زمانی که در حال خرید هستید و فرزند شما باعث به هم ریختگی در فروشگاه میشود، یا زمانی که لباس پوشیدن فرزندتان برای رفتن به مدرسه یا انجام تکالیف، خوردن غذا یا انجام کارهای روزمره آنها وقت بسیار زیادی تلف میکند، یا حتی وقتی که فرزند شما رفتارهای بچگانهای از خود بروز میدهد و از خود میخواهید که جدیتر رفتار کند، صبوری کردن کار دشواری است. در مواقعی که خسته، مضطرب یا عصبی هستید و میخواهید که تنها به مدت ۳۰ دقیقه در سکوت و آرامش استراحت کنید، تحمل این شرایط حتی دشوارتر نیز میشود. زمانی که از کوره در میرویم، احتمال زیادی وجود دارد که کودک خود را کتک بزنیم یا حرفی به او بگوییم که باعث پشیمانیمان شود، یا بر سرش فریاد بکشیم و او را مورد سرزنش قرار دهیم. اینجا است که صبوری والدین اهمیت خود را نشان میدهد. اما چگونه میتوان در برابر این حجم از استرش، فشار و خستگی صبوری کرد؟
ممکن است به دلیل فشار و توقعات زیاد، صبوری والدین در مقابل رفتارهای کودکان به سر برسد. دکتر دنیز احمدینیا، روانشناس متخصص پرورش فرزند، تنش و آسیبهای روحی و جسمی در غرب لسآنجلس میگوید:
فشار زیاد برنامه کاری پرمشغله و فشار انجام کارهای مختلف ممکن است ما را انقدر گرفتار وظایف روزمره کند که توانگری ما در تربیت فرزندان، به جای وقت گذراندن با فرزندانمان، صرفا به حفظ یک زندگی خانوادگی محدود شود
پدر یا مادر بودن ممکن است تنها یکی از وظایف بیکران ما باشد که باید انجام دهیم تا بدین طریق بتوانیم به انجام وظایف دیگر بپردازیم. از آنجایی که صبوری والدین در مقابل رفتارهای کودکان بخشی از روند ایجاد یک ارتباط عمیق و هدفمند با کودک است، امری بسیار حیاتی است. دکتر کارلا ناومبرگ، نویسنده، مربی والدین و مولف سه کتاب درباره تربیت فرزندان میگوید:
داشتن یک ارتباط صمیمی،انعطافپذیر و مشتاقانه با کودکان، مبنای تقریبا تمام جنبههای والدینی است.
ما همچنین به فرزندان خود میآموزیم که چگونه با یکدیگر رفتار کنند. صبوری والدین در مواقعی که کودکان ما درگیر احساسات عمیق و دشواری هستند، دارای اهمیت ویژهای است. زمانی که ناراحت یا درمانده میشویم و تلاش میکنیم تا این لحظات چالشبرانگیز را به سرعت سپری کنیم، کودکان ما خواهند آموخت که احساساتشان ایمن و مصون نیستند و نمیتوانند یاد بگیرند که در زمان احساس ترس، عصبانیت، ناراحتی یا سردرگمی، چگونه مراقب خودشان باشند. اگرچه، اگر در مواقع حساس با فرزند خود صبور، آرام و مهربان باشیم، آنها نیز خواهند آموخت که در مقابل مشکلات خود با صبر، آرامش و مهربانی واکنش نشان دهند.
احمدینیا همچنین بر اهمیت وفق یافتن با احساسات فرزندانمان هم تأکید کرده است که به آنها کمک میکند تا خود را آرام کرده و احساس همدلی و همدردی از خود بروز دهند. این موضوع برای کودکان کم سن بسیار حیاتی است، زیرا سیستم عصبی آنها و ساختار مغزی مسئول سازگاری عاطفی آنها، هنوز در حال شکلگیری است. کودکان کم سن دارای مهارتهای بیانی و دستوری برای رساندن منظور، آرام کردن و حل مشکلات خود نیستند و ممکن است در اینگونه مواقع نوعی تخلیه هیجانی از خود نشان دهند.
والدین به عنوان مدلهایی برای فرزندان عمل میکنند و فرزندان در نهایت شیوههای آرام شدن والدین در مواقع استرس با بکار میگیرند. صبوری والدین به فرزندان نشان میدهد که به آنها ایمان و اعتماد دارند. برای نمونه، موارد جزئی مانند صبور بودن در زمانی که کودک ۵ ساله شما در حال بستن بند کفهایش است، نشان دهنده این است که ما به فرزند خود و توانایی او در انجام کارهایش ایمان و اعتماد داریم.
نکته جالب توجه این است که ما میتوانیم صبر و تحمل را به نجوی بپرورانیم که هم باعث قویتر شدن روحیه خود ما و هم روحیه فرزندانمان شود. در اینجا برخی از نکات مشترک بیان شده توسط احمدنیا و ناومبورگ ارائه شدهاند.
به حدود خود احترام بگذارید
در صورتی که راهحلهای شما به پایان رسیده باشند، ممکن است به مشکلات پیرامون خود به شیوه غیرمطلوبی واکنش نشان خواهید داد. وی همچنین بر اهمیت «یافتن شیوههای ساده جهت بازگشت به وضعیت عادی خود» تأکید کرده است، که ممکن است یک پیادهروی کوتاه، نوشیدن یک فنجان قهوه یا چای داغ یا تمرکز بر ریتم تنفس خود به مدت چند دقیقه (مدیتیشن) باشد. ناومبورگ استراحت کردن و نفس عمیق کشیدن به همراه ذکر گفتن را پیشنهاد کرده است. او اغلب به خود میگوید «لبخند بزن، نفس عمیق بکش و کمی استراحت کن».
خواب خود را اولویتبندی کنید
زمانی که بسیار خسته هستید، صبور بودن کار بسیار دشواری است. البته داشتن فرزند اغلب به معنای کمبود خواب است، زیرا شما والدین یک نوزاد یا کودکی هستید که در حال دندان درآوردن است یا کودکی که هرگز خواب راحتی نداشته است اما ما همواره به اهمیت خواب بیاعتنایی میکنیم و به جای خوابیدن، ترجیح میدهیم تا وقت خود را صرف شبکههای اجتماعی نماییم یا کاری انجام میدهیم که ما را به انجام کارهای بعدی مربوط به آن مجبور میکند. به دقت به مواردی فکر کنید که برای داشتن یک خواب آسوده، آنها را تحت کنترل دارید و سپس این کارها را انجام دهید، بنابراین در آغاز روز کاری احساس خستگی و کمخوابی نخواهید کرد.
در یک زمان، تنها یک کار را انجام دهید
مثلاً اگر در حال آشپزی باشیم و همزمان، حساب خود در شبکههای اجتماعی را کنترل کنیم و در همان لحظه فرزندمان با یک سوال یا درخواست به سراغ ما بیاید، ممکن است دچار استرس شویم و احساس بدخلقی و بیطاقتی به ما دست بدهد.
وضعیت خود را از حالت «کار کردن» به «حضور» تغییر دهید. حالت «کار» به معنی زندگی در دنیای ذهنی خودمان است. یعنی در حالیکه در کنار فرزندمان هستیم، کارهایی که باید انجام دهیم را در ذهن خود مرور میکنیم، یا در حال فکر کردن به محل بعدی که باید حضور داشته باشیم یا کار بعدی که باید انجام دهیم، هستیم. تمام این تفکرات و مشغولیتهای ذهنی ممکن است در زمان خواندن کتاب مورد علاقه کودک قبل از خواب و شب بخیر گفتن به او رخ دهد، در حالی که همچنان در حال فکر کردن به کنترل ایمیلها یا تماشای فیلم یا سریال مورد علاقه خود هستید.
حالت «حضور» به این معنی است که در آن لحظه به بودن در کنار فرزند خود فکر کنید تا از کارهایی که در کنار او انجام میدهید آگاهی یابید و به واکنشهای او توجه کنید. حالت حضور همچنین میتوانید ما را از توجه کردن به نتیجه نهایی، به دقت در روند عملکردمان در کنار کودک تغییر دهد، که این امر ما را قادر میسازد تا در تمام لحظات کوتاه روزمره در کنار کودک خود حضور داشته باشیم. حضور یکی از مهمترین پیشنیازها برای صبوری والدین است.
از خودتان حمایت کنید
ما تمام تلاش خود را میکنیم تا از منابعی که در اختیار داریم استفاده نماییم. به خاطر داشته باشند که در زمان دشواریها تنها نیستند و باید خود را در انجام کارها تشویق کنند. یعنی میتوانید به خود بگویید «تمام والدین دچار مشکل میشوند و من تمام تلاش خود را میکنم تا بهترین کار ممکن را انجام بدهم» یا از خودتان بپرسید «چطور میتوانم در انجام این کار، به خود اتکاء کنم؟ چه کمکی میتوانم به خود بکنم؟». این کار نه تنها باعث کاهش استرس ما میشود، بلکه الگویی برای فرزندانمان خواهد بود تا یاد بگیرند که چگونه «به جای خشن بودن و آزار رساندن به دیگران، نسبت به آنها مهربان و ترغیب کننده آنها باشند».
صبوری والدین نیازمند تغییر و اصلاح است
واقعیت این است که همه انسانها مرتکب اشتباه میشوند. زمانی که تحمل شما تمام شود و مرتکب اشتباهی شوید، فرصت این را دارید تا اشتباه خود را اصلاح نموده و مجدداً با فرزند خود ارتباط برقرار نمایید. بر اساس اظهارات احمدنیا، این بدین معنا است که از کودک خود بپرسید که چه احساسی دارند و این احساسات را تا چه حد تأیید میکنند. ممکن است این امر شامل پذیرش مسئولیت کاری که انجام دادید و عذرخواهی کردن بابت اشتباهی که مرتکب شدهاید، باشد.
برخورد نزدیک به این صورت ممکن است باعث ایجاد امنیت و نزدیکی مجدد بین والدین و فرزندان شوند، که این موضوع به احتمال زیاد احساس داشتن پناهگاهی امن برای کودک در مواقع ناراحتی را افزایش میدهد. ناومبورگ میگویید:
مستعصل شدن به خاطر فرزندان، بیطاقتی و بداخلاقی، ایجاد محدودیتها برای رفتارهای مشکلساز و حالت هجومی داشتن در برابر آنها در مواقعی که واقعا عجله دارید، مشکلی ندارد، زیرا بخشی از زندگی واقعی است و آمادهسازی فرزندان برای زندگی در دنیای واقعی، بخش مهمی از وظایف والدین است. مهم این است که زمانهای بیطاقتی شما با لحظات صبر و ایجاد ارتباط با فرزندتان، دارای تعادل مطلوبی باشد. زیرا ارتباط مطلوب شما با کودک، مبنای تمام زندگی او خواهد بود.
صبوری والدین در مقابل رفتارهای کودکانه فرزندان نیازمند کسب مهارتهای ذهنی است، هربار که بیطاقت شدید یک نفس عمیق بکشید و هیچ حرفی نزنید، بعد از چند بار تلاش میتوانید بهترین رفتار را در لحضات پرفشار بروز دهید.