0

يادداشت تحليلي/ نقش دو ابرقدرت جهان در جنگ و هماهنگي با سازمان ملل

 
amirpetrucci0261
amirpetrucci0261
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 27726
محل سکونت : http://zoomstar.ir/

يادداشت تحليلي/ نقش دو ابرقدرت جهان در جنگ و هماهنگي با سازمان ملل

بررسي نقش سياسي و پشتيباني امريكا و شوروي سابق در جنگ تحميلي بسيار قابل تامل است.زيرا حمايت هاي اين دو كشور از عراق موجب روحيه وحشي گري و درندگي در وجود ارتش دشمن گرديد.در پي به آناليز نقش سازمان مللو شوراي امنيت پرداخته شده است.
الف ) آمریکا

نگرانی امریکا و کشورهای منطقه از تاثیرات پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه و احتمال وقوع بحران و تزلزل در درون این کشورها و همچنین ناتوانی آمریکا در نفوذ و تاثیر گذاری بر مواضع ایران و به ویژه تلاش برای آزاد سازی و گروگان هایش که در لانه جاسوسی گرفتار شده بودند ، منجر به حمایت آمریکا از تهاجم نظامی عراق به منظور اعمال فشار بر ایران شد . اعتماد به پیروزی عراق در یک جنگ محدود و برق آسا ، مورد توجه و ملاحظه کشورهای منطقه نیز بود . ضمن اینکه احتمال تضعیف و تعدیل جمهوری اسلامی به عنوان بخشی از نتایج تهاجم عراق ، کشورهای منطقه را به حصول نتیجه امیدوار کرده بود و لذا حمایت خود را از عراق دریغ نداشتند. به گزارش نشریه ژون آفریک ، 45 روز پیش از شروع حمله عراق ، دولت سعودی گزارشی محرمانه از اوضاع سیاسی ، نظامی و اقتصادی ایران را به هنگام بازدید صدام از عربستان به وی هدیه کرد .


بنا بر این ، توافق کلی در سطح منطقه برای حمایت از تهاجم عراق به صورت محدود و کوتاه مدت وجود داشت . آمریکایی ها کمترین نتیجه ای را که به صورت کوتاه مدت ، در پی حمله عراق به ایران ، برای خود پیش ببینی می کردند ، آزاد سازی و گروگانهای آمریکایی و در دراز مدت ، گرایش دوباره ایران به سمت آمریکا ، به منظور دست یابی به سلاح و قطعات برای ادامه جنگ در برابر عراق بود . به همین دلیل ، کارتر در روز دوم جنگ گفت :


« جنگ ایران و عراق ممکن است به آزادی گروگانهای آمریکایی منجر شود . جنگ می تواند ایران را در مورد لزوم صلح و قبول قوانین بین المللی متقاعد نماید . خبر های رسیده حاکی از تمایل شدید ایرانیان برای حل اختلافات با ما می باشد » .


ادموند ماسکی، وزیر خارجه وقت آمریکا نیز در مجمع عمومی سازمان ملل گفت :


امنیت ایران و ثبات منطقه به وجود یک ایران یکپارچه و نیرومند و مستقل بستگی دارد .


اگر ایران بخواهد به تعهدهایش عمل کند ، باید گروگان ها را آزاد کند . رهایی گروگان ها به تحریم های ایران خاتمه می دهد و آثار گوناگونی به جای خواهد گذاشت . آمریکا آماده است پس از آزادی گروگانها بر اساس احترام متقابل و برابری ، کلیه مسائل حل نشده و سوء تفاهم هایی که ایران و آمریکا را جدا ساخته ، مورد رسیدگی قرار دهد .


اظهار نظر های نیروهای امریکایی به ویژه تاکیدشان بر یکپارچگی ایران تنها سه روز پس از آغاز جنگ ، نمایانگر تغییر موضع آنها بود . آمریکایی ها پیش بینی می کردند که ایران بر اثر فشارهای وضعیت جدید به دلیل نیاز به حمایت های سیاسی و تسلیحاتی ، الزاما مناسبات خود را با آمریکا عادی خواهد کرد ، چنان که رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرد :


ایالات متحده خواهان برقرار کردن روابط عادی خود با ایران است زیرا در این برهه زمانی این اقدام به نفع طرفین است . ما بسیار محتاط بوده ایم و سعی کرده ایم به ایران بفهمانیم که ما بی طرف می مانیم و هیچ اقدامی جهت تنبیه ایران انجام نمی دهیم و فقط می خواهیم گروگان ها را آزاد کنیم .


ناکامی عراق و آشکار شدن توانایی های نظامی و قابلیت سیاسی ایران در مهار کردن بحران ، بیش از همه در تغییر مواضع آمریکا نقش داشت . بی گمان ، اگر تهاجم عراق به نتیجه می رسید و یا اوضاع به گونه ای اساسی در ایران تغییر می کرد ، موضع آمریکا با توجه به واقعیات موجود ، به گونه ای دیگر ظاهر می شد .


در عین حال ، سیاست آمریکا در برابر ایران در کمند گروگانها گرفتار بود لذا در این وضعیت ، مواضع دمکرات ها بیشتر معطوف به تلاش برای آزادی گروگانها و در نتیجه ، پیروزی در انتخابات بود . آمریکا امیدوار بو.د با گرفتار شدن ایران در جنگ ، معظل گروگانها حل و فصل شود . موضع جمهوری خواهان نیز قابل توجه بود ، چنان که کیسینجر طی تحلیلی اعلام کرد :


پیروزی هر یک از دو طرف درگیر در جنگ ایران و عراق ، موجب بروز مشکلات مختلفی برای منافع آمریکا می شود .


ریگان نامزد جمهوری خواهان در انتخابات رئیس جمهوری آمریکا ، در نطق انتخاباتی خود با حمله به سیاست های کارتر اعلام کرد :


« آنچه اکنون در ایران و عراق رخ داده ، نتایج سیاست های دولت کارتر ، ظرف سه تا شش ماه گذشته است . عدم قاطعیت سیاست خارجی و ضعف توانایی نیروی دفاهی آمریکا قابل سرزنش است . اوضاع بسیار خطرناک است و بدبختانه می تواند تامین نفت جهان غرب را در معرض تهدید قرار دهد» .


اظهارات جدید مقام های آمریکایی برای عراقی ها مفهوم خاصی داشت ، در واقع ، این موضع گیری ها برداشت و باورهای عراق را در مورد اهداف آمریکا در جنگ و وعده هایی که برای تشویق و ترغیب این کشور (عراق)، برای تهاجم به ایران به سران بعثی داده بود ، عمیقا تحت تاثیر قرار داد .



ب) شوروی

تهاجم عراق به ایران ( گذشته از نتایج و عوایدی که می توانست برای روس ها در بر داشته باشد ) ،  سیاست خارجی شوروی را در برابر وضعیت دشواری قرار داد . استاد آکادمی وزارت خارجه شوروی ، جنریک ترو فیمنکو در مورد پیچیدگی جنگ ایران و عراق می گوید :


این یک درگیری بسیار پیچیده است و شاید پیچیده ترین منازعه ای باشد که تاکنون در جهان سوم رخ داده است .


از نگاه مسکو ، ایران که با انقلاب ضد امپریالیستی از مدار سیاست آمریکا خارج شده و برای حفظ استقلال خود ، در ستیز با آن کشور بود ، در یک سو قرار داشت و این ، یک امتیاز مهم و استراتژیک برای روش ها محسوب می شد ؛ در سوی دیگر ، عراق به عنوان یک متحد سنتی با سیتم نظامی کاملا وابسته به مسکو قرار داشت ، که در صف بندی سیاسی منطقه به سود مسکو و در جبهه اعراب رادیکال عمل می کرد . ضمن اینکه بسیار روشن بود که عراق در چارچوب سیاست و منافع آمریکا ، ایران را مورد تهاجم قرار داده است . در چنین وضعیت دشوار سیاسی ، دستگاه سیاست خارجی شوروی در واکنش های اولیه نسبت به جنگ و به ویژه از سال های 1980 تا 1982 میلادی ( 1359 تا 1361 ) ، مسائل و مفاهیمی را مورد تاکید قرار داد که بیشتر حاوی بی طرفی کامل و درخواست پایان جنگ از طریق مذاکره و راه های مسالمت آمیز بود .


همچنین ، دستگاه تبلیغاتی شوروی برای فراخوانی ایران و عراق جهت پایان دادن به جنگ ، بر بهربرداری طرف سوم و از بین رفتن امکانات دو کشور ، تاکید کرد . در واقع ، بهره برداری آمریکا از اوضاع متشنج منطقه ، برای افزایش حضور در منطقه ، به لحاظ منافع استراتژیک به زیان شوروی بود . لذا آنها همواره بر این مسئله پافشاری می کردند .


اعلام تعلیق فروش سلاح به عراق ، که بر اساس قرار داد دو طرف اجرا می شد ، آشکارترین موضع و اقدام شوروی برای نمایاندن مخالفت خود با تهاجم عراق به ایران بود . همچنین علی رغم  سفر طارق عزیز ، معاون نخست وزیر عراق به شوروی ، روس ها موضع مشخصی را در حمایت از عراق اعلام نکردند و این سفر نیز تاثیری در ارسال دوباره سلاح به عراق نداشت . البته با توجه به مقدار سلاح هایی که پیش از جنگ ، به عراق واگذار شده بود؛ این اقدام شوروی تاثیر جدی و تعیین کننده ای در کاهش توان نظامی عراق نداشت ، ضمن اینکه بنا بر گزارش خبر گذاری ها  ، برخی سلاح های روسی از طریق اروپای شرقی در اختیار عراق قرار می گرفت .


در واقع ، مواضع و رفتار شوروی در برابر عراق ، تلاش جدی روسها برای جذب ایران و تحکیم روابط با آن کشور بود . روس ها معتقد بودند که گر چه عراق به لحاظ نظامی بر ایران برتری دارد و اوضاع در داخل ایران نابسامان است ، ولی این وضعیت به هیچ وجه نشانه تسهیل پیروزی عراق نخواهد بود . شوروی ها با تحلیلی که از اوضاع انقلابی حاکم بر کشور و پایگاه مردمی انقلاب داشتند ؛ بر این باور بودند که جنگ به هیچ وجه منجر به از پا درآمدن انقلاب و جابه جایی قدرت در داخل کشور به سود آمریکا نخواهد شد ، بلکه سیاست ضد آمریکایی ایران را تشدید خواهد کرد .


بر پایه این تحلیل ، روسها امید وار بودند ، تحولات حاصله از تشدید خصومت ایران و آمریکا منجر به تمایل ایران به سوی همسایه شمالی ( از طریق واگذاری سلاح و تجهیزات شود . طبعا رسیدن به چنین نتیجه ای علاوه بر آن که امتیازات سیاسی)  استراتژیکی در اختیار شوروی قرار می داد ، می توانست مواضع ایران در مورد نهضت مردم مسلمان افغانستان را به نفع روسیه تعدیل کند .


بدین ترتیب هسته مرکزی سیاست خارجی شوروی درباره جنگ تحمیلی در سال های 1980 تا 1982 میلادی که به سیاست بی طرفی مشهور شد ، این نکته را مورد توجه داشت که روس ها ضمن حفظ عراق در مدار سیاست شوروی ، ایران را نیز جذیب کرده و بدین ترتیب ، موقعیت خود را در منطقه در برابر آمریکا بالا برده و تثبیت کننند .



ج) سازمان ملل

واکنش سازمان ملل در برابر تجاوز عراق به ایران ، در مقایسه با موضع گیری این سازمان در برابر تجاوز عراق به کویت، که بسیار متفاومت بود ، نشان می داد که بیشتر اعضای شورای امنیت ، جمهوری اسلامی ایران را به دلیل برخورداری از ماهیت دینی ، انقلابی و استقلال در سیاست خارجه و ارائه نگهداری گروگانهای آمریکایی ، محکوم به تحمل هر گونه مجازات می دانستند ! بر پایه این برداشت ، می توان موضع کاملا جانب دارانه شورای امنیت از عراق را روشن کرد .


بلافاصله پس از حمله سراسری عراق به جمهوری اسلامی ایران ، دبیر کل وقت سازمان ملل (کورت والدهایم ) به ایران و عراق پیشنهاد کرد . برای حل مسالمت آمیز اختلافات میان دو کشور تلاش کنند ، ولی پاسخی دریافت نکرد . یک روز پس از این پیشنهاد ، بنا به درخواست دبیر کل سازمان ملل ، شورای امنیت تشکیل جلسه داد و نخستین موضع گیری خود را مورد جنگ اعلام کرد . نتیجه این جلسه ، بیانیه رئیس شورا بود که در آن نسبت به برخورد ایران و عراق اظهار نگرانی کرده بود . همچنین از دو طرف درخواست شده بود ، از کلیه اقدامات مسلحانه دست بردارند و اختلافات را از راه صلح آمیز حل کنند .


ارزیابی نخستین واکنش سازمان ملل که با صدور بیانیه ای آشکار شد ، میزان پایبندی و بی طرفی سازمان ملل را در اجرای منشور این سازمان و به رسمیت شناختن حق دفاع برای اعضا نشان داد . شورای امنیت در حالی این بیانیه را صادر کرد که شدت درگیری مستلزم صدور یک قطع نامه بود . در این بیانیه هیچ اشاره ای به مواد منشور نشد و به جای لفظ جنگ ، از کلمه برخورد استفاده شده است . در این بیانبه از گسترش فزاینده برخورد اظهار نگرانی شده بود ، ولی هیچ گونه اقدامی برای پیش گیری و یا مقابله با آن پیش بینی نشده بود . در هر صورت ، این بیانیه واکنش جدی طرفین را در بر نداشت . زیرا عراق در حال پیشروی در خاک ایران بود و ایران نیز که نقش قدرت های بزرگ را در اقدام عراق مشاهده می کرد  ،از اقدامات بین المللی به طور کامل نا امید بود .


در واقع ، سازمان ملل با اتخاذ چنين مواضعی به صورت آشکار و ملموس ضمن نا دیده گرفتن تجاوز عراق به ایران ، عراق را تحکیم کرده و زمینه ای مناسب را جهت ادامه تجاوز و بهره برداری از اوضاع حاکم بر جنگ برای کشور ایران فراهم می کرد در این حال ، با وجود ضروت تشکیل جلسه شورای امنیت ، نماینده عراق نیز به بهانه عدم حضور وزیر خارجه کشورش ، عملا مانع از تشکیل اجلاس می شد .


سر انجام ، هفت روز پس از تهاجم عراق و تنها به دلیل احتمال مسدود شدن تنگه هرمز و گسترش دامنه جنگ در تاریخ 28 سپتامبر 1980 ( 6/7/ 1359 ) ، جلسه شورای امنیت تشکیل شد و قطع نامه 479 با جانب داری از عراق به تصویب رسید. در این قطع نامه ضمن اظهار نگرانی عمیق از وضعیت رو به گسترش میان ایران و عراق ، آمده است :


از ایران و عراق می خواهد بلافاصله از توسل بیشتر به قوه قهریه بپرهیزند و اختلافات خود را مسالمت آمیز طبق اصول عدالت و حقوق بین المللی حل نمایند .


از هر دو کشور می خواهد هر گونه پیشنهاد میانجی گری یا سازش با توسل به سازمان های منطقه ای را که می تواند منشور را تسهیل سازد ، بپذیرند .


از کلیه کشورهای عضو می خواهد ، نهایت خویشتن داری را مراعات نمایند و از هر عملی که منجر به افزایشس برخور شود بپرهیزند .


از تلاشهای دبیر کل و پیشنهاد وی در مورد بهبود این وضعیت پشتیبانی می کند .


از دبیر کل می خواهد ظرف 48 ساعت گزارش به شورای امنیت تسلیم نماید .


چنان که مشهود است ، شورای امنیت با صدور قطعنامه 479 بدون توجه به حقوق ایران ، محکوم کردن متجاوز و خواهان پایان بخشیدن به درگیری ها و حل و اختلافات از راه مسالمت آمیز شد . بدین ترتیب ، تلاش های سازمان ملل بیشتر در چارچوب سیاست های آمریکا پیگیری می شد و این کشور نیز طبعا مایل به تداوم فشار بر ایران بود .

سه شنبه 21 دی 1389  2:24 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها