اسرار نماز
نماز در پیشگاه خدا (1)، وسیله تقرب به او (2) و رحمت الهی (3) است و قلب (4) و خانه (5) را نورانی میکند. وقتی انسان نماز میخواند، هر آنچه در اطراف او هستند، به ذکر خدا مشغول میشوند.(6) سجده، نزدیکترین راه تقرب به خداست.(7) ازاین رو در حدیث آمده است که سجده طولانی، انسان را از عذاب نجات میدهد.(8) همانگونه که رکوع کامل، انسان را از وحشتِ قبر رها میکند.(9) به این ترتیب هستند که میتوان فهمید چرا امتحان شیعه در مراقبت نماز، محقق میشود.(10)
خشوع از آداب انس، حضور قلب و زینت نماز است.(11) انس با نماز، سبب بخشش گناه (12) و پذیرفته شدن نماز میشود.(13) امامان (علیهمالسلام) نیز نمازی با انس و حضور قلب به جا میآوردند. (14)
پی نوشتها:
1. قال الصادق علیهالسلام: «وَاَعْلَم اِنّک بَیْنَ یَدَی مَنْ یَراک ولا تَراهُ؛ بدان تو در پیشگاه خداوندی هستی که تو را میبیند، ولی تو او را نمیبینی.» بحارالانوار، ج 83، ص 11؛ شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 57؛ وسائل الشیعه، ج 4، ص 685، کتاب الصلاة، باب 2.
2. قال علی علیهالسلام: «الصلاةُ قربانُ کلِ تقیِّ؛ نماز خواندن وسیله نزدیکی به خداست برای هر شخص پرهیزکار» محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمة، ج 5، ص 367؛ بحارالانوار، ج 10، ص 99.
3. عبدالواحد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 261.
4. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «صَلاةُ الرَّجل نورٌ فی قَلْبه فَمَنْ شاء مِنکم فَلْیُنَوِّر قلبَه؛ نماز هر کس، نوری در دل اوست، پس هر کس نماز را اراده کرد، قلبش را نورانی کند.» متقی هندی، کنزالعمال، ج 7، ص 18973.
5. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «نَوِّروا مَنازِلَکُم بِالصَّلاةِ؛ با نماز، خانههایتان را نورانی کنید.» کنز العمال، ج 15، ص 392، ح 41518.
6. میزان الحکمة، ج 5، ص 377؛ بحارالانوار، ج 82، ص 213.
7. قال الصادق علیهالسلام: «اَقْرَبُ مَا یَکونُ الْعَبْدُ اِلَی اللّهِ وَ هُوَ ساجِدٌ؛ نزدیکترین حالات بنده به خدا، سجده است.» ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 60.
8. غررالحکم و دررالکلم، ص 175، ح 3353.
9. علی مشکینی، مواعظ العددیه، ص 243.
10. عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، ص 52؛ بحارالانوار، ج 80، ص 23.
11. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله : «اَلْخشُوعُ زِینةُ الصَّلاةِ؛ خشوع، زیور نماز است.» بحارالانوار، ج 77، ص 131.
12. همان، ج 84، ص 249.
13. همان، ص 242.
14. همان، صص 247، 248، 253 و 258؛ میزان الحکمة، ج 5، صص 381 و 382.