0

ساقی جمعه

 
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

ساقی جمعه

بر بام تنهايي نشستم تا بيايي 
با گريه‌ها دل را شكستم تا بيايي
درهاي اين دل را براي سال‌ها سال 
بر هر كه جز محبوب بستم تا بيايي
آري ميان آسمان خاطراتم 
تنهاي تنها با تو هستم تا بيايي
با يك دل پرخون و دستان تمنا 
چون لاله‌اي ساغر به دستم تا بيايي
شرط گسستن بود حرف آخرينت 
زنجيرهايم را گسستم تا بيايي
در انتظارت اي سيه چشم سيه خال 
از هر سياهي بود رستم تا بيايي
وقتي كه ساقي جمعه را روز تو، ناميد 
با باده‌هاي جمعه مستم تا بيايي
من در بلنداي غم تنهايي خويش 
بر بام تنهايي نشستم تا بيايي

پدیدآونده: سيد محمد هادي حسيني

سه شنبه 7 آذر 1396  11:23 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها