در منابع روایی؛ برای دعا «آدابی»[1] بیان شده است که برای نمونه به برخی از آنها اشاره میشود:
1. آغاز کردن دعا، با نام خداوند
شایسته است دعا با نام و یاد خدا آغاز شود. چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمود: «دعایی که آغازش با "بسم الله الرّحمن الرّحیم" باشد، رد نمیشود».[2]
2. مدح و ثنای خدا
حمد و ستایش خدا، دعا را کامل و پُر مایه میکند و مقدمه برای جلب توجه الهی است.
امام صادق(ع) فرمود: «هر دعایى که پیش از آن حمد و ستایش (خداوند) نباشد آن ناتمام و پى بریده است»، در ادامه؛ آنحضرت در کیفیت این حمد و ثنا فرمود؛ پیش از دعا بگویید: «اللَّهُمَّ أَنْتَ الْأَوَّلُ فَلَیْسَ قَبْلَکَ شَیْءٌ وَ أَنْتَ الْآخِرُ فَلَیْسَ بَعْدَکَ شَیْءٌ وَ أَنْتَ الظَّاهِرُ فَلَیْسَ فَوْقَکَ شَیْءٌ وَ أَنْتَ الْبَاطِنُ فَلَیْسَ دُونَکَ شَیْءٌ وَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیم»؛[3] خدایا! تویى آغاز و پیش از تو چیزى نیست، و تویى انجام و پس از تو چیزى نیست، تویى آشکارا و فرازتر از تو چیزى نیست، و تویى نهان و در برابر تو چیزى نیست، و تویى عزیز و حکمتدار.
3. صلوات بر پیامبر اسلام(ص) و خاندان پاک او
امام صادق(ع) فرمود:
«مبادا وقتی یکی از شما بخواهد از پروردگار، چیزی از حاجتهای دنیا و آخرت را بطلبد، به آن مبادرت کند، مگر آنکه با ستایش و مدح خدا و صلوات بر پیامبر، سخن خود را آغاز نماید و سپس حاجاتش را بخواهد».[4]
«هر کس میخواهد از خداوند عزّ و جلّ حاجتى طلب کند، به صلوات فرستادن بر محمّد و خاندان او آغاز نماید، سپس حاجتش را بخواهد و در پایان نیز بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد؛ زیرا خداوند عزّ و جلّ کریمتر از آن است که آغاز و انجام دعا را بپذیرد و وسط را واگذارد؛ چرا که صلوات بر محمّد و آل محمّد از خداوند پوشیده نمیماند (حتماً مستجاب میشود)».[5]
4. گریه و تضرّع
شایسته است انسان هنگام دعا سعی کند تا مجدّانه و ملتمسانه به درگاه خدای مهربان زاری کند و از همه جا ناامید باشد و همه راهها را به روی خود بسته ببیند. حتی اگر اشک ندارد، حالت گریه(تباکی) به خود بگیرد که آن هم ارزشمند است.
شخصی از امام صادق(ع) پرسید که من در حال دعا، خود را به گریه وادار کنم؟ اگر چه گریه ندارم؟ امام(ع) فرمود: «آری، اگر چه به اندازه سر مگسی باشد».[6]
امام صادق(ع) فرمود: «کیفیت دست بلند کردن براى دعا آن است که کف دو دست را طرف آسمان بگیرد و دعا کند که آن رغبت است، یا انگشت سبابه (دست راست) را به طرف راست و چپ حرکت دهد که آن تضرّع است، یا دستها را بلند کند مقابل صورت [که سر انگشتان طرف آسمان باشد] و آن تبتل و ابتهال است [که در آن حال آدمى چشم از همه خلق میپوشد و فقط توجه به خدا دارد]. هنگام دعا کردن کمال ابتهال را داشته باشید و سعى کنید در آن حال اشک دیدگان بر صورت جارى شود».[7]
5. دعای دستهجمعی
پروردگار با آنکه تأکید فراوانی بر ارتباط خصوصی بندگان با خویش دارد، اما از برخی جنبههای اجتماعی و آموزشی عبادات نیز غافل نبوده است که با کمک آنها بتوان روح عبادت را در جامعه ترویج نموده، زمینه را برای تکامل فردی افراد اجتماع مهیا ساخت.[8] از اینرو؛ در روایات به دعای گروهی سفارش شده است، از جمله:
امام صادق(ع) میفرماید: «هیچ چهل نفری با هم جمع نشده و در ارتباط با موضوعی خاص، دست طلب به سوی خدا بر نمیدارند مگر آنکه پروردگار، دعایشان را به اجابت میرساند».[9]
حضرتشان در جای دیگری میفرماید: «هرگاه پدرم (امام باقر(ع)) با مشکلی مواجه میشد، زنان و کودکان را گرد آورده، به دعا میپرداخت و آنان آمین میگفتند».[10]
6. مقدم داشتن دیگران در دعا
در مقام دعا و درخواستِ حاجتی از خدا، بسیار مناسب است که انسان دیگری را بر خود ترجیح دهد، و در روایات ما بر این مطلب بسیار سفارش شده است؛ زیرا این کار نه تنها برآورده شدن حاجت انسان را به تأخیر نمیاندازد، بلکه باعث برآورده شدن هر چه زودتر حاجت، آن هم به میزان بیشتر میشود.
حضرت زهرا(س) در پاسخ سؤال امام مجتبی(ع) درباره دعا فرمودند: «الجار ثم الدار»؛[11] اول همسایه (دیگران) سپس خودمان.
امام سجاد(ع) فرمود: «همانا ملائکه هرگاه میشنوند انسانِ مؤمنی در نبود برادر مؤمن خودش برای او دعا میکند و یا از او به نیکی یاد میکند خطاب به او، میگویند: چه برادر خوبی هستی، برای برادر مؤمنت دعای خیر میکنی، در حالی که او پیش تو نیست و از او به نیکی یاد میکنی، به راستی که خدا دو برابر آنچه را برای برادرت خواستهای به تو عطا میکند و...».[12]
از این قبیل روایات در منابع حدیثی بسیار به چشم میخورد، به عنوان نمونه؛ در کتاب «وسائل الشیعه» بابی با عنوان، «بابُ اسْتِحْبابِ اخْتِیارِ الْإِنْسانِ الدُّعاءَ لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الدُّعاءِ لِنَفْسِه» (مستحب بودن ترجیح دعای برای دیگران قبل از دعا برای خود)، قرار داده شده است و در آنجا روایات بسیاری در رابطه با ترجیح دعا برای دیگران، قبل از دعا برای خود آورده شده است.
[1]. گفتنی است؛ که مقصود از آداب دعا در اینجا غیر از شرایط استجابت دعا میباشد. برای شرایط استجابت دعا ر.ک: «شرایط و راههای استجابت دعا»، سؤال 2145.
[2]. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج 1، ص 32، قم، مکتبة الفقیه، چاپ اول، 1410ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 504، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. همان، ص 484.
[5]. ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 167، دار الکتاب الاسلامی، چاپ اول، 1407ق.
[6]. الکافی، ج 2، ص 483.
.[7] دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 153 – 154، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1412ق.
[8]. ر.ک: «دعای آشکار یا پنهانی»، سؤال 8963.
[9]. الکافی، ج 2، ص 487.
[10]. همان.
[11]. صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1، ص 182، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.
[12]. شیخ حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 7، ص 111، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.