4.وارثان وعده
اسكوفيلد درباره ي بند آخر روميان (1) مي گويد در كتاب مقدس هيچ آموزه اي نيست كه ثابت كند مسيحيان فعلي، وارث وعده ي برگزيده بودن يهود باشند. مسيحيان، ذريه ي روحاني ابراهيم عليه السلام و شريكان فيض معنوي عهد ابراهيم عليه السلام هستند؛ ولي اسراييل به عنوان قوم دنيايي خدا، هميشه بزرگ ترين ستايش ها و جايگاه خودش را داراست. اسكوفيلد درباره ي بند آخر روميان (2) بيان مي كند كه مطابق پيش گويي ها، اسراييل، دوباره از همه ي اقوام گردهم مي آيند، به سرزمين خودشان باز مي گردند و بازگردانده مي شوند و هنوز بزرگ ترين تجليل و شكوه خود را داراست.
مسيحيان منتقد از جمله چارلز گيلبرت و ستون در پاسخ مي گويند كه اين هزاره، هزاره ي فريسيان است نه كتاب مقدس. اين بيان با پيش گويي هاي صريح خودِ عيسي عليه السلام در تضاد است. تنها اميد اسراييل، فصل يازده روميان است. پولس مي گويد كه آنها به سبب بي ايماني، مطرود بودند؛ بلكه بند 23 مي گويد: «و اگر ايشان نيز در پي بي ايماني نمانند، باز پيوند خواهند شد؛ زيرا خدا قادر است كه ايشان را بار ديگر بپيوندد». فرجام بد اسراييل را در ارميا (3) ببينيد.
اسراييل، پس از آنكه جسم شد، ديگر وارث خدا نيست و هرگز نخواهد بود؛ «گوشت و خون نمي تواند وارث ملكوت خدا باشد».(4) مي گويد: «ميراث نخواهد يافت...».(5) منظور اين است كه اسراييل حقيقي و معنوي، وارث ملكوت خداست، نه اسراييل جسماني. همچنين، مي توانيد دوم تيموتاوس1 :6-10 را ببينيد.
نقد ديگرآنان اين است كه مزامير 110 :1 مي گويد : «به دست راست من بنشين تا دشمنانت را پاي انداز تو سازم». در اول تواريخ درباره ي تخت حضرت سليمان عليه السلام چنين مي خوانيم: «پس سليمان بر كرسي خداوند نشسته بجاي پدرش داود، پادشاهي كرد و كامياب شد و تمامي اسرائيل او را اطاعت كردند».(6) اين كرسي كه كرسي يهوه است در همه زمان ها بوده و اكنون عيسي عليه السلام در آسمان، روي آن نشسته است. اين كرسي و ملكوت خداست و خدا وعده داده است كه عيسي عليه السلام براي هميشه آنجا باشد.(7) اين كرسي در اول تواريخ (8)، و دوم سموييل نيز كرسي ابدي داود خوانده شده است.
بررسي تدبيرگرايي اسكوفيلد
تدبيرگرايي يا به تعبير ديگر، تقديرگرايي، نظام الهياتي است كه بيش از دويست سال از عمر آن نمي گذرد.(9) اين مكتب معتقد است كه نشانه هاي آمدن دوباره ي مسيح، به صراحت در كتاب مقدس شرح داده شده است و مي توان آنها را با حوادث جاري بين المللي تشخيص داد. اين الهيات را در انگليس، داربي و در آمريكا، اسكوفيلد رواج دارند. كتاب مقدس مرجع اسكوفيلد مي گويد كه خدا به دو قوم علاقه ي ويژه اي دارد: قوم يهود، كه گفته است بايد مسير زميني و ملت مسيحي، كه بايد مسير آسماني باشد.(10) نقدهاي فراوان به تدبير گرايي اسكوفيلد وارد شده است كه در اينجا به برخي از آنان اشاره مي شود:
أ)تفسير لفظي كتاب مقدس
چنان كه خواهيم خواند، يكي از اين نقد ها درباره ي تفسير متن كتاب مقدس است كه بر اساس نظر و سليقه ي خواننده انجام مي شود. استناد اساسي تدبيرگرايي (يا مشيت گرايي الاهي)، مربوط به ترجمه ي دوم تيموتاوس 2 :15 است كه پولس به تيموتاوس مي گويد: «... كلام خدا را به خوبي انجام مي دهد».(11) اسكوفيلد، اين آيه را عنواني قرار مي دهد براي نخستين كتابش كه در دفاع از اين روشِ «تقسيم» كتاب مقدس در مشيت هاي جداگانه نوشته است.
استفان سايزر(12)، استاد دانشگاه لندن، اسقف كليساي ويرجينيا واتر، و از جمله صاحب نظران در موضوع مسيحيت صهيونيستي است كه آثار پژوهشي مهمي در اين زمينه دارد. او در چند دانشگاه داخل كشور به سخنراني پرداخته است. همچنين، ماهنامه ي موعود مقالاتي از اين استاد و پژوهشگر انگليسي را به چاپ رسانده و با وي گفت و گويي اختصاصي انجام داده است. سايزر چنان كه خود مي گويد، به دنبال به چالش كشاندن هم كيشان خودش است.(13)
او در مقاله ي تدبيرگرايي مي گويد: چارلزريري (14) (1925م)، نويسنده و متأله مسيحي، در كتاب تدبيرگرايي امروز (15) تأكيد مي كند كه مكتب مشيت گرايي به طور جدي بر تمايز ميان اسراييل و كليسا تأكيد مي كند و معتقد است كه اين تمايز، زاييده ي نظام هرمنوتيكي است كه معمولاً تفسير لفظي ناميده مي شود. همچنين، معقتد است كه اراده (جلال) خدا، زيربناي حوادث جهان است. براي فرد تدبيرگراي بنيادگرا، برنامه رستگار شناسي يا نجات خدا، تنها يک برنامه نيست؛ بلكه يكي از اهداف خداست كه در برنامه ي كلي جلال خودش قرار داده است.(16)
بنابر نظر مفسران غير تدبيرگرا، مشكل اصلي تدبيرگرايي به تفسير كتاب مقدس مربوط مي شود؛ يعني آنان چيزي را كه به لحاظ بافت و سياق جمله، بايد تحت اللفظي تفسير كنند، به طور تمثيلي تفسير كرده و آنچه را كه بايد به طور تمثيلي تفسير نمايند، تحت اللفظي تفسير مي كنند. آنان معتقدند كه پيش گويي درباره ي آينده به ندرت مشروط است. تفسير آنان از كتاب مقدس، در حقيقت مفسر محور و «تفسير به رأي و تحميل نظريه بر متن» (17) است، نه «تفسير و استخراج و استنباط بر اساس قواعد ادبي و فقهي».(18) براي نمونه، بر اساس تفسير غالب تدبيرگرايانه از مكاشفه، مقياس اورشليم جديد را به طور تحت اللفظي تفسير مي كنند (كه 1400 مايل است)؛ اما صرف نظر از تأييد متن، براي خيلي از تدبيرگرايان (نه همه ي آنها) روشن شده است كه هفت شهر آسيا، هفت دوره ي تاريخ كليسا را نشان مي دهد؛ در حالي كه بايد همين متن را نيز به طور لفظي (هفت شهر آسيا) تفسير كنند، نه تمثيلي. پس تفسير تحت اللفظي براي آنان گزينشي است.
بر اساس تفسير لفظي كتاب مقدس، حتي صهيون نيز به طور لفظي تفسير مي شود؛ در حالي كه مذهب كاتوليک با تأكيد بر نظريه ي كشيش آگوستين، معقتد است آنچه درباره ي كشور خدا در كتاب مقدس آمده است، در آسمان قرار دارد، نه در زمين؛ همچنين، قدس و صهيون محل هاي زميني اسكان يهود نيستند؛ بلكه در آسمان قرار دارند و به روي همه ي مؤمنان گشوده اند.(19)
ب)پادشاهي و نجات اسراييل
تدبيرگرايان عقيده دارند كه در عهد عتيق و عهد جديد نقل قول هاي زيادي هست كه بيان مي كنند اسراييل روزي به سوي خداوند بر خواهد گشت و آنان بيش از غيرتدبيرگرايان، اين نقل قول ها را به طور تحت اللفظي تفسير مي كنند.
در اعمال رسولان (20) آمده است پس از رستاخيز مردگان توسط خداوند، حتي رسولان، منتظر اويند تا به طور لفظي و ظاهري، پادشاهي اسراييل را بازگرداند. تدبيرگرايان معتقدند كه براي ما مهم است كه خدا هرگز پادشاهي اسراييل را ـ كه بايد روزي برگردانده شود ـ رد نمي كند. بنابراين، عموماً عقيده دارند كه پادشاهي اسراييل، واقعاً به تأخير افتاده است و براي هميشه، كنار گذاشته نمي شود. تدبيرگرايان بر اين باورند كه روزي عبارت روميان 11 :26 محقق خواهد شد و همه ي اسرائيل نجات خواهند يافت (21) و سرانجام، خدا ملكوت را به اسراييل باز مي گرداند؛ درست مانند رسولان كه منتظر تحقق آن هستند.(22) در آن زمان، پس از آنكه اين تعبير زكريا (23) «بر خاندان داود و بر ساكنان اورشليم... براي من، مثل نوحه گري براي پسر يگانه ي خود، نوحه گري خواهند نمود و مانند كسي كه براي نخست زاده ي خويش ماتم گيرد. براي من ماتم تلخ خواهند گرفت» (24) محقق شد، تدبيرگرايان عقيده دارند كه اشعيا (25)، مكياه (26) و زكريا (27) و مكاشفه (28) نيز به طور لفظي محقق مي شوند.
همچنين، معتقدند چنان كه اسراييل و يهودا در ميان امت ها لعن شده اند، همچنان روزي مورد بركت قرار خواهند گرفت؛ چون حزقيال: «چنان كه شما، اي خدايان يهود و اي خاندان اسرائيل، در ميان امت ها مورد لعنت شده ايد، همچنان شما را نجات خواهم داد تا مورد بركت بشويد؛ پس مترسيد و دست هاي شما قوي باشد... همچنين، در اين روزها رجوع نموده قصد خواهم نمود كه به اورشليم و خاندان يهودا احسان نمايم. پس ترسان مباشيد.»(29)
به دنبال اين نقل قول، خدا وعده مي دهد كه بسياري از افراد و امت هاي عظيم، يهوه را در اورشليم خواهند طلبيد: «قوم هاي بسيار و امت هاي عظيم خواهند آمد تا يهوه صبايوت را در اورشليم بطلبند واز خداوند مسئلت نمايند. يهوه صبايوت چنين مي گويد: در آن روزها ده نفر از همه ي زبان هاي امت ها به دامن شخص يهودي چنگ زده متمسک خواهند شد و خواهند گفت: همراه شما مي آييم؛ زيرا شنيده ايم كه خدا با شماست».(30)
مدیریت تالار مهدویت
مدیریت تالار فرق و مذاهب
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل