پاسخ به:مشاعره رضوی
نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند
مردم صدای آمدنت را شنیده اند
زیباتر از همیشه شده آستان تو
آقا! چقدر ریسه برایت کشیده اند
دري که هر که بسايد به آستانش سر
ز رنج و محنت و غم ميشود رها اينجاست
اگر که ملتجي و مضطر و پريشاني
بيا که مقصد ارباب التجا اينجاست
تربت پاک تو را هر کس زيارت ميکند
هفت هزار و هفتصد و هفت حج کفايت ميکند
از براي آخرت الحق شفاعت ميکند
عاصيان را لطفت از آتش حمايت ميکند
اين حديث از مصطفا راوي روايت ميکند
کالسلام اي شاه سلطان خراسان السلام
مرغ روحم در هواي توست اي سلطان دين
همچو مرغ نيم بسمل اوفتاده بر زمين
از کرم بر حال ما اي شاه مسکينان ببين
خاصه حافظ را که دارد مهرت بر جبين
نام تو رخصت رویش است و طراوت زین سبب برگ و باران ترا می شناسند هم تو گلهای این باغ را می شناسی هم تمام شهیدان ترا می شناسند از نشابور با موجی از لا گذشتی ای که امواج طوفان ترا می شناسند بوی توحید مشروط بر بودن توست ای که آیات قرآن ترا می شناسند
دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم كنار سقاخونت، با زائرات بشینم سقاخونت آقاجون، به یاد مشك سقاست اونجا فقط برای شادی قلب زهراست
تاک را چون مار هر جا سبز شد سر می زنند تــا شــد از انــگور ، کام شکّرینش زهــربار وه چه گویم از صفای روضه پرنور او کز فروغش کور روشن می شود بی اختیار
رفتم از کوی تو و پیش تو جا مانده دلم
پیش تو مانده و از سینه جدا مانده دلم
پشت آن پنجره افتاده و بر گردن خود
رشته ای بسته به امید شفا مانده دلم
السلام علیک یا ایها الرئوف
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست
مشهد زمین نیست ولی آسمان که هست
مشهد بهشت نیست ولی بیش از آن که هست
مشهد کَرانه نیست ولی بی کَران که هست
شُکرِ خدا برای سَرَم آسِتان که هست
فراز مأذانه ها ای جماعت گمراه چه می کنید شما بی صدا سخن کوتاه حرام باد اذان موذنی که نگفت دوبار أشهَدُ أنا عَلی ، وَلیُ الله
تو از بلاد عرب، مسکن از دیار عجم تو از حجاز و خراسان ترا بود مدفن به هفت حج و به هفتاد حج برابر کرد زیارت تو رسول از کرامــت ذوالمن
نکشد منت خورشید فلک را هرگز
هرکه در پرتو مهر تو اقامت دارد
در صحن و سرايت، ايوان طلايت
بالی بگشاييم، يا ضامن آهو!
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
وقتی که چشمهام سحر خیز میشود
شبها حرم عجیب دل انگیز میشود
از بس عنایت است سرازیر میشود
حج مشهد است،قسمتِ ما نیز میشود
در روضة دوست، آرمیدن چه خوش است
در باغ وصال، میوه چیدن چه خوش است
اندر حرم فرشته دربان رضا
بی پرده جمال یار دیدن چه خوش است
تا از خودت سفر نكني كِي مسافري؟؟؟
هركس پريد و رفت پرستو نميشود
بر خاك آستانِ علي هركه سر نهاد
راضي به خواب روي پَر ِ قو نميشود