به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، «ناصر قندیل»، روزنامهنگار مشهور و سردبیر روزنامه البناء لبنان در یادداشتی با عنوان «آیا بازدارندگی عربستان بعد از بوکمال و قبل از الحدیده نتیجه بخش است» به تحلیل تحولات منطقه و تنش زایی عربستان به دنبال پیروزیهای جبهه مقاومت در سوریه و عراق و دستاوردهای انصار الله در جنگ یمن پرداخت.
در این یادداشت آمده است: حقایق، واقعیتها و موازنههای قوای کنونی در منطقه، ارتکاب هرگونه حماقتی از سوی آمریکا، عربستان و اسرائیل برای به راه انداختن جنگ بزرگ را محال کرده است.
بنا به عقیده نویسنده ائتلاف آمریکایی با از دست دادن پیاپی مواضع خود، برای به راه انداختن هر جنگی باید مکان، شرایط و محاسبات مربوط به آن را فراهم کند به گونهای که به سمت جنگی بزرگ و ممنوعه سوق پیدا نکند و در عین حال تضمین بدهد که توازن قوا را تعدیل میکند چرا که هم اکنون توازن قوا در نتیجه نبردهای سابق در سوریه به نفع جبهه مقاومت و دولتها نیروها و متحد روسی آن است.
قندیل افزود: ائتلاف آمریکایی با شروع به بررسی این معادله پیچیده همه فرضیهها را مطرح کرد از محک قضیه کردستان عراق و حمایت از جدایی آن با همه مشوقهایی که در اختیار اربیل قرار داد تا جنگی محدود در جنوب سوریه یا جنوب لبنان و همچنین فرضیه بوکمال و مقابله با پیوستن ارتش سوریه و نیروهای همپیمان آن به ارتش عراق در مرز مشترک 2 کشور و معلوم شد که همه این فرضیهها میتواند مسیری فرعی برای یک رویارویی فراگیر باشد.
در ادامه این یادداشت آمده است: آمریکا متوجه شد که اصرار بر خط قرمز خود برای ممانعت از پیوستن ارتش سوریه و متحدانش به ارتش عراق در بوکمال به معنای ورود به جنگ با سوریه، ایران، حزب الله و الحشد الشعبی عراق و در پس آنها روسیه است و حمایت قاطعانه از طرح جدایی طلبی کردستان عراق هم راهی است که به دستکم جنگ باز با ایران، عراق و ترکیه ختم میشود و جنگ در جنوب سوریه یا جنوب لبنان هم اسرائیل را زیر فشار شلیک هزاران موشک از سوی لبنان، سوریه و ایران قرار میدهد.
قندیل تاکید کرد: تصمیم به راه انداختن جنگها و طراحی نقشههای آن را هیچ گاه افراد جوان بیتجربه، نمیگیرند بخصوص آنهایی که ماجراجوییها و قمارهای شکست خوردهای همچون جنگ یمن را تجربه کردند آن هم در شرایط کنونی که جای ارتکاب اشتباهات مرگبار نیست و هر اشتباهی میتواند مرگبار باشد.
وی افزود: از همین رو «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور امریکا و «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی و «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم اشغالگر اسرائیل در برهه اخیر هر کدام به سبکی ایفای نقش کردند اما در چارچوب ضوابطی که تصمیمسازان آمریکایی شامل شخصیتهایی از ارتش و سرویس اطلاعات این کشور مشخص کردند، آنهایی که در بررسی و ترسیم نقشهها تسلط دارند و تاکتیکها و ضوابط کار را به خوبی میشناسند.
البناء آورده است: در حال حاضر در قلمرویی جغرافیایی که از روسیه در شمال تا خلیج فارس در جنوب از ایران در شرق و دریای مدیترانه در غرب شاهد تقابل و کشمکشهای به هم پیوستهای هستیم که بازیگران بزرگی همچون ایران، روسیه، ترکیه، عربستان و اسرائیل در آن حضور دارند این منطقه را خاورمیانه مینامند، منطقه دریاهای پنج گانه که عرصه حیاتی سیاستها و راهبردهای بازیگران آن است و قلب دنیای نوین خوانده میشود و جایگزین چیزی است که به قلب دنیای قدیم معروف بود و منطقه مشرق عربی و شمال آفریقا را دربرمی گرفت.
در نقشه تحلیلگران، اقلیمهای حیاتی پیرامون دریاهای پنج گانه شامل یکی دریای خزر است که دو بازیکن بزرگ با نامهای ایران و روسیه دارد که مناقشه آنجا را به نفع خودشان تمام کردند و دیگر کشورهای همجوار این دریا هم زیر چتر حمایتی روسیه و ایران هستند قزاقستان که در آستانه، پایتخت خود میزبان گفتوگوها براب حل بحران سوریه به رهبری روسیه است و آذربایجان که چند روز پیش رئیس جمهور آن با روسای جمهور ایران و روسیه در تهران دیدار کرد تا از یک شبکه همکاری راهبردی کشورش با روسیه و ایران خبر دهد.
در دریای سیاه هم نزاع سنتی بین 2 قطب آن یعنی روسیه و ترکیه جریان دارد اما جنگ سوریه موجب شد که ترکیه برای حفظ منافع و امنیت ملی خود به مسیر همکاری با روسیه و ایران ملحق شود با وجود اینکه در عرصه بین المللی ترکیه عضو ناتو هم شمرده می شود.
دریای مدیترانه هم که جایی برای به راه انداختن جنگهای کوچک نیست این یک دریاچه بین المللی است که بازیگران بزرگی در آن رو در روی هم حضور دارند و در خلیج فارس نیز که آمریکا و ایران روبروی هم قرار دارند و هر ماجراجویی در آنجا خطری بزرگ محسوب میشود بنابراین دریا سرخ تنها عرصهای است که می تواند میدان جنگ آتی باشد، جنگی محدود که در عین حال که موازنهها را تغییر میدهد ضوابطی دارد که مانع بروز جنگی بزرگ خواهد شد.
چین در جیبوتی در ساحل دریای سرخ حضور دارد و ایران هم در اریتره در ساحل دریای سرخ حضور دارد این چیزی است که آمریکاییها، سعودیها و اسرائیلیها میگویند و عربستان، مصر و اسرائیل به طور مستقیم مشرف به دریای سرخ هستند اما یمن و مصر هر کدام از یک طرف ابتدا و انتهای دریای سرخ را به چنگ گرفتهاند بنابراین آمریکا زمانی میتواند تسلط خود بر شمال و جنوب دریای سرخ را قطعی کند که حضور عربستان را بر سواحل شمالی یمن تحمیل میکند و همین امر مانع میشود که مصر در جنوب نقشی بی طرفانه ایفا کند و با این حساب تنها ساحل راست یمن بخصوص در بندر الحدیده باقی میماند و نبرد باب المندب تنها با تسلط بر الحدیده یکسره می شود.
نویسنده ادامه داد: بنابراین جنگ پیش رو جنگ الحدیده است و معادله این گونه است که در لبنان عربستان به شرطی اجازه حل بحرانی را میدهد که در آن پیروزیهای حزب الله در سوریه به رسمیت شناخته میشود که ایران هم راه حلی را درباره یمن بپذیرد که در آن پیروزیهای عربستان پس از یکسره شدن جنگ الحدیده را بپذیرد و استعفای سعد الحریری نخست وزیر لبنان بر اساس تصمیم سعودیها هم یک پیشدستی بازدارنده از سوی ریاض بوده است تا پشتوانه طرح فرضی برای حل و فصل مناقشهها پس از جنگ الحدیده باشد .
در همین حال عربستان به منظور فراهم کردن مقدمات جنگ الحدیده تاخت و تاز و تهدیدهای خود علیه ایران را شدت بخشید تا مانع ورود ایران به خط جنگ الحدیده شود در ابتدا از بسته شدن آبهای منطقهای یمن خبر داد و سپس ایران را به دست داشتن در شلیک موشکهای یمنی به عربستان متهم کرد.
جنگ الحدیده جنگی محدود است که میتواند جای جنگی بزرگ را بگیرد که آمریکا و اسرائیل از ناتوانی خود در ورود به آن واقف هستند اگر عربستان در این جنگ پیروز شود یک دستاورد برای همه ائتلاف آمریکایی محسوب میشود و اگر هم پیروز نشود خودش به تنهایی نتایج شکست را متحمل میشود و جبران هزینههای مالی آن را با به راه انداختن موج بازداشت عموزادههای خود و به یغما بردن ثروت آنها کرده است.
یمنیها میگویند که به دخالت ایران برای کمک به توانمندی نظامی آنها در الحدیده نیازی ندارند و اگر جنگ الحدیده سر بگیرد عمق خاک سعودی را موشک باران میکنند تا سعودیها دیگر با آتش بازی نکنند.
همه میگویند پایان سال جاری میلادی موعد خاتمه یافتن جنگها و شروع سال جدید همراه با حل و فصل درگیریهاست از همین رو سوریه با کمک ایران و روسیه برای جنگ بازپسگیری رقه و ادلب آماده میشود حتی اگر با آمریکاییها و ترکیه درگیر شود و آمریکا و اسرائیل هم عربستان را به اشغال الحدیده میفرستند به شرطی که با ایران درگیر نشود.
به دنبال ترسیم و یکسره شدن موازنههای دریای سرخ معادله خلیج (فارس) معین میشود و حوزه دریای مدیترانه میزبان نشستهای سران کشورها برای حل و فصل درگیریها در منطقه دریاهای پنجگانه خواهد بود.