یکی از سوالهای همیشگی کسانی که علاقهی زیادی به سفر و ماجراجویی دارن ولی تا حالا فرصت چندانی برای شروع و تجربهاش نداشتهان اینه که
چطور سفر کردن رو شروع کنیم؟
به نظر من جواب این سوال به فاکتورهای زیادی از جمله تجربههای قبلی سفر، هدف از سفر، سن، روحیهی فردی، شرایط زندگی و خانوادگی و خیلی موارد دیگه بستگی داره. البته با وجود همهی این تفاوتها یک چیزی در مورد سفر مشترکه و اون اینکه خوب سفر کردن یک موضوع اکتسابیه که با خوندن و فهمیدن و مهمتر از اون سفر کردن یاد گرفته میشه.
از نظر من بسته به شرایط فردی و موارد ذکر شده، هر فردی میتونه با استفاده از یکی از پیشنهادهای زیر سفر کردن رو به شکلی متفاوت از قبل شروع کنه.
۱- سفر با تور یا گروه های برنامه ریزی شده
با وجود اینکه تو تمام زندگیم تا حالا یک بار هم با تور سفر نکردهام و هیچجوره نتونستم روحیهی ماجروجوم رو توی هیچ توری جا بدم، ولی عقیده دارم که سفر کردن با تور میتونه شروع خوبی برای کسانی باشه که تجربهی زیادی تو زمینه ی سفر ندارن ولی دوست دارن که سفر کردن رو شروع کنن. این موضوع شامل تورهای داخلی و خارجی میشه.
سفر کردن با تور بیشتر به درد کسایی میخوره که ته دلشون کمی از مستقل سفر کردن میترسه، ترجیح میدن که برنامهی منظمتری توی سفر داشته باشن، کمتر خطر کنن و یا به طور کلی بدون داشتن ریسک خاصی از سفر لذت ببرن. یکی دیگه از مزایای سفر کردن با تور آشنایی با بقیهی مسافرها و پیدا کردن دوستهای جدیده که همین موضوع میتونه زمینهساز سفرهای بعدی بشه.
از نظر من سفر کردن با تور مثل شرکت تو یک سری کلاس آمادگیه و فرصت مناسبی برای آشتی دادن آدمها با نفس سفر و یاد گرفتن یک سری اصول و نکات ابتدایی سفره. علاوه بر این فضای شاد تورها میتونه افراد بیتجربه رو آمادهی همسفری با غریبهها و لذت بردن از سفر گروهی کنه. پس اگه دوست دارید سفر کردن رو شروع کنید ولی از تنهایی، نداشتن همسفر و یا از اتفاقات پیشبینی نشده میترسید، شک نکنید که شروع کردن با یک تور خوب سادهترین و بهترین راه حل ممکنه.
به جز تورها یک سری گروه های سفر هم وجود دارن که برنامههای خودشون رو به صورت خصوصیتر برگزار می کنن. شرکت تو این گروهها هم شباهت زیادی به برنامهی تورها داره و کاملاً توصیه میشه.
۲- رفتن به سفرهای کمپینگ و طبیعتگردی با گروههای کوچیکتر
سفرهای کمپینگ به سفرهایی گفته میشه که بیشتر تکیه بر طبیعت گردی، اقامت توی چادر، استفاده از کیسه خواب و شرایط طبیعی و… داره.
شاید همهی آدمها اهل سفر کمپینگ و طبیعتگردی نباشن و حتی سفرهای فرهنگی رو به سفرهای طبیعتی ترجیح بدن، ولی به نظر من اگه قصد دارید مستقل و بدون تور سفر کردن رو یاد بگیرید سفرهای کمپینگ فرصت مناسبی برای تمرین این کاره.
واقعیت امر اینه که در طول سفرهای ماجراجویانه و بدون تور همیشه احتمال پیش اومدن اتفاقهایی که انتظارش رو نداریم وجود داره. این اتفاقها میتونه پیدا نکردن جای خواب مناسب، نیاز به پخت غذا به صورت طبیعی و روی آتیش، خوابیدن توی چادر وکیسه خواب و کلی شرایط پیشبینی نشدهی دیگه باشه.
به طور کلی اگه هدف شما از سفر لذت بردن از مناطق بکر و دستنخوردهی طبیعیه، سفر کردن با گروههای طبیعتگردی، تجربهی عملی کمپینگ و یادگیری نکات ایمنی اون بیاندازه مفید و ضروریه. اگه هم به دنبال سفر فرهنگی و غیر طبیعتی هستید هم انجام سفر کمپینگ شما رو با چالشهایی آشنا میکنه که یادگیری نحوهی مدیریت اون ها لازمهی هر سفره.
پس اگه یک مرحله از سفر کردن با تور و گروههای بزرگ فاصله گرفتید و دوست دارید مستقل سفر کردن و اصولش رو یاد بگیرید، سفرهای طبیعتگردی و کمپینگ کمک بزرگی برای حل این ماجراست. سفر کردن به این شیوه معیار ما از سختی در سفر رو تغییر میده و ما رو برای رویارویی با چالشهای غیرمنتظره در طول سفر آماده میکنه.
۳- انجام سفرهای داخلی به روشهای جدید، خلاقانه، و متفاوت از قبل
با وجود اینکه برای بسیاری از آدمها جذابیت مفهوم سفر با سفرهای خارجی گره خورده، از نظر من راه سفرهای ماجراجویانهی خارجی از سفرهای متفاوت داخلی میگذره!
من به شخصه زمانی جرات سفر ماجراجویانهی خارجی رو پیدا کردم که این سبک سفر رو به طور کامل توی ایران زندگی کردم. تجربهی این سبک سفر چه از لحاظ آمادگی برای سفرهای متفاوت خارجی و چه از لحاظ پیدا کردن یک دید و نگاه جدید و واقعیتر نسبت به کشور خودمون توصیه میشه.
معمولا ًبعد از تجربه ی این سبک سفره که تازه باور میکنیم که سفرکردن فقط به شمال ایران و شیراز و مشهد و اصفهان و تبریز خلاصه نمیشه و تجربههای بکر تو دل کوچه پس کوچه های روستاییترین جاهای این سرزمین و معاشرت با محلیترین آدمهای هر روستا جا گرفته.
اگه به دنبال یک سفر خارجی با تور هستید، تکلیف خیلی ساده و مشخصه: با مراجعه به نزدیکترین آژانس مسافرتی و بدون نیاز به هیچجور تجربه و پیشنیازی عازم سفر بشید. ولی اگه تمایلی به خرج کردن پولهای هنگفت و برنامهی تکراری تورها ندارید و دنبال کشف و درک بیشتری توی سفر هستید، بدون شک بهتره که اول این مدل سفر کردن و اصول اون رو با کمترین هزینه و توی کشور خودمون یاد بگیرید.
پیشنهاد من برای این کار اینه که با گروههای کوچیکتری که ترجیجاً یکی دو نفر از اعضای اون تجربهی متفاوت سفر کردن توی ایران رو دارن، شروع کنید. کولهها رو روی دوشتون بندازید و راه بیفتید توی جادههای ایران. به جای رزرو هتل از چادر و وسایل کمپینگ استفاده کنید، به جای خرید بلیط اتوبوس و هواپیما یا استفاده از ماشین شخصی سعی کنید که گاهاً از ماشین های عبوری و هیچهایک استفاده کنید وبه جای اینکه خودتون رو محدود به گروه دوستی همسفرتون کنید سعی کنید که با حفظ احترام و کدهای اخلاقی با محلیها ارتباط بگیرید. فراموش نکنیم که
خیلی از اصول توی یک سفر ماجراجویانه بدون توجه به مقصد مشترکه.
پس بهتره که اونها رو به سادهترین شکل ممکن یاد بگیرید و بعد با اعتمادبهنفس بیشتر تو جاهای دیگه به کار ببرید.
۴- شروع سفرهای خارجی بکپکری از سفرهای کوتاه و مقاصد ممکن
اگه تمام یا بیشتر مراحل قبل رو پشت سر گذاشتید و حالا خودتون رو آمادهی یه سفر ماجراجویانه ی خارجی میبینید، پیشنهاد من شروع سفر از سادهترین و دم دستترین مقاصد ممکنه. یادمون نره که هدف از این سبک سفر رسیدن به یک شناخت بیشتر از دنیای بیرون و مهمتر از اون دنیای درونه، پس خیلی فرق نمیکنه مقصد سفر کجا باشه.
پیشنهاد عملی من برای شروع، انتخاب کشورهاییه که مارو درگیر پروسهی سخت و خستهکنندهی ویزا نمیکنن، گرون نیستن و برامون آشنا هستن. کشورهای آسیای جنوب شرقی و کشورهایی مثل تایلند، مالزی، هند، ویتنام و… همینطور کشورهای همسایه مثل ترکیه، ارمنستان، گرجستان و… گزینههای مناسبی برای شروع این سبک سفر هستن.
علاوه بر این در قدم اول بهتره روی سفرهای کوتاهمدت برنامهریزی کنیم و بعدتر با رشد دونستههای خودمون از سفر و شناخت قابلیتهامون، اون رو به سفرهای طولانیتر ارتقا بدیم. قرار نیست و منطقی هم نیست که از روز اول ریسکهای بزرگ کنیم و تصمیمهای بزرگ مثل رها کردن کار و فروختن زندگی و کارهای مشابه بگیریم، تصمیماتی که بعدتر ممکنه بابت شتابزدگی اونها تاسف بخوریم. پس بهتره تجربهی سفر رو کمکم و متناسب با ظرفیت خودمون رشد بدیم. سفرهای ده روزه/ دوهفتهای، یک ماهه و نهایتاً دو سه ماهه سفرهای مناسبی برای تمرین یک سفر طولانی و به دست آوردن شناخت بیشتر از خودمون هستن.
تجربهی شخصی من برای شروع سفر طولانی ام، داشتن سابقهی تعداد زیادی سفر داخلی متفاوت، یک سفر سه هفتهای خارجی به تنهایی، بعدتر دوماهه و بعدها چهارماهه و بعد از پشت سر گذاشتن همهی این تجربهها، یک سفر یک ساله بود.
۵- شما دیگه راهی هستید! فقط کولهتون رو بردارید و برید!
اگه سفر کوتاه رو شروع کردید و لابهلای اون متوجه شدید که هیچ جایی مثل جاده حال شما رو خوب نمیکنه، اگه تا صبح توی کیسه خواب یخ زدید یا از گرمای چادر خیس عرق شدید و باز هم شب بعد به همون چادر برگشتید، اگه یک هفته دوش آب گرمی پیدا نکردید و تو آب رودخونه و دریا یا با دوشهای سرپایی آب سرد حموم کردید، اگه یک جایی برنامهی غذاییتون بهم خورد و زمین و آسمونتون بهم نریخت، اگه چند ساعت با کولهی سنگین زیر آفتاب گرم و بارون و سرما منتظر یه ماشین عبوری وایستادید و باز تونستید بخندید، اگه تونستید زندگیتون رو به اندازهی کولهی روی دوشتون کمحجم و سبک کنید و اگه نه تنها این اما و اگرها که هزار اما و اگر نگفتهی دیگه رو که خودتون توی سفر پیدا کردید پشت سر گذاشتید و حتی از روبرو شدن با چالشهاش لذت بردید، بدونید که دیگه زمان راه افتادن شماست!
مطمئن باشید بعد از تجربهی سهچهار ماه سفر بکپکری، دیگه کلی از راه و چاهها رو یاد گرفتید و میدونید مشکل ویزا و حملونقل و اقامت و هزار موضوع دیگه رو چطور حل کنید. تو این مرحله دیگه روحیهی سفر و ایدههای نو توی شما جاری شده و این جاده است که شما رو هدایت میکنه. پس مهم نیست کجا!
با خیال راحت کولهتون رو بندازید روی دوشتون و با اعتماد تمام به هستی و خودتون راه بیفتید.