود زیاده گویی میکنیم و یا بالعکس آنها را کمتر از واقع در نظر میگیریم. بهتر است با کمک گرفتن از یک روانشناس شخصیت دیدگاه واقع بینانهای نسبت به تواناییهایتان پیدا کنید. مقاله تربیت فرزند را مطالعه نمایید.
توانایی تامین مالی فرزندان
پس از اینکه میزان انرژی و تواناییهای خود برای تربیت فرزند را بررسی کردید میبایست وضعیت مالی خود را نیز مدنظر قرار دهید. تامین خوراک، پوشاک، هزینه تحصیل و مسائل مربوط به سلامت کودک نیاز به منابع مالی از پیش تعیین شده دارند. آیا شما توانایی تامین این منابع برای بیش از یک کودک را دارید؟ بهتر است در ارتباط با مسائل مالی به خوبی با همسرتان مشورت کرده و برنامه مشخصی در این زمینه داشته باشید.
سن والدین از عوامل تاثیرگذار در بهترین تعداد فرزند
تعداد فرزندانی که شما میتوانید داشته باشید به سن شما و همسرتان نیز بستگی دارد. سن زوجها علاوه بر اینکه بر توانایی فرزندآوری آنها تاثیر میگذارد، جنبههای دیگری مثل توانایی جسمی برای تربیت کودکان و اختلاف سنی والدین با فرزندانشان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. در نتیجه بهتر است در برنامهریزیهای مربوط به فرزندآوری خود این موضوع را نیز مدنظر داشته باشید.
اختلاف سنی فرزندان با یکدیگر
اختلاف سنی میان خواهر و برادرها، یکی دیگر از مسائلی است که باید به آن توجه داشته باشید. برخی از خانوادهها ترجیح میدهند تا فرزند اولشان کوچک است فرزند دیگری داشته باشند اما برخی دیگر فکر میکنند که توانایی رسیدگی به دو یا چند کودک در یک زمان را ندارند و ترجیح میدهند پس از بزرگتر شدن فرزند اولشان راجع به این مسئله تصمیم گیری کنند. برای اشنایی با بهترین فاصله سنی بین فرزندان کلیک کنید.
سلامت روحی والدین و کیفیت ارتباط بین آنها
فرزندان شما نیاز دارند که از جانب والدینشان توجه و محبت کافی دریافت کنند و همین طور با مشاهده عشق میان آنها علاوه بر یادگرفتن روابط صمیمانه، در یک فضای عاطفی مطلوب رشد کنند. به همین خاطر بهتر است پیش از اقدام برای فرزندآوری یا تصمیم گیری راجع به تعداد فرزندانتان به سلامت روحی خود و همسرتان و همین طور کیفیت رابطه زناشویی توجه داشته باشید. اگر احساس میکنید که میان شما و همسرتان اختلاف نظری هرچند جزئی وجود دارد بهتر است ابتدا برای رفع این مسئله اقدام کنید.
کم جمعیت یا پرجمعیت بودن خانواده اول
اینکه شما در یک خانواده کم جمعیت یا پرجمعیت زندگی کردهاید تاثیر بسیاری روی نوع شخصیت شما در زمینه فرزندپروری دارد. معمولا افرادی که در خانوادههای کم جمعیت و ساکت زندگی کردهاند توانایی تحمل فضاهای شلوغ را ندارند. اگر شما چنین خصلتهایی دارید احتمالا نمیتوانید به داشتن فرزندان زیاد فکر کنید. در عین حال افرادی که به جمعهای شلوغ عادت دارند به سختی میتوانند یک خانواده کم جمعیت را رضایت بخش بدانند. پیشنهاد میشود مقالات زیر را هم بخوانید.
مهمترین آثار زیاد بودن تعداد فرزندان در خانواده اشاره شده است.
افزایش جایگاه و اقتدار والدین
در خانواده پرجمعیت امکانات محدودیت دارد و جمعیت زیاد است؛ مثلاً خانوادهای که هشت فرزند دارند، در خانهای که دو اتاق دارد، یک نفر میخواهد تلویزیون ببیند، دیگری میخواهد بخوابد و بهدنبال خاموش کردن چراغ است و میخواهد صدا نباشد، یکی هم میخواهد درس بخواند، طبیعتاً این بچهها دعوایشان میشود و بر سر و کله هم میزنند؛ در اینجا پدر و مادر به میدان میآیند و داوری میکنند؛ در این سیستم کمکم جایگاه پدر و مادر مهم میشود، چون اینها داور هستند و اقتدار والدین افزایش پیدا میکند؛ در خانوادههای پرجمعیت معمولاً امکان بروز فرزندسالاری وجود ندارد.
جامعهپذیری بهتر
از آنجا که در خانوادههای پرجمعیت بچهها مدام بر سر و کله هم میزنند، پوستکلفت میشوند؛ این دعواهای خانوادگی مانور حضور اجتماعی است یعنی جامعهپذیری این بچهها؛ در این خانوادهها اینگونه است که اگر بعداً در اجتماع کسانی پیدا شوند که خلاف میل آنها رفتار کنند و نظر بدهند، بهلحاظ روحی چندان دچار مشکل نمیشوند، چون عادت دارند اما کسی که تکفرزند است، همه چیز وفق مرادش بوده است، این افراد، زودرنجتر و شکنندهتر هستند، در محیط اجتماعی که میآیند اگر یک نامرادی ببینند سخت متأثر میشوند.
کاهش شکاف نسلی
در خانوادههای پرفرزند شکاف نسلی اتفاق نمیافتد، چون پدر و مادر برای فرزندان مهم شدهاند و باعث میشود که این مرجعیت والدین برای فرزندان حفظ میشود، ولی در خانوادههای تکفرزند و کمفرزند، والدین در خدمت فرزند بودند یعنی بیشتر لجستیک بودند، این اقتدار برای فرزند جا نیفتاده است و احتمال شکاف نسلی افزایش پیدا میکند.
رشد تربیت اخلاقی
در خانوادههای پرجمعیت محدودیت امکانات وجود دارد؛ در گذشته اگر بچهای از پدر خود میخواست که مثلاً یک توپ بازی برایش بخرد، پدر میگفت "تا ببینم چه میشود"، این «تا ببینم» یعنی "پنج ماه باید بدوی تا برایت بخرم"! وقتی بچه به پدر میگفت "برایم دوچرخه نمیخری؟"، پدر میگفت که "برو در مغازه کار کن یک بخشی از پول آن را خودت به دست بیاور و مقداری هم من میدهم"!
بنابراین بچههای آن دوران قدر این امکانات را میدانستند اما بچهای که صبح درخواستی از پدر میکند و ظهر آنچه خواسته است به دستش میرسد، اینطور نیست؛ مواجهه با محدودیت امکانات را بچههای آن دوران یاد میگرفتند یا بچهای که اصلاً از محدودیت امکانات تصوری ندارد؟ ایثار را فرزندان خانوادههای پرجمعیت بیشتر یاد میگیرند یا در خانوادههای کمجمعیت؟ بچههایی که با هم دعوا میکنند، کمکم به یک الگویی از تعامل میرسند که یک جاهایی باید بهنفع هم کوتاه بیایند.
در چین مدتی بهدلیل جمعیت زیاد، سیاست تکفرزندی را اعمال کردند اما امروزه دوباره از این سیاست عدول کردند؛ البته بیشتر بهدلیل پیری جمعیت است اما خودشان هم پیامدهای منفی تربیتی را دیدهاند، میدانند که پدران و مادرانی که یک فرزند دارند، محبت را بر او سرازیر میکنند، پدربزرگها و مادربزرگها نیز محبت خود را سرازیر میکنند، چنین بچهای لوس، ننر و کمظرفیت میشود؛ الگوهای فرزندسالارانه در این شرایط بیشتر شکل میگیرد.
کاهش روحیه فردگرایی
در بعضی پژوهشها بر این نکته تأکید شده است که الگوهای خانوادههای کمجمعیت بهخلاف خانوادههای پرجمعیت، متناسب با الگوی تربیتی فردگرایانه است؛ اتفاقاً این پژوهشگران در دفاع از فردگرایی مقاله مینوشتند، بحث امروز برنامهریزان دنیا این است که "شما باید بهسمت الگوهای فردگرایانه بروید و برای تحقق این امر باید کاهش زادآوری داشته باشید" اما چون آنها میدانند که جمعیت مؤلفه قدرت اقتصادی هم هست، میگویند که "باید حواستان باشد که سرعت این جریان در دیگر کشورها باید بیشتر از ما باشد و آنها زودتر به بحران حیات جمعیتی برسند و انقراض تمدنی پیدا کنند تا ما بتوانیم دنیا را در دست بگیریم".
منبع:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/03/25/2520672/
https://niniban.com/fa/news/205882
https://www.migna.ir/news/51823
https://newmiind.com/ninimind/824