0

انتقام خون حسين (ع) و داد انسانيت‏

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

انتقام خون حسين (ع) و داد انسانيت‏

ع. فانى‏
برائت، از اصول مهمّ و اساسى‏ اسلام و آئين حيات انسان‏ها در جهان است. قرآن عزيز در آيات بسيار آن را مورد تأكيد قرار داده و از امّت اسلام به طور جدّى‏ آن را مطالبه كرده است.
برائت از دشمنان خدا و بشريت، اصلى‏ بنيادين در مكتب اهل بيت (ع) به شمار مى‏ رود و در كنار حبّ خداوند و اولياى‏ او، حقيقت و روح دين محسوب مى‏ شود و بدون آن، اساساً ايمان تحقّق نمى‏ يابد.


برائت، خود مراتب و ابعادى‏ دارد كه مسئله انتقام از جمله آنهاست. منتقم يكى‏ از اسماء الهى‏ است و او خود را در قرآن ذوانتقام ناميده است. در معارف و تعاليم مكتب شيعه نيز بر آن تأكيد زيادى‏ صورت گرفته و در ادعيه و زيارات، يكى‏ از محورهاى‏ تربيتى‏ شيعه بر همين حقيقت معطوف گشته است. در زيارت عاشوراى‏ حسينى‏ ، حدّاقل در دو مورد، شيعه را متذكّر اين امر ساخته‏ اند كه از خداوند درخواست كند در زمره كسانى‏ قرارگيرد كه در آخرالزّمان در ركاب امام عصر (ع) براى‏ طلب ثار و انتقام خون سالار شهيدان قيام خواهند كرد.

آنچه اين مقاله كوتاه به آن اشاره دارد، نگاهى‏ مختصر به همين حقيقت است.

آنچه در سطور بالا گذشت، اين اشارت را در پى‏ داشت كه برائت از دشمنان خدا و اسلام و بشريت:

- يك ضرورت دينى‏ و قرآنى‏ است؛
- يك قاعده عقلانى‏ و اصل فطرى‏ است؛
- تحقّق راستين ايمان و اعتقاد اسلامى‏ و روح مكتب شيعه بر آن استوار است؛
- از اصول تربيتى‏ و حماسى‏ مكتب اهل بيت (ع) به شمار مى‏ رود.

اكنون مى‏ گوييم بر اساس آموزه‏ هاى‏ همين مكتب، هدف خلقت انسان و غايت آفرينش جهان نيز بر همين امر قرار دارد.
ابتدا بايد اين نكته را متذكّر شد كه اين اصل اساسى‏ (انتقام از دشمنان خدا)، از مفهوم و حقيقتى‏ متعالى‏ و ارجمند برخوردار است و اساساً با مفهوم عاميانه و نازل آنها بسيار متفاوت است. در ساحت قرآن و تعاليم دينى‏ و معارف شيعى‏ ، اين مفهوم والا و تعيين كننده با توجّه به چهار شأن بزرگ، معناى‏ بلند خود را پيدا مى‏ كند:

نخست شأن ربوبى‏ است‏
سخن در اين است كه خداى‏ بزرگ كار حكيمانه و شكوه هنرمندانه خود را در آفرينش انسان به نمايش گذاشت و غايتى‏ سترگ نيز از آن، در نظر داشت. او انسان‏ ها را آفريد و قرار بود آنان تحت تربيت رسولان و راهنمايان او به ابعاد و مراتبى‏ عظيم از هدف خلقت نائل آيند، همچون خليفة اللّهى‏ ، امانت‏دارى‏ ، بندگى‏ و عبوديت و نيل به كمال انسانى‏ خود كه در وجودشان به وديعت سپرده شده بود.

شأن ربوبى‏ اين بود كه همه مقدّمات، لوازم و مناسبات تحقّق‏ بخش اين هدف را در اين جهان به انسان‏ ها عطا فرمود و وجود انبيا و امامان از بزرگترين آنهاست؛ امّا دشمنان خدا و بشريت بر مبناى‏ وجه تشريعى‏ نظام عالم كه بر اراده و اختيار آدميان تأكيد مى‏ كرد، اين طرّاحى‏ الهى‏ را بر هم زدند.

امّا از سوى‏ ديگر، خداى‏ متعال هرگز مغلوب نمى‏ شود و در نهايت، مقصد خلقت خويش را با ظهور آخرين منجى‏ موعود (ع) در جهان تحقّق خواهد بخشيد؛ ليكن دشمنان بايد به سبب گناه بزرگ خود در همين دنيا (و قبل از عذاب آخرت) تنبيه و مجازات شوند؛ زيرا خار راه انسانيت و مانع بزرگ طرّاحى‏ الهى‏ در جهان شدند. شأن قدرت، شأن حكمت، شأن عدالت و شأن ربوبيت حضرت حق ايجاب مى‏ كند كه اين تنبيه و مجازات به عنوان انتقام الهى‏ حتماً صورت پذيرد. اينها همه در زيرمجموعه انتقام الهى‏ جاى‏ مى‏ گيرد.

دوم شأن انسان كامل و امام معصوم (ع) است:
شأن انسان‏ هاى‏ كامل، چه آنانى‏ كه براى‏ هدايت انسان‏ها حماسه آفريدند و جان‏فشانى‏ ها كردند و در اين راه از همه هستى‏ خود و شئون خود گذشتند؛ خصوصاً سالار شهيدان، حسين بن على‏ (ع) و چه حضرت ولى‏ عصر (ع) كه ذخيره الهى‏ براى‏ محقّق ساختن اهداف و آرمان‏ هاى‏ آنان، همه ايجاب مى‏ كند كه از دشمنان الهى‏ انتقام گرفته شود. انتقام در اين ساحت، به معناى‏ تنبيه كسانى‏ است كه مقابل انسان‏ هاى‏ كامل ايستادند و آنان را از انجام رسالت بزرگ خود، يعنى‏ تحقّق طرّاحى‏ الهى‏ و هدايت انسان‏ ها بازداشتند.

از سوى‏ ديگر، شأن آخرين امام معصوم (ع) و انسان كامل نيز همين امر را اقتضا مى‏ كند.
او طعم انتقام و عذاب الهى‏ را به تمامى‏ دشمنان انبيا و اوليا، از آغاز تا زمان ظهور خواهد چشانيد (ان شاء اللّه).

اين شأن از آنجا نشئت مى‏ گيرد كه تحقّق همه آن آرمان‏ ها و رسالت‏ ها در سطح جهانى‏ بر عهده اوست. هم‏ اكنون نيز وجود دشمنان و ظلم‏ ها و جنايات آنان مانع ظهور او و انجام اين رسالت و شأن بزرگ است و او در زمان ظهور نيز مقابل آنان خواهد ايستاد (ان شاء اللّه)؛

بنابراين مأموريت بزرگ او ايحاب مى‏ كند هم براى‏ احيا و استقرار دين خدا روى‏ زمين و هم براى‏ از بين بردن خارها و موانع اين راه، تمام قدرت خود را به عنوان انتقام از آنان به كار گيرد.

سوم شأن انسانى‏ و انسانيت است:
چنان‏كه اشاره شد، انسان براى‏ غايتى‏ عظيم و سترگ آفريده شده بود. استعدادها و قواى‏ بسيارى‏ نيز در وجودش مندرج بود تا در مسير خود، به مراتب بلند كمال و تعالى‏ دست يابد؛ امّا دشمنان خدا مانع راه او شدند. آنان در واقع مانع شدند تا بزرگ‏ترين اتّفاق مبارك؛ يعنى‏ شكوفايى‏ انسان و انسانيت در سطحى‏ فراگير و همگانى‏ در جهان روى‏ دهد. به راستى‏ ، انسان در اين عالم مورد ظلم قرار گرفت. اگر جريان هدايت الهى‏ بدون دخالت و ممانعت دشمنان، به دست اولياى‏ الهى‏ و امام معصوم (ع) صورت گرفته بود، مسير حركت انسان‏ ها به طور آرام و طبيعى‏ و بى‏ هيچ خسارت و مشكلى‏ به پيش مى‏ رفت. طبعاً در اين عرصه، از آنجا كه اقتضائات هدايت در سطح اكثر و موانع در سطح حدّاقل بود، حدّاكثر انسان‏ها در مسير هدايت و سعادت قرار مى‏ گرفتند و فقط شقاوتمندانى‏ كه به اختيار خود، راه تباهى‏ را برمى‏ گزيدند، از هدايت و سعادت بازمى‏ ماندند.

بنابراين، دشمنانى‏ كه اين جرم بزرگ را مرتكب شدند، به اقتضاى‏ عدالت و براى‏ گرفتن داد انسانيت و همه انسان‏ هاى‏ مظلوم، بايد تنبيه شوند و انتقام اينان گرفته شود.

چهارم شأن جهان است‏
همان‏طور كه قرار بود انسان راه هدايت و رستگارى‏ را بپيمايد، قرار بود جهان نيز به عنوان جايگاه انسان از شميم هدايت و فضيلت و انسانيت به گلستانى‏ عطرآگين مبدّل شود و نه به مردابى‏ متعفّن و جهنّمى‏ سوزان. البتّه غايت آفرينش الهى‏ و مقصد بزرگ او، از خلقت جهان، چنان‏كه اشاره كرديم، در زمان ظهور موعود به وقوع خواهد پيوست و جهان در ظاهر و باطن، زنده و بالنده خواهد شد.

بنابراين جرمى‏ سنگين و گناهى‏ بزرگ از سوى‏ مستكبران و دشمنان صورت گرفته كه در جهان آتش افروختند و شأن آن را همچون شأن انسان در شعله‏ هاى‏ ظلم و استكبار خود سوزاندند.

اين نگاه مى‏ تواند شأن پنجم و ششم و شئونى‏ ديگر را در همين ساحت مطرح كند كه هريك اقتضا مى‏ كند اتّفاقى‏ بزرگ در اين جهان رخ دهد و آن تنبيه و مجازات دشمنان بشريت است و بايد انتقام جنايات آنان گرفته شود؛ از جمله اين شئون، شأن دين است و شأن فضيلت و ارزش‏ هاى‏ انسانى‏ ، شأن ديگر كائنات و ... و خواننده فهيم، خود مى‏ تواند نگاه مزبور را دنبال كرده و به غنا و تكميل بحث اهتمام ورزد.

از آنچه گذشت، اين حقيقت روشن شد كه مسئله انتقام از دشمنان يك مفهوم متعالى‏ ، حكيمانه و ضرورى‏ است. هر انسان فرزانه و خردمندى‏ حكم مى‏ كند كه با هرگونه جرم و جنايتى‏ در جامعه بايد برخورد شود و مجرمان و جانيان به سزاى‏ اعمال خود برسند. اين حكم بخردانه و حكيمانه، آنگاه كه با خداى‏ بزرگ نسبت مى‏ يابد و گستره ان در سطح جهانى‏ و بشريت ضرورت پيدا مى‏ كند،

به نام انتقام الهى‏ ، مطرح مى‏ گردد. در واقع، خداوند متعال انتقام همه انسان‏ هاى‏ مظلوم را خواهد گرفت؛ به تعبير ديگر، وجه انسانى‏ انتقام مى‏ تواند در ميان جوامع ديگر آن، بارز شود. در اين ميان، دو امام معصوم و بزرگ، خصوصيت و موضوعيت خاص مى‏ يابند؛ سالار شهيدان، حسين بن على‏ (ع) و فرزند ارجمند او، امام عصر حضرت حجّت بن الحسن (ع) كه سلام بيكران بر آنها باد.

حسين (ع) با حماسه جاودانه‏ اش، خون مطّهر خود را براى‏ احياى‏ دين خدا و انسان و انسانيت نثار كرد و مهدى‏ موعود (ع) كه انتقام اين خون پاك را خواهد گرفت.

اين انتقام، انتقام خداست و انتقام همه انبيا و اوليا،
انتقام تمام بشريت مظلوم و مستضعف است‏
و انتقام همه فضيلت‏ها و خوبى‏ ها.
 
 
منبع : موعود

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

یک شنبه 18 شهریور 1397  6:51 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها