مومنان و بر پاداشتن نماز
الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ [1]
همان كسانی كه نماز را برپا میدارند و زكات را ادا میكنند و به آخرت یقین دارند.
در آیه فوق اقامه نماز كه یكی از صفات مؤمنان بوده بیان شده و به این ترتیب، هم اعتقاد آنها به مبدأ و معاد محكم است و هم پیوندشان با خدا و خلق. بنابراین اوصاف فوق اشارهای به اعتقاد كامل و برنامه عملی جامع آنهاست.
در اینجا این سؤال پیش میآید كه اگر این گروه از مؤمنان هم از نظر مبانی اعتقادی و هم عملی راه مستقیم را برگزیدهاند دیگر چه نیازی است كه قرآن برای هدایت آنها بیاید. ولی با توجه به اینكه هدایت دارای مراحل مختلف است كه هر مرحله مقدمهای است برای مرحلهی بالاتر، پاسخ این سؤال روشن میشود. به علاوه تداوم هدایت خود مسألهی مهمی است و همان چیزی است كه ما شب و روز در نمازهای خود با گفتن «اهدنا الصراط المستقیم» از خدا میخواهیم كه ما را در این مسیر ثابت دارد و تداوم بخشد كه بیلطف او این تداوم ممكن نیست. [2]
اهمیت نماز
صاحب المیزان میفرماید:
مقصود از ذكر نماز و زكات ذكر نمونهای از اعمال صالحه است و اگر از میان اعمال صالحه این دو را نام برد، چون این دو هر یك در باب خود ركن هستند.
نماز در عبادتهای راجع به خدای تعالی و زكات در آنچه راجع مردم است،و از نظری دیگر نماز در اعمال بدنی و زكات در اعمال مالی.
ـ اهمیت خاص اقامه نماز و انفاق در میان عبادات است.
ـ تلاش مؤمنان، برای برپایی نماز در جامعه است.
ـ اهمیت خاص یقین به آخرت و نقش مهم در آن در تقوا.
ـ اعمال صالحه وقتی در جای خود قرار میگیرد كه توأم با یقین به آخرت باشد زیرا عمل هر قدر هم صالح باشد با تكذیب آخرت اثرش خنثی و اجرش حبط میشود.
پیامها: [3]
1- عمل، نشانهى ايمان است. لِلْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يُقِيمُونَ ...
2- حتّى مؤمنان اهل نماز و زكات براى تداوم كار خود به هدايت الهى نياز دارند. هُدىً ... لِلْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ ... در قيامت نيز انسان به مرحلهاى از هدايت محتاج است. «يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ» [4]
3- نمازى ارزش دارد كه با شرايط صحّت و كمال انجام گيرد. «يُقِيمُونَ» (معناىاقامهى نماز، انجام دادن آن با شرايط است)
4- رابطه با خداوند بر رابطه با مردم مقدّم است. «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ»(نماز، قبل از زكات آمده است)
5- چون نماز و رابطه با خدا، زمينه ساز ساير كارهاى خير است، نام آن در ابتدا آمده است. «الصَّلاةَ»
6- تداوم عمل، به عمل ارزش مى دهد. «يُقِيمُونَ- يُؤْتُونَ» (فعل مضارع نشانه ى استمرار و تدوام است)
7- يكى از امتيازات اسلام اين است كه مسايل الهى و مردمى، معنوى و مادّى، اين جهانى و آن جهانى را در كنار هم قرار داده است. «الصَّلاةَ- الزَّكاةَ»
8- در تبليغ، اوّل كارهايى را مطرح كنيد كه براى مردم خرج ندارد. (اوّل نماز، بعد زكات) «الصَّلاةَ- الزَّكاةَ»
9- مؤمن در برابر مسايل اجتماعى و نياز محرومان و گرسنگان، احساس مسئوليّت مى كند. «يُؤْتُونَ الزَّكاةَ»
10- هركجا حسّاسيّت لازم است، كلام را تكرار كنيد. (نماز وزكات با يك كلمه «الَّذِينَ» آمده، ولى يقين به معاد با دو بار كلمه ى «هُمْ» بكار رفته است.)
11- نماز و زكاتى ارزش دارد كه با ايمان به معاد همراه باشد. «وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ»
12- اهل يقين، تنها گروه خاصّى هستند. «هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ» تكرار كلمهى «هُمْ» نشانهى اين است كه اين گروه، گروه خاصّى هستند.
13- مؤمنين برنده هستند؛ با نماز خودسازى مى كنند و با زكات مشكلات جامعه را حل و با يقين به معاد، آينده ى خود را تأمين مى كنند. يُقِيمُونَ الصَّلاةَ ...الزَّكاةَ ... يُوقِنُونَ
14- علم، به فراموشى تبديل مى شود ولى يقين، با توجّه دائمى همراه است.«يُوقِنُونَ»
15- گمان و دانستن كافى نيست، باور قلبى و يقين لازم است. «يُوقِنُونَ»
___________________________________________________________
[1]-نمل /3
[2]-تفسیرنمونه،ج 15. ص 396، 397.
[3]-تفسيرنور(10جلدى)،ج6،ص: 389و 390
[4]-يونس، 9.