به گزارش خبرگزاری بینلمللی قرآن(یکنا)، در ادامه معرفی چهرههای مطرح قرائت قرآن از استاد محمد رفعت گفتیم. غلامرضا شاهمیوه، مدرس و داور مسابقات بینالمللی قرآن در مورد ویژگیهای صدای استاد رفعت که صوتش وی را به یکی از اصوات منحصر به فرد و تکرارناپذیر دنیای قرائت مبدل کرده، بیان کرد: در نظر اول به هر سبک قاریای، برجستهترین موارد سبک فرد به ذهن میآید، برای مثال در مورد مرحوم عبدالفتاح شعشاعی، بحث معناگرایانه در تلاوت وی مشهود است و در مورد مرحوم محمد رفعت نیز چند مطلب وجود دارد که یکی روح تحزن و معنویتی است که در صدا و لحن ایشان به صورت توأمان وجود دارد.
وی ادامه داد: نکته بعدی بحث بداههپردازی محمد رفعت است که با توجه به این مورد یک خط سیر لحنی مشخصی در هیچکدام از تلاوتهای وی وجود ندارد در عین حالی که یک فنداسیون و شالوده کلی میتوانیم برای تلاوتش متصور شویم. اما وی به فراخور کلمات و حال خود از نغمات استفاده میکند. بنابر این میتوانیم بگوییم که رفعت در دو سه بخش، خیلی قوی و ماهر بوده یکی برخورداری از روح تحزن و معنویت فوقالعاده که هنوز هم بعد از چند دهه وقتی تلاوت ایشان را گوش میدهیم، ارتباط معنوی خوبی با خداوند پیدا کرده و با شنیدن تلاوت وی بین انسان و آیات، حلقهای وصل میشود و دیگری بداههپردازی وی است.
شاهمیوه تصریح کرد: در مورد صدای رفعت باید اشاره کرد که برخی صدای وی را به آلت اَلکَمان تشبیه کردهاند که این یک تشبیه موسیقایی است و بین بزرگانی که در این بخش مطلب نوشتهاند، مصطلح است و به کار بردن تشبیه برای صدای قراء مصری امری رایج است برای مثال صدایی را به صدای عود و صدایی را به ویولن و ... تشبیه میکنند، ولی برای محمد رفعت این صدا را به آلت الکمان تشبیه میکنند آن هم به این دلیل که صدای رفعت صدایی چند فرکانسی است و تن مرکب دارد.
وی با بیان اینکه صدای محمد رفعت، فرکانسهای مختلفی دارد که ترکیب این فرکانسها زیبایی خاصی را به صدای وی داده است، ادامه داد: زنگ خاصی در صدای رفعت وجود دارد که صدای وی را محزون و معنوی جلوه میدهد. برخی از صداها را به عنوان اصواتالخاشع طبقهبندی میکنند مانند صدای اللیثی، محمد صدیق منشاوی و کامل یوسف که اینها صداهایی است که رنگ خاصی دارد و یک نفر اگر اینها را بشنود، کاملا تشخیص میدهد.
پیشکسوت قرآنی کشور در ادامه با بیان اینکه صدای مرحوم مؤذنزاده اردبیلی نیز همینطور است و برای همه آشناست، بیان کرد: مردم مصر با صدای رفعت بزرگ میشوند و با این فرهنگ بار میآیند. صدای مرحوم رفعت برای مصریها نوستالژی دارد، معمولاً در طول روز چندین بار اذان و تلاوتهایش از رادیو و تلویزیون مصر پخش میشود و اگر مردم مصر این صدا را در طول روز گوش ندهند، گویی چیزی را گم کردهاند. مصریها به نوعی با این صدا از بچگی بزرگ میشوند و همیشه این حس را نسبت به صدای رفعت دارند.
شاهمیوه در ادامه تصریح کرد: این مسئله حس نوستالژی مردم مصر نسبت به صدای محمد رفعت به خاطر صدا و بخشی دیگر نیز به خاطر معنویت و قلب پاک محمد رفعت است که وی همواره با قلب خود تلاوت میکرده و هنوز هم آثار معنویت در خواندن ایشان هویدا است.
وی در ادامه در مورد مساحت صدای محمد رفعت اظهار کرد: شاید بتوان گفت که به لحاظ مساحت یکی از قرایی که بیش از دو اکتاو و نیم در بعضی از تلاوتهای خود اجرا کرده، مرحوم رفعت است. با اینکه گستره تلاوت قرآن در حدود دو اکتاو است و بیش از آن نیازی نیست، اما در برخی از تلاوتها ایشان تا ۱۸ درجه صوتی یعنی دو و نیم اکتاو خوانده است. گرچه گاهی حالت صدای جیغ در صدای ایشان دیده میشود، اما از نظر مساحت ما کمتر کسی را میتوانیم با ایشان مقایسه کنیم.
پیشکسوت قرآنی کشور با اشاره به اینکه برخی بر این امر اعتقاد دارند که صدای محمد رفعت مقداری ضعف داشته است، ادامه داد: این بحث ضعف صدا، درست نیست؛ چرا که در آن زمان که محمد رفعت تلاوت میکرد، وسایلی مانند میکروفون و دستگاه تقویت صوت وجود نداشت و این مسئله ضعف صدا در قیاس با دیگر اساتید آن زمان، بیان شده است. در آن دوره یکی از معیارها برای جذب طرفداران بیشتر داشتن صدای رسا و قوی بود و اگر قاری میتوانست جمعیت بیشتری را با صدای خود پوشش دهد، افراد بیشتری استقبال می کردند، لذا در قیاس با امثال شعشاعی و ... این مسئله ضعف بیان شده است وگرنه در مجموع خیلی از قراء وجود دارند که مطرح نیز هستند، اما شدت و حجم صدای ایشان از رفعت هم پائینتر است.

وی افزود: در مورد تحریرهای ایشان باید گفت که صدای رفعت از صداهای بسیار پرانعطاف و پرتحریر است و همان تحریرهای ریزی که در تلاوت امثال «حصان» وجود دارد در تلاوت محمد رفعت نیز وجود دارد و گاهی آنقدر ریز میشود که خیلی نزدیک به ترعید میشود. ولی زیبایی خود را هیچگاه از دست نمیدهد. این در واقع نوعی ویبراسیون است که در برخی از صداها به صورت ذاتی وجود دارد و شاید بتوانیم بگوئیم که در مورد رفعت نیز این مسئله صدق میکند.
شاهمیوه در ادامه در رابطه با اینکه چرا تقلید از سبک محمد رفعت بسیار سخت است و بسیاری از قاریان تنها توانستهاند به تقلید از فرازهایی از تلاوت وی بهویژه در مقام بیات بپردازند؟ تصریح کرد: به طور کلی ما سبکهای تلاوت را میتوانیم به نوع سبکهای عام و خاص طبقهبندی کنیم.
وی افزود: سبکهای عام، سبکهایی هستند که میتوان با هر نوع ویژگی صدا آن را اجرا کرد برای نمونه مصطفی اسماعیل هم در ایران و مالزی و هم در خود مصر دنبال میشود که گونههای مختلف صدایی از بم تا زیر را داراست و میشود با آموزش، هر صدایی را در این حیطه تقلید کرد ولی برخی از سبکها هستند که اول باید صدای مشابه آن را برای تقلید پیدا کرد مانند صدای شعشاعی و سبک رفعت که اینها سبکهایی هستند که کسی که میخواهد آن را تقلید کند، باید اول صدای مشابه داشته باشد و چون این صداها کمتر در جهان تکرار شدند، بنابر این افراد نمیتوانند به دنبال تقلید این صدا بروند.
پیشکسوت قرآنی کشور ادامه داد: دومین مورد این است که برخی سبکها را میتوان در چهارچوبی مشخص کنیم و بگوییم که برای مثال یک قاری از بیات شروع میکند و اوج میگیرد و ... اما در مورد چند سبک است که نمیشود این قضیه را مشخص کرد مانند سبکهای رفعت و علی محمود که انسان هر باری که تلاوتی از اینها میشنود میبیند که نسبت به یک تلاوت دیگر تغییرات ماهوی و اساسی دارد.
شاهمیوه اظهار کرد: برای مثال رفعت در جایی بعد از مقام بیات، رست را خوانده و در جای دیگر نیز مدت زیادی را در صبا یا حجاز بوده و این تفاوتها است که کار را برای افراد مشکل میکند لذا اینگونه سبکها به این دلیل مشکل هستند ضمن اینکه بحث بداههخوانی که رفعت انجام میدهد، بسیار مشکل است و اگر کسی بخواهد این سبک را دنبال کند باید با حس و مغز رفعت بخواند، باید برود در حس و حال وی و به شرط داشتن صدای مشابه باید با همان حس و حال، بداههپردازی کند و بخواند.
وی در پایان اظهار کرد: تقلید به این دلیل مشکل میشود که کسانی هم که تقلید میکنند تنها فرازی را گوش کرده و انجام میدهند اما اگر کسانی که بخواهند مانند «احمد هیبه»، استاد دانشگاهی که در مصر بعدها نیز برخی تلاوتهای رفعت را اصلاح کرد، موفق باشند، باید خود را در مکان قاری قرار داده و با فکر، مغز و تدبیر قرآن را تلاوت کند.