برترینها - ترجمه از الهام مظفری: بچههای بااستعداد فوق العاده هستند. آنها در کودکی به اهدافی میرسند که برخی بزرگترها هرگز فکرش را هم نمیکنند. متاسفانه گاهی فقط استعداد برای رسیدن به شهرت و موفقیت کافی نیست و شما را با این پرسش رها میکنند که «چرا؟». برخی از این ماجراها حرف ما را ثابت میکنند.
ارفع کریم
این دخترپاکستانی در ۵ سالگی از والدینش خواست برایش کامپیوتر بخرند. او سعی کرد آن را یاد بگیرد، برنامههای جدید نصب کند و با آن کار کند. در ۹ سالگی توسعه دهنده معتبر مایکروسافت شد. بیل گیتس از او دعوت کرد از دفتر مرکزی آنها دیدن کند و وقتی از آمریکا بازگشت نماینده کشورش در مجامع بین المللی شد. ارفع در ۱۶ سالگی تشنج کرد و مغزش آسیب دید. او بستری شد و بیل گیتس هزینههای درمان او را پرداخت کرد. متاسفانه پزشکان نتوانستند به او کمک کنند و مرد.
ویلیام سیدیس
ویلیاتم سیدیس کمتر از ۲ سال داشت که خواندن را یاد گرفت. او در ۸ سالگی چند زبان بلد بود و در بزرگسالی میتوانست به ۲۵ زبان و گویش حرف بزند. در ۱۱ سالگی وارد دانشگاه هاوارد شد و در ۱۷ سالگی معلم آنجا شد. او توانست حرفه فوق العاده برای خود بسازد، اما تصمیم گرفت علم را رها کند و حسابدار شود. او سالهای آخر عمرش را به عنوان یک فرد تارک دنیا زندگی کرد.
نادیا روشوا
نادیا هنرمند بسیار بااستعدادی بود که تصویرسازیهای زیادی برای کتابهای کلاسیک و افسانههای یونان باستان انجام داد.جالب است که او به ندرت از پاک کن استفاده میکرد. این هنرمند جوان در ۱۷ سالگی و در اثر خونریزی مغزی ناشی از نقص مادرزادی شریانهای مغزی درگذشت. او بیش از ۱۲ هزار تصویر از خود به جای گذاشت.
اکریت جاسوال
آکریت جاسوال اولین بار عمل جراحی خود را در۷ سالگی انجام داد. دوست ۸ سالهاش دست خود را سوزانده بود و سوختگی آنقدر شدید بود که انگشتانش خم شده و پوستش ذوب شده بود. والدین او نمیتوانستند هزینه عملش را بدهند بنابراین آکریت تصمیم گرفت به او کمک کند. جراحی موفقیت آمیز بود و بیمار توانست دوباره انگشتانش را حرکت دهد. جراح جوان در ۱۲ سالگی وارد مدرسه پزشکی شد. او اکنون سعی میکند درمانی برای سرطان پیدا کند.
نیکا توربینا
این دختر روسی از آسم رنج میبرد و هنگام حمله نمیتوانست بخوابد. او در ۴ سالگی از مادرش خواست شعری که میگوید را بنویسد. بعد از آن اشعار بیشتری نوشت و در ۹ سالگی اولین مجموعه شعرش او منتشر شد. در ۱۶ سالگی اولین شکست عصبی را تجربه کرد. او به سوئیس رفت و با یک روانشناس ۶۰ ساله ازدواج کرد. اما بعد از یک سال به روسیه برگشت و درباره شوهرش با هیچکس حرف نزد. بعد نیکا به الکل و مواد مخدر روی آورد و دچار شکستهای روحی زیادی شد. او در ۲۷ سالگی از پنجره طبقه پنجم خانه دوستش سقوط کرد و مرد.
زاکوب بارنت
ژاکوب ۲ ساله بود که مبتلا به اوتیسم تشخیص داده شد. او در کلاسهای آموزش استثنایی در مدرسه شرکت میکرد، اما مادرش متوجه شد که برنامه درسی آنها برای پسرش بیش از حد آسان است و فقط او را آزار میدهد؛ بنابراین شروع به تحصیل در خانه کرد و بعد در کلاسهای فیزیک و نجوم دانشگاه شرکت کرد. بارنت دبیرستانش را در دو هفته تمام کرد و در ۱۰ سالگی وارد دانشگاه شد. او در ۱۳ سالگی نظریه نسبیت خودش را توسعه داد و اکنون او یک ستاره شناس معتبر است.
پولینا اوستینسکایا
پولینا نوازنده پیانو و دختر اولگ اوستینسکایا، نویسنده مشهور روسی است. او روشهای خاص خودش را برای بزرگ کردن دخترش داشته و پولینا در ۸ سالگی میتوانسته ۳۰ ساعت پیانو بنوازد. اما پدرش همیشه به او میگفت بااستعداد نیست. پولینا در ۱۳ سالگی از خانه فرار کرد. مشخص شد که پدرش همیشه او را آزار کلامی میداده و پولینا دیگر نتوانسته دربرابر توهینهای او مقاومت کند. پولینا امروز کنسرتهای زیادی برگزار میکند و همکارانش معتقدند استعداد فوق العادهای دارد.
گرگوری اسمیت
گرگوری در ۲ سالگی خواندن را یاد گرفت، در ۱۰ سالگی وارد دانشگاه شد و در ۱۲ سالگی نامزد جایزه نوبل شد. او اکنون دکتر علوم زیست شناسی محاسباتی است.
کلئوپاترا استراتان
کلئوپاترا دختر پاول استراتان، خواننده مولداوی است که در کودکی پدرش او را به استودیوی ضبط آهنگ میبرده است. یک بار پدرش در حال آواز خواندن بود که کلئوپاترا میکروفن را از او گرفت، همراه پدرش شروع به خواندن کرد و همه عاشق صدایش شدند. او در ۳ سالگی اولین آلبوم خود را ضبط کرد و اکنون خواننده است و ۴ آلبوم دارد.
مایکل کرنی
مایکل در ۴ ماهگی حرف زد و در ۱۰ ماهگی خواندن را یادگرفت. در ۶ سالگی از مدرسه فارغ التحصیل شد و کالج را در ۱۰ سالگی به پایان رساند. نام او به عنوان جوانترین فارغ التحصیل دانشگاه در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است. کرنی در ۱۴ سالگی مدرک ارشد خود را گرفت و در ۱۷ سالگی استاد دانشگاه شد. او اکنون به عنوان دانشمند فعالیت میکند و در بازیهای فکری شرکت میکند که یک بار توانست در آن یک میلیون دلار ببرد!