بنام خدا
عاشورا؛ پیام یا واقعه تاریخی
بسیاری از مسلمانان در ایام محرم برای آنچه بر خاندان حسین بنعلی(ع) گذشته است، عزاداری میکنند، اما عاشورا فراتر از آنچه در تاریخ روی داده است، پیامی است که امام حسین(ع) ما را به شنیدن آن دعوت کرده است.
ما در ایام محرم شاهد غوغای غم، اندوه، اشک، یاد و معرفت هستیم. برخی معتقدند که در این روزها بعد آئینی مراسمات منجر به عاشورای حسینی پررنگ شده است. گذشته از اهمیت مناسک، چه چیز دیگری میتواند در پس آن باشد؟ آیا میتوان فارغ از مناسک به قضیه نگاه کرد؟ آیا مناسک فیحدذاته مهم است و یا برای هدفی بیش و پیش از خود؟
تاسوعا، عاشورا و پیش از آن ۸ روز ماه محرم در میان شیعیان، از ایام مهم دینی محسوب میشوند. شیعیان در این ایام بغیر از خواندن ادعیه، عزاداری میکنند. این عزاداریها شامل سینهزنی، زنجیرزنی و ... به همراه خواندن مرثیه و نوحه است. این ایام چندان مهم است که میتوان آن را یکی از مشخصات جامعه شیعی دانست. برخی عاشورا را هویت شیعه دانسته، آن را در تاریخ اسلام در پس رویدادهای غدیر و وفات پیامبر (ص) تفسیر کرده و افتراق شیعه و اهل سنت را در این رویداد میبینند. برخی دیگر، اما عاشورا را رویدادی اسلامی میبینند، آنچه تاکیدی بر پیام و هدف اسلام است.
امام حسین (ع) قهرمان اصلی عاشوراست که برای احیای دین پیامبر اسلام (ص) قیام کرده است. بر اساس روایت غالب امام (ع) از سرنوشت خود آگاه بود، با این حال در راه عمل به دین خدا و نجات امت از حکومت یزید بنمعاویه و برای اینکه خونش در حریم امن الهی ریخته نشود و پس از تقاضانامههای بسیار کوفیان و نتایج مثبت بررسیهای اولیه مسلم بنعقیل به سوی این شهر حرکت کرد. به خون شدن و اسیری خاندان رسالت، پایانی بر واقعه عاشورا بود.
شهادت امام حسین (ع) میتواند رویدادی تاریخی، موضوعی برای علم تاریخ، محوری برای مناسک عزاداری و یادبود و پیامی برای اسلام و شیعه باشد. عاشورا علاوه بر بعد مناسکی بعدی از پیام نیز دارد، اما ما در عمل به کدام اولویت میدهیم؟ عاشورا برای ما پیام است و یا رویداد؟ ما کدام را گرامی میداریم؟ سنجه عاشورایی بودن جامعه و رفتارهای ما چیست؟
اگر مناسک اولویت نبود، پیام چه بود؟
ممکن است بسیاری از عزاداران امام حسین(ع) بپذیرند که پیام امام مهمتر از رویداد عاشوراست و رویداد ابزاری برای رساندن این پیام است. اما آیا اگر پیام اولویت داشت، ما چنین حیاتی داشتیم؟
فرض کنید ما مخاطب امام حسین(ع) در خطبه روز عاشورا باشیم و ایشان به ما چنانکه به مخاطبان خود در آن زمان گفتهاند، بگوید: «حرف مرا بشنوید و در جنگ و خونریزی عجله نکنید تا من وظیفه خود را که موعظه و نصیحت شماست انجام دهم، تا علت آمدنم را به این سرزمین توضیح دهم، اگر به سخنم گوش دادید و عذر مرا پذیرفتید و با من از در انصاف و عدل وارد شدید، معلوم میشود راه سعادت و خوشبختی را دریافتهاید...». امام حسین(ع) به یک پیام اشاره میکند و نیز به علت آمدنش به عاشورا؛ آنچه پیش از موضوع عزاداری قرار گرفته است ما باید پیش از عزاداری برای آنچه رخ داده است پیام ایشان را را خوب بشنویم.
نامه امام(ع) پیش از حرکت به برادرش محمد بنحنفیه این پیام را بیشتر تشریح میکند، امام میفرمایند: «حقّاً حسین بنعلی گواهی میدهد كه هیچ معبودی جز خداوند نیست؛ اوست یگانه كه انباز و شریك ندارد و به درستی كه محمّد(ص)، بنده او و فرستاده اوست كه به حق از جانب حق آمده است و اینكه بهشت و جهنم حق است، و ساعت قیامت فرا میرسد و در آن شكی نیست و اینكه خداوند تمام كسانی را كه در قبرها هستند برمیانگیزاند. من خروج نكردم از برای تفریح و تفرج؛ و نه از برای استكبار و بلندمنشی، و نه از برای فساد و خرابی، و نه از برای ظلم و ستم و بیدادگری! بلكه خروج من برای اصلاح امت جدم محمد(ص) میباشد. من میخواهم امر به معروف نمایم و نهی از منكر كنم و به سیره و سنت جدم، و آئین و روش پدرم علی بنابی طالب(ع) رفتار كنم. پس هر كه مرا بپذیرد و به قبولِ حق قبول كند، پس خداوند سزاوارتر است به حق و هر كه مرا در این امر ردّ كند و قبول ننماید، پس من صبر و شكیبائی پیشه میگیرم تا آنكه خداوند میان من و میان این جماعت، حكم به حق فرماید؛ و اوست كه از میان حكم كنندگان مورد اختیار است و این وصیت من است به تو ای برادر! و تأیید و توفیق من نیست مگر از جانب خدا؛ بر او توكّل كردم، و به سوی او بازگشت مینمایم و سلام بر تو و بر هر كه از هدایت پیروی نماید و هیچ جنبش و حركتی نیست، و هیچ قوّه و قدرتی نیست؛ مگر به خداوند بلند مرتبه و بزرگ».
امام حسین(ع) در این نامه میگوید حرکت و مسیرش پوچ و دلبخوانانه نبوده، بلکه در مقابل و ضدیت با فساد خرابی، ظلم، ستم، بیدادگری و وضعیت نامطلوب مسلمانان بوده است. او اصلاحگری را رسالت پیامبر(ص) و امام علی(ع) میداند و امر به معروف و نهی از منکرش به عنوان ابزار اصلاحگری معطوف به هدفی است که بیان شد.
نیمنگاهی به وضعیت کلی حاکم بر جوامع اسلامی، رفتارهای اجتماعی و فردی نشان میدهد که ما پیام امام حسین(ع) را نشنیدهایم. اگر مناسک نوعی ابزار و رسانه باشد، پیام باید شنیده میشد، اما ما محدود به خود رسانه و ابزار پیام شدهایم. آنچه امام شهید ما را پیش از عاشورا به آن دعوت کرده است پیام اوست، عزاداریها باید تداوم پیام راه این ولی الهی باشد که قرار است ما را به نور برساند که خداوند نیز میفرماید: «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِینَ كَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ؛ خداوند سرور كسانى است كه ایمان آوردهاند آنان را از تاریكیها به سوى روشنایى به در مىبرد و[لى] كسانى كه كفر ورزیدهاند سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوتند كه آنان را از روشنایى به سوى تاریكیها به در مىبرند آنان اهل آتشند كه خود در آن جاودانند» (البقرة، ۲۵۷)
منابع:
خبرگزاری قرآن