آهستگی وجودم
آنقدر /از ارتفاع آیینه پایین آمد
تا عمیق زمین و
نفرین شد
آهستگی وجودم آنقدر
بی تجربگیم را تجربه کرد
از فرسنگهای دور درخت
تا سروده هایم سرد شد
هوای بارانی حوصله مارا نداشت
تو را آفرید .
اینجا عمیق زمین ارتفاع از آیینه می گیرد
تا من در سکوت پنجره ها
رها می شوم