رشد شخصيت فرد از کودکي آغاز مي شود و به تدريج در قالب مجموعه اي از واکنش هاي رفتاري ويژه ي کودک، شکل گرفته و ظاهر مي گردد. هر چند از سن کودک بگذرد واکنش هاي او اختصاصي تر مي شوند.
مروري برعوامل موثر در رشد شخصيت کودک
رشد شخصيت فرد از کودکي آغاز مي شود و به تدريج در قالب مجموعه اي از واکنش هاي رفتاري ويژه ي کودک، شکل گرفته و ظاهر مي گردد. هر چند از سن کودک بگذرد واکنش هاي او اختصاصي تر مي شوند. در واقع شخصيت هر فرد داراي يک سازمان پويا و پايدار است که حاکم بر رفتار و کردار وي مي باشد.
برخي از اين سازمان ها داراي وحدت عمل هستند و برخي ديگر به تفاوت انسجام و وحدت عمل کمتر و بيشتري دارند. در شکل گيري شخصيت، دو عامل اساسي وراثت و محيط و تأثير متقابل آنها نقش مهمي دارند.
● اثر وراثت
هر آدمي کم و بيش وراثت صفات و ويژگي هاي فطري پدر و مادر خويش است. برخي از اين صفات به صورت نمايان و برخي ديگر به حالت نهان به ارث مي رسند. پويايي شخصيت، که بيشتر جنبه ي فيزيولوژيکي دارد، بر پايه ي قالب هاي ارثي استوار است و امکان رفتار و کردار معيني را براي فرد فراهم مي آورد. هوش، حافظه، استعداد يادگيري، حساسيت، انگيزش پذيري و جز آن از راه وراثت به فرد انتقال مي يابد.
● اثر عوامل محيطي:
روان شناسان در نتيجه ي پژوهش دريافته اند که انسان در حد گسترده اي پرورش يافته ي محيط خويش است. برخي از پژوهشگران اثر محيط را مهم تر از ويژگي هاي ارثي دانسته و آن را عامل بسيار موثري در پيشرفت فکري، عقلي و رشد شخصيت معرفي کرده اند که در اينجا به اختصار به چند عامل محيطي اشاره مي کنيم .
● محيط پيش از تولد
پس از آنکه نطفه ي موجود زنده بسته شد، رحم مادر نخستين محيط مناسب براي رشد شخصيت «جنين» به شمار مي آيد. تغذيه و بهداشت تن و روان مادر در اين دوره اثر فراواني در رشد دارند. تغذيه و محيط زيست نامناسب، بيماري هاي بدني و رواني، راديوگرافي زياد از مغز و شکم مادر، ايراد ضربه و صدمه به جنين، مصرف داروهاي شيميايي و آنتي بيوتيک ها، انواع مخدرات از جمله کشيدن سيگار در هنگام بارداري در ساخت و رشد جنين تأثير سوء به جاي مي گذارد و ممکن است موجب عقب ماندگي هاي هوشي و ذهني کودک گردد.
برانگيختگي ها و هيجان هاي هراسناک سبب تراوش هورمون هاي فوق کليوي، به ويژه آدرنالين مي شوند و از راه خون به جنين انتقال مي يابند و به اين ترتيب عوامل مثبت و منفي يا به عبارتي سودمند و زيان بار در رشد شخصيت اثر بخش مي باشند.
● محيط بعد از تولد:
خانواده : محيط خانواده در ساختن شخصيت فرد تأثير به سزايي دارد. نخستين کسي که کودک با او آشنايي و ارتباط برقرار مي کند، مادراست. از اين رو، نقش مادر در سال هاي اوليه ي زندگي کودک در رشد و شکل گيري شخصيتش انکارناپذير است.
نتيجه ي بررسي هاي متعدد نشان داده است که محيط خانوادگي نامناسب موجب عدم سازگاري در کودکان مي شود و در مقابل، محيط هاي خانوادگي مناسب و سالم در اطفال و نوجوانان،ميگنا ir کفايت رواني و اتکاء به نفس به وجود مي آورد. تجربيات ناموفق کودک در رشد شخصيت خلل وارد ساخته و هم چنين نوع رفتار والدين با فرزندانشان اعم از پذيرش، طرد، سهل گيري، سخت گيري و … در قالب ريزي شخصيت کودک نقش مهمي را باز مي کند.
● غدد درون ريز :
غده هاي درون ريز، هورمون ها را توليد مي کنند. هورمون ها موادي شيميايي هستند که در جريان خون وجود دارند و فرآيندهاي قسمت هاي ديگر بدن را کنترل مي کنند. اين فرآيندها عبارتند از متابوليسم (واکنش هايي شيميايي که به طور مداوم در بدن رخ مي دهند.) پاسخ به استرس، رشد و تکامل جنسي. اين مجموعه شامل غده ها و ساير سلول هاي توليد کننده هورمون هستند. غده هايي مثل هيپوفيز، فوق کليه و تيروييد اعضايي هستند که تنها کارکرد آنها توليد هورمون هاي اختصاصي است. ساير اعضا و بافت ها مثل تخمدان ها، بيضه ها، قلب و کليه ها نيز حاوي سلول هاي توليد کننده هورمون هستند.
· غده هيپوفيز و هيپوتالاموس
غده هيپوفيز در قاعده مغز قرار دارد. اين غده به عنوان »غده رئيس« شناخته مي شود، چون هورمون هايي را توليد مي کند که بافت درون ريز واقـع در سـاير غده ها و اعضا را تحريک و کنترل مي کند.
همچنين هورمون هايي را ترشح مي کند که رشد بدن، حجم ادرار و انقباض رحم را در طول زايمان کنترل مي کنند. هيپوتالاموس بخشي از مغز است که با غده هيپوفيز ارتباط دارد. هيپوتالاموس، هورمون هايي به نام عوامل آزاد کننده را ترشح مي کند که کارکرد هيپوفيز را کنتـرل مي کنند و به عنوان رابط بين دستگاه هاي عـصبي و غـدد درون ريز عمـل مي کنند.
· غده پينه آل
غده پينه آل در عمق مغز قرار دارد. کارکرد دقيق آن هنوز مشخيص نيست. البته معلوم شده است که اين غده هورموني به نام ملاتونين را ترشح مي کند که گمان مي رود با چرخه روزانه خواب و بيداري مرتبط باشد.
· غده هاي تيروييد و پاراتيروييد
غده تيروييد که در گردن واقع است، هورمون هايي را توليد مي کند که متابوليسم را تنظيم مي کنند. همچنين برخي از سلول هاي تيروييد، هورمون کلسي تونين را ترشح مي کنند که غلظت خوني کلسيم را کاهش مي دهد. چهار غده پاراتيروييد واقع در پشت تيروييد هورموني را توليد مي کنند که غلظت خوني کلسيم و فسفات را تنظيم مي کند. کلسيم براي سلامت استخوان ها حياتي است و به همراه فسفات، نقش مهمي را در کارکرد عصب و عضله ايفا مي کند.
· غده هاي فوق کليه
غده هاي فوق کليه در بالاي کليه قرار دارند. هر غده يک قشر لايه خارجي و يک مدولا (مرکز) دارد. قشر، هورمون هاي کورتيکواستروييدي يا کورتوني (که در کـمک بـه تنظيم غلظت خوني نمک و قند نقـش دارند) و مقادير کم هـورمـون هـاي جنسي مردانه (که ايجاد برخي از مشخصات جنسي مردانه را تحريک مي کنند) را توليد مي کند. مدولا، اپي نفرين (آدرنالين) و نوراپي نفرين (نورآدرنالين)، را ترشح مي کند که در پاسخ به استرس (واکنشي که »پاسخ جنگ و گريز« نام دارد)، ضربان قلب و خونرساني به عضلات را افزايش مي دهند.
· لوزالمعده
لوزالمعده پشت معده قرار دارد. لوزالمعده مايعات گوارش کننده اي توليد مي کند که به تجزيه غذا کمک مي کنند. همچنين هورمون هاي انسولين و گلوکاگون را ترشح مي کند که نقش مهمي را در تنظيم سطح گلوکز خون (قندي که منبع اصلي انرژي بدن به شمار مي رود) ايفا مي کنند.
· تخمدان ها
تخمدان ها در دو طرف رحم قرار گـرفته اند. آنها تخمـک ها را آزاد مي کنند و هـورمون هاي جنسي زنانه يعني پروژسترون و استروژن را مي سازند که چرخه قاعدگي را تنظيم مي کنند. استروژن همچنين باعث ايجاد برخي از مشخصات جنسي زنانه از جمله بزرگ شدن پستان ها مي شود.
· بيضه ها
بيضه ها در کيسه اي از پوست و عضلات به نام کيسه بيضه (اسکروتوم) قرار دارند. آنها توليد اسپرم و ترشح هورمون جنسي مردانه يعني تستوسترون را برعهده دارند. اين هورمون مسؤول شروع بلوغ و ايجاد مشخصات جنسي ثانويه مردانه از جمله موي صورت است.
● تأثير مادر
چنان که گفته شد نخستين کسي که کودک با او آشنايي و ارتباط حاصل مي کند مادر است. وقتي مادر به کودک خود شير مي دهد و با دست هاي خود او را نوازش مي کند ميان آن ها علاقه و رابطه ي محبت آميز برقرار مي گردد. از سوي ديگر مادراني هستند که بر حسب وظيفه به کودک شير مي دهند ولي رفتار محبت آميزي با فرزند ندارند اين دو شيوه ي رفتار در شکل گيري دو گونه شخصيت در کودک تأثير مي گذارد. در صورت نخستين امکان دارد کودک داراي شخصيتي سازگار، فعال و پويا شود و در صورت دوم ممکن است درون گرا و ناسازگار بار آيد.
● نقش پدر
پس از اين که کودک به رشد کافي رسيد و اعضاء خانواده را به خوبي شناخت اهميت پدر برايش مشخص مي گردد. روان شناسان در بررسي هاي خود به اين نتيجه رسيده اند پسراني که در خانواده هاي بدون پدر رشد کرده اند نسبت به پسراني که از سرپرستي پدران خود برخوردار بوده اند سازگاري کمتر و ويژگي هاي مردانگي ضعيف تري داشته اند.
پسرها معمولاً پدر را الگو قرار داده و مي کوشند از راه همانند سازي با او از رفتارش تقليدکنند، در صورتي که دختران با توجه به عوامل و شرايط فطري و محيطي مادر را نمونه قرار مي دهند و خود را همانند مي سازند. گروهي از روان شناسان معتقدند که اگر پدر و مادر سخت گير و کم مهر باشند، ممکن است کودک درون گرا، خيالباف، سرکش و پرخاشگر شود و چنان چه پدر و مادر بيش از اندازه محبت کنند و او را لوس بار بياورند ، چه بسا کودک در خودنمايي، برون گرايي يا وابستگي به ديگران راه افراط را در پيش گيرد.
بنابراين روي هم رفته، محيط خانواده در ساختن شخصيت فرد تأثير به سزايي دارد. چنان چه اگر هر يک از ما در يک خانواده ي غير ايراني تربيت شده بوديم اينک رفتار و کرداري متفاوت داشته و اخلاق و حتي استدلال و جهان بيني ما نيز به گونه اي ديگر بود.