چگونه بايد از نماز خواندن لذت ببريم در حالي كه فقط از روي عادت است؟
براي اينكه از نماز و عبادت لذت ببريم ، ابتدا بايد بدانيم كه عبادت چيست، چگونه ارتباطي است و سپس حقيقت عبادت را در خودمان محقق كنيم و به ارتباط خود با خداي متعال عمق ببخشيم و سجاده را به مي عشق حق تعالي رنگين سازيم تا از عبادت و نماز لذت ببريم و براي رسيدن به اين هدف بايد نسبت به موارد ذيل مراقبت نمود.
الف- بالا بردن سطح معرفت خود نسبت خداي تعالي
بي شک هنگام صحبت کردن با فردي بزرگوار و داراي مقامات عالي , اگر انسان نسبت به او شناخت نداشته باشد , نه تنها از هم صحبتي با او لذت نمي برد , بلکه ادب حضور و هم کلامي با او را نيز رعايت نمي کند. آيا تا به حال از خود پرسيده ايم که شناخت ما از خداي خويش چقدر است ؟ آيا نسبت به صفات الهي آگاهي داريم ؟ الرحمن يعني چه ؟ الرحيم به چه معناست ؟ حمد و سپاس چرا بايد مخصوص پروردگار باشد ؟ و ... چرا امثال ما از نماز لذت نمي بريم , در حالي که معصومين ( عليهم السلام ) نماز را نور چشم خود مي دانستند ؟
امام صادق - عليه السلام – تشريح اين موضوع فرموده اند : « چون تكبير (نماز) راگفتي ، آنچه را كه ما بين آسمان و زمين است درمقابل كبرياي خدا كوچك و ناچيز شمار كه اگر خداوند بر قلب بنده زماني كه تكبير مي گويد، بنگرد و در دل او چيزي باشدكه از حقيقت معناي تكبير بازش مي دارد، به او گويد: (اي دروغگو آيا مرا مي فريبي ؟ به عزت وجلالم سوگند كه از شيريني ياد خود محرومت كنم و از قرب به خودو شادماني مناجاتم محجوبت سازم ) پس به هنگام نمازگزاردنت دل خود را بيازما، اگر شيريني نماز را و در (عمق ) جان سرور و بهجت (حاصل از) آن را مي يابي و دلت از راز و نيازبا او شادمان است و از گفتگو با او لذت مي برد، بدان كه خداوند تو را در تكبيري كه بر زبان رانده اي تصديق فرموده است وگرنه ، بدان كه فقدان لذت مناجات و محروميت از شيريني عبادت دليل بر اين است كه خداوند تو را (در تكبيرت ) دروغگو دانسته و از درگاه خود رانده است.»( مصباح الشريعة ، باب 13، بحارالانوار، ج 81، ص 230)
مطالعه ي کتاب هاي خداشناسي , پرسش از علما و صاحب نظران در اين خصوص و همنشيني با صاحب نفسان و اهل تقوا , کمک زيادي در اين زمينه خواهد کرد.
ب- تفکر و مطالعه در مورد نماز
هر يک از مقدمات و ارکان و اجزاء نماز , داراي فلسفه و حقيقتي است که درک و آگاهي نسبت به آنها در خارج شدن نماز از یک عادت و بهره بردن و حظ معنوي از نماز , مؤثر است. مطالعه ي کتب بزرگان و اهل سلوک , از قبيل اسرار الصلوة مرحوم ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي ( رضوان الله تعاي عليه ) کتب تفسيري درباه ي سوره ي حمد و توحيد , در فهم حقيقت نماز و انس با آن بسيار مؤثر است.
ج- توجه به معاني نماز ( هم از جهت معنوي و هم از جهت کاربردي )
اگر قبل از هر عبارت نماز , معناي آن را در ذهن تداعي کنيد و سپس الفاظ عربي آن را بيان کنيد ( معني لغوي ) ملاحظه خواهيد کرد که ديگر نمازتان نمازي بي روح و کسالت آور نخواهد بود ؛ بويژه اگر پس از تمرين و ممارست در توجه به معاني لغوي عبارات نماز , به معناي کاربردي آن توجه کنيد , از نمازتان لذت خواهيد برد .
مثلا ًوقتي عبارت الحمد لله رب العالمين را بر زبان جاري مي کنيد به ياد نعمتهاي الهي افتاده و لطف پروردگار را در احسان و بخشش او در نعمتهاي بي شمارش متذکر شويد ؛ در اين صورت ارتباطي لذت بخش بين شما خداي متعال برقرار خواهد شد.
د - خواندن نماز در اول وقت
مداومت بر نماز اول وقت , کم کم انس با نماز را ايجاد خواهد کرد. کسي که هر کاري را بر نماز ترجيح مي دهد , نماز خواندن را براي اوقات بي کاري خود مي گذارد و هنگام نزديک شدن به طلوع يا غروب آفتاب نمازش را مي خواند , هيچ گاه از نماز خواندن , لذت نخواهد برد.
ه- پرهيز از دنيا دوستي
انسان هميشه به چيزي توجه دارد که نسبت به او محبت دارد. کسي که همه ي توجهش به دنيا و زرق و برق آنست چگونه مي تواند از نمازش لذت ببرد ؟ ما دو نوع لذت داريم، لذت هاي مادي و لذت هاي معنوي. لذت از نماز جزء لذت هاي معنوي انسان است. كسي كه از لذت هاي مادي مانند موسيقي و فيلم و ماهواره و زن و خانه و ماشين و شهوات و مانند آن بيش از آن مقداري كه مشروع است، لذت مي برد و عادت هم كرده است، اگر بخواهد از معنويات لذت ببرد بايد از اينگونه لذت ها فاصله بگيرد و كم كم موضوع لذت هايش را عوض كند و سعي كند از نماز و عبادت و مناجات حق تعالي لذت ببرد تا مذاق جانش عوض شود و به جاي لذت هاي مادي لذت هاي معنوي جايگزين شود. اگر در زندگي به ضرورت از دنيا استفاده کنيم و به آن دل نبنديم , بسياري از مشکلات ما حل خواهد شد.
ز- ياد خدا در همه حال
اگر انسان , در هر موقعيتي خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خويش ببيند و اين ذکر و ياد را در درون خود تقويت کند , کم کم نسبت به خداوند محبت پيدا کرده و با ياد او انس مي گيرد ؛ لذا چنين کسي وقتي در معرض شنيدنيها , ديدنيها , خوردنيها و ... قرار مي گيرد اول از خود سؤال مي کند : آيا خداي من که ناظر من است از اين کار من راضي است ؟ بنابراين با ياد خدا از حرامها اجتناب کرده و با ياد خدا به واجباتش عمل مي کند. اين فرد به تدريج به ياد خدا دل مي بندد و اوقات نماز را بهترين زمان براي معاشقه با محبوبش مي داند.
خ- حضور قلب
اصلي ترين عامل لذت بخشي نماز و عبادات حضور قلب است. البته کسب اين عامل کمي دشوار است و نياز به مقدمات و تمرين دارد, ولي امکان پذير است و باعث مي شود انسان از نماز و عبادت خود لذت سرشار ببرد و محو جمال حضرت حق گردد.
در ضرورت تحصيل حضور قلب همين بس كه بدانيم: نماز بي حضور قلب، نماز حقيقي نيست و وقتي نماز از حقيقت و باطن خود جدا شد و به صورت يك عمل بي روح در آمد، تمام ثمرات و فوايدي كه در آيات و روايات، براي نماز آمده، در چنين نمازي وجود ندارد وچه بسا موجب دوري از خدا هم بشود.
احاديث فراواني دراين باره وارد شده كه همه بر اين مطلب تصريح مي كنند كه ميزان قبولي نماز، بستگي به ميزان حضور قلب در نماز دارد و به تناسب وجود حضور قلب، نماز مورد قبول واقع مي شود. امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «اَن العبدَ ليُرفعُ لهُ مِن صلاتهِ نصفُها او ثلُثها او ربعُها او خمسُها و ما يرفعُ لهُ الّا ما اقبلَ عليهِ بقلبهِ؛( بحارالانوار، ج 84، ص 238) همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش يا خمسش بالا برده مي شود و آن مقداري از نماز كه توجّه قلبي داشته باشد بالا برده مي شود.»
گر چه حضور قلب از شرايط صحت نماز نيست؛ يعني با نبودن حضور قلب نماز باطل نمي شود و از لحاظ فقهي اشكالي ندارد. و ليكن چنين نمازي، قالبي، بي فضيلت و غير مقبول است، يعني بالا نمي رود و اثر معراجي خود را از دست مي دهد.
البته بيان اين مطلب به اين معنا نيست که تصور كنيم، تحصيل حضور قلب از امور مُحال است و از كسب آن، نااميد شويم و به يك عبادت صوري و ظاهري اكتفاء كنيم. زيرا ممکن است اين نااميدي، از فريب شيطان نشأت گرفته باشد، به اين معنا كه براي فرار از نماز با حضور قلب، دايماً مشكل بودن آن را بهانه اي براي ترك نماز، قرار دهيم.