نحوه برخورد با کودک قلدر از زبان متخصص(همراه با فیلم آموزشی)
هر کودکی در سنین ابتدایی زندگی با قلدری مواجه گردیده است . راهکارهایی برای مقابله با فرد قلدر و فردی که دچار قدری شده است را در بهترین کودک مفصل برای شما شرح میدهیم
قلدری، مجموعهای از رفتارها و گفتارهای عمدی و تکراری است که با هدف آسیب رساندن، مسخره یا تحقیر کردن فرد قربانی انجام شود. در قلدری معمولا بین دو کفه قدرت فرد قربانی و فرد قلدر تعادلی وجود ندارد و کودک قلدر قدرت بیشتری نسبت به فرد قربانی دارد…
قلدریهای شایع در مدارس – به خصوص مدارس پسرانه – معمولا در سالهای اولی و میانی دوران ابتدایی شروع میشود و در مقطع راهنمایی و اوایل دبیرستان به اوج میرسد و در سالهای آخر دبیرستان به تدریج کاهش مییابد.
قلدری میتواند به صورتهای مختلفی چون قلدری جسمی، کلامی و هیجانی دیده شود. در فرم قلدری فیزیکی، فرد قلدر با کتک زدن، هل دادن، لگد زدن و… به فرد قربانی آسیب میرساند. در قلدری کلامی نیز کودک با توهین، مسخره یا صدا کردن فرد قربانی با اسامی و اصطلاحات نامناسب، وی را مورد آزار قرار میدهد.
فرم دیگری از قلدری که در دختران شایعتر است، قلدری غیرکلامی یا هیجانی است. به این صورت که فرد قلدر به صورت غیرمستقیم به فرد قربانی حمله میکند یعنی بر ضد او شایعهپراکنی کرده و ذهن سایر بچهها را نسبت به وی خراب میکند و باعث طردشدناش میشود.
نوع جدیدی از قلدری، قلدری اینترنتی است که با استفاده از کامپیوتر برای فرد قربانی پیامهای آنلاین، ایمیلهای نامناسب یا تصاویر مستهجن میفرستند. معمولا قلدری در مجموعهای که شامل فرد قلدر (یا گروه افراد قلدر)، فرد قربانی و مشاهدهگر است، رخ میدهد. زمانی رفتار قلدرانه صورت میگیرد که مجموعهای از مشکلات تعاملی بین کودک، خانواده، گروه دوستان، مدرسه و اجتماع محیط را برای بروز رفتار قلدرانه مناسب میکند. غالبا کودکان قلدر سرسخت، پرخاشگر، قانونگریز و بدون کنترل تکانه هستند.
همچنین آنها کودکان فعالی هستند که به خشونت و پرخاشگری با دید مثبت نگاه میکنند و به دنبال جلب توجه سایرین هستند. در گذشته تصور میشد افراد قلدر عمدتا افرادی تنها و با اعتمادبهنفس پایین هستند در حالی که امروزه خلاف این موضوع ثابت شده است. دوستان این کودکان نیز غالبا متشکل از بچههایی هستند که به رفتارهای خشونتآمیز، دید خوب و مثبتی دارند و خودشان نیز درگیر رفتارهای مشابهاند. معمولا محیط خانواده چنین کودکانی گرم و دلسوزانه نیست و والدین یا منفعل و بدون انضباط خاص یا برعکس بسیار خشن و با روشهای انضباطی خشن و شدید هستند. در بسیاری از موارد والدین مدلی برای رفتارهای مشابه در کودکان قلدر هستند. کودکانی که معمولا در معرض قلدری قرار میگیرند کودکانی حساس، منزوی و با اعتمادبهنفس پایین هستند که از نظر اجتماعی منزوی و در مدرسه و کلاس تنها هستند. مسلما هر چقدر این کودکان تنهاتر باشند بیشتر مورد حمله رفتارهای مخرب سایرین قرار میگیرند ضمن اینکه کسی نیست که از آنها حفاظت و پشتیبانی کند.
موجب تقویت قلدری نشویم
مساله دیگر، کسانی هستند که شاهد قلدری و زورگویی فرد قلدر بر قربانی هستند. در این صورت وقتی فرد قربانی نیاز به کمک دارد به رغم اطلاع از این مساله به کمک او نمیشتابند. آنها معمولا در حاشیه ایستاده و خود را در جریان قلدری دخالت نمیدهند. اگرچه به نظر میرسد فعالانه به فرد قلدر کمک نمیکنند اما با سکوت، خنده و عدم مداخلهشان رفتار فرد قلدر را تقویت میکنند. این مساله بیشتر در مدارسی که نظارت بر کودکان کمتر است و ارتباط نزدیکی بین دانشآموزان و اولیای مدرسه برقرار نیست اتفاق میافتد. در صورتی که مسوولان مدرسه بر این باور باشند که رفتارهای قلدرانه امری موقتی و بیاهمیت است، بیشتر شاهد اینگونه رفتارها هستیم. آنچه باید بدانید این است که قلدری امر قابل اغماضی نیست که بتوان از کنارش گذشت. در صورت عدم تشخیص یا نادیده گرفتن آن و مداخله نکردن در جریان قلدری میتواند اثرات سوء طولانی هم برای فرد قلدر و هم فرد قربانی داشته باشد.
آیا فردای قلدری را دیده اید؟
۱-اغلب فرزندانی که رفتار قلدری آنها اصلاح نشود ممکن است از پیشرفت درسی در حد استعدادشان عقب بمانند.۲- روابط اجتماعی ضعیفی با خانواده و جمع همسالان پیدا کنند.۳- علاقه مندی آنها در گروه های مختلف مردم به سمت افراد قلدر مسلک برود یا بخواهند در کنار افراد ضعیف قرار بگیرند تا به حرف شنوی، آنها دست پیدا کنند. ۴- آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد، بزهکاری و… در بین بزرگسالان زیاد پیش می آید از اهمیت پیشگیری در دوران کودکی،کودک زورگو خبر می دهد.
این علایم را جدی بگیرید
علایمی که در قربانیان قلدری به وجود میآید و باید به آنها دقت زیادی کرد میتواند شامل موارد زیر باشد:
۱. امتناع کودک از رفتن به مدرسه (یا به محلی که با فرد قلدر روبهرو میشود) با دلایل ناکافی
۲. افت نمرات
۳. امتناع از تنها رفتن یا پیاده رفتن به مدرسه
۴. پاره شدن و خاکی شدن لباسها
۵. آثار ضرب و جرح روی بدن
۶. نیاز به پول بیشتر یا برداشتن پول بدون اجازه
۷. گرسنگی شدید بعد از مدرسه
۸. ترس
۹. اضطراب
۱۰. کابوسهای شبانه
۱۱. حملات خشم و عصبانیت
۱۲. گوشهگیری و کم شدن وسایل شخصی

برخورد با کودکی که در معرض قلدری قرار گرفته است
هنگامی که کودکی به والدین رجوع میکند و ابراز ناراحتی میکند که همبازی او در مهد کودک وی را زده است، چه باید بکنیم؟
برخوردهایی که مناسب نیست:
تو هم او را بزن و زیر بار حرفش نرو. به معلمت بگو چون اگر نگی، باز هم تو را میزند.
نقد این روشها:
این دو نوع برخورد با اینکه متفاوت به نظر میرسند ولی در حقیقت هر دو از روشهای یکسانی استفاده کردهاند. این روشها تنها طرز تفکر والدین را به کودک القا میکند و به کودک به صورت یکطرفه امر میشود که چه کار کند و چگونه عکسالعمل نشان دهد.
راه حلهای مناسب بر مبنای ارتقای مهارت حل مسأله کودک:
از کودک در مورد علت رفتار قلدری بپرسید. « قبل از اینکه او تو را بزند، چه اتفاقی افتاد؟»
سپس در مورد شرایطی که بستر به وجود آمدن علت قلدری بوده است، بپرسید. «تو به او گفته بودی احمق! آیا از چیزی ناراحت شده بودی؟»
سپس در مورد احساسی که در هنگام بستر ایجاد قلدری داشته است، بپرسید. «او کتابتو پاره کرد، چه احساسی داشتی؟»
سپس از کودک بخواهید به شیوهای متفاوت در هنگام ایجاد احساس ناراحتی خود فکر کند و پیشنهاد دهد. «آیا میتونی یه راهکار جدیدی بدی که در چنین مواقعی دیگر نه او تو را کتک بزند و نه تو احساس ناراحتی بکنی؟»
در این هنگام ممکن است که کودک رفتار مقابلهجویانه را پیشنهاد دهد، مانند اینکه «منم کتاب او را پاره میکنم». در چنین شرایطی باز هم در مورد پیامدهای چنین تصمیمی از کودک سؤال کنید. «اگر کتاب او را پاره کنی، باز هم دعوا نمیکنید؟»
سپس باز هم ادامه بدهید و روشی دیگر از کودک بخواهید تا مصلحانه و منطقیتر باشد. «میتوانی روشی دیگر که با هم دعوا نکنید و چنین اتفاقهایی نیفتد را بگویی؟»
پاسخ صحیح کودک: «اگر او کتابمو پاره کرد، میتونم به او بگویم که دیگر با او دوست نیستم.»
در چنین گفتگوهایی مادر به صورت مستقیم به کودک نمیگوید که چه کار کند و چه کار نکند بلکه از طریق پرسش و پاسخ، کودک را به سوی راهکاری صحیح هدایت میکند. والدین از این طریق به کودکشان کمک میکنند تا به شیوههای حل مسأله متفاوتی برای مقابله با قلدری فکر کنند.

نحوه برخورد با کودک قلدر
تصور کنید که فرزند ۶ ساله شما همبازیاش را به دلیل بازی با اسباب بازیاش کتک زده است.
برخوردهایی که مناسب نیست:
عصبانی شدن و تنبیه کردن کودک به خاطر رفتارهای زورگویانه (در چنین شرایطی احساس و تفکر کودک تغییری نمیکند و تنها سرخورده شده و خشم درونیاش نسبت به همبازی و والدین بیشتر میشود).
برخورد صحیح والدین با زورگویی فرزند:
در چنین مواقعی باز هم از علت قلدری کودک خود سوال کنید: «فکر میکنی وقتی همبازیت را کتک میزنی، او چه احساس پیدا میکند؟» ممکن است پاسخ دهد«او عصبانی میشه» یا «او ناراحت میشه».
سپس از رفتار به وجود آمده در همبازی کودک بعد از قلدری و خشونت او بپرسید: «همبازیت (دوستت، برادرت یا…) چه چیزی گفت یا چه کاری کرد؟» کودک: «اونم منو زد».
سپس این سؤال را از کودک بپرسید «آیا میخواهی چنین اتفاقی نیفتد؟» (اکثراً کودکان این خواسته را دارند و جواب بلی میگویند).
سپس از کودک بخواهید که روش متفاوتی را برای حل این مشکل پیشنهاد کند که چنین اتفاقی دیگر رخ ندهد. مانند حالت قبل که ذکر شد، سؤالات را ادامه دهید تا کودک به راه حلهای جدیدتر و کاربردی که به دور از دعوا و قلدری است برسد. مانند اینکه: «من مدت زمان مشخصی اجازه میدم دوستم با اسباب بازی بازی کنه و بعد برش گردونه».
هنگامی که کودک شما در معرض قلدری قرار گرفته است یا اقدام به قلدری کرده است، عموماً بر مبنای یک تعبیر و تفکر ذهنی غلط رفتار میکند. برای اینکه والدین بتوانند نحوه تفکر کودکشان نسبت به شرایط قلدری را عوض کنند، به جای اینکه به صورت مستقیم به کودک راهکار ارائه دهند،
بایستی از او در مورد علت قلدری، احساسی که در همبازی و خودش به وجود آمده، نوع واکنش خودش و راهکارهای متفاوت دیگر برای جلوگیری از قلدری خود و دیگری بپرسند.
از این طریق کودک میتواند راهکارهای دیگری را جویا شود و به آن فکر کند. پرسش و پاسخ از کودکان یکی از روشهای اصلی اصلاح افکار کودکان محسوب میشود.
راهحل چیست؟
برای اینکه بتوان این کودکان را کنترل کرد باید مداخلاتی علیه قلدری در چند سطح اعمال نمود. به عنوان نمونه در سطح مدارس، مربیان و مسوولان مدارس باید از این پدیده قلدری و عوارض آن آگاه باشند. نظارت خود را هنگام زنگ تفریح و ورزش و ناهار کودکان افزایش دهند و به محض شناسایی فرد قلدر با وی برخورد جدی کنند. بنابراین باید فرد قلدر شناخته شده و جلوی رفتارهای او گرفته شود. همچنین میتوان برای رویارویی با قلدری سیاستهایی همچون طرحریزی قوانین مدرسه و تنبیههای ناشی از سرپیچی و نقض قوانین، ایجاد راههای ارتباطی بین کودکان و مشاوران مدرسه برنامهریزی کرد تا کودک قربانی یا فرد شاهد به محض مواجهه با این امر به آنها مراجعه کند.
والدین کودک نیز باید به دنبال علایمی که کودک مورد قلدری قرار گرفته است، باشند و به صورت مستقیم از او بپرسند که آیا مورد بدرفتاری قرار میگیرد یا خیر. به کودک خود روشهای برخورد با قلدری و ایستادن در مقابل فرد قلدر را آموزش دهند. همچنین کودک باید بتواند با والدین، معلمان و مشاوران در این مورد صحبت کرده و از آنها کمک بخواهد. والدین باید بکوشند با آموزش مهارتهای اجتماعی و دوستیابی، اعتماد به نفس کودک را افزایش داده و تعداد دوستهای او را افزایش دهند. با این روشها میتوان پیشاپیش جلوی وقوع این حادثه را گرفت. از طرفی هم باید به کودکان آموزش داد که در صورت مشاهده این رفتار برای سایر کودکان به راحتی از کنار آن نگذرند بلکه با حمایت کودک قربانی و اطلاع دادن به مسوولان مدرسه جلوی تکرار این رفتار را بگیرند. در نهایت بهترین استراتژی برای مقابله با قلدری، گزارش دادن آن است.