0

سروده ای در انتظار

 
sajad2007
sajad2007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 9109
محل سکونت : رفسنجان

سروده ای در انتظار

کیمیا گوهر جان در طلب روی تو باد
قمری دیده اسیر خم ابروی تو باد
دل ز کف بردی و پنهان شدی ای ماه منیر
کس نفهمید چه سری است که در روی تو باد
دیدگانم همه سیلاب سرشک غم توست
خون جاری ز دو چشمم همه ره جوی تو باد
این چه عشقی است که بر شیعه دوران زده ای
مهدیا عشق نهان پرتو جادوی تو باد
دل ربا عشوه چرا پرده ز رخ باز گشای
التهابات درون سوز هیاهوی تو باد
بشر و جن و ملائک، گل و بلبل، حیوان
ز کران تا به کران جمله ثناگوی تو باد
عشق شیرین تو آتش به دل فرهاد است
حلقه ماه رخان را غم گیسوی تو باد
هر شب از درگه حق گرد رهت می جویم
روز و شب روح "صبا" معتکف کوی تو باد

سه شنبه 21 دی 1389  10:50 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها