عقیق:امام رضا علیه السلام به عنوان عالم آل محمد علیهم السلام در دوران خود و زمانهای بعد، مشهور بودند. این عنوان نشاندهنده علم سرشار و دانش بسیار آن حضرت است که موجب میشد مردمی از سرزمینهای دور و نزدیک و از ادیان و فرقههای گوناگون به خدمت آن حضرت رفته و پاسخ سؤالات علمی خود در زمینههای مختلف را از معدن علم و حکمت الهی جویا شوند. این روند تنها به دوران امامت آن حضرت مربوط نمیشود، بلکه در زمان حیات امام موسی بن جعفر علیه السلام و زمان اسارت ایشان هم امام رضا علیه السلام عهدهدار امور مسلمانان بودند و دانش گسترده ایشان شهره عالم شده بود.
در زمان نهضت ترجمه که علومی از سرزمینهای دیگر وارد سرزمین اسلامی میشد و در اثر آن، برخی اندیشههای غیر اسلامی رواج پیدا میکرد، امام رضا علیه السلام در قالب مناظرات و گفتوگوهای علمی با افرادی که تحت تأثیر چنین اندیشههایی بودند، سعی در ترویج اندیشه حق اسلامی داشتند. از سوی دیگر، مناظرات علمی که مأمون برپا میکرد و امام رضا علیه السلام با عالمان و دانشمندان سرزمینها و ادیان دیگر مباحثه و مناظره علمی میکردند، نشاندهنده اوج دانش و علم آن حضرت است.
در گفتوگویی که با آیتالله محمدباقر تحریری، استاد حوزه و پژوهشگر دینی انجام دادیم به بررسی بخشهایی از دانش و علم امام رضا علیه السلام و زمینههای بروز و ظهور این خصلت حضرت پرداختیم. آن طور که این کارشناس اسلامی توضیح میدهد، به این دلیل به امام رضا علیه السلام لقب عالم آل محمد علیهم السلام داده شده که آن حضرت در دوران خود عالمترین و دانشمندترین افراد بودند. به طوری که حتی سران و بزرگان ادیان و فرقههای دیگر از راههای دور و سرزمینهای دور به خدمت آن حضرت میرسیدند و پاسخ سؤالات خود را در زمینههای گوناگون از ایشان دریافت میکردند. این اندازه از علم و دانش امام زبانزد عام و خاص شده بود و همه مردم آن حضرت را با عنوان عالم آل محمد علیهم السلام میشناختند. خبر چنین معرفتی از سوی ایشان به دربار هارون و مأمون هم رسیده بود و همین امر باعث شد وقتی مأمون آن حضرت به مرو تبعید کرد، جلسات مناظره میان امام و دانشمندان سرزمینهای دیگر بگذارد.
مسئولیت امام رضا علیه السلام قبل از امامت
در خصوص ویژگیهای شخصیتی و کمالات حضرت ثامنالحجج امام رضا علیه السلام مطالب بسیاری عنوان شده است؛ اما این سؤال وجود دارد که مسئولیت و موقعیت آن حضرت در دوران پیش از امامت و زمانی که پدر ایشان، امام موسی بن جعفر علیه السلام توسط مأموران هارون الرشید ملعون به اسارت گرفته شده بودند، چه بود؟
امام رضا علیه السلام دوران ویژهای را در زندگی خود تجربه کردند. دورانی از زندگی آن حضرت با اسارت پدر بزرگوار ایشان، امام موسی بن جعفر علیه السلام همراه بود. به این علت که مأموران حکومت هارون الرشید از گرایش مردم به سوی امام هراس داشتند و برای اینکه این موضوع را کنترل کنند، امام موسی بن جعفر علیه السلام را به اسارت گرفتند.
در این زمان بود که امام رضا علیه السلام در دوران حیات پدر بزرگوار خود و قبل از اینکه مسئولیت امامت بر عهده ایشان قرار بگیرد، به نوعی این مسئولیت را بر عهده داشتند. چون مردم از هر سو برای گرفتن پاسخ پرسشهای خود، یا پرداخت خمس و زکات و یا دریافت کمکهای مالی و معنوی به سراغ خانه آن حضرت میرفتند و امام رضا علیه السلام در مدت غیاب پدر خود باید به این امور مشغول میشدند.
امام موسی بن جعفر علیه السلام مدت چند سال آخر عمر شریف خود را در زندان بصره و پس از آن هم مدتی در زندان بغداد اسیر بودند. در این زمان بود که امام رضا علیه السلام نایب پدر و امام زمان خود بودند و مأموریت رسیدگی به امور مسلمانان و ترویج و تبلیغ دین اسلام را بر عهده داشتند. ایشان در آن زمانی که تحت حکومت خفقانآور و پر آزار حکومت هارون الرشید بود و بنیهاشم، علویان و شیعیان به شدت تحت آزار و کنترل بودند، به امور اسلام میپرداختند. هرچند که باید توجه شود که آن حضرت طوری عمل میکردند و جریان امور را در دست میگرفتند که عذری به دست مأموران هارون الرشید نیفتد تا آنها بتوانند با ایشان مقابله و مواجهه سوئی داشته باشند. تا اینکه بعد از شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام، امر امامت بر عهده امام رضا علیه السلام قرار گرفت.
اشاره کردید که حکومت هارون الرشید، حکومتی خفقانآور بود که شیعیان و علویان در آزار و اذیت زندگی میکردند. مدتی از دوران هارون الرشید هم با دوران امامت امام رضا علیه السلام همزمان شده بود. نوع مواجهه هارون الرشید با آن حضرت چگونه بود؟
نه فقط شیعیان و خاندان بنیهاشم، بلکه همه مردمی که در سرزمینهای تحت حکومت هارون الرشید زندگی میکردند میدانستند که او عامل شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام است، همان طور که پیش از آن هم خبر داشتند که تا چه اندازه آن حضرت را تحت فشار، آزار، شکنجه و اسارت قرار میدهد. به این صورت در حقیقت هارون الرشید به دلیل ظلمی بزرگی که نسبت به امام کرده بود، اعتبار خودش را مخدوش کرده بود و فرمان او در حکومتش چندان خوانده نمیشد. به همین دلیل او تلاش میکرد تا آن طور که با امام موسی بن جعفر علیه السلام برخورد کرده و ایشان را مورد ظلم قرار داده بود، با امام رضا علیه السلام رفتار نکند تا به ظاهر کمی اعتبار برای خود بخرد. البته فشارهای دستگاه حکومت او همچنان برقرار بود و امام رضا علیه السلام هم سعی میکردند عذری به مأموران حکومتی ندهند تا با ایشان رفتار آزاردهنده داشته باشند.
عالم آل محمد علیهم السلام
یکی از عناوین و لقبهایی که بسیار در مورد امام رضا علیه السلام به کار رفته است، لقب «عالم آل محمد علیهم السلام» است. به طوری که به شهادت تاریخ حتی مأموران حکومت هارون و مأمون هم ایشان را با این لقب میشناختند. دلیل این موضوع چه بود؟
به این دلیل به امام رضا علیه السلام لقب عالم آل محمد علیهم السلام داده شده که آن حضرت در دوران خود عالمترین و دانشمندترین افراد بودند. به طوری که حتی سران و بزرگان ادیان و فرقههای دیگر از راههای دور و سرزمینهای دور به خدمت آن حضرت میرسیدند و پاسخ سؤالات خود را در زمینههای گوناگون از ایشان دریافت میکردند. این اندازه از علم و دانش امام زبانزد عام و خاص شده بود و همه مردم آن حضرت را با عنوان عالم آل محمد علیهم السلام میشناختند. خبر چنین معرفتی از سوی ایشان به دربار هارون و مأمون هم رسیده بود و همین امر باعث شد وقتی مأمون آن حضرت به مرو تبعید کرد، جلسات مناظره میان امام و دانشمندان سرزمینهای دیگر بگذارد.
بنابراینامام رضا علیه السلام نه تنها عالم و چهره شاخص خاندان نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله بودند، بلکه عالمترین، فقیهترین و دانشمندترین همه مردم در آن دوران بودند.
لقب اختصاصی امام رضا علیه السلام
مگر همه ائمه اطهار علیهم السلام عالم نبودند؟ چرا این عنوان به خصوص به امام رضا علیه السلام داده شده است؟
درست است که همه ائمه اطهار علیهم السلام عالمترین مردم بودهاند، اما گاهی برخی از صفات آن ذوات مقدس در برههای زمان و دوران زندگی ایشان بیشتر ظهور و بروز پیدا میکند. به عنوان مثال دقت داشته باشید که همه امامان معصوم علیهم السلام صادق هستند اما عنوان صادق آل محمد علیهم السلام به طور ویژه به امام جعفر صادق علیه السلام داده شده است. چون این صفت در وجود مبارک آن حضرت ظهور و بروز بیشتری در دوران زندگی ایشان و در میان مردم داشته است.
همچنین همه اهل بیت علیهم السلام دارای دانش فراوان و شکافنده علم هستند و منبع و معدن علم الهی هستند، در حالی که لقب باقرالعلوم به طور خاص به وجود مبارک امام محمدباقر علیه السلام داده شد، چراکه این صفت در وجود مبارک آن حضرت بروز بیشتری در میان مردم پیدا کرد. به همین صورت است که لقب عالم آل محمد علیهم السلام به طور اختصاصی به امام رضا علیه السلام داده شد.
امام رضا علیه السلام به این علت که در دوران زندگی خود با عالمان و دانشمندان در زمینههای گوناگون و به خصوص در زمینه ادیان مناظره و گفتوگوهای بسیاری داشتهاند، اوج درجه علم و درایت ایشان تا اندازهای برای مردم آن زمان مشخص شد. همچنین تراوشان دانش آن حضرت مورد توجه دوست و دشمن قرار گرفت و تمام مردم به این نکته پی بردند که آن حضرت دارای معدن علم و دانش گسترده و پایانناپذیری هستند. به همین علت چنین لقبی به آن حضرت داده شده است.
بر همین اساس لازم است دقت شود که اختصاص پیدا کردن این لقب به امام رضا علیه السلام به مفهوم آن نیست که سایر ائمه اطهار علیهم السلام معدن علم نیستند و یا درجه علمی پایینتری نسبت به امام رضا علیه السلام دارند. بلکه تمام ائمه اطهار علیهم السلام در دوران خود عالم آل محمد علیهم السلام هستند، همان گونه که همه ایشان در زمان حیات خود صادق آل محمد علیهم السلام هستند، تمام این ذوات مقدس باقر و هادی و سجاد آل محمد علیهم السلام هستند. شرایط زندگی و زمانه این طور ایجاب میکرد که ظهور برخی صفات در آن بزرگواران بیشتر باشد و بیشتر از سایر خصلتهای ایشان مورد توجه مردم زمانه قرار بگیرد. چنانکه امام رضا علیه السلام در این بعد از شخصیتی خود شناخته شده و این خصلت حضرت بیشتر مورد توجه مردم قرار گرفت.
موقعیت شیعیان در زمان امام رضا علیه السلام
با وجود اینکه امام رضا علیه السلام به عنوان عالم آل محمد علیهم السلام شناخته شدند و به طور ویژه امام و آقای علویان و شیعیان بودند، موقعیت و شرایط شیعیان در آن زمان چگونه بود؟
برای اینکه اوضاع و شرایط شیعیان و علویان در زمان اما رضا علیه السلام را بررسی کنیم باید این دوران را به دو بخش عمده دستهبندی کنیم. دوران اول، زمان حیات ایشان در قبل از امامت است و دوران دوم مربوط به دوران امامت آن حضرت میشود. در این دو مرحله از زندگی امام رضا علیه السلام رویدادها و جریانهایی اتفاق میافتاد که شیعیان و زندگی و امور آنها را تحت تأثیر قرار داده بود. از یک طرف حکومت و دولت هارون و سپس مأمون قرار داشت و از طرف دیگر نهضت ترجمه و ورود آثاری از سرزمینهای دیگر که اندیشه و تفکر مردم و حتی گروهی از شیعیان را تحت تأثیر خود قرار میداد.
نهضت ترجمه و آثار و نتایج آن
منظور از نهضت ترجمه چیست؟
نهضت ترجمه به دورانی گفته میشود که مطالب، مقالات و اندیشههای سرزمینهای دیگر مانند ایران، هند و یونان قدیم وارد حکومت بنیعباس میشد. اولین دوره ورود این نوع مطالب به زمان منصور عباسی مربوط است اما همین روند در زمان هارون الرشید شدت بیشتری پیدا کرد و مردم در دوران مأمون هم از این روند استقبال میکردند.
مطالبی که وارد سرزمین مسلمانان میشد، شامل مطالبی در زمینههای فقه، ستارهشناسی، ریاضیات، فلسفه و ادبیات بود که بیانگر اندیشهها و افکار انسانهایی از سرزمینهای غیر اسلامی بود. این مطالب توسط عدهای ترجمه میشد و به شیوههای گوناگون در دسترس مردم قرار میگرفت. به همین دلیل به این رویدادها نهضت ترجمه گفته شده است.
چه اشکالی در ورود علم از سرزمینهای دیگر وجود داشت؟
ورود علم از سرزمینهای دیگر به نوبه خود اشکال و ایرادی ندارد؛ اما مشکل از آنجایی شروع شد که اندیشههای فلسفی غیر اسلامی وارد سرزمین اسلامی میشد. حتی دانشهای دیگر مانند ادبیات هم گاهی تا اندازهای تحت تأثیر گرایشهای غیر اسلامی بود. این مطالب در نقطه مقابل آموزههای اسلامی بود و مسلمانانی که هنوز در اسلام خود مستحکم نشده و حقیقت اسلام را نمیشناختند در اثر این آموزهها، سست میشدند.
البته این نوع رویدادها فقط به منطقه محدودی از عالم اسلام مربوط نبود؛ اما ظهور آن در شهرهایی مانند مدینه که ائمه اطهار علیهم السلام عمدتاً دورهای از زندگی خود را در این شهر به سر میبردند، بیشتر بیان میشد. حتی با نگاهی به زندگی امام صادق علیه السلام مشاهده میکنیم که آن حضرت گفتگوها و مناظرههایی با مردمی دارد که تحت تأثیر این نوع اندیشهها و مطالب قرار گرفته بودند.
نحوه مواجهه امام رضا علیه السلام با نهضت ترجمه
چنین برنامهای در دوران امامت امام رضا علیه السلام نیز ادامه داشت؟
بله این نهضت همچنان ادامه پیدا کرد تا به دوران امامت امام رضا علیه السلام رسید. در زمان حیات آن حضرت بود که مکانی به نام بیت الحکمه در بغداد راهاندازی شد. بیت الحکمه، محلی بود که به خانه حکمت و دانش مشهور بود و برنامه ترجمه آثار سرزمینهای دیگر در این مکان انجام میشد. البته هرچند که مکان اصلی آن در بغداد بود اما آثار و مطالب ترجمه شده به همه شهرها و حتی به مدینه هم میرسید.
به همین دلیل آثار وارداتی تأثیری بر افکار مردم مسلمان هم داشت به این صورت گرایشهای گوناگون فکری، عقیدتی و اندیشهای در میان مردم ایجاد شد که گاهی در نتیجه همین افکار و اندیشهها اتفاقاتی مانند مادیگرایی هم رواج پیدا کرد. امام رضا علیه السلام با این روند به شدت مقابله کرده و با این افراد به بحث و مناظره علمی مشغول میشدند.
منبع:تسنیم