0

یاس و ناامید ممنوع

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 22670
محل سکونت : کرمانشاه

یاس و ناامید ممنوع

یأس و ناامیدی ممنوع‎

یأس و ناامیدی از رحمت خدا، از گناهان کبیره است و انسان، هر اندازه که آلوده گناه باشد ‏نباید با ناامید شدن، خود را از لطف و کرم ‏بی منتهای خدا محروم سازد.

یأس و ناامیدی ممنوع‎

۱۰ بهمن ۱۳۹۸ 38 40.1 KB 0 0

یأس و ناامیدی ممنوع‎

انسان به رحمت و فضل خداوند امیدوار است اما ‏گاهی به کارنامه عمل خود نگاه می کند، وقتی ‏محاسبه ای می کند، می گوید نکند این رحمت خداوند متعال شامل حال ما ‏نشود. انسان برای این که مأیوس نشود، در عین این که گاهی به گناهان خود نگاه می کند، گاهی هم باید به لطف و کرم ‏ بی منتهای خدا نگاه کند‎.‎ امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه می فرماید‎:‎ «إِذَا رَأَيْتُ مَوْلَايَ ذُنُوبِي فَزِعْتُ وَ إِذَا رَأَيْتُ كَرَمَكَ طَمِعْت‏»- ای مولای من، هر گاه به گناهان خود نگاه می ‏کنم به فزع و جزع می آیم. ولی وقتی به کرم تو نگاه می کنم، طمع بسته، امیدوار می شوم‎.‎

آری امید به کرم، لطف و عنایات خدا باعث می شود که انسان مأیوس نشود و پیشوایان ما بارها فرموده اند: هیچ وقت از رحمت خدا ناامید نباشد. در سخنی امیرالمؤمنین علیه السلام به امام حسین علیه السلام ‏می فرمایند‎:‎ «فرزندم، هیچ گاه گناهکار را ناامید نکن که ‏بسیاری از گناهکاران عاقبت به خیر شده اند»‎.‎[1]

حضرت به فرزندشان سفارش می کنند در رحمت را به روی او باز کن. او زمین خورده است. نباید بیشتر به زمینش ‏زد، هر چند در دام گناه گرفتار شده اما چه بسا ‏عاقبت به خیر شود. نسیمی از لطف و رحمت خدا به او بوزد خدا وسیله ای ‏فراهم کند و نوید و بشارت هایی به او دهد و پایان کار او ختم به خیر شود‎.‎

بی تردید یأس و ناامیدی از رحمت حق، از بدترین گناهان است و انسان، هر اندازه که آلوده و غرق گناه باشد نباید امید خود را از دست بدهد، شخصی می گوید به ‏دیدن حمید بن قحطبه (از کارگزارهای مأمون) رفتم. ماه مبارک رمضان بود. دیدم روزه خواری می کند. پرسیدم: چرا روزه می خوری؟ گفت: به خاطر این که من از آمرزش الهی مأیوس هستم. می دانم خدا من را ‏نمی آمرزد. گفتم: چرا؟ گفت: من چندین نفر از سادات و بنی هاشم را به دستور هارون اعدام کرده ام. قاتل هستم، آن هم قاتل فرزندان پیغمبر و این جرم بسیار سنگینی است. چون این جنایت به دست ‏من انجام گرفته است، دیگر قابل آمرزش نیستم. برای چه روزه بگیرم؟ برای چه نماز بخوانم؟[2]

این فرد ستمکار از توبه، که راه پیش روی گنهکاران است غفلت کرده اگر توبه می کرد و به راستی از کارهای زشتش دست بر می داشت، می توانست از جمله افرادی باشد که امیدی برای نجاتش بود اما او با ناامیدی راه نجات را بر خود بست. از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل شده که زنى نزد پيغمبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد يا رسول اللَّه اگر زنى فرزند خود را كشت آيا می تواند توبه کند؟ حضرت فرمود: قسم به خداوندى كه جان محمد به دست اوست كه اگر او هفتاد پيغمبر را كشته باشد بعد از آن توبه كند و پشيمان شود و دانسته شود كه به آن گناه هرگز باز نمي گردد خدا توبه او را بپزیرد و عفوش کند به درستى كه در توبه در ميان مشرق و مغرب گشاده است و به درستى كه توبه كار از گناه، چون كسى است كه هيچ گناه‏ ندارد.[3]

گناهان سنگین حتی اگر دست کسی به خون سادات هم آمیخته باشد، باز قابل برگشت است. ‏نباید ناامید شد. این که بگوییم خدا من را نمی آمرزد، یا توان آمرزش را ندارد، این گناه از کشتن انسانها ‏بالاتر است‎.‎ این از بزرگترین دام شیطان است چرا که شیطان هم در طاعات طمع دارد، هم در گناهان، بعد از این که انسان را به گناه ‏وادار کرد، در را می بندد و می گوید: دیگر آب از سر شما گذشته است. دیگر فایده ندارد. اگر ‏شیطان انسان را مأیوس کرد، کاملا بر او مسلط شده است.

قرآن در داستان حضرت یعقوب، حضرت یوسف و برادرانش چنین می گوید: وقتی حضرت یوسف علیه السلام بنیامین را به گرو گرفت، داغ حضرت یعقوب خیلی ‏سنگین تر شد؛ چون علاوه بر فراق یوسف، بنیامین را هم از دست داده بود، ولی در شدت ناامیدی، ‏امیدوار بود. اینجا فرمود‎:‎ «پسرانم! بروید و از یوسف و برادرش جست و جو ‏کنید؛ و از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می شوند».[4]

آری کسی از رحمت خدا ناامید نمی شود، مگر این که کافر باشد. یعنی یأس در حد کفر به خداست. از ‏کشتن انسانها بالاتر است. چون می گویی: خدا دیگر قدرت ندارد مرا ببخشد‎ .‎[5]

#گناه #یأس #ناامیدی #رحمت_خدا

یادداشت: سیدمهدی سیدمرادی

پی نوشت ها:

‏[1] تحف العقول، ابن شعبه حرانى، جامعه مدرسين‏، قم‏، 1404ق، ‏ص 91‏.

[2] عيون أخبار الرضا عليه السلام، شیخ صدوق، نشر جهان‏، تهران‏، 1378 ق،‏ ج ‏‏1، ص: 109.

‏[3] جامع الأخبار، شعيري، محمد بن محمد، مطبعة حيدرية، نجف‏، بى تا ص 88‏.

[4] یوسف، 87.

[5] برگرفته از کتاب «امید به رحمت الهی»، حبیب الله فرحزاد، ص 38-30‏‎.‎

جمعه 11 بهمن 1398  1:22 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها