در سالهای اخیر تلویزیون اشتیاق زیادی برای تولید و ساخت مجموعههای پلیسی نشان داده است، مجموعههایی که تعداد آثار موفق آن شمار انگشتان دست هم نمیرسد.
ژانر پلیسی بدون شک از پرطرفدارترین گونههای آثار سینمایی و تلویزیونی است که در همه جای دنیا طرفداران زیادی دارد. روحیه ماجراجویانه ما ایرانیها نیز ما را در زمزه مخاطبان پر و پا قرص این آثار قرار میدهد.
با نگاهی به تاریخچه پخش آثار پلیسی در تلویزیون متوجه میشویم کارگردانهای زیادی پایشان به تلویزیون برای ساخت آثاری در این ژانر باز شده است. علاقه به کارگردانی اثری پرهیجان و معمایی به سالهای پیش از انقلاب هم برمیگردد. برخی از کارگردانان در خلق آثارشان موفق بودهاند و برخی دیگر نه تنها نتوانستند کاری مخاطب پسند ارائه دهند بلکه کیفیت آثارشان از چند اثر قابل قبول در این عرصه نیز پایینتر آمد.
نمیتوان از ژانر پلیسی در کشورمان صحبت کرد، اما به محدودیتهایی که در این زمینه وجود دارد اشارهای نکرد. گرچه در این میان کارگردانهایی مثل مهدی فخیمزاده بودند که توانستند حتی سد حضور خانمها در آثار مردانه پلیسی را هم بشکنند و هم در نقش خلافکار و هم پلیس از خانمهای بازیگر استفاده کنند، ولی به طور کلی امکانات و تجهیزات حرفهای که سریالسازان ما در اختیار دارند با آن سوی آبیها قابل مقایسه نیست و اساسا از آنجاییکه سریال پلیسی ساختن در تلویزیون ما الگوی مناسبی ندارد بیشتر آثار ساخته شده در این زمینه چندان چنگی به دل نمیزنند.
با این اوصاف شاید توقع ساخت آثاری که بتواند با بهترینهای خارجی رقابت کند در ایران وجود نداشته باشد اما ارائه اثری متناسب با استاداردهای خوب و نه عالی جهانی حداقل توقعی است که میتوان از مجموعههای پلیسی ایرانی داشت. به نظر میرسد در سالهای اخیر تلویزیون سعی در ارائه تصویر متفاوت از پلیس به مخاطب داشته، گرچه در این هدف موفق نشده است. از این نکته نیز نباید غافل شد که تولیدات پلیسی سالهای اخیر اغلب با مشارکت نیروی انتظامی و ناجی هنر روانه آنتن شدهاند.
حدود یک هفته از هفته پلیس و پخش سریال «گشت ویژه» که مجموعه مناسبتی امسال تلویزیون برای این ایام بود میگذرد. همین مناسبت بهانهای شد تا نگاهی به سریالهای ساخته شده در ژانر پلیسی بیندازیم، چه آنها که موفق بودند و چه آنهایی که با شکست مواجه شدند.
چنگک/ فریبرز صالح/ سال 56
علاقه به آثار پلیسی از سالها قبل در مخاطبان تلویزیون وجود داشت و ساخت یک اثر پلیسی پیش از انقلاب گواه مدعاست. اولین سریال پلیسی ایرانی «چنگک» نام داشت که فریبرز صالح کارگردان فیلم سینمایی «سفیر» آن را کارگردانی کرده بود. این سریال که در سال ۱۳۵۶ تولید و از تلویزیون ملی ایران پخش شد ماجراهای پلیسی با چاشنی طنز را روایت میکرد. جلال پیشوائیان که در آن سالها بیشتر در نقشهای منفی بازی میکرد به همراه محمد متوسلانی، مرتضی احمدی، عزتالله مقبلی و... در این سریال ایفای نقش میکردند.
هشدارهای پلیس/ محسن شامحمدی/ سال 67
دومین سریال با تم پلیسی و ماجراجویی در ایران تقریبا 10 سال بعد از انقلاب ساخته و پخش شد. مخاطبان پر و پا قرص سریالهای تلویزیونی که در سالهای گذشته تعدادشان بیشتر بود حتما نام محسن شامحمدی را به عنوان کارگردانی پلیسیساز به خاطر میآورند.
شامحمدی در سال 67 با ساخت سریال «هشدارهای پلیس» نام خودش را به عنوان اولین کارگردان پلیسیساز در ایران بعد از انقلاب ثبت کرد و تا سالها نیز در زمینه ساخت آثار پلیسی به فعالیت پرداخت. «هشدارهای پلیس» همچنین اولین سریالی بود که با مشارکت نیروی انتظامی ساخته شد.
این مجموعه درباره یک کلاهبردار حرفهای به نام کمالی بود که تحت تعقیبِ نیروی انتظامی است و هربار ماجرایی از تبهکاری او به نمایش در میآید. نکته جالب اینکه سرهنگ هدایتالله سجادی که در سالهای اخبر به عنوان کارشناس انتظامی در فیلم و سریالها با گروههای سازنده همکاری میکند در این سریال به ایفای نقش پرداخته بود. مهدی آریاننژاد (در نقش کمالی)، بهزاد رحیمخانی، غلامحسین لطفی، ابراهیم بصیرت و ... هم از بازیگران این سریال بودند که از شبکه یک پخش شد.
آینه عبرت/ علی نقیلو و محسن شامحمدی/ سال 68
شاید کمتر کسی بداند، سریال پرطرفدار «آیینه عبرت» در دو سری ساخته شد و کارگردان این دو مجموعه نیز در بخش اول و دوم با هم فرق داشتند. بخش اول این مجموعه تلویزیونی را سال 67 تا 68 علی نقیلو کارگردانی کرد و حدود یک سال بعد تا سال 70 محسن شامحمدی ساخت این مجموعه را برعهده گرفت.
«آیینه عبرت» برخلاف سریالهای قبلی که در ژانر پلیسی ساخته شده بودند داستان ماجراجویانهای نداشت، اما به شدت مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و در زمان پخش و حتی تا سالها بعد به یکی از پر مخاطبترین مجموعههای سیما بدل شد. سری اول این مجموعه در پنج قسمت روی آنتن رفت، اما با آمدن شامحمدی به عنوان کارگردان ساخت آن دو سال به طول انجامید و این سریال در 50 قسمت روی آنتن رفت. داستان «آیینه عبرت» درباره اعتیاد و عواقب آن بود و یکی از پر طرفدارترین اپیزودهای آن «برگریزان» نام داشت. اپیزودی که جواد گلپایگانی با ایفای نقش آتقی توانست یکی از ماندگارترین کاراکترهای تلویزیونی را بیافریند. محمود دینی در نقش علی نیز دیگر شخصیت محبوب این سریال تلویزیونی بود که مخاطب همچنان او را به خاطر دارد.
مزد ترس/ حمید تمجیدی/ سال 71
برای مخاطبان سالهای نسبتا دور تلویزیون به خصوص بچههای اوایل دهه 70 «مزد ترس» سمبل یک سریال ترسناک و حادثهای به شمار میرود. سریالی که حمید تمجیدی آن را در سال 71 کارگردانی کرد و برخلاف بیشتر سریالهای پلیسی که تا پیش از این از شبکه یک پخش شده بودند. از کانال دو صدا و سیما به روی آنتن رفت.

«مزد ترس» داستان زندگی سروان ناصر محمدی (با بازی عبدالرضا اکبری) یکی از کارآگاهان اداره آگاهی بود که طی یک مأموریت، مسئولِ پیگیری قتلِ یک نوازندۀ ارکستر سمفونیک میشود که جسد سوختهاش را در محل تخلیۀ زباله پیدا کردهاند. این سریال در آن زمان از حضور بازیگرانی چون رضا بنفشهخواه، علی دهکردی، حمیده خیرآبادی، محبوبه بیات، رقیه چهرهآزاد، فریبرز عربنیا و ... نیز بهره گرفته بود.
چالش بین پلیس و خلافکار در این سریال به خوبی به تصویر کشیده بود و برخی این مجموعه تلویزیونی را جزو اولین سریالهایی که در آن تابوی شکستناپذیری پلیس در مقابله با خلافکاران شکسته شد میدانند. «مزد ترس» در زمان پخشاش آنقدر مورد توجه قرار گرفت که سه سال بعد یعنی در سال ۷۴ قسمت دوم آن به نام «بازی با مرگ» ساخته و از تلویزیون پخش شد. سریالی که هیچ وقت مثل بخش اول دیده نشد و مورد توجه مخاطب قرار نگرفت.
شلیک نهایی/ محسن شامحمدی/ سال 74
محسن شامحمدی که ید طولایی در ساخت آثار پلیسی برای تلویزیون داشت سال 73 شروع به ساخت یکی از جدیترین مجموعههای پلیسی تلویزیون کرد. «شلیک نهایی» به نوعی اولین سریال جدی بود که همه داستان و اتفاقهایش پلیسی بودند و مخاطب برای اولین بار با چنین مجموعهای که همه وجوهاش معمایی است رو به رو شد.

این سریال که حسین پاکدل به همراه شامحمدی نویسندهاش بودند یک سال بعد یعنی سال 74 از شبکه یک پخش شد و به شدت هم مورد توجه قرار گرفت. در «شليك نهايي» داريوش فرهنگ نقش اصلی را بازی میکرد، سرگرد كلاني که فرهنگ توانسته بود جدیت و استواری شخصیت پلیس را در این کاراکتر به خوبی به نمایش بگذارد. پروندههای جنایی زیادی در طول پخش این سریال در دل قصه آن روایت شدند و شاید یکی از دلایل اقبال این مجموعه نیز الهام داستانها از واقعیت بود. اتفاقی که در سالهای اخیر کمتر در تلویزیون میافتد و نه پلیس و نه خلافکارانی که در مجموعههای جدید میبینیم هیچ کدام به واقعیت نزدیک نیستند.
کاراگاه علوی/ حسن هدایت/ سال75
یک سال بعد از پخش سریال موفق «شلیک نهایی» مخاطبان تلویزیون باز هم تماشاگر یک سریال پلیسی دیگر شدند. اما این بار ماجرا رنگ دیگری به خود گرفته بود و حسن هدایت نویسنده و کارگردان سریال «کاراگاه علوی» تصمیم گرفته بود ماجراهای پلیسیاش را بین سالهای 1308 تا 1314 روایت کند. با پخش سریال «کاراگاه علوی» به بازی احمد نجفی پای کاراگاه بازی به مجموعههای تلویزیونی باز شد.

داستان این سریال هم درباره زندگی یکی از همین کاراگاهان به نام علوی بود که در اداره تامینات فعالیت میکند و با اتفاقات عجیب و غریبی مواجه میشود که این اتفاقها در هر قسمت از این مجموعه برای بیننده روایت میشدند. شکل و شمایل و ساختار نسبتا متفاوت «کاراگاه علوی» مورد توجه خیلی از مخاطبان قرار گرفت، تا جاییکه چند سال بعد بخش دوم این مجموعه نیز با بازی نجفی ساخته شد که البته مثل بیشتر مجموعههای ایرانی که در فصلهای بعدیشان موفقیت بخش اول را کسب نکرد آنچنان خوب از آب در نیامد.
سرنخ/ کیومرث پوراحمد/ سال 75
میانه دهه 70 دیگر مخاطبان ثابت سریالهای تلویزیونی ایرانی به تماشای لااقل سالی یک اثر پلیسی عادت کرده بودند. آن سالها نه هنوز خبری از سریالهای ماهوارهای بود و نه بازار تماشای سریالهای خارجی اینقدر داغ شده بود. تماشای قصههای وطنی حتی از نوع پلیسیاش برای مردم جذاب بود و آنها را به تعقیب قصههای پلیسی که در سریالها روایت میشد وا میداشت. شاید همین استقبال خوب مخاطبان تلویزیون بود که کارگردانهای بیشتری را هم برای ساخت اثر در این ژانر ترغیب میکرد.

کیومرث پوراحمد که در آن سالها بیشتر به خاطر ساخت «قصههای مجید» به محبوبیت رسیده بود در سال 75 تصمیم به ساخت مجموعهای پلیسی معمایی گرفت. سریالی که بعدها یکی از موفقترین و پرطرفدارین آثار ساخته شده در این ژانر شد و محمدرضا فروتن را نیز به عنوان چهره جدید بازیگری به مخاطبان تلویزیون شناساند. «سرنخ » در هر قسمت ماجراهای پلیسی یک پلیس اصفهانی به نام اوصیا (با بازی جهانبخش سلطانی) را روایت میکرد. پلیسی که به همراه دستیارش (با بازی بهزاد خداویسی) اتفاقهای جالبی را هم رقم میزنند. ساختار معماگونه و گرههایی که بیننده در هر قسمت با آن مواجه میشد «سرنخ» را میان مخاطبان محبوب ساخت.
در ادامه بخوانید:
سریال های پلیسی موفق ایرانی تلویزیون (2)
سریال های پلیسی موفق ایرانی تلویزیون (3)
منبع: کمونه