ارزش عاطفی و اخلاقی بازی برای کودکان

ارزش عاطفی بازی
کودکان با سرزندگی و نشاط خاص کودکی میل به بازی دارند. از سوی دیگر روزانه از طریق اطرافیان ، محیط زندگی ، تغذیه، مشاهده فیلم بازی های عاطفی و روانی بسیاری جذب جسم و روان کودک می شود که برای حفظ سلامتی کودک بایستی تخلیه شوند.[1] تخلیه این بارهای هیجانی امری طبیعی و فطری است و تا هنگامی که کودکان دارای فطرت سالم هستند و آسیب جسمی و روانی ندیده اند بدون هیچ رنجی این بارگیری و تخلیه ادامه می یابد .
از این رو در بازی فرضیه ای به نام پاک ساختن عواطف ، توجه کارشناسان را به خود معطوف ساخته است . این نظریه دارای تمایل جنگجویی و ستیزه گری را کم می کند و موجب بروز احساسات ، عواطف ، ترس و تردید ، مهر و محبت کودک می شود .
ابن سینا دانشمند ایرانی سلب آزادی و جلوگیری از جنب و جوش و بازی کودکان را زمینه ای برای افسردگی آن ها می داند و معتقد است که اطفال تا شش سالگی از تمایلات خود پیروی می کنند و براولیاء و اطفال است که همواره آن ها را از آنچه که به آن تمایل دارند محروم نکنند و آنچه را که باعث محدود شدن کودکان می شود بر او تحمیل نکنند .[2]
ارسطو نیز بر این جنبه از بازی تاکید داشته و معتقد بود :
در بازی نیرویی نهفته شده که روان آدمی را از خواسته های غیرمفید و احساسات و امیال چرک پاک می کند . پس عواطف آدمی بخشی از خواص خطرناک و ناخوشایند خود را به هنگام بازی از دست می دهند و پاک می شوند.
بچه هایی که در خانواده های نامناسب پرورش می یابند ، غالبا رغبت به بازی را از دست می دهند و نیروی محرکه طبیعی آن ها ، در نتیجه جو افسرده و مضطرب حاکم بر خانه افول می کند .
" یکی از خصوصیات بارز کودکان مضطرب ، بی میلی آنها نسبت به بازی است . معمولا این نوع کودکان هیچ گاه نمی توانند بازی کنند ، بسیاری از آن ها در حالی پرورش می یابند که با خود و درونشان کاملا بیگانه هستند و جالب آنکه طی دوران درمان ، گاهی لازم می شود که بازی کودکان را در بزرگسالی به آنها آموخت ![3]
ارزش اخلاقی
شخصیت کودکان ضمن بازی شکل می گیرد و دگرگونی های قابل توجهی در روحیات آنان روی می دهد که همه این ها ، گذر به مرحله عالی تر رشد است و پیشرفت را برای تدارک می بیند . از این جاست که تاثیرات تربیتی بارزی آشکار و مسلم می شود .
در راه تکامل شخصیت و رشد اخلاقی کودکان ، باید بازیگوشی و شلوغ کاری آنان را تحمل کرد ، زیرا این جنب و جوش ، دلیل بر سلامتی روان آنان است و از آینده رضایت بخش آنها حکایت می کند .
نبی اکرم صل الله علیه و آله به پدران و مادران توصیه می فرمایند که هر گاه در کودکان خود جنب و جوش فوق العاده و به اصطلاح شیطنت ، مشاهده کردند از او مایوس و نومید نشوند . زیرا امید است این حالت ، یعنی شدت علاقه به بازی و فعالیت فوق العاده او در خردسالی ، منجر به اخلاق فاضله او در بزرگسالی شود :
" شیطنت و لجاجت کودک به هنگام خردسالی نشانه زیادی عقل او در بزرگسالی است .[4]
در مورد ارزش های اخلاقی بازی کودکانه باید گفت : کودک در جریان بازی ، یاد می گیرد که چه چیز خوب و چه چیز بد است . او در می یابد که اگر بخواهد در بازی فرد قابل قبولی به حساب آید ، باید صادق ، امین ، عادل ، منضبط ، و ... باشد .
فردریک فروبل ؛ موسس اولین کودکستان کشور آلمان می گوید : " بازی کردن ، بالاترین مرحله پرورش کودک است . بازی کردن همان احساسات پاک و افکار بی آلایشی است که به صورت فی البداهه ظهور می کند و نمایشی از زندگی پنهان شده همه انسان هاست " [5]
[1]. ر.ک.نقش بازی در رشد کودکان ،احمدخاکی، عباس شعبانی ، ص 83.
[2] . ر.ک.نقش بازی در رشد کودکان ،احمدخاکی، عباس شعبانی ، ص 75.
[3] .کودک من چگونه نابغه می شود؟ توماس آرمسترانگ ،مترجم : ترانه بهبهانی ، ص142 به نقل از قدرت بازی ، فرانک و ترزا کاپلان
[4] .نهج الفصاحه ، ص 564.
[5] ر.ک. کودک من چگونه نابغه می شود؟ توماس آرمسترانگ ،مترجم : ترانه بهبهانی ، ص129.