به گزارش دفاع پرس از یزد، سردار شهید حسین رحمانی علی آبادی، فرزند فرج ا...، تحصیلات دورة ابتدایی را در دبستان ادب به پایان رساند. سپس در مدرسه راهنمایی عباس فتاحی به تحصیل مشغول شد و تحصیلات را تا سال سوّم در هنرستان شهید رجایی ادامه داد.
در دوران انقلاب به فعالیّت های سیاسی پرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 1 خرداد 1360 ش به عضویّت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. وی در عملیّات های مختلف و متعددی شرکت کرد و در 2 آبان 1361 ش در عملیّات والفجر 4 دچار موج گرفتگی و مجروح شد.
رحمانی در قصر شیرین، نیروی مقاومت بسیج یزد، تیپ عاشورا، تیپ عاشورا، تیپ نجف اشرف و تیپ 18 الغدیر در مسؤولیت های مختلف رده گردان پیاده و مربی آموزش نظامی انجام وظیفه کرد و سرانجام در عملیّات بدر بر اثر اصابت ترکش به پا به شهادت رسید و در گلزار شهدای خلد برین به خاک سپرده شد. از او فرزندی به نام محمد حسین به یادگار مانده است.
او در گزیده ای از وصیت نامه اش آورده است: من خجالت می کشم که در دوران عمرم سودی برای اسلام و انقلاب اسلامی نداشته ام . امیدوارم که ریختن خون سرخ و پر از گناهم سودی برای اسلام داشته باشد . بارخدایا من از تو عاجزانه می خواهم که عمر امام عزیز ، این یاور بی پناهان را تا ظهور مهدی موعود (عج) طولانی برگردانی . خدایا من از زمانی که خود را شناختم سعی کردم که برای رضای تو قدم بردارم ولی چه کنم که شیطان نفس نگذاشت که بتوانم بنده ای خوب و شایسته برای تو باشم ، خدایا تو را به عزّت و جلالت ، به آخرین پیام رسانت قسم می دهم که دل خانواده های شهدا و بی پناهان را با ظهور ولی عصر (عج) شاد و خوشحال بگردانی .
من از تمام دوستان و رفقای خود می خواهم که سلاح بر زمین افتاده ام را بردارند و لاله ای بر جای آ‹ بکارند و من از تمام افراد و جوانان این امّت می خواهم برای یک بار هم که شده از این دانشگاه نور دیدار نمایند . ای امّت قهرمان ، با شهدای خود پیمان فداکاری ببندید ، امیدوارم که دیگر این ملّت شهیدی را بر روی دست خود تشییع نکند ، زیرا که بوی پیروزی را احساس می کنم.
وصیتنامه
بسمالله الرحمن الرحیم
السلام على یااباعبدا...
السلام علیک یا صاحب الزمان السلام
علیک یا انصاردینا....
من کلام على (ع): انالجهاد باب من ابواب الجنه فتحها... لخاصه اولیاء حضرت على(ع) مىفرماید:
جهاد درى است از درهاى بهشت که خداوند بر روى بندگان خاصش گشوده است.
از وظایف هرمسلمان است که در مقابل تجاوزات دشمنان اسلام از ناموس,دین,وطن و حیثیت خود دفاع کند ,ایستادگى نماید و تا آخرین نیرو آنان را نابود کند و براى به وجود آوردن شرایط اقامه دین و نماز و صلح و امنیت در جهان با اراده ای راسخ و توکل به خدا جهاد کند.
اکنون جبهههاى جنگ کعبه مشتاقان الله و وعدهگاه راهیان حسین است و آنجا مدرسه عشق و مکتب عرفان و تجلیگاه ایمان و ایثار است.
جبههها نزدیکترین مقام به پیامبر (ص)و على(ع) و حسین (ع)و امام زمان(عج) است. آنجا تجلیگاه ایمان و اخلاص و عبودیت خداست, آنجا هر چه هست خدا است و عشق به خدا.
درآنجا بهترین بندگان شایسته خدا و مقربان درگاه حق دل از همه تعلقات مادى شسته و در محضر خداوند به عبادت و مناجات و نیایش مشغولند, و دلهایشان در انتظار لقاء الله مىتپد.
ایکاش خفتگان و اسیران هواى نفس توفیق مىیافتند تا از نزدیک با فضاى ملکوتى جبههها و نور معنویت رزمندگان اسلام آشنا شوند که درآنجا دل سنگ آب می شود و آنان هر چقدر هم آلوده باشند, منقلب می شوند و درعالم دیگر پاى میگذارند.
نیروى شگفتانگیز این رزمندگانخداجوى وشهادت طلب است که عزم جزمشان بر جنگ تا پیروزى نهایى و آمادگیشان براى عملیات است.
اکنون زمانى فرارسیده که با یورش به متجاوزین نشاندهیم که قدرت خدا تا چه حد است .
با عملیات سرنوشتساز آینده لرزه بر اندام جهانخواران شرق و غرب اندازیم و تا آنجا که امروزآمریکا و شوروى و اسرائیل با اضطراب و نگرانى از سرنوشت جنگ سخنمىگویند و پرده از و حشت روز افزونشان در مورد به خطر افتادن منافع حیاتیشان با ادامه روال موجود جنگ برمىدارند.
امروزتمام ملتهاى مسلمان به خوبى دریافتهاند که همه مشکلات و مصیبتهاى کشورهاى اسلامى درکازابلانکا یا پایتختهای دیگر اسلامی وعربی وبا حضور سران بی خاصیت وسرسپرده کشورهای اسلامی حل نمىشود بلکه می دانند آنها آنجا جمع شدند و همگى عامل فراهم کننده همه سلطه ی بیشتر جهانخواران بر ملتهای اسلامی هستند.
مردم مسلمان با الهام ازامام خمینى دریافتهاند که تنها راه نجاتشان اسلام و انقلاب اسلامى است و بزرگترین امید و پشتوانه خود را جمهورى اسلامى ایران دانسته و چشم امید و پیروزى لشکریان اسلام در عملیات گسترده آینده دوختهاند.
امیدواریم این بار مسئله جنگ را با نابودى صدام ,راه براى رسیدن به قدس هموار و دست ابرقدرتها از منطقه و مردم مستضعف کوتاه شود.
بیش از چهل ماه جنگ خداوند بر ما منت گذاشته که ما در جبهه حق می جنگیم و این خود شکر بی نهایت می خواهد که ما بندگان هرگز قادر نیستیم که شکرنعمتهاى بی کران خدا را در جنگ به جاآوریم.
امید به اینکه تمام ما بندگان خداوند در پى آن باشیم که اسلام را شناخته و به آن عمل کنیم که در این صورت رضایت خدا را فراهمکردهایم .
حالکه آمدهایم تا در راه خدا جهاد کنیم سلاح شهادت خودرا به همراه داریم و تا زمانى که این سلاح در اختیارماست پیروزى و فتح ما بدون شک حتمىخواهد بود. واى کاش هزاران جان داشتیم و فداى اسلام و امام مىکردیم ,مگر مىشود بگذاریم که این کافران صدامى برمسلمانان چیره شوند.
اى امت حزبالله واى رسالتمداران خون شهدا ,خود را مهیا کنیدو استوار و ثابت قدم با توکل به خدا با رشادت و مردانگى راه شهدا که فتح یا شهادت است را ادامه دهید.
با کفار و استکبار جهانى مبارزه کنید و بدانید با توکل برخدا و اخلاص و پشتیبانى ولایت فقیه و ادامه راه شهدا و به وظیفه خود عمل کردن و سازش نکردن پیروزى میسر است و غیر از آن ذلت و خوارى و دورى از عنایات خداوند وسقوط به اسفل السافلین می باشد.
اللهماجعل مماتى ممات محمدوآل محمد
خداوندا خود اعتراف دارم خطا کارم و آنچه گفتم عمل نکردم و وظیفه خود را انجام ندادهام ولى از تو مىخواهم به من عنایت و لطف وکرامت کنى که پس از گذشت دو سال افتخار سربازی کوچک برای امام زمان(عج) بودن ,در راه اقامه دین تو مرا هدایت فرمائى و مرا قبول فرمائى و اراده و عزمم که به خاطر تو و به یاد تو و براى رضاى توست و ارمغانم که شهادت است به من عطا فرمایى و شهادتم که در راه اسلام و قرآن است را پذیرا باشى.
چند کلمهاى به تو اى پدر و مادر عزیزم و اى چهرههاى رئوف و مهربانم که رنجهاى زندگى را تحمل کردید. امیدوارم که مرا ببخشید و از اینکه قرار بود بعد ازمأموریتم به یزد بیایم و نیامدم چون که بنا به وضعیت منطقه و موقعیت حساس جنگ از همه مهمتر وظیفه شرعى بر خود دانستم در جبهههاى جنوب بمانم و دین خود را ادا کنم.
اگر خطائى ازمن سر زده مرا عفو و دعا کنید.
والدین گرامیم اگر مىخواهید در آخرت در نزد حضرت محمد(ص) و امام حسین(ع) و حضرت فاطمه(س) و زینب کبرى رو سفید باشید و در زمره آنها باشید, باید درمرگ من صبر کنید . همانطوری که تاکنون زینب گونه بودهاید و مفتخر بودهاید که چنین فرزندى را براى اسلام تربیت کردهاید.
خداوند شما را با شهادت من امتحان می کند . مبادا با شهادت من خللى در اراده آهنین شما وارد شود ,همچنان باشید که براى همه الگو و براى پدر ومادران دیگر شهدا نمونه.
اى مادرو پدرگ و خواهر و برادرم و تمام دوستان و آشنایان مبادا شهادت من باعث آن شوداز انقلاب و امام و ولایتفقیه طلبکار باشید.
امیدوارم شهادت این سرباز کوچک باعث شود با عزمی راسخ تر وتوفنده تر از گذشته انقلاب را به رهبرى امام خمینى یارى نمائید و آن را به انقلاب حضرت مهدى(عج) متصل نمائید.
والسلام علیکم و رحمهالله وبرکاته