روستای اشتبین
در حاشیه سواحل زیبای ارس در دل کوه های بلند آذربایجان شرقی، روستای پلکانی اشتبین درست مثل زمردی سبز زیر آسمان فیروزه ای صاف و پاک می درخشد. روستای اشتبین از مجموعه سه آبادی به نام های هراس، سیاوشان و جعفرآباد تشکیل شده و دارای سابقه تاریخی کهن است.
چندین کتیبه به خط ثلث مربوط به زمان شاه طهماسب صفوی، یک گورستان قدیمی، کتیبه های مرمرین مربوط به قرن های نهم و دهم هجری حکایت از پیشینه تاریخی گرانبهای آن دارد. این روستا با شماره ۲۶۹۲ در تاریخ ۱۷/۳/۷۹ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. اسناد به دست آمده از سنگ نوشته های موجود در روستا تاریخ ۸۴۳ و ۹۷۶ هجری قمری را نشان می دهند، ولی به نظر می رسد معماری موجود در برخی بناها مربوط به دوره اشکانیان است .
میوه های باغی و محصولات جالیز اشتبین بسیار مرغوب است. انار، انجیر، گردو، گلابی، آلبالو، زردآلو، انگور، سماق، زغال اخته، ازگیل و توت به فراوانی از باغ ها به دست می آید.اما به علت نبودن سردخانه و عدم امکان دسترسی آسان به شهر بسیاری از این میوه ها از بین می رود.
خانه های روستای اشتبین معماری بسیار زیبایی دارد و حیاط هر خانه پشت بام خانه دیگر است. در هر گوشه کوچه های آن، کارگاه تولید ابریشم به چشم می خورد و در این میان زنان روستا که لواش تنوری می پزند نان را به میهمانان پیشکش می کنند.
روستای اشتبین توانایی بالقوه ای برای تبدیل به منطقه توریستی را دارد وجه تسمیه اشتبین برخی از محققان گفته اند: چون روستای اشتبین از «سه» آبادی نزدیک به هم تشکیل شده لذا این جا را اوش توبین یا سه روستا نامیده اند من این نظر را رد نمی کنم اما دیدگاه دکتر حسین محمد زاده صدیق مصحح دیوان ترکی حکیم نباتی را نیز در این خصوص قابل تأمل می دانم و خلاصه ی نظر وی را جهت آگاهی خوانندگان ارجمند هفته نامه گویا در این بخش ارائه می نمایم ایشان نوشته اند واژه ی اوشتوبون از سه قسمت تشکیل شده است؛ اوش + توب+ون ، اوش همان اوچ در گویش اهر و پیرامون آن است و به معنی عدد سه است .توب به معنی قوم، قبیله و جمعیت است . بخش سوم آن «ین» یا «ون» در اغلب اسامی مکان های جغرافیایی آذربایجان و سایر مناطق ایران به چشم می خورد پس اوشتوبون یعنی محل زندگی سه قوم و می دانیم که حداقل تا زمان حکیم نباتی علاوه بر جمعیت ترک زبان اقوام تات و ارمنی نیز در این روستا ساکن بودند اما بعدها با غلبه ی زبان ترکی این اقوام از نظرگویش و آیین با ترک زبانان روستا همسان شده یا از آن جا مهاجرت کرده اند .. »