0

شأن نزول، علت نام‌گذاری و محتواى سوره واقعه چیست؟

 
taha_h
taha_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1394 
تعداد پست ها : 5282
محل سکونت : تهران

شأن نزول، علت نام‌گذاری و محتواى سوره واقعه چیست؟

یکم. سوره واقعه در ردیف آن دسته از سوره‌هایی است که به صورت کلی برایش شأن نزولی بیان نشده است؛ چرا که از مسائل و حوادث عالم پس از مرگ، برزخ، قیامت و احوال نیکان و بدان گزارش می‌دهد.[1]

دوم. این سوره همان‌گونه که از ظاهر آن پیدا است، و مفسران نیز تصریح کرده‌‌‏اند، در مکه بر رسول خدا(ص)نازل شد. البته بعضى گفته‌‏اند آیه 81 و 82 در مدینه نازل گردیده است. [2]

سوم. سوره واقعه چنان‌که‌ گفته شد، از حوادث قیامت بحث می‌کند، اما چرا قرآن کریم از قیامت تعبیر به «واقعه» نمود؟؛ برای این‌که وقوع حادثه عبارت است از حدوث و پدید آمدن آن، و کلمه «واقعه» صفتى است که هر حادثه‌‏اى را با آن توصیف مى‏‌کنند؛ به عنوان مثال مى‏‌گویند واقعه‌‏اى رخ داده، یعنى حادثه‌‏اى به وجود آمد. مراد از واقعه در آیه «إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ» واقعه قیامت است، و اگر در این‌جا به طور مطلق و بدون بیان آمده، بدین جهت بوده که بفهماند واقعه قیامت شناخته شده و معروف است که نیاز به ذکر موصوف ندارد؛ و به همین جهت است که گفته‌‏اند[3] کلمه واقعه یکى از نام‌هاى قیامت است که قرآن این نام‌گذارى را کرده؛ مانند نام‏هاى «حاقة»، «قارعة» و «غاشیة».[4]

چهارم. سوره واقعه در مجموع از قیامت و ویژگی‌هاى آن سخن مى‌‏گوید، اما از یک نظر مى‏‌توان محتواى سوره را در هشت بخش خلاصه کرد:

1. آغاز ظهور قیامت و حوادث سخت و وحشتناک مقارن آن.
2. گروه‏بندى انسان‌ها در آن روز و تقسیمشان به «اصحاب الیمین»، «اصحاب الشمال» و «مقربان».
3. مقامات مقربان و انواع پاداش‌هاى آنان در بهشت.
4. شرح حال اصحاب الیمین و انواع مواهب الهى بر آنها.
5. اصحاب الشمال و مجازات‌هاى آنها در دوزخ.
6. ذکر دلائل مختلفى پیرامون مسئله معاد از طریق بیان قدرت خداوند، خلقت انسان از نطفه ناچیز، تجلى حیات در گیاهان، نزول باران، و... .
7. ترسیمى از حالت احتضار و انتقال از این جهان به جهان دیگر که آن خود نیز از مقدمات رستاخیز است.
8. نظر اجمالى دیگرى روى پاداش و کیفر مؤمنان و کافران.[5]
 
 
 
 
 
 
 
 

[1]. ر. ک: پاسخ 30174.
[2]. مانند: زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ‏4، ص 455،‏ دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، 1407ق.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بلاغی، محمد جواد، ج ‏9، ص 324، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[4]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏19، ص 115، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج ‏19، ص 196، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش.
[5]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏23، ص 193- 194، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.

 

 

 

 

 

منبع: http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa27458

شنبه 13 آذر 1395  4:26 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها