توضیح درباره نامه خبرساز کروبی به رهبری
روز یکشنبه 11 شهریورماه، نامهای از سوی آقای مهدی کروبی منتشر شد که در آن به تعبیر خود به سه نکته مهم پرداخته است. در اینجا یکی از موضوعات مطروحه در این نامه مورد بررسی قرار میگیرد.
متن کامل این خبر در روزنامه فرهیختگان با عنوان «واقعیت ماجرای «توقیت» چه بود؟» را اینجا بخوانید.
ادعای آقای کروبی
در نامه ایشان آمده است:
«لغو مدت زمان 10 سال: در بازنگری تصمیم مهمی در ارتباط با مقام رهبری اتخاذ شد. بدین نحو که هیات، مسئولیت مادامالعمری برای رهبر قائل نبود و مدت زمان ۱۰ سال را برای این مسئولیت مهم در نظر گرفته بود.
روزی مرحوم آقای هاشمی از قول برخی مدرسین حوزه گفتند که آنها خواستار لغو محدودیت زمانی هستند. ما اما با لغو مصوبه پیشین مخالف بودیم و گفتیم درباره این موضوع قبلا بحث شده و تصمیم گرفته شده است.
اما ایشان گفتند حالا رأی میگیریم که این محدودیت را حذف کنیم، لذا وقتی مرحوم هاشمی لغو مصوبه پیشین را به رأی گذاشتند و سپس با شمارشی سطحی و سریع مدعی شدند که لغو محدودیت ۱۰ ساله رهبری رأی آورده است، من به اعتراض پیش ایشان رفتم و از وی خواستم دوباره رأیگیری کند.
به ایشان گفتم بارها در مجلس شورای اسلامی با آن تعداد وقتی در رأیگیری شفاهی (قیام و قعودی) تشکیک میشود، دوباره رأی میگیریم و اینجا با تعداد محدود اعضا (۲۵ نفر) چرا دوباره رأی نمیگیرید تا رفع شبهه شود. او موضوع را به شوخی برگزار کرد و از من خواست به صندلیام برگردم.
همانگونه که ملاحظه میشود تاکید آقای کروبی بر لزوم رایگیری درباره پیشنهاد اولیه کمیسیون درباره اصل 107 بلافاصله و بیچون و چرا از سوی آقای هاشمیرفسنجانی موردتوجه و عمل قرار میگیرد و رایگیری موردنظر آقای کروبی به عمل میآید. در صحت این رایگیری هم هیچیک از حاضران در شورای بازنگری شک و تردیدی به خود راه نمیدهد و هیچ اعتراضی هم از سوی آقای کروبی راجع به این رایگیری در صورت مذاکرات شورای بازنگری ثبت و ضبط نشده است.
آیا منطقی نبود ایشان اگر شک و شبههای در صحت رایگیری داشت با صدای بلند آن را اعلام میکرد تا همه از آن مطلع شوند و در صورت مذاکرات نیز به ثبت برسد؟ لازم به ذکر است درصورت مذاکرات چاپشده، تمامی جزئیات بیانات حاضران – حتی در حد یک کلمه مانند «نه» یا «بله» - ثبت و ضبط شده است.
بهراستی امروز بعد از گذشت 30 سال، چرا باید به نقل قول کسی اعتماد کنیم که اولا کل ماجرا را وارونه و مخدوش تعریف میکند و ثانیا از موضوع دو نفرهای سخن میگوید که طرف دوم آن دار فانی را وداع گفته و دیگر در این دنیا نیست تا بتواند شهادت بر صدق یا کذب بودن این ادعا بدهد.
بههر حال در این مقال تلاش شد تا تفاوت آنچه آقای کروبی با بهرهگیری از رانت بزرگ سیاسی حصر در صدد القای آن است با آنچه در عالم واقع روی داده، مشخص شود.
روزنامه فرهیختگان