پاسخ به:مشاعره فجرآفرینان
منکران گفتند با یک گل نمیگردد بهار لیک ما دیدیم، یک گل صد بهار آورده بود
در دشت شب، بی روشنای کورسوئی هنگام طوفان بلا ،خورشید گل کرد
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست
دو پادشاه به یک مملکت نمی گنجد
در ان دلی که محبت بود فراغت نیست
تویی تو موجد این انقلاب در ایران توی تو مایه این اتفاق در خاور
روز خنده ی ما بود روز گریه ی دشمن روز خوب پیروزی بیست و دوم بهمن بیست و دوم بهمن
مثل غنچه بود آن روز غنچه ای که روییده در هوای بهمن ماه بر درخت خشکیده
هوای سرد بهمن ماه گرم از خونشون کردند
بتای یخی را اب کردن با خونشون انقلاب کردند
در نگاهش جلوه گل بود و با غوغای عشق
در چن هر گوشهای را صد هزار آورده بود
درون هر ورق سبز بنگری، بینی
جمال یوسف مصری در این تراز آمد
دیـو در تاریکی آن سـالـها
از تن آلاله ها ، جان می گـرفت
تهنیت ایدوسـتان، همسنگران
سالگشت دیگری ازره رسـید
در چنین ظلمت شب ایران زمین
ناگهان، نـوری درخشـیدن گرفت
تویی توموجداین انقلاب درایران
تویی تومایه این اتفاق درخاور
رسید موسم بهمن بهار باز آمد جلال محفل ما، یار دل نواز آمد به پاست خیمه آلاله های صحرایی «و ان یکاد» بخوان موسم نیاز آمد
درین هوا چه نفسها پر آتشست و خوشست که بوی عود دل ماست در مشام شما
تنور سینه ی سوزان ما به یاد آرید کز آتش دل ما پخته گشت خام شما
از گلستان شهیدان تا به مهرآباد عشق موج دریای زمان، چشم انتظار آورده بود