مادر امت پيامبر
بسم الله الرحمن الرحيم
انا اعطيناك الكوثر، فصل لربك و انحر، ان شانئك هو الابتر. ايام متعلق است به حضرت صديقه كبرى فاطمه زهرا (س) و اميدوارم در سايه توجهات اين مادر كه راستى نه تنها مادر سادات بلكه مادر اين امتند- هموطنانتان سرافراز و شما باعزت و شوكت هرچه بيشتر براى خدمت هر چه بيشتر به آن ها ملحق شويد و در دنيا و آخرت از توجهات آن بى بى دو عالم در سايه فضائل و پاكى هايى كه سبب گرديد، از بيشترين رحمت خداوند متعال برخوردار باشيد!
از طرف ذات اقدس پروردگار عالم، نعمت و رحمت بى حد و حسابى بر وجود نازنين پيامبر گرامى اسلام(ع) شامل شد و در قرآن كريم، سوريه شريفه كوثر، به بيانات معصومين (ع) در مورد نعمت وجود ارزشمند و گرانقدر فاطمه الزهراء (س) نازل شده. ذات اقدس حق در مقابل اين نعمت به رسول گرامى خطاب فرمودند: انا اعطيناك الكوثر. ما كوثر به شما داديم. كوثر يعنى خيرى بى حد و حساب.
دشمنان رسول گرامى و دشمنان مكتب اسلام چون حضرتشان فرزند پسر نداشتند- خودشان را در ميان اصحاب جا زده بودند- مى گفتند: نگران نباشيد! پيغمبر اسلام صاحب پسرى نيستند و نسلشان قطع مى شود. بعد از رحلت رسول خدا نه پسرى است كه اين خط را ادامه دهد و نه صحابى مى توانند دور را از دست ما بگيرند. بشارت مى دادند كه پيغمبر خدا (ص) ابتر است و نسل خودش و نسل مكتبش قطع مى شود.
به اين جهت است كه خداوند مى فرمايند: اى رسول! ما به تو خير بى حد و حساب داديم. در نتيجه؛ نماز بخوان و در مقابل اين نعمت شتر قربانى كن! و بدان! آن هايى كه به دليل اولاد پسر نداشتن شما به هم بشارت مى دهند، نسلشان قطع مى شود و اميدشان ناكام مى ماند. بله آن ها هستند كه نسلشان قطع مى شود.
از همين جا بايد به ارزش وجودى صديقه كبرى (س) و موقعيت آن حضرت در آن امت و امت آينده پى ببريم. اولا مادر ائمه نقباء شدند؛ مادر دوازده امام معصوم و علاوه بر اين، نسل سادات، ماشاءالله توسعه پيدا كرد، كه به فتواى خيلى از بزرگان آن هايى كه مادرشان سيد است نيز سيد هستند. در سايه اين وجود گرانقدر و پرارزش نسل شريف رسول خدا، اين چنين ادامه وسيعى پيدا كرد، در حالى كه سادات را مى گرفتند و از بين مى بردند و ريشه شان را قطع مى كردند تا جايى كه عده اى منكر سيدى خودشان بودند. لذا خيلى ها قائل هستند كه نسل سادات خيلى بيشتر بوده و اين فقط، ظاهر شده.
در سايه امامت و ولايت فرزندان معصومشان اين مكتب گسترش پيدا كرد و به وسيله فرزندانشان بود كه موج بيشترى ايجاد گرديد كه امروز شاهد آن هستيم و اگر نبود وجود گرانقدر ايشان، شايد اثرى از اين مكتب نبود. لذا حضرت رسول فرموده اند «ام ابيها»؛ مادر پدرش، يعنى هستى من كه در مكتب من وجود دارد به وجود نازنين فاطمه زهرا بستگى دارد. خيلى لقب ارزشمندى است. اين را بدانيد، فاطمه زهرايى را كه پيغمبر مى فرمايد: «ام ابيها»؛ يعنى فاطمه مادر اين امت است. گرچه بيش از ۱۸ سال از عمر شريفشان نگذشت، اما سيدة النساء العالمين شدند. از نظر سيادت نه تنها مافوق تمام زن هاى عالم شدند، بلكه مافوق تمام مردان نيز شدند، چرا كه از مقام عصمت برخوردار بودند و بلكه ريشه عصمت و ريشه همه فضائل و پاكى ها از آن جا منشا گرفت. اگر ما احترام به آن صديقه كبرى مى گذاريم، براى اين است كه حق مادرى به اين مكتب و اين امت دارند و آن مادرى است كه تا روز قيامت، مادرى چون او نخواهد توانست به دنيا بيايد؛ با آن ارزش ها و پاكى ها و صداقت ها و آن عصمت و طهارت. تنها ارزش وجودى ايشان به همين محدود نمى شود كه مادر فرزندانى معصوم و ريشه ساداتى باشند كه در گوشه و كنار خدمتگزار اين امت باشند؛ كه خيلى از اين وسيع تر است؛ در اين حد كه هر خارى كه به پاى يكى از افراد اين امت برود، مطمئن باشيد قلب فاطمه زهرا (س) در تپش است همانند قلب يك مادر. اما تپش قلب مادر كجا و تپش قلب مادرى چون حضرت فاطمه زهرا (س) كجا؟!
حضرت فاطمه كه بعد از شهادت پدرشان، اشك مى ريزد و فرياد مى زند، نه ]تنها[ به خاطر اين است كه پدر از دست داده اند، بلكه براى اين است كه مى بينند آينده اين امت به خطر مى افتد. اين قلب، تنها در آن لحظه در تپش نبود. در هر لحظه اى كه كمترين نگرانى براى اين امت پيش بيايد در تپش است و اين قلب، آن انسان را يارى مى كند تا وقتى كه زمينه نجاتى براى او فراهم شود. نمى شود غير اين باشد. مگر مادر من است كه چون پاره تن او هستم دلش براى من بسوزد و براى ديگرى قلبش نسوزد؟ صديقه زهراست. عصمت كبرى است. او كسى است كه براى كمترين رگه انحرافى كه در اين امت مى بيند دست حسن و حسين را مى گيرد و به در خانه ها مى رود و مى گويد: چرا اين طور است؟
بدانيد برادران عزيز، كه سايه اين خير كثير بر سر همه شما مستدام است.
آقا جواد حافظى در مشهد مقدس بودند. ايشان يك وقت توسط ساواك مشهد دستگير شدند. نقل مى كرد: وقتى كه در ساواك بودم افرادى تازه وارد مى آوردند. مى ديدم خيلى ناراحت است. او را دلدارى مى دادم، كه يك مرتبه متوجه شدم شكنجه گر سلول دارد توى چشم من نگاه مى كند. مى گفت: بعد از شكنجه هايش فحش ناموسى به مادرم داد. اين اهانتى كه او به مادرم كرد، مرا خيلى رنج مى داد. تا اين كه آزاد شدم. يك شب در عالم خواب ديدم وجود آقا امام زمان (عج) دارند تشريف مى آورند. فرمودند: آقاى حافظى! من از طرف مادرم فاطمه زهرا (س) مامورم از اهانتى كه به مادر شما شده معذرت بخواهم.
فاطمه زهرا (س) «ام ابيها» مادر پدرش است. مگر مى شود به اين امت بى توجه باشند و سايه پرلطف و رحمت آن بى بى بر سر اين امت نباشد؟ چه كسى تا به حال بوده كه دست توسل به طرف او دراز كند و مخلصانه جلو برود و او دستش را كوتاه كند؟ اصلا احتياجى به اين ندارد؛ مگر مادر منتظر است جلويش بروى و زانو بزنى؟ مادر قلبش براى تو در تپش است. خدا شاهد است كه نعمت بزرگ و بى حد و حسابى را خدا شامل حالتان كرده است.
اين مادر دوست دارد كه اين ادب به همه باشد و آرزو دارد كه اين ادب را نسبت به همه انسان ها ببيند. حق مطلب را در مقابل اين مادر وقتى ادا مى كنيم، كه ادب را نسبت به فرد فرد اين امت و به تمامى انسان ها از خودمان نشان دهيم؛ چون اين مادر مى داند سرنوشت انحراف و بى ادبى به كجا منتهى مى شود؟ اين مادر خوب مى داند كه پايان اين حركت عالم وجود و سرنوشت انسان ها در مقابل هر حركتى به كجا ختم مى شود؟ و هر انحراف و بى ادبى و بى توجهى، چون تنبيهى سخت در اين دنيا و دنياى آينده دارد. لذا اداى حق در پيشگاه اين مادر ايجاب مى كند كه حافظ ادب باشيم!
ببينيد چقدر با ادب است! روزه هستند و به اين غذاى روزه شان نيازمند. مى خواهند افطار كنند، انسان مستمندى مى آيد. با كمال ميل آن قرص نانى را كه مى خواهند بخورند و تنها طعامشان است تقديم مى كنند. اين ادب است. فردا شب يتيمى مى آيد و تقديم مى كنند و شب سوم اسيرى مى آيد و باز تقديم مى كنند. ببينيد اين مادر چقدر با ادب است نسبت به اين امت و انسان هاى مظلومانه و محروم و دستگيرى از انسان هاى وامانده!
برادران عزيز! مطمئن باشيد كه چنين قلب نازنينى از بروز كمترين بى ادبى از اين امت متاثر مى شود. تاثيرش هم در حدى است كه با آن بى ادبى هايى كه بعد از رحلت پيغمبر خدا(ص-) مى ديدند، بيش از ۷۵ يا ۹۵ روز نتوانستند دوام بياورند. خيلى لطيف است. برگ گل چيست؟ كه زود پژمرده مى شود. اين روح پاكى است كه از يك نگاه خشم آلود به يك فرد از اين امت، به حق نازنينشان، متاثر مى شود و از يك خنده به يك انسان دردمند اين روح برافروخته مى شود.
حال، اين ما هستيم و اين مادرمان فاطمه زهرا (س). اين ما هستيم و اين شيفته آخرت. چشم دوخته ايم به آن مادر. باادب باشيد و به كسانى كه فاطمه زهرا (س) به آن ها علاقه مند هستند، احترام بگذاريد! صبر و تحمل داشته باشيد تا زمانى كه در مقابل مصائب و مشكلات از پاى درنياييم! آيا توانستيم شكر اين نعمت را كه بر پيغمبر و اين امت مرحمت شده ادا نماييم؟
يادم مى آيد حاج مرتضى نامى بود در تهران. آن زمان هيچ نداشت. الان صاحب همه چيز شده. مى گفت: آمديم تهران. شب بود. ديدم يك خانمى ناراحت است. مقدارى قدم مى زند و به اين طرف و آن طرف مى رود. كيوسك تلفنى بود، هى مى رفت داخل و تلفن مى زد. حدس زدم يك نگرانى سختى دارد.
حاج مرتضى شخص كاملى بود. اين جريان تقريبا مال بيست سال قبل از انقلاب است. گفت: نزديك او شدم. سلام كردم. گفتم: خانم معذرت مى خواهم، من فرد كاسبى هستم. حس مى كنم نگرانى دارى! اگراز دست من كارى ساخته است بفرماييد تا وظيفه ام را انجام دهم. خانم گفت: من دو تا بچه دارم، شوهر ندارم. از گرسنگى آن ها نمى دانم چه كنم؟
حاج مرتضى گفت: وقتى اين را شنيدم، ندانستم چه كنم؟ فقط هر چه توانستم كمك زيادى به او كردم. مى گفت: شب خواب ديدم، در يك جوى آب روان و زلالى غسل كردم و با يك طهارت ظاهرى و درونى مشرف به زيارت قبر آقا على بن موسى الرضا (ع) شدم. ديدم دم در، فاطمه زهرا (س) از من تشكر مى كند كه به فرزند من كمك كردى و دستش را گرفتى!
اين نعمت وجود فاطمه زهراست كه قرآن كريم مى فرمايد: «انا اعطيناك الكوثر» اين سايه آن حضرت است بر بالاى سر ما كه به آن حضرت اظهار علاقه مندى مى كنيم. اين خير و آن سايه پربركت ادامه دارد تا روز قيامت، هر انسانى از اين امت در سايه توجهات مادر اين امت است. همان طورى كه در حمايت مادر است در حمايت مادرش فاطمه زهرا (س) نيز مى باشد تا چشم از دنيا فرو بندد.
آن كسى بيشتر از اين رحمت برخوردار مى شود كه آن ادبى را كه در پيشگاه امامان دارد در مقابل همه داشته باشد. خداوند همه شما را سلامت بدارد! والسلام!
تهيه و تنظيم: موسسه فرهنگى پيام آزادگان