0

خانقاه؛ روستایی با افسانه های شنیدنی در کرمانشاه

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

خانقاه؛ روستایی با افسانه های شنیدنی در کرمانشاه

خانقاه؛ روستایی با افسانه های شنیدنی در کرمانشاه

خانقاه سفلی روستایی در استان کرمانشاه است که افسانه های بی نظیری را در خود جای داده، افسانه هایی که از روزگاران دور در بین مردمان آن سینه به سینه نقل شده و به یادگار مانده است.

 

به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران( ایسنا) منطقه کرمانشاه، خانقاه سفلی روستایی از توابع دهستان کیونانات جزء بخش کلیایی شهرستان سنقر می باشد که با 50 خانوار و جمعیتی حدود 300 نفر، دارای افسانه ها و نقاط تاریخی و اسراسر آمیز بسیاری است که بازگو کردن آن ها همگان را به خیال انگیز ترین لحاظات زندگی سوق می دهد.

 

یکی از خیال انگیز ترین این افسانه ها، افسانه موسوم به تیرانداز است که محوطه وسیعی از یک کوه را در بر می گیرد که چشمه زیبا و خروشانی بر قسمت فوقانی آن واقع است که اهالی روستا معتقدند این چشمه از چشمه های شفابخش می باشد.

 

گفته می شود که در روزگارانی دور دو درخت چنار بزرگ در طرفین این چشمه خروشان قرار داشته اند و زمانی که فردی از اهالی روستا آن دو درخت را قطع کرده، محل قطع درخت خونین شده و آن فرد نیز بینایی چشمان خود را از دست داده است.

 

حجت اله مرادی یکی از اهالی این روستا معتقد است: در سالیان دور این چشمه توسط نیروهای ماورایی، مردم روستا را که در معرض حمله دیوی بزرگ قرار داشته اند حفظ کرده است.

 

وی می گوید: به این ترتیب که دیو وحشتناک و قوی هیکل در غاری از کوه مقابل به سمت روستا آمده است که روستا را مورد حمله قرار دهد و تیرانداز به همت نیروهایی ماورایی به دفاع از مردم پرداخته و به وسیله یک تیر این دیو وحشتناک و غول پیکر را به سنگی تبدیل کرده است.

 

امروزه محل آن تیر در سنگ مشهود است و مردم معتقدند با دمیدن در این سوراخ می توان صدای آن دیو را شنید.

 

چشمه تیرانداز با علاقه ای که مردمان روستا به آن دارند و زندگی خود را به گونه ای مدیون حضور آن می بینند، برای آنان مظهر زندگی است.

 

از دیگر افسانه های این روستا می توان به حضور مارهایی در جوار تیرانداز اشاره کرد که مردمان آن معتقدند که محافظ تیرانداز است و هیچ کس حق آسیب رساندن به آنها را ندارد.

 

همچنین در کنار چشمه تیرانداز چند تک درخت زالزالک وجود دارد که بهزاد بدری رییس شورای این روستا معتقد است که از گذشته نقل شده که هر کجایی که درخت زالزالک وجود داشته باشد رو به روی آن، گنجینه ای عظیم در زیر زمین نهفته است که گویا این افسانه قدیمی نیز در این روستا بویی از حقیقت دارد چرا که قلعه ای تاریخی به نام قلعه کهنه رو به روی این درخت زالزالک قرار دارد که به گفته بسیاری از اهالی روستا، پر از گنجینه های مدفون است.

 

از نکات و جاذبه های افسانه ای این روستای بی نظیر، قلعه ای تاریخی است که در نزدیکی روستا قرار دارد و به گفته رییس شورای این روستا که خود کارت حفاظت از قلعه را از سوی میراث فرهنگی داشت، به ثبت ملی نیز رسیده است.

 

به گفته او این قلعه که قلعه کهنه نام دارد مربوط به دوران سلجوقیان است.

 

بدری می گوید: مطالعاتی که بر روی این قلعه صورت گرفته نشان می دهد که در دوران سلجوقیان این منطقه یکی از شهرهای حکومت سلجوقیان بوده که در حال حاضر نیز در زیر این قلعه تاریخی، بازاری به طول 2800 متر وجود دارد.

 

وی معتقد است که این بازار یک بازار طلافروشی از دوران سلجوقی است که بیش از 200 غرفه دارد به گونه ای که همه ساله در فصل بهار که بارندگی به اوج خود می رسد، زمین های اطراف این قلعه دچار فرسایش می شود که بسیاری از اهالی روستا سکه های طلا نیز پیدا کرده اند.

 

رییس شورای روستای خانقاه که 16 سال است کارت افتخاری حفاظت میراث فرهنگی از قلعه کهنه را دارا می باشد، اظهار داشت: گرچه همواره طی این سالها، کارشناسان میراث فرهنگی بارها از این قلعه تاریخی بازدید به عمل آورده اند اما با توجه به عظمت این قلعه و بازار مدفون شده زیر آن نیاز به یک عملیات کاوش دارد.

 

بدری از چشم طمع قاچاقچیان و سارقیان سخن به میان آورد و افزود: متاسفانه سارقیان و قاچاقچیان اشیاء عتیقه از هیچ فرصتی برای کند و کاو و حفاری در این قلعه تاریخی دریغ نمی کنند و طی چند سال اخیر تا کنون بیش از ده ها بار با سارقیان این قلعه تاریخی درگیر شده ایم، به گونه ای که حتی یکبار یک گروه از سارقیان با وسایل و امکانات مجهز به این قلعه آمدند و با کارت هایی که در اختیار داشتند خود را کارشناسان میراث فرهنگی قلمداد کردند که با گزارش های ما مشخص شد که این افراد نیز ساقرین بوده اند که خوشبختانه همگی آن ها دستگیر شدند.

  

اما هدف اصلی از نگارش این مطلب این است که باید اذعان کرد که متاسفانه امروزه دغدغه های روزمره مردم  آنقدر زیاد شده که حتی از بازگو کردن این افسانه ها برای فرزندان خود و فرزندان روستا نیز دریغ می کنند و اینها همه سبب می شود که روزی این افسانه های زیبا، شنیدنی و روح انگیز به فراموشی سپرده شوند.

سه شنبه 4 شهریور 1399  11:57 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها