کمک به کودک برای تعیین اهداف زندگی – بخش دوم

• هدف پنجم: پذیرفتن مسئولیت کارها و عواقب آن
توانایی پذیرفتن مسئولیت کارها و عواقب آنها، نشانۀ دارا بودن شخصیتی مستقل است. ما در زندگی همانی را که کاشته ایم، برداشت می کنیم. پس بهترین چیزی که یک کودک می تواند از والدین و یا معلم اش الگو بگیرد، رفتار توام با مسئولیت پذیری است. در این مورد هیچگونه عذری برای شما پذیرفته نیست.
هیچ کودکی در طول زندگی خود از مشکلات، خطا، گناه و اشتباه مصون نیست. اما آنها راه حل را هیچگاه در تکذیب و انکار این مسائل پیدا نخواهد کرد، بلکه با پذیرش مسئولیت رفتارشان است که می توانند درصدد رفع این گونه مسائل برآیند.
این رویه در عمل واقعاً سخت و دردناک است، اما اگر به آن اصرار کرده و همچنان بر آن پافشاری کنیم، به سمت شکل دهی شخصیتی بالغ و مستقل در کودک حرکت کرده ایم.
• هدف ششم: تشخیص نیروهای بالقوه کودک و پرورش آن
یکی دیگر از شرایط لازم برای ایفای هرچه بهتر نقش مان به عنوان والدین یا معلم، آگاه کردن کودک نسبت به نقاط قوت و نیروی بالقوۀ درونی اوست. کودکان و نوجوانان از نیروهای بالقوۀ فراوانی برخوردارند و این موضوع واقعاً مهم است که ما به عنوان والدین یا معلم، به آنها در شناخت این استعدادهای درونی کمک کنیم.
شناخت توانایی های بالفعل و بالقوۀ کودکمان، بخشی از وظیفۀ ما به عنوان والدین و یا معلم است. کودکان و نوجوانان نیازمند تشکر و توجه هستند تا بتوانند با به کارگیری انضباط شخصی، در رشد و توسعۀ توانایی ها و فرصت هایشان قدم بردارند.
به کودکتان بگویید که او دارای استعدادها و نیروهای بالقوۀ ذاتی زیادی است. به او بگویید که توانایی انجام وظایف اش را به بهترین نحو ممکن داراست. به او بگویید از هدایای منحصر به فردی از جانب خداوند برخوردار است که همۀ آنها فقط نیاز به شناسایی و رشد دارند.
کودکان نیاز دارند تا این کلمات را از زبان شما بشنوند، چرا که این کلمات، چیزی جز حقیقت زندگی شان نیست. توانایی های بالقوه و استعدادهای ذاتی نباید به هدر رفته و ضایع شوند. بلکه باید با تشویق و توجه پرورش یابند. همواره به کودکتان بگویید که او می تواند، زیرا او واقعاً می تواند!
• هدف هفتم: امیدواری
به کودکان خود بگویید: همیشه جای امیدواری وجود دارد. برندگان کسانی هستند که هیچگاه ناامید نمی شوند، آنها با وجود موانع مختلف، همچنان به راهشان ادامه می دهند، چرا که آنها به خودشان ایمان داشته و به آینده ای بهتر امیدوارند.
ناامیدی، تخریب کننده، تهی و مغموم است. بنابراین از بدترین بیماری هایی است که هر فردی باید با آن مبارزه کند. ناامیدی می تواند حتی بهترین توانایی فردی را در کودک تحت تاثیر قرار دهد و او را مایوس، سرخورده، ترسو و بی بهره نماید.
بهترین راه برای ساختن آینده ای درخشان و پربار برای کودکان، آموزش مفهوم امید در زندگی است. انسان های هدفمند کسانی هستند که زندگی توام با امید را یاد می گیرند و همواره به سمت هدف خویش در حرکت اند.
• هدف هشتم: شادی
ما همگی خواستار شادی برای کودکانمان هستیم. اگرچه شادی و شاد بودن به معنای این نیست که هرگز درگیری و مشکلی در زندگی وجود نداشته باشد. کودکتان را تشویق کنید تا کشف کند چه چیزی را دوست دارد و چه کاری را می تواند انجام دهد. سپس او را به سمت انجام آن هدایت کنید.
هنگامی که در پی یافتن این هستیم که چه کارهایی را می توانیم انجام دهیم، اصولاً فکر ما متمرکز مشکلاتی می شود که از عهدۀ مقابله با آنها برمی آییم. حتی وقتی که کودک در پی پاسخ به این سؤال می باشد، آنها همچنان به مشکلات و مسائلی که مجبور به حل آنها خواهند بود، فکر می کنند.
به کودکتان بیاموزید که در زندگی به دنبال ایجاد مکانی عاری از مشکلات نباشند، بلکه در عوض باید در پی تبدیل این مشکل ها به فرصت هایی برای زندگی اش باشد. به زندگی خودتان نگاه کنید، عالی ترین موقعیت های رشد هنگامی پیش رویتان قرار گرفته است که شما در پی حل مشکلی و یا در پی رسیدن به یک بینش جدید بوده اید.
• هدف نهم: شخصیت مثبت
هیچ هدیه ای برای کودک شما بالاتر از این نیست که کسی به او بگوید چه شخصیت مثبت و خوبی دارد. این کیفیت برای دستیابی به موفقیت ها و کامیابی های فردی در زندگی، لازم و ضروری است.
هرکاری، دقیقاً هرکاری، که ما انجام می دهیم و هر چیزی که می گوییم، برخواسته از شخصیت ما بوده و بخشی از شخصیت ما را آشکار می کند. بهترین هدیه ای که می توانید به کودکتان بدهید یک الگوی شخصیتی الهام بخش است، پس همیشه در تکاپوی ایجاد این الهام باشید.
• هدف دهم: تفریح کردن
تفریح کردن و ایجاد شادی برای کودکان، هدف ارزشمندی است که هر پدر و مادر یا معلمی باید آن را دنبال کند. برای کودک اهمیت مسئولیت هایش را یادآور شوید و از او بخواهید تا آنها را جدی بگیرد ولی تا حدی که باعث نشود زندگی را بر خود سخت بگیرد.
به آنها نشاط و سر زندگی را آموزش دهید تا هر جا که می روند لبخند به چهره داشته باشند. بگذارید کودکتان ببیند که شما با لبخندتان، از زندگی لذت می برید. این عمل شما، آنها را نیز برای لبخند زدن و لذت بردن از زندگی تحت تاثیر قرار خواهد داد.
اهدافی که در بالا به آنها اشاره شد باید به عنوان سرلوحۀ زندگی شما در مورد تربیت کودک تان قرار گیرد.
منبع: نگاهی نو به پرورش ذهنی کودک