قیام گوهرشاد در نگاه امام خمینی(ره)
بی شک واقعه گوهرشاد یکی از بزرگترین حرکت های انقلابی مردم ایران زمین به رهبری روحانیت در قرن معاصر بوده است.

بی شک واقعه گوهرشاد یکی از بزرگترین حرکت های انقلابی مردم ایران زمین به رهبری روحانیت در قرن معاصر بوده است.
حرکتی که هرچند با خشونت بیمانند پهلوی اول و عواملش در نطفه خفه شد و سرانجامی جز گسترش استبداد و بیعدالتی در سطح شهر مشهد نداشت اما خود باعث ایجاد هسته مقاومتی بزرگ در شرق کشور در سالهای بعد شد. هسته مقاومتی که نقش بزرگی در به وجود آمدن تاریخ انقلاب اسلامی ایران داشت. شاید به همین دلیل هم باشد که قیام گوهرشاد جایگاه ویژهای در کلام معمار کبیر انقلاب اسلامی داشت و امام خمینی، در گفتارخود به طور مکرر دیکتاتوری رضاخان و کشتار عمومی گوهرشاد را یادآوری کرده و مردم مسلمان را به نهی از منکر و مبارزه و مقاومت در برابر استعمارگران و مزدوران روسیاه آنها فرا میخواند. در ذیل مهم ترین این نظرات را با هم مرور میکنیم تا بیشتر با جایگاه قیام گوهرشاد در منظومه فکری بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران آشنا شویم.
قتل عام مسلمین
ما براى چه سلاطینى، براى چه سلاطینى جشن بگیریم؟ مردم چه خوشى از سلاطین [دارند]؟ براى آغامحمد خان قَجَرْ ما جشن بگیریم؟! در زمان خود ما- زمان خود من- بوده است آن روسیاهیهایى که به بار آوردند؛ براى کسانى که در مسجد گوهرشاد مسلمین را آن طور قتل عام کردند که خونهایش به دیوار تا مدتى بود و مسجد را درش را بسته بودند که کسى نبیند، ما جشن بگیریم؟! (صحیفه امام، ج2، ص:363و364)
اهانت به مرقد مطهر ثامن الحجج(ع)
تمام گرفتارى ملت ایران در این پنجاه سال سلطنت غیر قانونى دودمان خیانتکار پهلوى از شخص آن پدر و این پسر سیاه روى بوده و هست؛ اینها بودند و هستند که دستشان تا مرفق در خون ملت مظلوم فرو رفته. آن پدر که قتلعام مسجد گوهرشاد و اهانت به مرقد مطهر ثامن الحجج(ع) کرد و این پسر که قتل عام 15 خرداد را مرتکب شد و اهانت به مرقد مطهر فاطمه معصومه نمود. (صحیفه امام، ج3، ص: 261)
اسلحه در دست بىعقل
همه ایران را از این فیض و از اینکه حتى ذکر مصیبتى بشود، ذکر حدیثى بشود محروم کردند. این جز این [بود] که اسلحه در دست بىعقل بود؟ افاضل باید اسلحهدار باشند. اگر اسلحه در دست ناصالح باشد، آن وقت این مفاسد از آن پیدا مىشود. و آن جنایاتى- کشتار عامى- که در مسجد گوهرشاد واقع شد و دنبال آن علماى خراسان را گرفتند آوردند به تهران حبس کردند؛ علماى بزرگ را حبس کردند و بعضىشان [را] هم محاکمه کردند و بعضىشان [را] هم کشتند. اسلحه در دست بى عقل بود. (صحیفه امام، ج3، ص: 300)
شاه و دولت یاغى
دولت یاغى نظامى،به امر شاه، تر و خشک را به آتش کشیده و یکى از بزرگترین ضربههاى این جنایتکار به اسلام،به مسلسل بستن بارگاه قدس حضرت على بن موسى الرضا-صلوات اللَّه علیه- است.این بارگاه مقدس در زمان رضاخان به مسلسل بسته شد و قتلعام مسجد گوهرشاد به وجود آمد، و در زمان محمدرضاخان آن جنایت تجدید و دژخیمان شاه در صحن و حریم آن حضرت ریخته و کشتار کردند. ملت مسلمان باید از این شاه و دولت یاغى غاصب تبرّى کنند و مخالفت با آن لازم است.(صحیفه امام، ج5، ص: 93)
پنجاه سال جنایت
هر کس به هر زبانى، به هر جورى که مىتواند، بگوید به اینها که این مردم ایران که قیام کردهاند بر ضد این مرد و این حکومت، براى اینکه این حکومت این مرد پنجاه سال است خودش و پدرش به ما خیانت کرده؛ خودش و پدرش پنجاه سال است جنایت کرده؛ قتلعام کردهاند. خوب پدرش مسجد گوهرشاد را قتلعام کرد. خودش دیگر هرجا بگردید. (صحیفه امام، ج5، ص: 202)
روحانیون همیشه مبارزه
از خراسان قیام کردند علماى خراسان؛ قیام کردند منتها قدرتى نداشتند و شکست خوردند. گرفتند همه علماى خراسان را. با قضیه «مسجد گوهرشاد» و آن بساط، همه را گرفتند آوردند تهران حبس کردند. مرحوم آقازاده، که رأس علماى آن وقت بود مىآوردند با مأمور توى خیابان؛ سر برهنه مىآوردند و مىبردند به دادگاه که آنجا محاکمهاش کنند! از اصفهان علماى اصفهان قیام کردند به ضد رضا شاه.هر کس ادنى توجهى به این مسائل بکند و آن تبلیغاتى که آنها کردند کنار بگذارد، خودش بخواهد تفکر کند ببیند چه است قصه، مىداند که این روحانیون بودند که همیشه مبارزه میکردند با آنها. (صحیفه امام، ج7، ص: 211)
قیام خراسان
شما مىدانید که در ظرف پنجاه و چند سال در ایران چه گذشت. مسلماً همه شما شاهد نبودید، از باب اینکه جوان هستید اغلب؛ لکن من از همان زمان، از کودتاى رضاخان تا امروز، شاهد همه مسائل بودهام. رضا خان آمد و ابتدا با چاپلوسى و اظهار دیانت و سینهزدن و روضه بپا کردن و از این تکیه به آن تکیه رفتن در ماه محرّم، مردم را اغفال کرد. پس از آنکه مستقر شد حکومتش، شروع کرد به مخالفت با اسلام و روحانیین، به طورى که مجالس روضه ما هیچ امکان نداشت که منعقد بشود. اگر بعضى مجالس مىخواست منعقد بشود، قبل از اذان صبح منعقد مىشد که اول اذان تمام بشود. مأمورین دور مىگردیدند براى اینکه نگذارند مجالسى باشد.روحانیین را در هر جا که بودند یا به حبس کشید، و یا بعضى را تلف کرد، کُشت. و در همان وقت آنهایى که قیام کردند بر ضد رضا شاه، روحانیون بودند؛ که یک دفعه مشهد قیام کرد و قضیه مسجد گوهرشاد پیش آمد و قتل عموم، قتلعامى که در مسجد گوهرشاد واقع شد؛ و یک دفعه شما اکثراً اصلًا آن زمان را یادتان نیست، چند قیام که در ایران شد همهاش از روحانیون بود. یک قیام از آذربایجان شد، از علماى آذربایجان قیام کردند، و لکن خوب، قدرت دست آنها بود گرفتند آنها را و در- گمان مى کنم- سُنْقُر مدتها تبعید بودند.و بعدش هم که تبعید برداشته شد، مرحوم آقا میرزا صادق آقا در قم آمدند و ماندند اینجا، و اینجا هم فوت شدند. یک قیام از خراسان بود، منتها همه علما. قضیه قیام مسجد گوهرشاد، تمام علماى خراسان را که در این قیام دخالت داشتند و سرشناس بودند گرفتند و آوردند تهران و حبس کردند و محاکمه کردند. (صحیفه امام، ج9، ص: 172 و 173)
قتلعام دادخواهان
در زمان خود رضا شاه، قتلعام مسجد گوهرشاد را من به خاطر دارم، و کسانى که به سن من هستند به خاطر دارند که در مسجد و معبد مسلمین- که مرکز اقامه نماز بود، عبادت خدا بود- اینها ریختند و یک عده از مظلومین که براى دادخواهى آنجا مجتمع شده بودند، قتلعام کردند و از بین بردند. (صحیفه امام، ج11، ص: 32)
تهدید به عزاداری
همین سالهاى آخر [که] من در قم بودم- شاید همان سال آخرى بود که 15 خرداد بعدش پیش آمد- من شنیدم که زنها مىخواهند بروند سر قبر رضا شاه و راجع به همین قضیه کشف حجاب تظاهرات بکنند. رؤساى اداراتى که در قم بود، پیش من آمدند، گفتم که شما هر کدام به وزارتخانه خودتان اطلاع بدهید که اگر این کار را بکنید من به ملت مىگویم که عزا بگیرند براى روزى که قتل عام کردید در مسجد گوهرشاد، اینها اطلاع دادند و از این منصرف شدند. (صحیفه امام، ج13، ص: 193)
نوشتاری از:رضا سلیمان نوری
*کارشناس ارشد ایرانشناسی
منابع:
1_ صحیفه امام.ج2،3،5،7،9،11و13
2_ زمانه، سال چهارم، تیر 1384، شماره 34
3_واقعه خراسان، به کوشش مسعود کوهستانی نژاد
4_پیامدهای واقعه گوهرشاد در اسناد نویافته، فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره 22