روش تعامل با کودک تیزهوش
علاقه اولیه کودک، مبنای شغل و موقعیت اجتماعی او را در زندگی آینده تشکیل می دهد.

۸ اسفند ۱۳۹۸ 29 31 KB 1 0
روش تعامل با کودک تیزهوش
کودکانی که بهره هوشی آن ها از حد معمول بالاتر باشد تیزهوش هستند. آن ها مطالب درسی را سریع تر و آسان تر می آموزند و روابط اجزاء دروس را به خوبی تشخیص می دهند. فکرشان صریح و روشن و کارهای شان بر دلایل عقلی و منطقی استوار است. آن ها بدون تکرار و تمرین زیاد آنچه را که شنیده یا خوانده اند در حافظه نگه می دارند. کودکان تیزهوش نسبت به هم کلاسان خود واژه های بیشتری را با دقت و صراحت به کار می برند و از عقل سلیم و معلومات عملی و تجربی بهره می جویند.
کتاب هایی را می خوانند و می فهمند که همکلاسی های شان کمتر قادر به درک آن ها هستند. کارهای دشوار فکری و ذهنی را به آسانی انجام می دهند. موارد علاقه آن ها بسیار است و درباره هر کدام پرسش های سنجیده ای می کنند. کارهای عملی را یک تا دو سال زودتر از همکلاسی های شان آغاز می کنند. اغلب کارهای شان ابتکاری است و از روش ها و اندیشه های غیرعادی بهره می جویند. همواره با تیزبینی و گوش به زنگی و با سرعت و پختگی پاسخ می دهند.
از خود انتقاد می کنند؛ به آسانی از نتیجه کار خود راضی نمی شوند و برای رسیدن به کمال تلاش می کنند؛ توانایی های خود را ارزیابی می کنند و معمولاً این کار را به نحو صحیح انجام می دهند. پر انرژی و فعال هستند؛ از بازی های ورزشی لذت می برند و در فعالیت های ورزشی برتری دارند. منظور خود را به خوبی تفهیم می کنند و نسبت به هم سن خود جملات طولانی تری به کار می برند.
همان طور که از مطالب بالا استنباط می شود کودکان تیزهوش از نظر بدنی و روانی کاملاً سالم و نیرومند، بسیار اجتماعی، مؤدب، وقت شناس و نکته دان و از محبوبیت عمومی برخوردارند.
بنابر خصوصیاتی که از کودکان باهوش گفته شد مشخص است که توجه و رسیدگی به این گونه کودکان با بچه های عادی متفاوت است و والدین و مربیان نیز باید با شیوه های خاصی به پرورش و تربیت آن ها بپردازند.
کودکان تیزهوش از نظر بدنی و روانی کاملاً سالم و نیرومند، بسیار اجتماعی، مؤدب، وقت شناس و نکته دان و از محبوبیت عمومی برخوردارند.
والدین عموماً به سبب نداشتن اطلاعات کافی و تخصصی در مورد تعلیم و تربیت کودکان باهوش و خلاق از احساسات متفاوتی برخوردارند. برخی از آن ها وقتی متوجه کودکان خلاق خود بشوند دچار تشویش و نگرانی آمیخته با شادمانی می شوند. شادمانی والدین به این دلیل است که فرزند آنان استعداد و توانایی های خدادادی فوق العاده ای دارد که در نهایت سبب موفقیت او در زندگی و احیاناً خدمت به خانواده و جامعه و... خواهد شد.
بعضی از آن ها، تعلیم و تربیت این کودکان را وظیفه مدارس و معلمان می دانند و خود، از پرداختن به آن کنار می کشند و مسئولیت هرگونه انحراف و گرفتاری فرزندان خود را به معلمان و متصدیان آموزش و پرورش نسبت می دهند. البته اغلب والدین نیز توانایی و فرصت مداخله در تعلیم و تربیت کودکان خود را ندارند. با این وجود برای تربیت این گونه فرزندان والدین نیازمند شناخت خصوصیات و ویژگی های آن ها می باشند و پس از شناخت ویژگی های کودکان تیزهوش و خلاق، وظایف و مسئولیت هایی بر عهده والدین و مربیان تربیتی، در برابر این کودکان قرار می گیرد که باید انجام دهند.
اکثر والدین می توانند متوجه خلاقیت و تیزهوشی فرزندان خود شوند، حتی خود کودکان نیز به تدریج این موضوع را در می یابند. بی توجهی به تیزهوشی کودک تا زمان پذیرفته شدن در مدرسه درست نیست. باید به کودک فهماند همان طور که بعضی کودکان از بعضی دیگر قدبلندتر یا چاق تر هستند، او هم در بعضی از جنبه ها با دیگران فرق می کند. مهم این است که کودک متوجه این جنبه ها بشود. ضمناً باید بداند که صرف این تفاوت برای او برتری ایجاد نمی کند.
همچنین والدین در مکالمات خود با کودکان تیزهوش، به گفته های آنان خوب گوش فرادهند و سعی کنند به طور کامل آنان را دریابند و در عکس العمل به اظهارات آنان از پاسخ های بی ارزش پرهیز کنند. باید در اولویت دادن به وقت و انرژی به کودکان خلاق و با استعداد کمک کنند. این کودکان ممکن است به هر چیزی علاقه داشته باشند و آن ها را امتحان کنند. بهتر است به آنان یاد داد که با صرف وقت و انرژی لازم و حفظ اولویت بر حسب علاقه و توانایی خود، آن ها را تجربه کنند.
والدین در مکالمات خود با کودکان تیزهوش، به گفته های آنان خوب گوش فرادهند و سعی کنند به طور کامل آنان را دریابند.
والدین صرفاً نباید به هوش یا استعداد خاص کودک شان اهمیت دهند و توجهی به عواطف یا جنبه های دیگر او نداشته باشند، بلکه محیط خانه باید فضایی سرشار از مهر و محبت برای او باشد.
البته باید از توجه زیاد به این گونه کودکان نسبت به دیگران پرهیز شود؛ چراکه اگر والدین به تعریف و تمجید کودک باهوش و خلاق خود در مقابل کودکان دیگر بپردازند، نه تنها سبب رنجش آن ها خواهند شد، بلکه به تدریج آنان نیز نسبت به این کودک حسادت خواهند کرد.
در واقع پدر و مادر باید متوجه ویژگی های مشخص و خاص این کودکان باشند و آن ها را در جهت استفاده بهینه از این ویژگی ها مورد تشویق قرار دهند. در عین حال این نکته را مد نظر قرار دهند که کودک احتیاج دارد بداند اجباری نیست که همواره در بالاترین حد توانایی یا استعداد کار کند. او نیز حق دارد همانند کودکان همسن خود، رفتار کند؛ بنابراین والدین نباید نسبت به او فشاری اعمال کنند.
پدر و مادر کودکان باهوش و با استعداد باید با مدرسه و معلمان ارتباط دو طرفه داشته باشند تا اطلاعات شان درباره این کودکان بیشتر شود. مسئولین مدرسه نیز می توانند برای تعلیم و تربیت این کودکان از والدین آن ها کمک بگیرند.
همچنین والدین باید مدیریت برنامه های کودکان خود را به عهده بگیرند تا اینکه هماهنگی بین پرباری ذهن و استراحت آنان به وجود آید. آن ها به منظور جلوگیری از انزوای تدریجی کودک با استعدادشان در اجتماع، باید برایش دوستانی بیایند که علایق مشترک و توانایی های مشابهی داشته باشند و هم بازی هایی را در نظر بگیرند که از نظر هوشی، هم سطح او باشند.
والدین باید مدیریت برنامه های کودکان خود را به عهده بگیرند تا اینکه هماهنگی بین پرباری ذهن و استراحت آنان به وجود آید.
از آنجایی که والدین به تونایی های خارق العاده فرزندان باهوش و استعداد خود حساس هستند، اما ممکن است برخی از آن ها در تأمین تجارب آموزشی فرزندشان ناموفق عمل کنند. در اینجا توصیه هایی برای این والدین شده است که عمل کردن به آن ها برای تقویت استعداد و هوش این کودکان مؤثر است.
- والدین باید اسباب بازی هایی را که طبق گفته مربیان حاوی مهارت های فکری است خریداری کنند. این اسباب بازی ها شامل تشخیص رنگ، اندازه یا شکل و... می باشد. با بزرگ تر شدن بچه ها بازی ها هم پیچیده تر می شود؛ به نحوی که مستلزم برنامه ریزی، موقعیت سنجی، نتیجه گیری و... است.
- آن ها باید کتاب های فراوانی در دسترس کودکان تیزهوش قرار دهند و اگر می توانند کتاب خانه ای از کتاب ها در منزل شامل: فرهنگ ها، نقشه ها، مجلات و سال نامه ها و سایر کتب مرجع ترتیب دهند. همچنین بهتر است فرزند خود را در روزهای تعطیل به دیدار از کتاب خانه های عمومی شهر و خرید کتاب ببرند.
- پدر و مادر باید کودکان را در معرض تجارب فراوان از جمله مسافرت و دیدار از موزه ها، تئاتر و جشنواره ها قرار دهند تا بدین وسیله بر اطلاعات آن ها افزوده شود.
- آن ها همچنین باید در زمان مناسب زندگی کودک را با تأمین فرصت هایی به منظور پرداختن به ورزش ها یا تربیت استعدادهای خاص پربار کنند و کودکان را با فعالیت هایی که باعث پرثمر شدناوقات فراغت می گردد، آشنا کنند.
- والدین باید در صحبت کردن از ویرایش گفتار خود به منظور آسان کردن آن اجتناب کنند؛ چراکه این گونه کودکان لغات طولانی را به همان آسانی لغات کوتاه فرامی گیرند.
- بگذارند کودکان در فعالیت هایشان شریک شوند؛ برای مثال آن ها را در محیط آشپزخانه، فروشگاه ها، مزارع و... درگیر کنند.
- کودک خود را بدون زور و اجبار در فراگیری خواندن کمک کنند.
- والدین باید علایق و سرگرمی های کودک را پرورش دهند؛ چراکه اغلب علاقه اولیه کودک، مبنای شغل و موقعیت اجتماعی او را در زندگی آینده تشکیل می دهد.
- پدر و مادر باید هر روز برای کودک خود مطالب مورد علاقه او را بخوانند، چه کودک خواندن را بداند و چه نداند. بخشی از این تکرار برای کسب لذت و بخشی به عنوان مبنایی برای فراگیری خواندن است.

مربیان و معلمین نیز مانند والدین در تربیت کودکان با استعداد نقش اساسی و وظایف مهمی به عهده دارند که به آن ها اشاره می شود:
- مربیان باید به تفکر خلاق کودکان تیزهوش اهمیت دهند و به نظریات و عقاید و ساخته های آن ها احترام بگذارند و آن ها را مورد تشویق قرار دهند. همچنین آن ها را نسبت به محرکات طبیعی اطراف حساس کنند.
مربیان باید به تفکر خلاق کودکان تیزهوش اهمیت دهند و به نظریات و عقاید و ساخته های آن ها احترام بگذارند.
- معلمان باید کلاس درس را چنان سازمان دهی کنند که محیطی متنوع برای این کودکان ایجاد شود و فعالیت های مناسبی را در برنامه آن ها تدراک ببینند تا به افزایش دانش کودکان کمک کنند. همچنین به آنان یاد دهند که برای استعداد و تفکر خلاق خود ارزش قائل شوند.
مربیان و معلمان می توانند پذیرش انتقاد سازنده را در کودکان تقویت کنند. استهزاء، طعنه زدن و استفاده از روش های انضباطی سخت و حتی نظم و ترتیب افراطی، چه در خانه و چه در مدرسه مشکلی بر سر این راه است.
- شخصیت خشک معلم و تأکید بر روش مستبدانه، به خصوص در سنین اولیه کودکی، در مقابل ابراز عقیده دانش آموزان، سدی بازدارنده بر سر راه کودکان تیزهوش است. بنابراین معلمان همواره باید سرزنده و فعال باشند.
- معلمان باید ترس و کم رویی را از محیط آموزشی دور کنند و ترس از رو به رو شدن با مسائل و مشکلات جدید را در کودکان کاهش دهند؛ چراکه کم رویی و ترس مانع خلق اندیشه است و باعث می شود نتایج نیکویی را که می توان در پرتو شجاعت و کوشش کردن به دست آورد، از دست بدهند.
- به علت تیزهوشی این کودکان، معلمان باید موضوع درسی را با عمق بیشتر و به طور مفصل تری مطالعه کنند و اگر آمادگی لازم را در توضیح درس خود نداشته باشد، آموزش یک کودک تیزهوش به سرعت به یادگیری بی ثمر تبدیل می شود.
- معلمان و مربیان باید آماده دریافت ایده های جدید و عجیب از این نوع کودکان و پذیرش محدودیت های دانش و توانایی های خود باشند و مایل باشند که از کلیه منابع آموزشی به منظور ارائه بهترین آموزش ممکن بهره جویند.[1]
منبع: کتاب فرزندانی برای آینده: آشنایی با شیوه های تربیت کودک، ص414-419.
پی نوشت ها:
[1]. ر.ک: کودکان تیزهوش، ویرجینیا- ز-ارلیج.