0

عرض ارادت

 
ehsan007060
ehsan007060
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1393 
تعداد پست ها : 10952
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:عرض ارادت

ودتــر از گــــفتن حــــاجت گـــره وا می شــود

راه افـــتادی و زیـــــر پـــــات ایــــران ســـاخـتند

تـــــکه ای از خــــاک ایران را خراسان سـاختـند

با وجود تـــو در ایـــــن کشور مسلمان سـاختند

تو همان لطفی که در پاسخ به سلمان ساختند

در نگـــــه داری تـــو خــــود را نشــان دادیم  ما

تـــــا ابــــد مـــــدیون زنهـــــای ســــنابادیــم ما

 

 

صابر خراسانی



 

سه شنبه 19 مرداد 1395  9:55 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:عرض ارادت

پاسخ به:عرض ارادت

بنام خدا

وقتی بساط گریه مهیا نمی شود

وقتی که بغض بین گلو جا نمی شود

وقتی تمام شب به در خانه کریم

در می زند گدا و دری وا نمی شود

وقتی پس از معاینه ها گویدت طبیب

این قلب مرده است مداوا نمی شود

یک راه مانده بهر تو آن هم زیارت است

مشهد برو که کار تو اینجا نمی شود

********

از این همه انزوا مردد شده ام

دیوانه رنگ زرد گنبد شده ام

امروز دلم حال کبوتر دارد

انگار که بیقرار مشهد شده ام...

********

گریه بهانه ای است که عاشق ترم کنی
شاید مرا کبوتر جلد حرم کنی
آقای من! کلاغ به دردت نمی خورد!؟
از راه دورآمده ام باورم کنی
با ذوق وشوق آمده ام حضرت رئوف
فکری به حال رنگِ سیاه پرم کنی
زشتم قبول؛ بچه ی آهو که نیستم
باید نگاه معجزه بر جوهرم کنی
باید تو را به پهلوی زهرا قسم دهم
تا عاقبت به خیرترین نوکرم کنی

 

 

 

                  

سه شنبه 19 مرداد 1395  10:53 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:عرض ارادت

پاسخ به:عرض ارادت

بنام خدا

یا علی بن موسی الرضا(ع)

آمده ام، آمدم ای شاه پناهم بده 

خط امانی ز گناهم بده 

ای حَرَمت ملجأ درماندگان 

دور مران از در و راهم بده 

لایق وصل تو که من نیستم 

اذن به یک لحظه نگاهم بده 

لشگر شیطان به کمین من است 

بی کسم ای شاه پناهم بده.....

*********************************************

هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد

نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد

خوشا به حال خیالی که در حرم مانده

و هرچه خاطره دارد از آن حرم دارد

*********************************************

غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد 

از شما دور شدن زار شدن هم دارد 

هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند

عبد آلوده شدن خوار شدن هم دارد 

ای طبیبِ همه انگار دلت با ما نیست

بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد

از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند

لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد

                  

چهارشنبه 20 مرداد 1395  7:27 AM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza
t5s6p1
t5s6p1
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 952

پاسخ به:عرض ارادت

شفاي عالمي وارسته توسط امام هشتم عليه السلام و اعطاي كرامت به وي

آيه الله وحيد خراساني نقل كرد : مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سال‌ها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم . ايشان روزي به من فرمود :

« مدتي در تهران مريض و بستري شدم . روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،‌سجده‌ي عبادت پهن كرده ،نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم حال كه بستري شده‌ام، به من عنايتي بفرماييد . ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم ايشان از داخل باغ گلي چيده به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد جالب‌تر آن كه دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيماري مي‌كشيدم، بي‌درنگ شفا مي‌يافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماري‌هاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد .»

آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشه‌ي چشمي به ما كنند؟

پنج شنبه 21 مرداد 1395  5:14 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza
t5s6p1
t5s6p1
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 952

پاسخ به:عرض ارادت

شفای پای سیاه شده

یکی از خادمین حرم حضرت معصومه (س) به نام آقای میرزا اسد الله به سبب ابتلا به مرضی، انگشتان پایش سیاه شده بود.

جراحان اتفاق نظر داشتند که باید پای او قطع شود تا مرض به اعضای بالاتر سرایت نکند. شب قبل از عمل ، میرزا اسدالله را می‌شنوند که فریاد می‌زند: در حرم را باز کنید ! حضرت مرا شفا داد.

در را باز کردند و دیدند میرزا خوشحال و خندان است و می‌گوید: در عالم خواب دیدم خانمی مجلله به نزد من آمد و گفت: چه می‌شود تو را؟ عرض کردم: این پا مرا عاجز کرده. از خدا شفای درد یا مرگم را می‌خواهم.

آن خانم مجلله گوشه مقنعه‌اش را چند بار روی پای من کشید و فرمود: شفا دادیم تو را.

عرض کردم: شما کیستید؟ فرمودند: مرا نمی‌شناسی و حال آنکه خادمی ما را می‌کنی؟! من فاطمه دختر موسی بن جعفرم.

پنج شنبه 21 مرداد 1395  5:19 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza
t5s6p1
t5s6p1
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 952

پاسخ به:عرض ارادت

حضرت آیت الله مكارم شیرازی می‌فرمود: «بعد از فروپاشی شوروی و آزاد شدن جمهوری‌های مسلمان نشین، مردم شیعه نخجوان تقاضا كردند كه عده‌ای از جوانان خود را به حوزه علمیه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند.
مقدمات كار فراهم شد و استقبال عجیبی از این امر به عمل آمد. از بین سیصد نفر داوطلب، پنجاه نفری كه معدل بالایی داشتند و جامع‌ترین آن‌ها بودند برای اعزام به حوزه علمیه انتخاب شدند. در این میان جوانی كه با داشتن معدل بالا، به سبب اشكالی كه در یكی از چشمانش وجود داشت، انتخاب نشده بود، با اصرار فراوان پدر ایشان، مسؤول مربوطه ناچار از قبول ایشان شد. ولی هنگام فیلمبرداری از مراسم بدرقه از كاروان علمی، مسؤول فیلمبرداری دوربین را روی چشم معیوب این جوان متمركز كرده و تصویر برجسته‌ای از آن را به نمایش می‌گذارد. جوان با دیدن این منظره بسیار ناراحت و دل شكسته می‌شود. وقتی كاروان به قم رسید و در مدرسه مربوطه ساكن شدند، این جوان به حرم مشرف شده و با اخلاص تمام متوسل به حضرت می‌شود و در همان حال خوابش می‌برد. در خواب عوالمی را مشاهده كرده و بعد از بیداری می‌بیند چشمش سالم و بی عیب است.
او بعد از شفا گرفتن به مدرسه بر می‌گردد. دوستان او با مشاهده این كرامت و امر معجزه آسا، دسته جمعی به حرم حضرت معصومه علیها السلام مشرف شده و ساعت‌ها مشغول دعا و توسل می‌شوند. وقتی این خبر به نخجوان می‌رسد، آن‌ها مصرانه خواهان این می‌شوند كه این جوان بعد از شفا یافتن و سلامتی چشمش به آن جا برگردد كه باعث بیداری و هدایت دیگران و استحكام عقیده مسلمین گردد.»

پنج شنبه 21 مرداد 1395  5:26 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza
maysam_na
maysam_na
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1393 
تعداد پست ها : 43
محل سکونت : فارس

پاسخ به:عرض ارادت

خوب بود به حضرت احمد بن موسی الکاظم شاه چراغ علیه السلام هم اشاره میداشتید(برادر بزرگتر امام رضا علیه السلام

جمعه 22 مرداد 1395  3:37 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza
t5s6p1
t5s6p1
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 952

پاسخ به:عرض ارادت

حضرت سید امیر احمد(ع) ملقب به شاهچراغ و سیدالسادات الاعاظم، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم (علیه السلام) است؛ پسران امام هفتم (علیه السلام) بنا به مشهور 19 نفر هستند؛ حضرت احمد بن موسی(ع) و محمد بن موسی(ع) از یک مادر که (ام احمد) خوانده می‌شد متولد شدند؛ آرامگاه ایشان اکنون در شهر شیراز، میعادگاه عاشقان است.

شاید برای شما هم این سؤال پیش بیاید که چرا به امامزاده احمد بن موسی(ع)، شاهچراغ می‌گویند؟ روایتی در این باره که در کتابی تاریخی نقل شده است را در اینجا نقل می‌کنیم.

«تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی‌رسید که در اطراف آن، خانه‌های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود.

از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانه‌ای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب، می‌دید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک می‌درخشد و تا طلوع صبح روشن است؛ چند شب جمعه مراقب بود، روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت؛ با خود اندیشید شاید در این مکان، مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاء الله باشد، بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه کنم؛ هنگام روز، پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید.

امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند، درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند؛ اما امیر که مردی روشن ضمیر بود و باطنی پاک و خالی از غرض داشت فرمود: اولین شب جمعه شخصاً به خانه پیرزن می‌روم تا از موضوع آگاه شوم.

چون شب جمعه فرا رسید، شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم و حشم، آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن شد، مرا بیدار کن؛ چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی‌تر از دیگر شب‌های جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود، بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بی‌اختیار 3 مرتبه فریاد زد: « شاه! چراغ» و از آن به بعد به شاه چراغ، معروف شد.»

جمعه 22 مرداد 1395  8:41 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh nargesza
kingboy
kingboy
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 165
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:عرض ارادت

گفتم اینجا تا مشهد چقدر راه است؟!

گفت : آنقدر که بگویی...

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

jaash

شنبه 23 مرداد 1395  10:41 AM
تشکرات از این پست
nargesza
kingboy
kingboy
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 165
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:عرض ارادت

هزارجور آدم با هزار خُلق و خَلقِ مختلف می‌آیند و در صفای صحنت مقیم می‌شوند ...
چه فرق دارد برای تو اما ...
نازِ آن مست ...
یا نیازِ این دست ...
وقتی که از کبوترها هم نمی‌گذری ...

jaash

شنبه 23 مرداد 1395  10:42 AM
تشکرات از این پست
nargesza
kingboy
kingboy
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 165
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:عرض ارادت

بس که دل‌تنگم اگر گریه کنم، می‌گویند:

قطره‌ای قصدِ نشان‌دادنِ دریا دارد

السلام علیک یا سلطان عشقــــ♥ علی بن موسی الرضا (ع)

jaash

شنبه 23 مرداد 1395  10:43 AM
تشکرات از این پست
nargesza
t5s6p1
t5s6p1
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 952

پاسخ به:عرض ارادت

مختصری از کلمات حکمت‌آمیز امام رضا (ع)

امام فرمودند: "دوست هر کس عقل اوست و دشمن هر کس جهل و نادانی و حماقت است."

امام فرمودند: "علم و دانش همانند گنجی می‌ماند که کلید آن سؤال است، پس بپرسید. خداوند شما را رحمت کند زیرا در این امر چهار طایفه دارای اجر می‌باشند: 1- سؤال کننده 2- آموزنده 3- شنونده 4- پاسخ دهنده."

امام فرمودند: "مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است."

امام فرمودند: "چیزی نیست که چشمانت آنرا بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی است."

امام فرمودند: "نظافت و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است."

یک شنبه 24 مرداد 1395  8:54 AM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:عرض ارادت

 

پاسخ به:عرض ارادت

 

 

ياحضرت معصومه(س)


از خاک در عشق تیمم گیرید
در دست گلی غرق تبسم گیرید

از یمن قدوم حضرت معصومه

عیدی زکف امام هشتم گیرید
:diamond_shape_with_a_dot_inside::diamond_shape_with_a_dot_inside:
:white_small_squar

یک شنبه 24 مرداد 1395  11:56 AM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:عرض ارادت

 

پاسخ به:عرض ارادت

 

"یا علی ابن موسی الرضا (ع)"

 

بـاز از دوریت افتـاده به کارم گره ها :diamond_shape_with_a_dot_inside:
:white_small_square:
کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها


 

السلام_علیک_یا_سلطان
 

یک شنبه 24 مرداد 1395  12:01 PM
تشکرات از این پست
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان
یک شنبه 24 مرداد 1395  12:04 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها